19-05-2017، 14:28
این توصیهی من را جدی بگیرید: قبل از دیدن «بااستعداد»، تریلر آن را تماشا نکنید. نه به دلیل خطر لورفتن داستان؛ بلکه اگر تریلر را تماشا کنید نسبت به این داستان مملو از اعداد، بیمیل خواهید شد و به احتمال زیاد رغبتی نسبت به رفتن به سینما نخواهید داشت. ظاهرا این محصول تبلیغاتی (تریلر) از کمپانی فاکس قرن بیستم برای فیلمی که زیرکانهتر و هوشمندانهتر از چیزیست که نشان میدهد، نتیجهی عکس داده. «مارک وب» کارگردان، شوخطبعی ظریف و درام ماهرانهی خود را که در فیلم 500 روز با سامر پیاده کرده بود و نتیجهی آن هم خیلی خوب و از لحاظ درامی منسجم از آب درآمده بود، در این فیلم نیز به اجرا درآورده.
فیلم سعی دارد در قالب دو شخصیت اِولین و فرانک، شیوههای تربیتی مختلف یک کودک خاص را به چالش بکشد. به زبان ساده، میتوان هدف این اثر را به فکرفروبردن مخاطب دربارهی نقش والدین و جامعه در چگونگی تعلیم و تربیت کودکی بااستعداد دانست.
قصهی فیلم آشناتر از آن چیزیست که تصور میکنید؛ «فرانک آدلر (کریس ایوانز، کاپیتان آمریکای معروف)» ، از «مری (مککنا گریس)» دختر خواهر فوتشدهی خود نگهداری میکند. مری همانند مادر مرحومش در ریاضیات اعجوبهایست. فرانک تصمیم میگیرد مری، که در اوقات فراغت با جبر و انتگرال سرگرم است، را بیشتر وارد اجتماع کند، به همین دلیل او را در یک مدرسه دولتی ثبت نام میکند. مواجههی اولیهی مری با سیستم آموزشی آمریکا چندان خوب نیست، ولی یک معلم فداکار (جنی اسلیت) که تحت تاثیر نبوغ ریاضیات او قرار گرفته، مجذوب خصوصیات مری میشود. خبر بد این که در همین اثنا سر و کلهی «اِولین (لیندزی دانکن)»، مادر فرانک پیدا میشود تا به گفتهی خود استعدادهای نوهاش را پرورش دهد و مانع از سرکوب شدن آنها شود. از این به بعد فیلم تبدیل به مناقشه و رقابت بین فلسفه و شیوههای تربیتی و سرپرستی فرانک و اِولین شده که هرکدام دیگری را به چالش میکشد. فیلمنامه به زیرکی دیدگاه متعادلی بین هردوی اینها دارد و جنبههای مثبت و منفی هر یک را در صحنهی دادگاه نمایش میدهد. با وجود این که «بااستعداد» در نهایت یکی از این جبههها را برمیگزیند تا سرانجامی قابل قبول داشته باشد، تمهید مارک وب و نویسندهاش «تام فلین» این بوده که چهرهی هیچکدام تخریب نشود.
غالبا فیلمهایی ازین دست به دام ظاهرسازی میافتند. کارگردان در این اثر تا حد امکان از این مسئله دوری کرده. همین که تصویر ارائه شده از مری یک دختربچهی بانمک نیست، جای شُکرش باقیست. چون اصلا با لحن فیلم همخوانی ندارد. مری دختربچهای نسبتا معمولی با هوشی سرشار است.
هنگام بحث در مورد «بااستعداد» میتوان روی دو مقوله تمرکز کرد. اولی موضوع آن است که آیا ظرفیت تبدیل به یک فیلم بلند سینمایی را دارد یا با کاهش کمی از انتظارات، میتوانست برای یک فیلم تلویزیونی مناسب تر باشد. به هر حال، تصمیم سازندگان بر ایجاد یک روایت خاص در زمینهای وسیعتر از مسئلهای فرهنگی، فیلم را متقاعدکننده جلوه داده. به زبان ساده، میتوان هدف این اثر را به فکرفروبردن مخاطب دربارهی نقش والدین و جامعه در چگونگی تعلیم و تربیت کودکی بااستعداد دانست. آیا ما باید آنها را به حال خود رها کنیم تا از دوران کودکی خود لذت ببرند یا تواناییهای آنان را به قیمت تباهی جنبههای دیگر زندگی یا شخصیتشان پرورش دهیم؟ مسلما پاسخ مشخصی به این سوال وجود ندارد، همانگونه که فیلم هم تایید میکند. فیلم با این مسئله کاملا انسانی برخورد میکند.
دومین مقولهی «بااستعداد» تب و تاب احساسی آن است. غالبا فیلمهایی ازین دست به دام ظاهرسازی میافتند. کارگردان در این اثر تا حد امکان از این مسئله دوری کرده. اگرچه در بیست دقیقهی پایانی تا حدودی به ورطهی احساساتگرایی مفرط کشیده میشود تا اشک بیننده را جاری سازد، ولی همان صحنههایی که درام خوشساخت آن بر ملودرام غلبه کرده، باعث انسجام فیلم شده. همین که تصویر ارائه شده از مری یک دختربچهی بانمک نیست، جای شُکرش باقیست. چون اصلا با لحن فیلم همخوانی ندارد. مری دختربچهای نسبتا معمولی با هوشی سرشار است.
«کریس ایوانز» جذابیت همیشگی خود را در نقش فرانک هم بروز داده و به قدری آن را باورپذیر ساخته که حتی اگر برای مدت کوتاهی هم باشد، او را در قالب اولین انتقامجو فراموش میکنیم. «مککنا گریس» با وجود سن کمش در نقش مری تجربهای درخشان را پشت سر گذاشته.
دو سکانس، صحت و درستی سطح احساسی و بینشی فیلم را نمایان میسازد. مری چندین روز را همراه با مادربزرگش در بوستون سپری میکند. این لحظات میتوانست بهترین موقع برای نشاندادن خباثت و نقشههای موردنظر اِولین باشد. در عوض رابطهی خوب و عاطفی این دو را نشان داده و این که اِولین با وجود تمام کاستیها و نقایصش، از صمیم قلب به نوهاش اهمیت میدهد. سپس مواجههی فرانک با اولین صورت میگیرد که در آن هر دو اختلافاتشان را کنار گذاشته و با هم صادقانه رفتار میکنند.
با وجود این که «بااستعداد» به کاپیتان فانتاستیک نزدیکتر است تا کاپیتان آمریکا، «کریس ایوانز» جذابیت همیشگی خود را در نقش فرانک هم بروز داده و به قدری آن را باورپذیر ساخته که حتی اگر برای مدت کوتاهی هم باشد، او را در قالب اولین انتقامجو فراموش میکنیم. «مککنا گریس» با وجود سن کمش، گرچه در سینما چندان باتجربه نیست، ولی در تعداد زیادی اثر تلویزیونی حضور یافته و در این فیلم هم در نقش مری تجربهای درخشان پشت سر گذاشته و تمام جنبههای کاراکتر را به اندازه بروز داده است. او هنگام فیلمبرداری 10 سال سن داشته، اما در «بااستعداد» در نقش دختری 7 ساله بازی میکند. «لیندزی دانکن» سختترین نقش فیلم را بر عهده دارد؛ به ظاهر ضدقهرمانی که انگیزههایش درست ولی روش رسیدن به خواستههایش سوال برانگیز است. «جنی اسلیت» در نقش اولین معلم مری و «اکتاویا اسپنسر» در قالب همسایهی فرانک و مری حضور مؤثری دارند.
تریلر فیلم افتضاح است ولی خوشبختانه نمیتوان کل داستان را در یک کلیپ دو دقیقهای خلاصه کرد... «بااستعداد» سزاوار دیدهشدن است.
شاید سازندگان فیلم، برای فروش در گیشه دلشان به حضور کریس ایوانز خوش باشد. داستان بدون زرق و برق و درام صرف فیلم، کار را درگیشه سخت و فروش آن در بازارهای جهانی را با مشکل روبرو میکند. تریلر فیلم افتضاح است ولی خوشبختانه نمیتوان کل داستان را در یک کلیپ دو دقیقهای خلاصه کرد. «بااستعداد» سزاوار دیدهشدن است. فیلم از لحاظ احساسی حرفهایی برای گفتن داشته و به استثناء پیچیدگیهای پردهی آخر، تفکرات قابل ستایشی دارد ...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فیلم سعی دارد در قالب دو شخصیت اِولین و فرانک، شیوههای تربیتی مختلف یک کودک خاص را به چالش بکشد. به زبان ساده، میتوان هدف این اثر را به فکرفروبردن مخاطب دربارهی نقش والدین و جامعه در چگونگی تعلیم و تربیت کودکی بااستعداد دانست.
قصهی فیلم آشناتر از آن چیزیست که تصور میکنید؛ «فرانک آدلر (کریس ایوانز، کاپیتان آمریکای معروف)» ، از «مری (مککنا گریس)» دختر خواهر فوتشدهی خود نگهداری میکند. مری همانند مادر مرحومش در ریاضیات اعجوبهایست. فرانک تصمیم میگیرد مری، که در اوقات فراغت با جبر و انتگرال سرگرم است، را بیشتر وارد اجتماع کند، به همین دلیل او را در یک مدرسه دولتی ثبت نام میکند. مواجههی اولیهی مری با سیستم آموزشی آمریکا چندان خوب نیست، ولی یک معلم فداکار (جنی اسلیت) که تحت تاثیر نبوغ ریاضیات او قرار گرفته، مجذوب خصوصیات مری میشود. خبر بد این که در همین اثنا سر و کلهی «اِولین (لیندزی دانکن)»، مادر فرانک پیدا میشود تا به گفتهی خود استعدادهای نوهاش را پرورش دهد و مانع از سرکوب شدن آنها شود. از این به بعد فیلم تبدیل به مناقشه و رقابت بین فلسفه و شیوههای تربیتی و سرپرستی فرانک و اِولین شده که هرکدام دیگری را به چالش میکشد. فیلمنامه به زیرکی دیدگاه متعادلی بین هردوی اینها دارد و جنبههای مثبت و منفی هر یک را در صحنهی دادگاه نمایش میدهد. با وجود این که «بااستعداد» در نهایت یکی از این جبههها را برمیگزیند تا سرانجامی قابل قبول داشته باشد، تمهید مارک وب و نویسندهاش «تام فلین» این بوده که چهرهی هیچکدام تخریب نشود.
غالبا فیلمهایی ازین دست به دام ظاهرسازی میافتند. کارگردان در این اثر تا حد امکان از این مسئله دوری کرده. همین که تصویر ارائه شده از مری یک دختربچهی بانمک نیست، جای شُکرش باقیست. چون اصلا با لحن فیلم همخوانی ندارد. مری دختربچهای نسبتا معمولی با هوشی سرشار است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
هنگام بحث در مورد «بااستعداد» میتوان روی دو مقوله تمرکز کرد. اولی موضوع آن است که آیا ظرفیت تبدیل به یک فیلم بلند سینمایی را دارد یا با کاهش کمی از انتظارات، میتوانست برای یک فیلم تلویزیونی مناسب تر باشد. به هر حال، تصمیم سازندگان بر ایجاد یک روایت خاص در زمینهای وسیعتر از مسئلهای فرهنگی، فیلم را متقاعدکننده جلوه داده. به زبان ساده، میتوان هدف این اثر را به فکرفروبردن مخاطب دربارهی نقش والدین و جامعه در چگونگی تعلیم و تربیت کودکی بااستعداد دانست. آیا ما باید آنها را به حال خود رها کنیم تا از دوران کودکی خود لذت ببرند یا تواناییهای آنان را به قیمت تباهی جنبههای دیگر زندگی یا شخصیتشان پرورش دهیم؟ مسلما پاسخ مشخصی به این سوال وجود ندارد، همانگونه که فیلم هم تایید میکند. فیلم با این مسئله کاملا انسانی برخورد میکند.
دومین مقولهی «بااستعداد» تب و تاب احساسی آن است. غالبا فیلمهایی ازین دست به دام ظاهرسازی میافتند. کارگردان در این اثر تا حد امکان از این مسئله دوری کرده. اگرچه در بیست دقیقهی پایانی تا حدودی به ورطهی احساساتگرایی مفرط کشیده میشود تا اشک بیننده را جاری سازد، ولی همان صحنههایی که درام خوشساخت آن بر ملودرام غلبه کرده، باعث انسجام فیلم شده. همین که تصویر ارائه شده از مری یک دختربچهی بانمک نیست، جای شُکرش باقیست. چون اصلا با لحن فیلم همخوانی ندارد. مری دختربچهای نسبتا معمولی با هوشی سرشار است.
«کریس ایوانز» جذابیت همیشگی خود را در نقش فرانک هم بروز داده و به قدری آن را باورپذیر ساخته که حتی اگر برای مدت کوتاهی هم باشد، او را در قالب اولین انتقامجو فراموش میکنیم. «مککنا گریس» با وجود سن کمش در نقش مری تجربهای درخشان را پشت سر گذاشته.
دو سکانس، صحت و درستی سطح احساسی و بینشی فیلم را نمایان میسازد. مری چندین روز را همراه با مادربزرگش در بوستون سپری میکند. این لحظات میتوانست بهترین موقع برای نشاندادن خباثت و نقشههای موردنظر اِولین باشد. در عوض رابطهی خوب و عاطفی این دو را نشان داده و این که اِولین با وجود تمام کاستیها و نقایصش، از صمیم قلب به نوهاش اهمیت میدهد. سپس مواجههی فرانک با اولین صورت میگیرد که در آن هر دو اختلافاتشان را کنار گذاشته و با هم صادقانه رفتار میکنند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
با وجود این که «بااستعداد» به کاپیتان فانتاستیک نزدیکتر است تا کاپیتان آمریکا، «کریس ایوانز» جذابیت همیشگی خود را در نقش فرانک هم بروز داده و به قدری آن را باورپذیر ساخته که حتی اگر برای مدت کوتاهی هم باشد، او را در قالب اولین انتقامجو فراموش میکنیم. «مککنا گریس» با وجود سن کمش، گرچه در سینما چندان باتجربه نیست، ولی در تعداد زیادی اثر تلویزیونی حضور یافته و در این فیلم هم در نقش مری تجربهای درخشان پشت سر گذاشته و تمام جنبههای کاراکتر را به اندازه بروز داده است. او هنگام فیلمبرداری 10 سال سن داشته، اما در «بااستعداد» در نقش دختری 7 ساله بازی میکند. «لیندزی دانکن» سختترین نقش فیلم را بر عهده دارد؛ به ظاهر ضدقهرمانی که انگیزههایش درست ولی روش رسیدن به خواستههایش سوال برانگیز است. «جنی اسلیت» در نقش اولین معلم مری و «اکتاویا اسپنسر» در قالب همسایهی فرانک و مری حضور مؤثری دارند.
تریلر فیلم افتضاح است ولی خوشبختانه نمیتوان کل داستان را در یک کلیپ دو دقیقهای خلاصه کرد... «بااستعداد» سزاوار دیدهشدن است.
شاید سازندگان فیلم، برای فروش در گیشه دلشان به حضور کریس ایوانز خوش باشد. داستان بدون زرق و برق و درام صرف فیلم، کار را درگیشه سخت و فروش آن در بازارهای جهانی را با مشکل روبرو میکند. تریلر فیلم افتضاح است ولی خوشبختانه نمیتوان کل داستان را در یک کلیپ دو دقیقهای خلاصه کرد. «بااستعداد» سزاوار دیدهشدن است. فیلم از لحاظ احساسی حرفهایی برای گفتن داشته و به استثناء پیچیدگیهای پردهی آخر، تفکرات قابل ستایشی دارد ...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[+سپـــآس ]