28-03-2014، 22:34
گوشیم زنگ میخوره
آهنگِ زنگ میگه "تویی"!!!
میدُوَم سمت گوشی
دیدنِ اسمت بعدِ این همه مدت روی صفحه گوشی مثلِ معجزه میمونه....
تا میام گوشی و بردارم و بگم :جانم عزیزِ دلم
همه لحظه های نبودنت مثلِ فیلم از جلو چشمم رد میشه
از همون روز اول که میومدم تو اتاقم در و میبستم/بالشم و میگرفتم جلو دهنمو اینقدر ضجه میزدم تا از حال برم ...
تا همه شبهایی که مثلِ دیوونه ها تا صبح تو اتاقم راه میرفتم و با خودم درد و دل میکردم ...
همه اون الکی عصبانی شدنام. ....بی حوصلگیام.....دلتنگ شدنام
همه نا امید شدنام و کفر گفتنام
همه با گریه التماس کردنام به خدا که فراموشت کنم و دلم یکم آروم بگیره...
همه تب و لرز کردنام....
همه قرصهای رنگارنگ آرامبخش....
همه و همه...
میبینی؟
من بی اندازه دوستت داشتم و تقاصِ این دوست داشتن هم "به اندازه" پس دادم...
دیگه بسه...
حتی فکرِ برگشتنِ اون روز های سیاه ......
من و از پا درمیاره!
چه برسه به اینکه دوباره تکرار بشه...
پس
گوشی روخاموش میکنم
تو دلم میگم:خداحافظ.....برای همیشه
عزیزِ همیشگیِ دلم!
اشکام و پاک میکنم و با لبخندی تلخ
از اتاقم میرم بیرون.
آهنگِ زنگ میگه "تویی"!!!
میدُوَم سمت گوشی
دیدنِ اسمت بعدِ این همه مدت روی صفحه گوشی مثلِ معجزه میمونه....
تا میام گوشی و بردارم و بگم :جانم عزیزِ دلم
همه لحظه های نبودنت مثلِ فیلم از جلو چشمم رد میشه
از همون روز اول که میومدم تو اتاقم در و میبستم/بالشم و میگرفتم جلو دهنمو اینقدر ضجه میزدم تا از حال برم ...
تا همه شبهایی که مثلِ دیوونه ها تا صبح تو اتاقم راه میرفتم و با خودم درد و دل میکردم ...
همه اون الکی عصبانی شدنام. ....بی حوصلگیام.....دلتنگ شدنام
همه نا امید شدنام و کفر گفتنام
همه با گریه التماس کردنام به خدا که فراموشت کنم و دلم یکم آروم بگیره...
همه تب و لرز کردنام....
همه قرصهای رنگارنگ آرامبخش....
همه و همه...
میبینی؟
من بی اندازه دوستت داشتم و تقاصِ این دوست داشتن هم "به اندازه" پس دادم...
دیگه بسه...
حتی فکرِ برگشتنِ اون روز های سیاه ......
من و از پا درمیاره!
چه برسه به اینکه دوباره تکرار بشه...
پس
گوشی روخاموش میکنم
تو دلم میگم:خداحافظ.....برای همیشه
عزیزِ همیشگیِ دلم!
اشکام و پاک میکنم و با لبخندی تلخ
از اتاقم میرم بیرون.