امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خخخ(3)

#1
سلام بعد از مدتها دوباره میریم سراغ داستانای جذاب مدرسمون...................Big Grin
 
امروز صبح من وشکوفه و یه چند نفر از بچه ها امتحان دین و زندگی روپیچوندیم Tongue
چون دبیر محترم ما رو با فلش اشتباه گرفته  Idea

ازما 
میخواد ظرف 3 ساعت 12 درس دین  و زندگی رو بزنیم به حافظه:112:

و اصلا هم به این فک نمیکنه  که این فلش محترم شاید چند گیگ که چه عرض کنم چند امگا گیگ کم بیاره:306:
  در نتیجه با تلاش شبانه روزی و نتیجه گیری  و آزمون و خطای من و شکوه جان که  شب گذشته به سختی پای تلفن انجام گرفت ng2
اه ا ه اههههههههههههههههههههه:rum:
بابا تصمیم گرفتیم امروززنگ دین وزندگی رو  مدرسه نریم وبمونیم تو خونه و به جای جواب دادن به اون همه سوال مشکل بخوابیمute
آقا بد کردیم نه بد کردیم؟:89:
هلک و تلک راه افتادیم سمت مدرسهike
 
من کمی ترسیده بودم چون امکان داشت که گیر بیفتم و ازم بپرسن چرا غایب بودیConfused
ولی به هرحال هرجور شده بود چه سینه خیز و چه همه هیکل خیز وارد مدرسه شدم3cy
مثه اینکه امتحان هنوز تموم نشده بود چون در کلاس بسته بود پشت درکلاس نجمه کره ای رو دیدم ای ای ای
اونم پیچونده بودWink
بعد فاطمه د......... و بعد شکوفه اوناهم اونجا بودنSmile
 
فاطمه د............که بنده خدا فقط کلاسای جناب بحی................(ریاضی) رو میاد وگرنه اینقدر گ ش ا د و تنبله که هیچکدوم از کلاسای مدرسه رو نمیاد 384
و بجاش آموزشگاه میره من که مطمئنم حتما شهید بهشتی تهران با رتبه ی500 قبول میشهTongue
هی گفتم 500
یکی از برو بچه های فامیل بزرگمون رتبش تو کنکور شده 500 لعنتی اسمش شکوفس
ازبس خر زدp317
خوش بحالش:493:
یادمه پارسال به دختر خالم گفتم شکوفه عمرا قبول بشه18
اونم گفت جوجه روآخر پاییز میشمارنgun
و حالا بنده محکوم به شمارش تموم جوجه های پاییزی شدمcrying
چه میشه کرد!
بالاخره امتحان تموم شد و سیل دانش آموزان به همراه دبیر دین و زندگی خارج شدن و همه به ما لبخند ژکوند میزدن:4chs:
تو رو خدا ببین حالا انگار چیکار کردن بابا بیستون که حفر نکردین یه امتحان زرتی 
پرتی دادین elec

! گرچه همونم جرئت میخواست که من و شکوه نداشتیم...............Confused
 
بعد از اندکی تامل بحیر......... اومد
اوف باز اومد و با یه تیپ دختر کش لعنت به این fs10
 چش مارو هم گرفت ایش ایشggre
 
بعد از یکم درس دادن وسطش یه سوتی داد
دخترا مشل این :..............:301:
فقط من و شکوه و فاطی و نیلوفر زدیم زیر خنده 25r30

و اونم اصلا به روی خودش نیاورد بقیه بچه ها انگار مرگ موش خورده بودن دهناشون بهم چسبیده بود4
و همشون زلزده بودن به تخته
میدونم زیاد خنده دار نبود واز کسی مثه
بحیر............ که به گفتن سوتی های این گونه عادت داره این چیزابعید نیس ولی خوب خنده دار بود دیگهBig Grin
ما هم که منتظر واسه ترک رو دیوار خوب اینم یه ترکres2
والا
کمی بعد گفت چرا کولر روشن نیس شما ها گرمتون نیس cold
نهههههههه
میشه کولر رو روشن کنین
فک کنم از شدت گرما خیلی عرق کرده بودیم و بوی عرق کلاس رو بر داشته بود ما هم که  بد بو و هم بوcry2
اونم که خوشبو :498:
سر کلاس چشام داشت از حدقه میزد بیرون از بس که ضعیف بودن بادم میخورد دیگه اشکام در میومد :N56:
ازش اجازه گرفتم که برم بیرون
-ببخشید؟3cy
-جانم سوال داری:hje:
اوغغغغغغغ ggre
نخیر میشه برم بیرون :89:
-         
بفرما

اومدم برم بیرون حالا مگه میشد رد شدp343
مثه یه گله گوسفند هرکسی چنبره زده بود و راه رو سدکرده بود اصلا به خودشون تکون نمیدادن:hiccp:
منم که زیر نگاه های مستقیم بحیر.........2i8d

که فک  

کنم دلیلش بر این بود زودتر گمشو بیرون نظم رو بهم زدی 2mo5
مونده بودم چه گلی به سر بگیرم:4fv:
که یهو محبوبه خانوم خودشون رو یه تکون دادن و صندلیشو به فاصله 5سانت جابجا کرد dit
خوبه لاغرم و از سوراخ موش رد میشم وگرنه این وضع حالا حالا ها ادامه داشتpou
از کلاس رفتم بیرون و به سرعت وارد دستشویی دبیرا شدم چون نزدیک تربود به کلاس
اومدم شیر آب رو باز کنم قطع بود ای بخشکی شانس:306:
رفتم سراغ آب خوری پشت دستشویی اونم قطع بود فقط باریکه هایی از آب که شاید بشه اسمش رو گذاشت آب :ngh:
میومد از بس چرک بود رنگش قهوه ای بود
خدایی اینم از آب خوری
یادم اون زمان که ماه رمضون بود کیلو کیلو آب تو آب سرکن آبخوری جا میدادن ولی حالا...........
یهو صدای چندتا پسر از دیوار پشت آب سرکن اومد داشتن مسخره بازی درمیاوردن
میدونم کیا بودن دانشجو هایی که خوابگاهشون پشت آبخوری بود
روانی ها Confused5B:
خیلی ترسیدم در نتیجه
بیخیال شدم برگشتم کلاسcry girl
یکم دیگه درس داد زنگ خورد
 
 
زنگ بعد دوباره با این داشتیم
من و شکوفه رفتیم دنبال سیمین امروز شکوفه تبلتش رو آورده بود وقراربود با سیمین چندتا عکس بندازیم ولی سیمین نبودانگار اونم امتحان رو پیچیده بود ........Big Grin
خخخخخخخخخخ
پس عوض کردن کلاس موثر نبود سیم سیم .......Shy
 
در نتیجه رفتیم تو یکی از کلاسا و شکوفه عکسایی روکه با تیپای مختلف گرفته بود:29dz:
نشون داد
خدایی خیلی تو عکسا خوب شده بود
بعد به فاطی  و نیلوفر و شاهده نشون داد
اونا هم که از به به و چه چه نمی افتادن و درجه آمپر  اعتماد به نفس شکوفه داشت به فارنهایت میرسید:er3:
که یهو فاطمه فن............ گفت پس چرا
تو مدرسه اینقدر ضایع ای Confuseds32:
هههههههه
یهو شکوفه مثه بادکنکی که بادش رو خالی کرده باشن وا رفت:tnp:
هیچی دیگه بعد از اینکه کلی خودشو و کیفش رو به خاک و خول اونجا کشوندتونستم ببرمش کلاس:rum:
بحیر اومد
ایندفعه ازمون خواست تمرینایی که انجام دادیم و تستایی که حل کردیم به اضافه جریمه هامون بزاریم رو میز که میاد میبینه :vil:

بچه میترسونه

 
لعنتی
دو هفتس به خاطر اینکه امتحان مبارکش رو  فقط 4 درصد از سطح عالیش کمتر زدم دارم جریمه مینویسمval
شکوفه هم غایب بوده اون هم جریمه شد
کم کم نزدیک شد
لامصب یادم باشه آخرسال سر یه جرئت یا حقیقت با شکوفه ازش مارک ادکلنش رو بپرسیمinrv
از نزدیکم خیلی بوزینه بود129f
نظرم عوض شد شبیه یه سوسیس شترمرغ 
پیر شده:297:

بود
شاید اونم در مورد ما همین نظر رو داره!:230:
خخخخخخخخخخ
یه میز مونده به میز ما با یکی از بچه ها مشغول بحث شد5
حالا ما هم که از قبل تمرین بدست و آماده :ngh:

منتظر شفا بودیم خوب خنک شدیمcry2

اومد جلو و گفت تمریناتونp345
 من و شکوفه تمرینامون رودادیم بعد از اینکه خوب تمرینای منو نگریست و با ماژیک وایت برد گند زد به زندگیم 501

(به حساب خودش صحیح میکنه !)

گفت
خیلی خوبهUndecided
لعنتی حاصل دو هفته تهیه و تنظیم این بودDodgy
اهههههههه
به شکوفه هم گفت بلاخره تونستی خودتو به کلاس برسونی اونم که با نیش باز داشت بهش نگاه میکرد 4fvf

گفت
اوهوم
هیچی دیگه
 
بعد از اینکه فاطی عکسای شکوفه رو دیده بود هر 5 دقیقه بر میگشت میگفت
خوشگلcong
و هی به تل من می خندید :ag54:
بوزینه رفته بود موهای جلوش رو کوتاه کرده بود هی با موهاش واسه این بحیر......... مادر مرده فیگور میگرفت :9lp:
بابا یه مسواکم به اون دندونای زردت بزن 90
کلا خوبی به شرط اینکه دهنت بسته باشه:159:
میدیدم تلاشاش واسه جذب بحیر بی فایده بود چون دهنش باز بود................:229:
خخخخخخخخخخخخخ
 
دیگه اینکه سر کلاس با شکوفه عکس چندتا از دبیرامون رو کشیدیم
همین بحیر و پوری دبیر زیست و بابا جون دبیر شیمی
اینا هاشنBig Grin
 
 
 


خخخ(3) 1
خوب تا داستان بعدی بای بای:230:
خخخ(3) 1
 

خسته از زندان که نامش زندگیست
پس قشنگیهای دنیا مال کیست؟
Blush

پاسخ
 سپاس شده توسط Ayda khoshgele ، sbinam ، عاشق الکترونیک ، Ã V Ä Ť Å Ŗ ، behnaz99 ، روناز ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، Shervin_ST ، Meteorite ، حقوقدان انجمن
آگهی
#2
این فقط ی نظر:
عنوآن تآپیکت رو عوض من×
جـآلبــ نیس!
خخخ(3) 1

خخخ(3) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط anika anti bieber
#3
قشنگ بود ...
تو باید نویسنده شی Smile


فقط یهسوال وسط تابستون میرید مدرسه
تازه امتحان هم میدید ..!؟
پاسخ
 سپاس شده توسط anika anti bieber
#4
(07-08-2014، 15:48)avatar22 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
قشنگ بود ...
تو باید نویسنده شی Smile


فقط یهسوال وسط تابستون میرید مدرسه
تازه امتحان هم میدید ..!؟
بله چون ما باید واسه کنکور حاضر بشیم Big Grin
خخخ(3) 1
 

خسته از زندان که نامش زندگیست
پس قشنگیهای دنیا مال کیست؟
Blush

پاسخ
#5
من هنوز نفهمیدم کدوم مدرسه میری!!!!
خخخ(3) 1
پاسخ
#6
سلام شکوه شناختیم آرمینم به دوستت بگو داستانش معرکس
خخخ(3) 1من که حتی اگه تونباشیم

فقط به تو فک میکنم و تورو میخوام 

چیه ؟

فک کردی مثه تو لاشیم!
پاسخ
 سپاس شده توسط Mr.Black


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان