منابع رو دیدی پسر جان (علی)
کالیگولا سومین امپراتور روم بود که از سال ۳۷ تا ۴۱ میلادی فرمان راند. اولین امپراتورهای رومی اعضاء خانواده اگوستوس بودند. گایوس سزار (۱۲ ـ ۴۱ میلادی)، که به کالیگولا (به معنی پوتینهای کوچک) معروف بود، در سال ۳۷ میلادی به امپراتوری رسید. سربازان ارتش، که پدرش فرماندهی آنان را به عهده داشت، نام مستعار کالیگولا را به او دادند، چرا که او پوتینهای سربازی کوچکی به پا می کرد.
مرگ بستگان
۱ مرگ بستگان
۲ دوران ولیعهدی
۳ امپراتور دیوانه
۴ مرگ
۵ پانویس
۶ جستارهای وابسته
پدر کالیگولا، ژرمانیکوس، جانشین تیبریوس، امپراتور وقت روم بود اما به طرز مشکوکی در گذشت . تیبریوس از او وحشت داشت اما هیچ سندی وجود ندارد که امپراتور روم، ژرمانیکوس را کشته باشد . علائم مشاهده شده در هنگام مرگ ژرمانیکوس که در کتب تاریخی ذکر شده شبیه به علائمی است که در مسمومان بوسیله آرسنیک مشاهده می شود . البته بیماری وبا هم علائمی شبیه به این دارد و در گذشته به خاطر شباهت علائم بیماری وبا و علائم ناشی از مسمومیت بوسیله آرسنیک، وقتی از این سم استفاده میشد، اطرافیان متوفی به گمان اینکه مرگ ناشی از وبا بوده است پیگیر ماجرا نمی شدند . همچنین تیبریوس دو برادر کالیگولا را هم کشت .
دوران ولیعهدی
بعد از مرگ پدر و دو برادر ،کالیگولا به قصر تیبریوس احضار شد و تا مرگ تیبریوس در آنجا ساکن بود او در آنجا خوی وحشیگری و بیرحمی را از تیبریوس آموخت . همچنین برخی معتقدند که کالیگولا تیبریوس را خفه کرد . بعد از مرگ تیبریوس، نوه اش با کالیگولا در سلطنت شریک بود و لی چون سنش پایین بود (۱۸ سال)، کالیگولا سلطنت را از آن خود کرد .
امپراتور دیوانه
بعد از آنکه کالیگولا امپراتور شد، سلامتی عقل خود را از دست داد. یکی از وقایعی که توسط تاریخ نگار رومی سیوتاتیوس (۶۹ ـ ۱۰۴ میلادی) ثبت شده است، توضیح می دهد که کالیگولا به ارتش بسیار آموزش دیده و قدرتمند خود دستور داد در ساحل دریا صدف حلزون جمع کنند. او به اسب مورد علاقه خود لقب کنسول (عنوان یکی از مسئولین رده بالای روم)، داده بود. وی همچنین با خواهر خود، «دروسیلا» ازوداج کرد، اما بعداً او را کشت.
مرگ
کالیگولا در سال ۴۱ میلادی به تنهایی وارد گذرگاه کریکتو پورتیکو شد در آنجا کاسیوس و سابینوس، اعضای گارد محافظ او (پراتورها) که کالیگولا به همسر یکی از آنها تجاوز کرده بود و دیگری را هم همیشه مورد تمسخر قرار می داد، او را به قتل رسانند. او هنگام مرگ ۲۹ سال داشت و ۳ سال و ۸ ماه و ۱۰ روز سلطنت کرد .
کالیگولا سومین امپراتور روم بود که از سال ۳۷ تا ۴۱ میلادی فرمان راند. اولین امپراتورهای رومی اعضاء خانواده اگوستوس بودند. گایوس سزار (۱۲ ـ ۴۱ میلادی)، که به کالیگولا (به معنی پوتینهای کوچک) معروف بود، در سال ۳۷ میلادی به امپراتوری رسید. سربازان ارتش، که پدرش فرماندهی آنان را به عهده داشت، نام مستعار کالیگولا را به او دادند، چرا که او پوتینهای سربازی کوچکی به پا می کرد.
مرگ بستگان
۱ مرگ بستگان
۲ دوران ولیعهدی
۳ امپراتور دیوانه
۴ مرگ
۵ پانویس
۶ جستارهای وابسته
پدر کالیگولا، ژرمانیکوس، جانشین تیبریوس، امپراتور وقت روم بود اما به طرز مشکوکی در گذشت . تیبریوس از او وحشت داشت اما هیچ سندی وجود ندارد که امپراتور روم، ژرمانیکوس را کشته باشد . علائم مشاهده شده در هنگام مرگ ژرمانیکوس که در کتب تاریخی ذکر شده شبیه به علائمی است که در مسمومان بوسیله آرسنیک مشاهده می شود . البته بیماری وبا هم علائمی شبیه به این دارد و در گذشته به خاطر شباهت علائم بیماری وبا و علائم ناشی از مسمومیت بوسیله آرسنیک، وقتی از این سم استفاده میشد، اطرافیان متوفی به گمان اینکه مرگ ناشی از وبا بوده است پیگیر ماجرا نمی شدند . همچنین تیبریوس دو برادر کالیگولا را هم کشت .
دوران ولیعهدی
بعد از مرگ پدر و دو برادر ،کالیگولا به قصر تیبریوس احضار شد و تا مرگ تیبریوس در آنجا ساکن بود او در آنجا خوی وحشیگری و بیرحمی را از تیبریوس آموخت . همچنین برخی معتقدند که کالیگولا تیبریوس را خفه کرد . بعد از مرگ تیبریوس، نوه اش با کالیگولا در سلطنت شریک بود و لی چون سنش پایین بود (۱۸ سال)، کالیگولا سلطنت را از آن خود کرد .
امپراتور دیوانه
بعد از آنکه کالیگولا امپراتور شد، سلامتی عقل خود را از دست داد. یکی از وقایعی که توسط تاریخ نگار رومی سیوتاتیوس (۶۹ ـ ۱۰۴ میلادی) ثبت شده است، توضیح می دهد که کالیگولا به ارتش بسیار آموزش دیده و قدرتمند خود دستور داد در ساحل دریا صدف حلزون جمع کنند. او به اسب مورد علاقه خود لقب کنسول (عنوان یکی از مسئولین رده بالای روم)، داده بود. وی همچنین با خواهر خود، «دروسیلا» ازوداج کرد، اما بعداً او را کشت.
مرگ
کالیگولا در سال ۴۱ میلادی به تنهایی وارد گذرگاه کریکتو پورتیکو شد در آنجا کاسیوس و سابینوس، اعضای گارد محافظ او (پراتورها) که کالیگولا به همسر یکی از آنها تجاوز کرده بود و دیگری را هم همیشه مورد تمسخر قرار می داد، او را به قتل رسانند. او هنگام مرگ ۲۹ سال داشت و ۳ سال و ۸ ماه و ۱۰ روز سلطنت کرد .
سرهنگ مُعَمَّر محمد قَذّافی (زاده ۷ ژوئن ۱۹۴۲)، سیاستمدارِ انقلابی و رهبر لیبی بود. وی در اول سپتامبر سال ۱۹۶۹ میلادی با کودتایی آرام حکومت محمد ادریس سنوسی، پادشاه وقت لیبی را سرنگون ساخت.وی پس از کودتا، حکومت لیبی را به جمهوری عربی لیبی تغییر داده و خود رهبر لیبی شد. حکومتِ طولانی مدتِ سرهنگ قذافی از کودتای ۱۹۶۹ میلادی تا کنون، یکی از دارندگان طولانیترین دورههای زمامداری در طولِ تاریخ را به وجود آوردهاست.در طی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، لیبی تحت رهبری قذافی، از سوی غربیها، یک ایالت ناحیهای به حساب میآمد، که ستم ناشی از اختلافات داخلی، تروریسم، قتل و غارت توسط رهبران را نشان میداد، که در این اثنا قدافی مبادرت به اندوختن چندین بیلیون دلار ثروت برای خودش و خانوادهاش کرد.
قذافی بر پایهٔ فلسفهٔ سیاسی و ملیگرایانهای که در کتاب سبز تشریح کردهاست، در سال ۱۹۷۷ میلادی نام جمهوری عربی لیبی را به «جماهیریه عربی سوسیالیستی خلق عظیم لیبی» تغییر داد. وی در سال ۱۹۷۹ میلادی لقب نخستوزیر را کنار گذاشت و از آن پس «برادرْ رهبر» و یا «راهنمای انقلاب سوسیالیست لیبی» نامیده شد.قذافی از حامیان شرکت آُپیک بود که تور پانآفریکان برای ایالات متحده آفریقا را رهبری کرد. پس از بمباران لیبی در سال ۱۹۸۶ میلادی و تحریمهای اقتصادی بر ضد این کشور از سوی سازمان ملل، تغییراتی در رفتار لیبی صورت گرفت. این تغییرات عبارتنداز: برقراری روابط قتصادی و همکاریهای امنیتی نزدیک با غرب، همکاری و شرکت در بررسی پرونده حمایت لیبی از تروریسم؛ پرداخت غرامت به بازماندگان حوادث تروریستی منتسب لیبی؛ کنار نهادن برنامه دستیابی به سلاح هستهای. مجموعه این تغییر رفتارها منجر به برداشته شدن تحریمهای سازمان ملل متحد علیه لیبی در سال ۲۰۰۳ میلادی شد.
معمر قذافی
شناسنامه
نام کامل مُعَمَّر ابومنیار قَذّافی
زادروز ۷ ژوئن ۱۹۴۲
زادگاه تریپولی تانیا، شطیب الکراعیه، در وادی جارف
در استان سرت
همسر دو همسر
فرزندان هفت پسر، یک دختر
دین اسلام اهل سنت
اطلاعات سیاسی
سمت رهبر انقلاب لیبی (از ۱۹۶۹ تا چند سال پیش)
پستهای قبلی نخست وزیر لیبی (از ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۲)
فعالیتها رهبر انقلاب لیبی
وبگاه رسمی دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا
ثبت نام کنید یا
وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.algathafi.org
امضا
ن • ب • و
معمر قذافی در فوریه ۲۰۰۹ میلادی به عنوان رئیس دورهای اتحادیه آفریقا انتخاب شد.
در فوریه ۲۰۱۱ میلادی گروهی از معترضان سیاسی که از مخالفان و معترضان جدید تونس و مصر و دیگر بخشهای جهان عرب الهام گرفته بودند بر ضد دولت قذافی در لیبی بهپا خواستند و این موضوع بهسرعت به یک شورش عمومی مبدل شد. قذافی عهد کرد که در برابر شورشیان و نیروهای خارجی مقاومت کند تا در راه وطن شهید شود.
۱ زندگی شخصی
۱.۱ دوران رشد
۱.۲ همسران
۱.۳ فرزندان
۲ دوران قدرت
۲.۱ کودتای نظامی
۲.۲ سرکوب سیاسی
۲.۳ اقتصاد
۲.۴ ترورهای سیاسی در خارج از کشور
۲.۵ برنامه تسلیحات کشتارجمعی
۲.۶ تلاش برای اتحاد با دیگر کشورها
۲.۷ ارتش اسلامی
۲.۸ ایالات متحده آفریقا
۲.۹ خدمات عمومی
۲.۱۰ تمبرهای پستی و پول رایج
۲.۱۱ جنگها و منازعات بینالمللی
۳ واژهنامه
۴ پانویس
۵ منابع
زندگی شخصی
دوران رشد
قذافی (سمت چپ) بههمراه رئیسجمهور وقت مصر جمال عبدالناصر در ۱۹۶۹
معمر محمد عبد السلام آبو منیار القذافی در ۷ ژوئن سال ۱۹۴۲ میلادی، در روستایی به نام جهنم در نزدیکی شعیب الکراعیه در حوالی سرت به دنیا آمد. خانواده او به یک قبیله کوچک از بربرهای عرب شده بهنام قذاذفه تعلق داشت که از طریق چوپانی در بیابان هون امرار معاش میکردند. او هنگامی که پسربچهای بیش نبود به مدرسه ابتدایی اسلامی رفت. در آن هنگام حوادث عمدهای در جهان عرب در حال رخ دادن بود. شکست عربها از اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی و بهقدرت رسیدن جمال عبدالناصر در مصر به سال ۱۹۵۲ میلادی، عمیقاٌ او را تحت تأثیر قرار داد. او تحصیلات دوره متوسطه را زیر نظر یک معلم خصوصی در مصراته به اتمام رساند. در لیبی مانند دیگر کشورهای عربی، اجازه تحصیل در رشتههای علوم نظامی و ورود به ارتش و کسب یک شغل نظامی، بعد از استقلال فراهم شد.حرفه نظامی امکان تحصیل در مقاطع بالاتر را فراهم میساخت و رفاه اقتصادی و اجتماعی به همراه داشت و برای بسیاری تنها راه رسیدن به فعالیتهای سیاسی بود. برای قذافی و بسیاری از افسران تحت فرمانش که توسط گروه ناصر تحت عنوان ملیگرایی عربی و همچنین انزجار و دشمنی با اسرائیل تحریک و تشجیع میشدند حرفه نظامی برای آنها حرفه انقلابی بود. قدافی در سال ۱۹۶۱ میلادی وارد دانشکده افسری بنغازی و به همراه همدورهایهایش در سال ۶۶-۱۹۶۵ میلادی به عنوان مستشار نظامی فارغالتحصیل شد.قذافی در همین زمان به نهضت افسران آزاد پیوست. ناامیدی و شرمساری از جانب آن دسته از افسران لیبی که در زمان شکست ارتش عربها در سه جبهه در سال ۱۹۶۷ میلادی حضور داشتند کاملاً احساس میشد. اولین جرقهها برای براندازی نظام سلطنتی لیبی در این زمان در ذهن قذافی جوان شکل کرفت. او مطالعات و تحصیلات بیشتر را در اروپا ادامه داد. بیشترین بخش شایعات دربارهٔ قذافی مربوط به این دورهاست او به مدرسه نظامی سلطنتی سندهرست نرفت بلکه آموزشهای نظامی را در دانشکده افسری هلنیک در شهر آتن یونان و برخی از مناطق بریتانیا گذراند.
همسران
معمر قذافی در ابتدا با فتحیة نوری خالد که دختر رئیس پلیس دوران پادشاهی لیبی بود، ازدواج کرد. فتحیة نوری خالد از خانوادهای اصیل بود، که در طول تاریخش مهاجرتش از ترکیه، در طرابلس سکنی گزیده بود. مراسم ازدواج قذافی با فتحیة نوری خالد در سال ۱۹۷۰ با حضور جمال عبدالناصر برگزار شد.حاصل این ازدواج که تنها شش ماه دوام آورد، محمد، پسر بزرگ قذافی بود. قذافی بعد از جدایی از فتحیة با صفیة فرکاش ازدواج کرد. هنگامی که قذافی برای انجام یک عمل جراحی در یکی از بیمارستانهای لیبی بستری بود، با صفیة که پرستار آن بیمارستان بود آشنا شد و این آشنایی منجر به ازدواج شد. سایر فرزندان قذافی حاصل این ازدواج هستند.
فرزندان
المعتصم بالله قذافی پسر
معمر قذافی
قذافی از دو همسر خود یعنی فتحیة نوری و صفیة فرکاش، مجموعاً ده فرزند دارد.
محمد پسر بزرگ او که فرزند همسر اول اوست هم اکنون مدیر کمیته المپیک لیبیاست و این کمیته مالک بیش از ۴۰٪ سهام شرکتهای نوشیدنی در لیبیاست. او همچنین صاحب امتیاز شرکت کوکاکولا و مدیر شرکت ارتباطات زمینی و بیسیم لیبی و شرکتهای زیرمجموعهاست.
سیف الاسلام قذافی که مشهورترین فرزند قذافی میباشد نتیجه ازدواج او و صفیة فرکاش است. به سیف الاسلام که دارای مدرک دکترای اقتصاد از لندن است، همواره به عنوان جانشین پدر نگاه شدهاست. او در سال ۲۰۰۹ میلادی، عبدالباسط مقرحی، متهم اصلی حادثه لاکربی را که اسکاتلند او را به دلیل بیماری سرطان آزاد کرده بود، در بازگشت به لیبی همراهی کرد. سیف الاسلام که مدیر سازمان جهانی خیریه قذافیاست، پس از ناآرامیها در لیبی، بارها در تلویزیون لیبی حاضر شده و به ملت دربارهٔ احتمال وقوع جنگهای داخلی هشدار دادهاست. او در ۲۱ اوت ۲۰۱۱ میلادی توسط نیروهای مخالف حکومت، در طرابلس بازداشت شد. لویس اوکامبو رئیس دادگاه بینالمللی پس از ورود مخالفان به طرابلس خبر دستگیری سیفالاسلام را تایید کرد.
الساعدی پسر سوم قذافیاست که سابقه سه فصل حضور در لیگ فوتبال ایتالیا و بازی در تیمهای پروجا، اودینیزه و سمپدریا را دارد. او سهامدار تیم یونتوس ایتالیاست و مدتی رئیس فدراسیون فوتبال لیبی بود. او که دارای مدرک مهندسی است مدتی نیز در نیروهای ویژه لیبی مشغول بهخدمت بود.
هانیبال پسر چهارم قذافی است. او و همسرش در سوئیس به دلیل بدرفتاری به نوکرشان دستگیر شدند که این موضوع باعث تیرگی روابط لیبی و سوئیس شد. دولت سوئیس پس از آنکه معمر قذافی آنها را تهدید به خارج کردن سرمایهگذاریهای لیبی از آن کشور کرد، از پیگیری پرونده هانیبال صرفنظر کرد.
المعتصمبالله پسر پنجم معمر و مشاور امنیت ملی لیبی است. او در سال ۲۰۰۸ میلادی تقاضای بودجهای ۱٫۲ میلیارد دلاری کرد تا بتواند یک واحد نظامی-امنیتی شبیه واحدی که برادر کوچکترش خمیس قذافی اداره میکند، تاسیس نماید.
دوران قدرت
کودتای نظامی
در اول سپتامبر ۱۹۶۹ میلادی، گروه اندکی از افسران سال سوم دانشکده افسری، موسوم به افسران آزاد، به پیروی از افسرانی که به رهبری جمال عبدالناصر و محمد نجیب در سال ۱۹۵۲ میلادی به حکومت پادشاهی مصر پایان داده بوند،به رهبری معمر قذافی، یک کودتای بدون خونریزی را علیه شاه ادریس، هنگامی که برای درمان به ترکیه رفته بود ترتیب دادند. برادرزاده شاه ادریس یعنی سید حسن الرضا المهدی السانوسی به وسیلهٔ افسران نظامی شورشی عزل و در خانه حبس شد. آنان سلطنت را برانداخته و جمهوری عربی لیبی را پایه گذاشتند.یک نقشه عبارت بود از استفاده از سربازان مزدور برای احیای سلطنت که به وسیله دیوید استرلینگ، پایهگذار سرویس هوایی ویژه بریتانیا و از نزدیکان خانواده سلطنتی لیبی انجام شد نقشه دوگانه تعیین هیلتون به عنوان یک مرجع کنایهای در زندانهای لیبی بود همین امر باعث انتقال ۱۵۰ زندانی سیاسی از زندان تریپولی شد. مزدوران از این مناطق کاملاً خود را کنار کشیده بودند. علیرغم اطمینان استرلینگ، نقشه در مرحله پایانی به وسیله سرویس اطلاعاتی بریتانیا انجام شد. چون دولت ایالات متحده احساس کرد که قذافی ضدمارکسیست است مخالفتی نکرد.
سرکوب سیاسی
کمیتههای شورشی قذافی کاملاً مشابه با سیستمهای موجود در کشورهای کمونیستی بود. طبق گزارش ۱۰ تا ۲۰ درصد از مردم لیبی برای احیای این کمیتهها کار کردند که این یک نسبت از اطلاعات موجود در مورد صدام حسین در عراق یا کیم جونگ ایل در کره شمالی را نیز دربرمیگیرد. احیاء در دولت، کارخانجات و بخش تحصیلات رخ داد. اختلاف عقیده داشتن طبق ماده ۷۵ در سال ۱۹۷۳ میلادی ممنوع شد. قذافی اعلام کرد که هر کسی که حزب سیاسی تشکیل دهد اعدام میشود. شرکت کردن در مباحثات سیاسی با کشورهای بیگانه یک جنایت قابل مجازات محسوب میشد و برای آن ۳ سال زندان در نظر گرفته شد. قذافی آموزش زبانهای خارجی را از برنامه مدارس حذف کرد. یکی از مخالفان قذافی در سال ۲۰۱۱ میلادی اوضاع را اینگونه شرح میدهد.
هیچکدام از ما نمیتوانیم فرانسوی یا انگلیسی حرف بزنیم. او ما را غافل و کور کردهاست.
رژیم اغلب مردم را در ملأعام اعدام میکند و اعدامها در کانالهای تلویزیونی دولتی مرتباً تکرار میشوند.طبق معیارهای مطبوعات آزاد، لیبی تحت فرماندهی قذافی سانسورکنندهترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا است.
در اکتبر ۱۹۹۳ میلادی عناصری از ارتش لیبی قصد ترور او را داشتند که این سوء قصد نافرجام ماند. در ۱۴ ژوئیه ۱۹۹۶ میلادی یک مسابقه فوتبال در تریپولی که توسط فرزند قذافی ترتیب داده شده بود منجر به شورشهای خونینی در اعتراض به قذافی شد. کنفرانس ملی مخالفان در لیبی، جبهه ملی مبارزه با استثمار لیبی و کمیته ملی لیبی در اروپا، معروفترین گروههای مخالف قذافی هستند. در سال ۲۰۰۶ میلادی یک وبگاه که به شکلی فعال در پی براندازی قذافی بود راهاندازی شد. این وبگاه ۳۴۳ ترور سیاسی در لیبی را برشمرد. اتحادیه حقوق بشر لیبی، قذافی را به دلیل ناآرامیهای بنغازی در سال ۲۰۰۶ میلادی، که منجر به کشته شدن ۳۰ لیبیایی و خارجی شده بود، مورد بازخواست قرار داد. فتحی الجحمی یکی از مخالفان برجسته قذافی بود که از سال ۲۰۰۲ میلادی تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۹ میلادی در جهت دعوت به برقراری دموکراسی در لیبی زندانی شد. برای جلوگیری از انتقاد از اوضاع حقوق بشر در لیبی، دیدهبان حقوق بشر برای انجام تحقیقات دربارهٔ مرگ این منتقد قذافی مشارکت داده نشد.
اقتصاد
اقتصاد لیبی یک اقتصاد برنامهریزی شدهاست که از ایدههای سوسیالیستی قذافی تبعیت میکند. این اقتصاد بستگی به درآمد اولیه بخش نفت دارد که به شکل ویژهای همه درآمدهای حاصل از صادرات و بیش از نیمی از تولید ناخالص ملی را شامل میشود. در آمدهای نفتی و جمعیت اندک لیبی، این کشور را به بیشترین درآمد سرانه در تولید ناخالص ملی در آفریقا مبدل کردهاست. لیبی رشد مطلوبی به میزان تقریبی ۱۰٫۶٪ رشد در تولید ناخالص ملی از سال ۲۰۰۰ میلادی تا سال ۲۰۱۰ میلادی به دست آورد.
ترورهای سیاسی در خارج از کشور
قذافی دربارهٔ تبعیدها در سال ۱۹۸۲ میلادی گفت: این مردم لیبی هستند که مسئول از بین رفتن چنین تفالهای هستند که تصویر لیبی را در خارج از کشور تغییر دادهاست.قذافی شبکهای از دیپلماتها را استخدام کرد و نیروهای تازهای را برای ترور سیاسی صدها منتقد در گوشه و کنار جهان به کار گماشت. اداره عفو بینالملل حداقل ۲۵ ترور سیاسی را بین سالهای ۱۹۸۰ میلادی تا ۱۹۸۷ میلادی گزارش کرد.در سال ۱۹۸۰ میلادی یک مأمور لیبیایی تلاش کرد فیصل زغالای که یک دانشجوی تحصیل کرده در ایالت کلورادو بود، را ترور کند. گلوله شلیک شده بخشی از بینایی زغالای را گرفت.فرد دیگری نیز ربوده شده و در سال ۱۹۹۰ میلادی درست قبل از دریافت تبعیت آمریکایی اعدام شد. ماموران قذافی در بریتانیا، در جایی که لیبیاییهای زیادی در تلاش برای دریافت پناهندگی بودند، بسیار فعال بودند. پس از آنکه سفارت لیبی برای سرکوب تظاهرات ضذ قذافی، به سوی یک پلیس زن انگلیسی شلیک کرد و او را به قتل رساندو دهها تن را مجروح کرد، انگلیس در آوریل ۱۹۸۴ میلادی روابط سیاسی خود را با لیبی قطع نمود. پس از آنکه دولت لیبی مسئولیت این رفتار را بعهده گرفت و به خانواده این زن پلیس یش از یکصدهزار غرامت پرداخت کرد، انگلیس در سال ۱۹۹۹ میلادی روابط خود را با لیبی از سر گرفت.قذافی در سال ۱۹۸۴ میلادی اظهار داشت در صورت لزوم ترورها حتی در شهر مقدس مکه و هنگام ادای فرضیه حج انجام خواهد شد. در اوت همان سال یک توطئه لیبیایی در مکه کشف و خنثی شد.در سال ۲۰۰۴ میلادی، عاشور شمس یک روزنامهنگار لیبیایی-انگلیسی منتقد یک میلیون دلار از دولت لیبی انعام دریافت کرد.
برنامه تسلیحات کشتارجمعی
قذافی اقدامات و تلاشهای خود را برای تولید سلاحهای کشتارجمعی از سال ۱۹۷۲ میلادی آغازید. از جمله این کوششها میتوان به تلاش وی برای خرید بمب هستهای از جمهوری خلق چین اشاره کرد.تا کنون چندین تن از گوشه و کنار جهان به دلیل همکاری با لیبی، برای دستیابی به سلاحهای شیمیایی مورد پیگرد قانونی قرار گرفتهاند. تایلند گزارش داد که چند تبعه تایلندی درساختن یک مخزن گازی شرکت کردهاند. آلمان نیز یک تاجر اهل آن کشور، به نام یورگن هیپن استایل که در برنامههای لیبی برای دستیابی به سلاح شیمیایی همکاری کردهاست را به پنج سال حبس محکوم کرد.بازرسان کنوانسیون سلاحهای شیمیایی در سال ۲۰۰۴ میلادی تأکید کردند که لیبی دارای ذخیرهای معادل با ۲۳ تن گاز خردل و بیش از ۱۳۰۰ تن مواد ترکیبی شیمیایی میباشد. چنین مقدار عظیمی از مواد شیمیایی انتظار میرفت که خیلی پرهزینه باشد.به دنبال سرنگونی صدام حسین به وسیله نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ میلادی قذافی اعلام کرد که ملتش یک برنامه فعال برای سلاحهای کشتار جمعی دارد اما میخواهد به بازرسان سازمان ملل اجازه دهد که به کشورش بیایند و آنها را مشاهده نمایند و از بین ببرند. رئیس جمهور وقت آمریکا، جرج بوش و دیگر حامیان جنگ عراق اعلام قذافی را به عنوان پیامد مستقیم جنگ عراق اعلام کردند. نخست وزیر ایتالیا سیلیو برلوسکونی که یکی از آن حامیان بود، ظهار داشت که قذافی به طور خصوصی با وی تماس گرفته و اجازه بازرسی را اعلام نمودهاست. بسیاری از کارشناسان سیاسی خارجی ادعا کردند که اعلام آمادگی قذافی برای پذیرش بازرسان فقط بمنظور بهبود بخشیدن روابط با غرب و بداشته شدن تحریمهاست. برای حمایت از این مطلب آنان به این حقیقت اشاره کردند که لیبی همیشه پیشنهادهای مشابه اینچنینی را بیان کردهاست.بازرسان بینالمللی چندین تُن از تسلیحات شیمیایی در لیبی را کشف کردند و همینطور از برنامه فعال تسلیحات هستهای دیدن کردند. با ادامه یافتن فرایند از بین بردن این تسلیحات، لیبی همکاری خود را با رژیمهای کنترلی بینالمللی بهبود بخشید، تا جایی که در مارس سال ۲۰۰۶ میلادی فرانسه توانست توافق خود را برای توسعه برنامه انرژی هستهای در لیبی اعلام کند. در ۱۵ می سال ۲۰۰۶ میلادی دولت ایالات متحده اعلام نمود که باید روابط کامل دیپلماتیک را با طرابلس برقرار کند، زیرا قذافی اعلام کردهاست که برنامه تسلیحات کشتارجمعی خود را کنار گذاشتهاست. دولت ایالات متحده همچنین افزود که لیبی باید از فهرست کشورهای حامی تروریست حذف شود.
تلاش برای اتحاد با دیگر کشورها
در سال ۱۹۷۱ میلادی قذافی پیشنهاد کرد که با سودان متحد شود اما جعفر نمیری رئیس جمهور وقت سودان این پیشنهاد را رد کرد.با توجه به همسایگان لیبی، قذافی از ایدههای پان عربی جمال عبدالناصر پیروی میکرد و با شور و شعف خواهان اتحاد تمام ملتهای عربی در قالب یک ملت بود. او همچنین از اسلام گرایی حمایت میکرد و طرفدار اسلام بود. بعد از مرگ ناصر در ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۰ میلادی قذافی تلاش کرد تا ردای رهبری ایدئولوژیک پان عربها را به تن کند. او مجمع جمهوریهای عربی (لیبی، مصر و سوریه) را در سال ۱۹۷۲ میلادی تشکیل داد، با این امید که یک آیات عرب ایجاد کند، لیکن این سه کشور، یکی شدن را نپذیرفتند. در سال ۱۹۷۴ میلادی او یک توافقنامه با حبیب بورقیبه رئیس حمهور وقت تونس، بین دو کشور برای متحد شدن امضاء نمود، اما این اتحاد نیز در عمل با شکست مواجه شد و تفاوتهای فراوانی که بین دو کشور وجود داشت مانع از ایجاد یک اتحاد قدرتمند گردید. در سال ۱۹۸۴ میلادی او معاهده وجده را با حسن دوم رئیس جمهور مراکش باهدف اتحاد دو کشور، امضاء کرد و بر اساس این اتحاد، در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مشارکت داشته باشند و مراکش به حمایت خود از جبهه ملی نجات لیبی پایان دهد، در مقابل لیبی نیز از جبهه پولیساریو حمایت نکند. در سال ۱۹۸۶ میلادی حسن دوم در شهر افران، با شیمون پرز نخست وزیر وقت اسرائیل دیدار کرد.این دیدارها از جانب دولت لیبی خیانت و پیمات شکنی تلقی شد و موجبات نقض معاهده را فراهم آورد.
ارتش اسلامی
قذافی در سال ۱۹۷۲ میلادی نیرویی را موسوم به «ارتش اسلامی» تشکیل داد که به وسیلهٔ آن در جهت یکپارچهسازی و عربی کردن منطقه گام بردارد. اولویت فعالیت ارتش اسلامی، چاد و سودان بود. در استان دارفور که در غرب سودان واقع شده بود قذافی از تشکیل مجمع عربی حمایت کرد. این مجمع که زیرنظر جرارد پرونیر فعالیت میکرد، یک سازمان ستیزهجوی پان عرب بود که بر عربی بودن دارفور تأکید داشت. ارتش اسلامی اغلب متشکل از مهاجران کشورهای ساحلی فقیر بود، لیکن بر اساس یک منبع موثق، هزاران پاکستانی که با هویتهای جعلی در شهرهای لیبی کار میکردند نیز عضو این ارتش بودند. به طور کلی میتوان گفت اعضای این ارتش مهاجرانی بودند که بدون هیچ تفکری راجع به جنگ به لیبی رفته بودند. اینان آموزشهای نظامی اندکی دیده و تعهد کمی به ارتش داشتند. یک روزنامهنگار فرانسوی دربارهٔ نیروهای این ارتش در چاد، میگوید: آنها همه عرب، خارجی و یا آفریقایی-آمریکایی بودند که برخلاف تصورشان که گمان میکردند با آمدن به لیبی میتوانند یک شغل اجتماعی بیابند،به استخدام نیروهای نظامی درآمده و میبایست در بیابانهای ناشناخته به جنگ میپرداختند.در آغاز سال ۱۹۸۷ میلادی با حمله لیبی به چاد ارتش اسلامی نیروهای خود را در استان دارفور مستقر کرد. حملات متداوم در طول مرز باعث ایجاد تنازهات قومیتی در استان دارفور شد و این کشمکشها باعث کشته شدن بیش از ۹۰۰۰ نفر در بازه زمانی ۱۹۸۵ میلادی تا ۱۹۸۹ میلادی شد.جنجویدها گروهی بوند که در سال ۲۰۰۰ میلادی متهم به نسل کشی شدند، در سال ۱۹۸۸ میلادی به رهبری برخی از سران سابق ارتش اسلامی تشکیل شد.
ایالات متحده آفریقا
قذافی در یکی از نشستهای سران آفریقا
در ۲۹ اوت سال ۲۰۰۸ میلادی، قذافی یک جشن عمومی در بنغازی با حضور ۲۰۰ حکمران و پادشاه آفریقایی ترتیب داد و در آنجا به خود لقب شاه شاهان آفریقا را داد که این در واقع بخشی از تلاش او برای تشویق حکام آفریقایی و دولتهای متبوعشان برای پیروی از قذافی در قالب اتحادی بزرگ بود. دیدگاههای قذافی در اینباره و دربارهٔ یکسان سازی نظامی در آفریقا با واکنش دیگر دولتهای آفریقایی مواجه شد.در اول فوریه ۲۰۰۹ میلادی یک جشن تاجگذاری در آدیس آبابا پایتخت اتیوپی در ۵۳مین سالگرد تأسیس اتحادیه آفریقا برگزار شد و در آن مراسم قذافی به عنوان رئیس این اتحادیه انتخاب شد. قذافی در آن مراسم به رهبران آفریقایی گفت: من به تلاش خود برای رسیدن به ریاست ایالات متحده آفریقا ادامه خواهم داد. گردهمایی او برای حاکمان آفریقا که بنا بود در ژانویه ۲۰۰۹ میلادی برگزار شود، از جانب مهمانان اوگاندایی لغو شد؛ زیرا ذعوت از رهبران محلی و بحث دربارهٔ امور سیاسی داخلی، برخلاف قوانین اوگاندا بود و بنا به گفته جیمز ماگوم، سخنگوی وزارت امور خارجه اوگاندا، این رفتارها میتواند به بیثباتی کشور متبوعش منجر شود.
خدمات عمومی
طرح رود بزرگ دستساز یک شبکه آبرسانی لولهایاست که روزانه شش میلیون و پانصد هزار متر مکعب آب آشامیدنی از بیابان صحاری و شنزارهای نوبیان برای شهرهای شمالی مانند تریپولی، بنغازی و سرت پمپاژ میکند. این پروژه متشکل از بیش از ۱۳۰۰ حلقه چاه با عمق بیش از ۵۰۰ متر میباشد. قذافی از آن به عنوان شگفتی هشتم جهان نام برده و آن را هدیهای به جهان سوم میداند.
معمر قذافی به پروژه تلسکوپ ملی لیبی بودجهای معادل ۱۰ میلیون یورو اختصاص داد که این نشاندهنده علاقه او به ستارهشناسی است. تلسکوپ روباتیک لیبی دارای ۲ متر قطر عدسی و قابلیت کنترل از راه دور میباشد و توسط شرکت REOSC که یک بخش بصری متعلق به شرکت ساژم(به انگلیسی:SAGEM) فرانسهاست در منطقهای بیابانی در نزدیکی کوفرا، در ارتفاع ۲۲۰۰ متر بالاتر از دریا ساخته شد. این تلسکوپ در یک محیط باز قرار داده شدهاست و به وسیله شبکهای متشکل از چهار ایستگاه هواشناسی احاطه شدهاست. این ایستگاهها که به فواصل ۱۰ کیلومتری از تلسکوپ قرار گرفتهاند از آن در برابر آسیب عدسی ناشی از طوفان شن محافظت میکنند.
تمبرهای پستی و پول رایج
شرکتهای پست لیبی تمبرهای زیادی با موضوع قذافی منتشر کردهاند، که اولین آنها در جشن ششمین سالروز انقلاب سپتامبر، در سال ۱۹۷۵ میلادی منتشر شد.
جنگها و منازعات بینالمللی
چاد
مصر
در اوایل سال ۱۹۶۹ میلادی قذافی یک رشته عملیات نظامی را برابر کشور همسایه چاد تأمین مالی کرد. او همچنین گاهی منازعات منطقهای با چاد در منطقه اوزو که از سال ۱۹۷۳ میلادی تحت اشغال لیبی بود، ایجاد میکرد. در سال ۱۹۸۷ میلادی مشاجرات بین لیبی و چاد و همچنین اشغال اوزو از جانب لیبی پایان یافت و بین دو کشور آتشبس برقرار شد. پس از بیانیه دادگاه بینالمللی در این باره به تاریخ ۱۳ فوریه ۱۹۹۴ میلادی، لیبی در ژوئن همان سال به طور کامل از خاک چاد عقبنشینی کرد.
دولت چاد آن زمان به رهبری حسن حبری کمکهای مالی فراوانی از آمریکا و فرانسه دریافت میکرد. این کمکها منجر به پیروزی چاد در جنگ تویوتا به سال ۱۹۸۷ میلادی شد. بر پایه منابع دولت آمریکا لیبی در این جنگ بیش از ۱۰ درصد ارتش خود را از دست داد. بیش از ۷۵۰۰ نفر از ارتش لیبی کشته و ۱٫۵ بیلیون دلار به تجهیزات نظامی آن کشور خسارت وارد شد. که البته در مقابل چاد نیز ۱۰۰۰ نیروی ارتشی خود را از دست داد.
قذافی در سال ۱۹۷۷ میلادی ارتش خود را برای جنگ با مصر به مرزهای مشترک دو کشور گسیل داشت که مصر توانست نیروهای قذافی را به عقب براند.
اتحادیه آفریقا
در سال ۱۹۷۰ میلادی بعد از دستور قذافی مبنی بر اخراج ایتالیاییها از لیبی، اتباع آن کشور ناچار به خروج از لیبی شدند. مرکز انقلاب جهانی قذافی (WRC) در نزدیکی بنغازی به مرکز آموزش گروههای رانده شده از سوی قذافی مبدل گشت. قذافی از چارلز تیلور دیکتاتور لیبریا حمایت کرد و آموزشهای لازم را در اختیار او قرار داد. تیلور کسی بود که به دلیل ارتکاب جنایتهای جنگی در سیرالئون، از سوی دادگاه ویژه سیرالئون به اتهام جنایت علیه بشریت تحت تعقیب بود. فودی سنکوح مؤسس جمهوری متحد انقلابی نیز توسط قذافی آموزش دیده بود.
پس از آنکه دادگاه بینالمللی برای عمر البشیر رئیسجمهور سودان به اتهام نسلکشی در دارفور دستور دستگیری صادر کرد، قذافی به این حکم اعتراض کرد و اعلام کرد که ICC شکل جدیدی از تروریسم جهانی را نمایانده است. قذافی از اتحاد تازه تأسیس اتیوپی به نام منجیستوهایل مریم حمایت کرد. بعدها این اتحاد در تاریخ معاصر غیرقانونی شناخته شد. قذافی در سال ۲۰۰۱ میلادی در اعتراض به فیلیکس پاتاسه، در جمهوری آفریقای مرکزی مداخله نظامی کرد. پاتاسه قراردادی امضاء کرده بود که به موجب آن لبیی باید به مدت ۲۹ سال تمامی منابع طبیعی کشور متبوعش مانند اورانیوم، مس، الماس و نفت را مصادره میکرد.
اتحادیه اروپا
بعد از حملات دسامبر ۱۹۸۵ میلادی به فرودگاههای رم و وین که به کشته شدن ۱۹ نفر و زخمی شدن ۱۴۰ نفر انجامید، قذافی در سخنانی اعلام کرد که تازمانی که کشورهای اروپایی از لیبیاییهای مخالف قذافی حمایت کنند، لیبی به حمایت خود از ارتش سرخ و ارتش جمهوریخواه ایرلند ادامه خواهد داد. وزیر امورخارجه لیبی نیز در سخنانی آن حملات را عملی قهرمانانه خواند.
در آوریل ۱۹۸۶ میلادی ماموران لیبی کلوپ شبانه لابل در غرب برلین را بمبگذاری کردند و باعث کشته شدن ۳ نفر زخمیشدن ۲۲۹ نفر شدند. اطلاعات تکمیلی دربارهٔ این عملیات سالها بعد در آرشیوهای استاسی به دست آمد. بعد از اتحاد دوباره آلمان در سال ۱۹۹۰ میلادی، ماموران لیبی که تجهیزات عمیات را از کاردار سفارت لیبی خواسته بودند تحت تعقیب گرفتند.
در اتریش جورج هایدر دهها میلیون دلار از قذافی و صدام حسین دریافت کرد.
لیبی معاهدات نزدیکی با رژیم اسلوبودان میلوشویچ برقرار کرد. قذافی خود را در زمره صربهای ارتودکس در برابر مسلمانان بوسنی و آلبانیایی تبار کوزو قرار داد. حتی زمانی که میلوشویچ به پاکسازی قومی در مقیاسی بزرگ در قبال آلبانیاییها محکوم شده بود، قذافی از او حمایت کرد.
لبنان
در اوت ۱۹۷۸ میلادی موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان و دو تن از همراهانش به لیبی سفر کرده تا ملاقاتی رسمی با دولت آن کشور داشته باشند. پس از آن مسافرت از موسی صدر و همراهانش اطلاعی در دست نیست. موسی صدر جنبش امل را که یک جنبش شیعی بود در لبنان پایهگذاری کرده بود. لیبی پیوسته مسئولیت سرنوشت موسی صدر را از خود ساقط کرده و گفته که وی و همراهانش لیبی را به مقصد ایتالیا ترک کردهاند. ناپدید شدن صدر به یک مشاجره دائمی بین لیبی و لبنان مبدل گشت.
اسرائیل
در ۱۱ ژوئن ۱۹۷۲ میلادی قذافی اعلام کرد آزادی فلسطین، آرزوی هر فرد عرب است. بههمین منظور هر تبعه لیبی باید آموزشهای نظامی کافی را ببیند تا بتواند برای مبارزه آماده باشد. او همچنین حمایت مالی از این حملات را تضمین کرد.در سال ۱۹۷۳ میلادی با آغاز جنگ یوم کیپور، قذافی دو اسکادران جنگنده، یک تیپ زرهی و کمکهای مالی را به مصر روانه کرد.
اوگاندا
قذافی حامی اصلی رئیسجمهور اوگاندا، عیدی امین بود. عیدی امین به پاس قدردانی، زمانی که در لیبی بود، با دختر قذافی ازدواج کرد، اما دختر قذافی بعدها از او جدا شد. قذافی در حمایت از امین به تانزانیا لشکرکشی کرد. نزدیک به ۶۰۰ سرباز ارتش لیبی در دفاع از رژیم امین کشته شدند.
بریتانیا
در سال ۱۹۷۶ میلادی پس از یک سری عملیات که توسط ارتش آزادیخواه ایرلند انجام شد، قذافی اعلام کرد: بمبی که در بریتانیا کار گذاشته شده بود و منجر به جریحهدار شدن روح بریتانیاییها شد، بمب مردم لیبی بود. ما آن را برای انقلابیون ایرلندی فرستادیم تا بریتانیاییها بهای کارهای قبلی خود را بپردازند.
پس از اعدام دو تن از مخالفان دولت در لیبی در آوریل ۱۹۸۴ میلادی، پناهندگان لیبیایی ساکن لندن به نشانه اعتراض تظاهرات کردند. دیپلماتهای لیبی به ۱۱ نفر از معترضان تیراندازی کردند. این تیراندازیها منجر به کشته شدن یک زن پلیس شد و بر اثر آن روابط لیبی و بریتانیا به درازای یک دهه تیره شد.
پس از حمله مخالفان به شهر سرت در سال ۱۹۹۶ میلادی، سرویس اطلاعاتی بریتانیا مدارکی ارائه کرد که قذافی را به کشتارجمعی متهم میساخت. این موضوع توسط رابین فینلایسون کوک وزیرخارجه وقت بریتانیا تکذیب شد. بعدها وزارت امور خارجه بریتانیا اظهار داشت، هیچگاه موضوع را تکذیب نکردیم و ما از توطئهها علیه قذافی باخبر بودیم.
ایالات متحده
در سال ۱۹۸۱ میلادی قذافی دربارهٔ تروریسم رئیسجمهور آمریکا رونالد ریگان سخن گفت و در پاسخ، ریگان او را «سگ دیوانه» خاورمیانه نامید. در دسامبر همان سال وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا گذرنامههای مسافرت به لیبی را باطل کرد و در مارس ۱۹۸۲ میلادی واردات نفت لیبی را نیز تحریم کرد.
سرهنگ مُعَمَّر محمد قَذّافی (زاده ۷ ژوئن ۱۹۴۲)، سیاستمدارِ انقلابی و رهبر لیبی بود. وی در اول سپتامبر سال ۱۹۶۹ میلادی با کودتایی آرام حکومت محمد ادریس سنوسی، پادشاه وقت لیبی را سرنگون ساخت.وی پس از کودتا، حکومت لیبی را به جمهوری عربی لیبی تغییر داده و خود رهبر لیبی شد. حکومتِ طولانی مدتِ سرهنگ قذافی از کودتای ۱۹۶۹ میلادی تا کنون، یکی از دارندگان طولانیترین دورههای زمامداری در طولِ تاریخ را به وجود آوردهاست.در طی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، لیبی تحت رهبری قذافی، از سوی غربیها، یک ایالت ناحیهای به حساب میآمد، که ستم ناشی از اختلافات داخلی، تروریسم، قتل و غارت توسط رهبران را نشان میداد، که در این اثنا قدافی مبادرت به اندوختن چندین بیلیون دلار ثروت برای خودش و خانوادهاش کرد.
قذافی بر پایهٔ فلسفهٔ سیاسی و ملیگرایانهای که در کتاب سبز تشریح کردهاست، در سال ۱۹۷۷ میلادی نام جمهوری عربی لیبی را به «جماهیریه عربی سوسیالیستی خلق عظیم لیبی» تغییر داد. وی در سال ۱۹۷۹ میلادی لقب نخستوزیر را کنار گذاشت و از آن پس «برادرْ رهبر» و یا «راهنمای انقلاب سوسیالیست لیبی» نامیده شد.قذافی از حامیان شرکت آُپیک بود که تور پانآفریکان برای ایالات متحده آفریقا را رهبری کرد. پس از بمباران لیبی در سال ۱۹۸۶ میلادی و تحریمهای اقتصادی بر ضد این کشور از سوی سازمان ملل، تغییراتی در رفتار لیبی صورت گرفت. این تغییرات عبارتنداز: برقراری روابط قتصادی و همکاریهای امنیتی نزدیک با غرب، همکاری و شرکت در بررسی پرونده حمایت لیبی از تروریسم؛ پرداخت غرامت به بازماندگان حوادث تروریستی منتسب لیبی؛ کنار نهادن برنامه دستیابی به سلاح هستهای. مجموعه این تغییر رفتارها منجر به برداشته شدن تحریمهای سازمان ملل متحد علیه لیبی در سال ۲۰۰۳ میلادی شد.