امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یک داستان بسیار زیبا.....

#1
پسربه دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم كه میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت كنم.

دختر لبخندی زد و گفت ممنونم...

تا اینكه یك روز اون اتفاقافتاد.. حال دختر خوب نبود.. نیازفوری به قلب داشت.. از پسر خبری نبود.. دختر با خودش میگفت: میدونیكه من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا كنی.. ولیاین بود اون حرفات.. حتی برای دیدنم هم نیومدیشایدمن دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید

چشمانش را باز كرد.. دكتربالای سرش بود. به دكتر گفت چه اتفاقی افتاده؟ دكتر گفت نگران نباشیدپیوند قلبتون با موفقیت انجام شده. شما باید استراحت كنید.. درضمناین نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت. اثریاز اسم روی پاكت دیده نمیشد. بازش كرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم. الانكه این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام. ازدستم ناراحت نباش كه بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری كه قلبمو بهت بدم.. پس نیومدم تا بتونم این كارو انجام بدم.. امیدوارمعملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور كند.. اوناین كارو كرده بود.. اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا كرد وقطره ها
از اینجایی که من هستم، تمام شهر معلومه
کنارم خیلیا هستند ... دلم پیش تو آرومه !
پاسخ
 سپاس شده توسط mahdi.ir ، فرانه
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اگر من مخترع بودم ... ( زیبا ترین انشای دنیا! ) ♥ ♥ ♥
  داستان کوتاه عاشقانه
  بار کج هیچ گاه به مقصد نمی رسد: داستان الاغ سخت کوش و بز حسود
  داستان اموزنده به خدایت نگو چرا
  زیبا ترین اسم برای نوزاد چیه؟؟؟
  متن های فوق العاده زیبا در مورد دختر
  داستان عشق مرا بغل کن
Book داستان ترسناک
  مادر....داستانی بسیار غم انگیز!!!!
  داستان وحشتناک(یکمی)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان