24-07-2020، 7:48
عملیات کربلای ۵ عملیات نظامی تهاجمی از سوی نیروهای مسلح ایران، علیه نیروهای ارتش عراق، در جریان جنگ ایران و عراق میباشد. این عملیات ششمین عملیات نیروهای نظامی ایران برای فتح بصره محسوب میشود. نیروهای ایرانی عملیات را در محور شلمچه به منطقهای موسوم به کانال ماهی، به صورت گسترده در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ با فرماندهی سپاه پاسداران آغاز نمودند. عملیات کربلای ۵ با فاصله ۱۵ روز پس از عملیات کربلای ۴ انجام شد. این عملیات پرهزینهترین و پرتلفاتترین عملیات این جنگ بود و از آن به عنوان آغازی بر پایان جنگ ایران و عراق یاد میشود.در هفتمین سال جنگ ایران و عراق هر دو کشور درگیر متوقف شده بود و هر یک از طرفین جنگ میکوشید تا رکود موجود را به نفع خود برهم بزند. ایرانیها شهر بصره را به عنوان شهری نفتخیز و پردرآمد هدف اصلی قرار داده بودند. آنها پیشتر در عملیات والفجر ۸ مناطقی در جنوب این شهر در شبهجزیره فاو را اشغال نمودهبودند. با تصرف شمال شاهراه مبادلاتی این شهر با باقی عراق قطع میشد و محاصره شهر آن را در معرض سقوط قرار میداد. تصرف این شهر همچنین میتوانست نیروهای ایرانی را که طی عملیات والفجر ۸ با عبور از اروندرود فاو را به تصرف خود درآورده بودند از طریق زمینی به مابقی نیروهای ایرانی متصل نماید. تصور سیاستمداران ایرانی بر این بود که با سقوط بصره حکومت صدام حسین نیز سقوط خواهد نمود. از این رو برای بسیاری از سیاستمداران و نظامیان ایرانی جنگ برای تصرف این شهر نبرد آخر بهشمار میرفت.
ایرانیها پیش از این عملیات نیز بارها تلاش خود را متوجه تسخیر یا محاصره شهر بصره کرده بودند. با این حال نیروهای نظامی ایران در تمامی این عملیاتها از رسیدن به اهداف عملیاتی خود بازمانده بودند. از جمله این تلاشها عملیات انجام عملیات کربلای ۴ به فرماندهی سپاه پاسداران بود که لو رفتن این عملیات شکست سنگینی را برای نیروهای نظامی ایران به همراه داشت.
به گفته قاسم سلیمانی؛ اجرای بلافاصله عملیات کربلای ۵ نیروهای عراقی را غافلگیر کرد. عملیات کربلای ۵ به فاصلهٔ ۱۵ روز و در پی عدم موفقیت عملیات کربلای ۴ انجام شد، که به روایت قاسم سلیمانی عملیاتی «پیچیدهتر» بود و «بزرگترین موفقیت» را در پی داشت. با وجود مخالفت بسیاری از فرماندهان سپاه برای اجرای عملیات کربلای ۵، اصرار محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران، منجر به انجام این عملیات شد، که بنا بر اظهارات سلیمانی؛ «اصرار درستی بود»
در شب ۱۹ دیماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۵ توسط نیروهای سپاه از جنوب منطقهای بنام؛ دریاچهٔ پرورش ماهی آغاز شد. همزمان بخش دیگری از نیروهای سپاه پاسداران نیز توسط قایقهای تندرو، در غرب این دریاچه پیاده شدند. در مراحل ابتدایی این عملیات، ایرانیها توانستند افزایش توان نظامی خود را به نحوی که توانایی بازکردن یک جبهه کامل را داشتهباشند، به نمایش بگذارند.[۷] نیروهای گارد ریاستجمهوری عراق به مقابله پرداختند که این نبرد، تلفات سنگینی برای هر دو طرف به بار آورد. ایرانیها دو روز اول عملیات را صرف غلبه بر دو ستون دفاعی ارتش عراق نمودند. آنها با بهرهگیری از تانکهای خودی و نیز با استفاده از تانکهای غنیمت گرفتهشده، شروع به توپ باران بصره و سایر استحکامات عراقیها کردند.
در روز پنجم عملیات، گارد مرزی ارتش عراق، ارتباط خود را با یک سوم سنگربندیهایش از دست داد. سرانجام در روز هشتم عراقیها کانال جاسم را تخلیه کردند. نیروی هوایی عراق که در آن زمان برتری هوایی را از آن خود کرده بود، به حمایت از نیروهای خود وارد عمل شد. با این حال، موشکهای زمین به هوای ساخت سوئد، بنام آربیاس ۷۰، که ایرانیها در آن زمان بهتازگی و مخفیانه تهیه کرده بودند، صدمات زیادی را به جنگندههای نیروی هوایی عراق وارد نمود. در عملیات کربلای ۵ نیروهای مسلح ایران توانستند در حدود ۵۰ تا ۶۰ فروند جت جنگندهٔ عراقی را ساقط کنند، که این رقم، معادل ۱۰ درصد از کل هواپیماهای نیروی هوایی عراق در آن زمان را شامل میشد. با این روند، نیروی هوایی تضعیفشدهٔ ایران توانست مدت کوتاهی برتری هوایی را از آن خود کند. عراقیها همچنین برای مقابله، شروع به بمباران خطوط مواصلاتی ایران، با سلاحهای شیمیایی کردند. برای افزایش فشار عراق بسیاری از شهرهای نیمهٔ غربی ایران از جمله تهران، اصفهان، تبریز و قم را با بمبهای معمولی بمباران نمودند. بمباران شهرهای ایران تلفاتی در حدود ۳٬۰۰۰ غیرنظامی در پی داشت. (از جملهٔ این تلفات کشته شدن ۳۰ دانشآموز در حملهٔ هوایی به مدرسهٔ زینبیه در میانهٔ استان آذربایجان شرقی میباشد) ایران نیز برای مقابله، با موشکهای دوربرد، شهرهای مرکزی عراق را مورد هدف قرار داد که این حملات جان ۳۰۰ غیرنظامی عراقی را گرفت.
در روز ۲ بهمن ایرانیها موج جدیدی از حملات خود را آغاز نمودند، که خطوط چهارم دفاعی عراقی را اشغال کرده و توانستند تا ۱۲ کیلومتری بصره پیشروی کنند، بهطوریکه ساختمانهای شرق بصره از خطوط مقدم ایران، قابل رؤیت بودند. تلویزیون دولتی ایران، صحنههایی از این پیشروی و دورنمای شهر بصره را از خطوط ایرانی به نمایش گذاشت. با این حال ایرانیها نتوانستند بیش از این پیشروی کنند. توپخانه و موشکهای میانبرد ایرانی خسارات سنگینی را به شهر بصره وارد میآورد. نیروهای ارتش عراق، که خود را در اطراف شهر بصره میدیدند، مجبور شدند بسیاری از شهروندان عراقی را به قسمتهای شمالی عراق تخلیه کنند.
شرایط برای عراقیها به قدری وخیم شده بود، که صدام حسین با حضور در بین نیروهایش سرلشکر طالع خلیل رحیم الدوری از لشکر سوم را تنزیل درجه داد و از سمت خود برکنار کرد. او همچنین چندین نفر از درجهداران رده پایین ارتش عراق را به دلیل بازدهِ نظامی پایین، توسط جوخههای اعدام تیرباران نمود. او سپهبد ضیاءالدین جمال؛ فرمانده سپاه پنجم در شمال عراق را به فرماندهی لشکر سوم منصوب کرد. عراقیها شروع به سربازگیری مجدد کردند و حتی سربازانی با سن ۱۵ سال را به استخدام ارتش درآوردند.[۸] (عراق همواره استفادهٔ ایرانیها از کودکان را در جنگ، مورد انتقاد قرار میداد) جانشین فرمانده کل قوای ایران در آن زمان، اکبر هاشمی رفسنجانی، چندین بار در خطوط مقدم از نزدیک در جریان پیشرویها قرار گرفت.
در هفتهٔ چهارم عملیات کربلای ۵، ایرانیها در کنار دریاچههای پرورش ماهی، جزیرههای امالطویل، رودخانهٔ جاسم و کانال آبیاری، مستقر شده بودند. با این حال توان نظامی ایران مصروف شده بود و نبرد در این زمان به حالت واماندگی رسیده بود. عراقیها توپخانهٔ خود را روی خطوط تأمین ایرانیها متمرکز کرده بودند و بهطور مؤثری این خطوط را توسط جنگافزارهای عادی و شیمیایی بمباران مینمودند و ایرانیها در درون سنگرهای کندهشده، پناه گرفتند.
در بیستمین روز از شروع عملیات کربلای ۵، گارد ریاست جمهوری عراق وارد میدان نبرد شد. آنها با استفاده از موجی از تجهیزات نظامی و تسلیحات سنگین، شامل؛ تانک، توپخانه و بالگردهای توپدار، به خطوط ایرانیها یورش بردند. لشکر سوم ارتش عراق نیز از غرب دریاچههای پرورش ماهی، حمله خود را آغاز نمود، سپس به سمت جنوب و رودخانهٔ جاسم متمرکز شد. این حملات، به همراه هجوم سنگین تجهیزات زرهی عراق، در روز سیام از شروع عملیات، خطوط ایرانیها را در هم شکست.
از جمله کشتهشدگان ایرانی در این نبرد، فرمانده نیروهای داوطلب ایرانی؛ حسین خرازی بود. ایرانیها تا آستانهٔ شکست خطوط عراقیها و تا دروازههای بصره پیش رفتند، اما در نهایت مقاومت عراقیها توانست تاب حملات ایران را بیاورد و آنها توانستند شهر بصره را حفظ کنند. با وجود تلفات بسیار سنگین عراقیها و کشته شدن تعداد زیادی از نیروهای داوطلب ایران، آنها تنها توانستند به اندازهای به بصره نزدیک شوند، تا با توپخانهٔ سنگین آن را مورد هدف قرار دهند. فرماندهی عالی ایرانیها اعلام نمود که آنها ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک عراق را در شلمچه به تصرف خود درآوردهاند و توانستهاند ۸۱ تیپ و گردان عراقی، ۷۰۰ تانک و ۱٬۵۰۰ خودروی نظامی ارتش عراق را منهدم کنند. آنها همچنین اعلام کردند که ۸۰ فروند هواپیمای عراقی را نیز ساقط نموده و ۲۵۰ توپ ضدهوایی و ۴۰۰ قطعه تجهیزات زرهی عراق را از بین بردهاند. بر اساس اطلاعیهٔ ایرانیها ۲۰٬۰۰۰ نظامی عراقی نیز در این عملیات کشته شدند. در مقابل عراق اعلام نمود ۶۵٬۰۰۰ نظامی ایرانی در جریان این درگیریها جان خود را از دست دادهاند.[۹]
بر اساس آماری دیگر در این عملیات ۷ هزار و ۶۵۱ ایرانی (از جمله حسین خرازی، فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین و اسماعیل دقایقی، فرمانده لشکر ۹ بدر) کشته، ۳ هزار و ۵۲۲ نفر مفقودالاثر و ۵۳ هزار و ۲۹۹ نفر زخمی شدند.[۱۰] این در حالیست که تعداد کشته شدگان جنگ در سال ۱۳۶۵ بر اساس آمار بنیاد شهید و امور ایثارگران؛ ۴۱ هزار و ۵۰ نفر است، که عمده آنها در نتیجه عملیات کربلای ۴ و ۵ میباشد.
پس از پایان عملیات کربلای ۵ ایران همچنان به حملهٔ توپخانهای به بصره ادامه داد، که در یکی از حملات، واحد پتروشیمی در این شهر صدمه دید و نشت گازهای سمی بخشی از شهر بصره را فرا گرفت. نیروهای عراقی در این عملیات، در مجموع ۲۰٬۰۰۰ کشته دادند. عراقیها بعدها تأیید کردند که ۵۰ تا ۶۰ فروند هواپیمای جنگی را در این عملیات از دست دادند، که برای مدت کوتاهی برتری هوایی را از آن نیروی هوایی تضعیفشدهٔ ایران نمود. بسیاری از شهروندان بصره از بیم حملات ایران، این شهر را ترک کردند و جمعیت بصره از حدود یک میلیون نفر، به صدهزار نفر کاهش یافت.[۱۶] نیروهای ایرانی ۶۵٬۰۰۰ نفر از نیروهای عمدتاً داوطلب بسیجی و سپاهی را از دست داد.[۱۷] تلفات گسترده نیروهای ایرانی در این عملیات، عملاً باعث شد تا پس از این عملیات تا انتهای جنگ، ایران نتوانند تجدید قوا کرده و عملیات گسترده دیگری را انجام دهد. با کمبود نیرو، ایرانیها پس از این عملیات، استفاده از تاکتیک یورش موج انسانی را کنار گذاشتند. شهر بصره نیز تا انجام عملیات توکلنا علیالله توسط ارتش عراق در اواخر جنگ در وضعیت نیمه محاصره باقی ماند.
از نظر اقتصادی، انجام این عملیات بنا بر اعلام محسن رضایی؛ فرمانده وقت سپاه پاسداران، نیازمند تشکیل ۵۰۰ گردان تازه تأسیس، شامل ۴۸۰ هزار نیرو، از جمله ۹۵ هزار پاسدار، ۲۲۰ هزار بسیجی و ۱۶۰ هزار سرباز بود. تامین هزینه چنین عملیاتی با توجه به شرایط ارزی کشور غیرممکن بود. درآمد نفتی ایران در سال ۱۳۶۴ به میزان ۵٫۹ میلیارد دلار سقوط کرده بود. درآمدی که ۳ سال پیش از آن حدود ۲۰ میلیارد دلار بود. مسعود روغنی زنجانی، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، در گفتگو با شماره ۲۹ ماهنامه اندیشه پویا اعلام کرد که سال ۱۳۶۵ با درخواست ستاد پشتیبانی جنگ و بر اساس فتوای روحالله خمینی، بانک مرکزی ایران اقدام به چاپ ۳۰ میلیارد تومان اسکناس بدون پشتوانه کرد.
مطابق آمار بانک مرکزی ایران، حجم نقدینگی کشور که در پایان سال ۱۳۶۴ حدود ۹۰۰ میلیارد تومان بود و دو سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۳۶۳ کمی بیش از ۷۵۰ میلیارد تومان بوده، در پایان سال ۱۳۶۵ به بیش از هزار میلیارد تومان بالغ گردید. به عبارت دیگر، نرخ رشد نقدینگی که در سال ۱۳۶۳ حدود ۶ درصد و در سال ۱۳۶۴ نزدیک به ۱۳ درصد بود، در سال ۱۳۶۵ به ۱۹٫۱ درصد رسید.
بدین ترتیب، نرخ تورم اقتصاد ایران، که در سال ۱۳۶۴ حدود ۶٫۹ درصد بود، طی سال ۱۳۶۵ به ۲۳٫۷ درصد بالغ شد. نرخ دلار در سال ۱۳۶۵ نزدیک به ۷۶ تومان بود. در نتیجه فرماندهان جنگ در سال ۱۳۶۵ معادل ۳۹۳ میلیون دلار، اسکناس ریالی بیپشتوانه، برای تکمیل بودجه عملیات کربلای ۴ و متعاقب آن کربلای ۵ اختصاص دادند.[نیازمند منبع] به بیان دیگر بانک مرکزی در آن سال به اندازه حدود ۳٫۳ درصد از نقدینگی کل کشور، اقدام به انتشار اسکناس ریالی کرد، که بر پایه نقدینگی ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومانی حال حاضر اقتصاد ایران، ارزش روز چاپ پول بانک مرکزی، معادل ۵۶٫۶ هزار میلیارد تومان خواهد بود.
ایرانیها پیش از این عملیات نیز بارها تلاش خود را متوجه تسخیر یا محاصره شهر بصره کرده بودند. با این حال نیروهای نظامی ایران در تمامی این عملیاتها از رسیدن به اهداف عملیاتی خود بازمانده بودند. از جمله این تلاشها عملیات انجام عملیات کربلای ۴ به فرماندهی سپاه پاسداران بود که لو رفتن این عملیات شکست سنگینی را برای نیروهای نظامی ایران به همراه داشت.
به گفته قاسم سلیمانی؛ اجرای بلافاصله عملیات کربلای ۵ نیروهای عراقی را غافلگیر کرد. عملیات کربلای ۵ به فاصلهٔ ۱۵ روز و در پی عدم موفقیت عملیات کربلای ۴ انجام شد، که به روایت قاسم سلیمانی عملیاتی «پیچیدهتر» بود و «بزرگترین موفقیت» را در پی داشت. با وجود مخالفت بسیاری از فرماندهان سپاه برای اجرای عملیات کربلای ۵، اصرار محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران، منجر به انجام این عملیات شد، که بنا بر اظهارات سلیمانی؛ «اصرار درستی بود»
در شب ۱۹ دیماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۵ توسط نیروهای سپاه از جنوب منطقهای بنام؛ دریاچهٔ پرورش ماهی آغاز شد. همزمان بخش دیگری از نیروهای سپاه پاسداران نیز توسط قایقهای تندرو، در غرب این دریاچه پیاده شدند. در مراحل ابتدایی این عملیات، ایرانیها توانستند افزایش توان نظامی خود را به نحوی که توانایی بازکردن یک جبهه کامل را داشتهباشند، به نمایش بگذارند.[۷] نیروهای گارد ریاستجمهوری عراق به مقابله پرداختند که این نبرد، تلفات سنگینی برای هر دو طرف به بار آورد. ایرانیها دو روز اول عملیات را صرف غلبه بر دو ستون دفاعی ارتش عراق نمودند. آنها با بهرهگیری از تانکهای خودی و نیز با استفاده از تانکهای غنیمت گرفتهشده، شروع به توپ باران بصره و سایر استحکامات عراقیها کردند.
در روز پنجم عملیات، گارد مرزی ارتش عراق، ارتباط خود را با یک سوم سنگربندیهایش از دست داد. سرانجام در روز هشتم عراقیها کانال جاسم را تخلیه کردند. نیروی هوایی عراق که در آن زمان برتری هوایی را از آن خود کرده بود، به حمایت از نیروهای خود وارد عمل شد. با این حال، موشکهای زمین به هوای ساخت سوئد، بنام آربیاس ۷۰، که ایرانیها در آن زمان بهتازگی و مخفیانه تهیه کرده بودند، صدمات زیادی را به جنگندههای نیروی هوایی عراق وارد نمود. در عملیات کربلای ۵ نیروهای مسلح ایران توانستند در حدود ۵۰ تا ۶۰ فروند جت جنگندهٔ عراقی را ساقط کنند، که این رقم، معادل ۱۰ درصد از کل هواپیماهای نیروی هوایی عراق در آن زمان را شامل میشد. با این روند، نیروی هوایی تضعیفشدهٔ ایران توانست مدت کوتاهی برتری هوایی را از آن خود کند. عراقیها همچنین برای مقابله، شروع به بمباران خطوط مواصلاتی ایران، با سلاحهای شیمیایی کردند. برای افزایش فشار عراق بسیاری از شهرهای نیمهٔ غربی ایران از جمله تهران، اصفهان، تبریز و قم را با بمبهای معمولی بمباران نمودند. بمباران شهرهای ایران تلفاتی در حدود ۳٬۰۰۰ غیرنظامی در پی داشت. (از جملهٔ این تلفات کشته شدن ۳۰ دانشآموز در حملهٔ هوایی به مدرسهٔ زینبیه در میانهٔ استان آذربایجان شرقی میباشد) ایران نیز برای مقابله، با موشکهای دوربرد، شهرهای مرکزی عراق را مورد هدف قرار داد که این حملات جان ۳۰۰ غیرنظامی عراقی را گرفت.
در روز ۲ بهمن ایرانیها موج جدیدی از حملات خود را آغاز نمودند، که خطوط چهارم دفاعی عراقی را اشغال کرده و توانستند تا ۱۲ کیلومتری بصره پیشروی کنند، بهطوریکه ساختمانهای شرق بصره از خطوط مقدم ایران، قابل رؤیت بودند. تلویزیون دولتی ایران، صحنههایی از این پیشروی و دورنمای شهر بصره را از خطوط ایرانی به نمایش گذاشت. با این حال ایرانیها نتوانستند بیش از این پیشروی کنند. توپخانه و موشکهای میانبرد ایرانی خسارات سنگینی را به شهر بصره وارد میآورد. نیروهای ارتش عراق، که خود را در اطراف شهر بصره میدیدند، مجبور شدند بسیاری از شهروندان عراقی را به قسمتهای شمالی عراق تخلیه کنند.
شرایط برای عراقیها به قدری وخیم شده بود، که صدام حسین با حضور در بین نیروهایش سرلشکر طالع خلیل رحیم الدوری از لشکر سوم را تنزیل درجه داد و از سمت خود برکنار کرد. او همچنین چندین نفر از درجهداران رده پایین ارتش عراق را به دلیل بازدهِ نظامی پایین، توسط جوخههای اعدام تیرباران نمود. او سپهبد ضیاءالدین جمال؛ فرمانده سپاه پنجم در شمال عراق را به فرماندهی لشکر سوم منصوب کرد. عراقیها شروع به سربازگیری مجدد کردند و حتی سربازانی با سن ۱۵ سال را به استخدام ارتش درآوردند.[۸] (عراق همواره استفادهٔ ایرانیها از کودکان را در جنگ، مورد انتقاد قرار میداد) جانشین فرمانده کل قوای ایران در آن زمان، اکبر هاشمی رفسنجانی، چندین بار در خطوط مقدم از نزدیک در جریان پیشرویها قرار گرفت.
در هفتهٔ چهارم عملیات کربلای ۵، ایرانیها در کنار دریاچههای پرورش ماهی، جزیرههای امالطویل، رودخانهٔ جاسم و کانال آبیاری، مستقر شده بودند. با این حال توان نظامی ایران مصروف شده بود و نبرد در این زمان به حالت واماندگی رسیده بود. عراقیها توپخانهٔ خود را روی خطوط تأمین ایرانیها متمرکز کرده بودند و بهطور مؤثری این خطوط را توسط جنگافزارهای عادی و شیمیایی بمباران مینمودند و ایرانیها در درون سنگرهای کندهشده، پناه گرفتند.
در بیستمین روز از شروع عملیات کربلای ۵، گارد ریاست جمهوری عراق وارد میدان نبرد شد. آنها با استفاده از موجی از تجهیزات نظامی و تسلیحات سنگین، شامل؛ تانک، توپخانه و بالگردهای توپدار، به خطوط ایرانیها یورش بردند. لشکر سوم ارتش عراق نیز از غرب دریاچههای پرورش ماهی، حمله خود را آغاز نمود، سپس به سمت جنوب و رودخانهٔ جاسم متمرکز شد. این حملات، به همراه هجوم سنگین تجهیزات زرهی عراق، در روز سیام از شروع عملیات، خطوط ایرانیها را در هم شکست.
از جمله کشتهشدگان ایرانی در این نبرد، فرمانده نیروهای داوطلب ایرانی؛ حسین خرازی بود. ایرانیها تا آستانهٔ شکست خطوط عراقیها و تا دروازههای بصره پیش رفتند، اما در نهایت مقاومت عراقیها توانست تاب حملات ایران را بیاورد و آنها توانستند شهر بصره را حفظ کنند. با وجود تلفات بسیار سنگین عراقیها و کشته شدن تعداد زیادی از نیروهای داوطلب ایران، آنها تنها توانستند به اندازهای به بصره نزدیک شوند، تا با توپخانهٔ سنگین آن را مورد هدف قرار دهند. فرماندهی عالی ایرانیها اعلام نمود که آنها ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک عراق را در شلمچه به تصرف خود درآوردهاند و توانستهاند ۸۱ تیپ و گردان عراقی، ۷۰۰ تانک و ۱٬۵۰۰ خودروی نظامی ارتش عراق را منهدم کنند. آنها همچنین اعلام کردند که ۸۰ فروند هواپیمای عراقی را نیز ساقط نموده و ۲۵۰ توپ ضدهوایی و ۴۰۰ قطعه تجهیزات زرهی عراق را از بین بردهاند. بر اساس اطلاعیهٔ ایرانیها ۲۰٬۰۰۰ نظامی عراقی نیز در این عملیات کشته شدند. در مقابل عراق اعلام نمود ۶۵٬۰۰۰ نظامی ایرانی در جریان این درگیریها جان خود را از دست دادهاند.[۹]
بر اساس آماری دیگر در این عملیات ۷ هزار و ۶۵۱ ایرانی (از جمله حسین خرازی، فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین و اسماعیل دقایقی، فرمانده لشکر ۹ بدر) کشته، ۳ هزار و ۵۲۲ نفر مفقودالاثر و ۵۳ هزار و ۲۹۹ نفر زخمی شدند.[۱۰] این در حالیست که تعداد کشته شدگان جنگ در سال ۱۳۶۵ بر اساس آمار بنیاد شهید و امور ایثارگران؛ ۴۱ هزار و ۵۰ نفر است، که عمده آنها در نتیجه عملیات کربلای ۴ و ۵ میباشد.
پس از پایان عملیات کربلای ۵ ایران همچنان به حملهٔ توپخانهای به بصره ادامه داد، که در یکی از حملات، واحد پتروشیمی در این شهر صدمه دید و نشت گازهای سمی بخشی از شهر بصره را فرا گرفت. نیروهای عراقی در این عملیات، در مجموع ۲۰٬۰۰۰ کشته دادند. عراقیها بعدها تأیید کردند که ۵۰ تا ۶۰ فروند هواپیمای جنگی را در این عملیات از دست دادند، که برای مدت کوتاهی برتری هوایی را از آن نیروی هوایی تضعیفشدهٔ ایران نمود. بسیاری از شهروندان بصره از بیم حملات ایران، این شهر را ترک کردند و جمعیت بصره از حدود یک میلیون نفر، به صدهزار نفر کاهش یافت.[۱۶] نیروهای ایرانی ۶۵٬۰۰۰ نفر از نیروهای عمدتاً داوطلب بسیجی و سپاهی را از دست داد.[۱۷] تلفات گسترده نیروهای ایرانی در این عملیات، عملاً باعث شد تا پس از این عملیات تا انتهای جنگ، ایران نتوانند تجدید قوا کرده و عملیات گسترده دیگری را انجام دهد. با کمبود نیرو، ایرانیها پس از این عملیات، استفاده از تاکتیک یورش موج انسانی را کنار گذاشتند. شهر بصره نیز تا انجام عملیات توکلنا علیالله توسط ارتش عراق در اواخر جنگ در وضعیت نیمه محاصره باقی ماند.
از نظر اقتصادی، انجام این عملیات بنا بر اعلام محسن رضایی؛ فرمانده وقت سپاه پاسداران، نیازمند تشکیل ۵۰۰ گردان تازه تأسیس، شامل ۴۸۰ هزار نیرو، از جمله ۹۵ هزار پاسدار، ۲۲۰ هزار بسیجی و ۱۶۰ هزار سرباز بود. تامین هزینه چنین عملیاتی با توجه به شرایط ارزی کشور غیرممکن بود. درآمد نفتی ایران در سال ۱۳۶۴ به میزان ۵٫۹ میلیارد دلار سقوط کرده بود. درآمدی که ۳ سال پیش از آن حدود ۲۰ میلیارد دلار بود. مسعود روغنی زنجانی، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، در گفتگو با شماره ۲۹ ماهنامه اندیشه پویا اعلام کرد که سال ۱۳۶۵ با درخواست ستاد پشتیبانی جنگ و بر اساس فتوای روحالله خمینی، بانک مرکزی ایران اقدام به چاپ ۳۰ میلیارد تومان اسکناس بدون پشتوانه کرد.
مطابق آمار بانک مرکزی ایران، حجم نقدینگی کشور که در پایان سال ۱۳۶۴ حدود ۹۰۰ میلیارد تومان بود و دو سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۳۶۳ کمی بیش از ۷۵۰ میلیارد تومان بوده، در پایان سال ۱۳۶۵ به بیش از هزار میلیارد تومان بالغ گردید. به عبارت دیگر، نرخ رشد نقدینگی که در سال ۱۳۶۳ حدود ۶ درصد و در سال ۱۳۶۴ نزدیک به ۱۳ درصد بود، در سال ۱۳۶۵ به ۱۹٫۱ درصد رسید.
بدین ترتیب، نرخ تورم اقتصاد ایران، که در سال ۱۳۶۴ حدود ۶٫۹ درصد بود، طی سال ۱۳۶۵ به ۲۳٫۷ درصد بالغ شد. نرخ دلار در سال ۱۳۶۵ نزدیک به ۷۶ تومان بود. در نتیجه فرماندهان جنگ در سال ۱۳۶۵ معادل ۳۹۳ میلیون دلار، اسکناس ریالی بیپشتوانه، برای تکمیل بودجه عملیات کربلای ۴ و متعاقب آن کربلای ۵ اختصاص دادند.[نیازمند منبع] به بیان دیگر بانک مرکزی در آن سال به اندازه حدود ۳٫۳ درصد از نقدینگی کل کشور، اقدام به انتشار اسکناس ریالی کرد، که بر پایه نقدینگی ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومانی حال حاضر اقتصاد ایران، ارزش روز چاپ پول بانک مرکزی، معادل ۵۶٫۶ هزار میلیارد تومان خواهد بود.