03-01-2015، 14:06
خودم نوشتمشون.امیدوارم لذت ببرید
اینا همه مال موقعیه که باهشون دوستید و شدیدا عاشق و معشوق!
وقتی میگید میخواید کات کنید:
هیون:با شما بحث میکنه و ممکنه کار به دعوا هم کشیده شه بعد با عصبانیت محل رو ترک میکنه(وووییی.میترسم)
جونگی:اول با خنده میگه شوخی میکنی بعد که میفهمه قضیه جدیه قیافش میره تو هم و ترجیح میده تنها پیاده روی کنه.(عشقمی بابا.ترکت نمیکنم)
کیو:اول از شما دلیل میخواد بعد که مطمئنا قانع نمیشه دست شما رو تو دستاش میگیره و فشار میده.یه لبخند تلخ میزنه و میره...(آخیییی.گناه داره.دلم واسش سوخت)
یونگی:خیلی ناراحت میشه و از شما میخواد برای آخرین بار شما رو ببو*سه و در حالی از چشماش اشک میاد میره...()
هیونگ:سعی میکنه بغضش رو بخوره ولی وختی نمیتونه با عجله از اونجا دور میشه(روزگار به هیشکی وفا نکرد...)
وقتی تو یه روز خیلی سرد برفی بیرون باهاشون قرار میزارید:
هیون:با لحن جدی ولی شوخ میگه من از دست تو چیکار کنم.دیوونم کردی با این کارات.خیلی خب میام
جونگی:میگه خر کلمو گاز گرفته تو این سرما بیام بیرون برو بابا...ولی آخرشم میاد
کیو:میگه به نظرت یه خرده هوا سرد نیس؟چیکارکنم.مجبورم بیام
یونگی:میگه پوستم تو این سرما خراب میشه ولی باشه به خاطر تو میام:cool:
هیونگ:میگه باوشه یه خرده سرما رو تحمل میکنم ولی میبینمت.می ارزه
وقتی ازشون میخواید شما رو ببو*سن:
هیون:اول شما رو تو بغلش میگیره و بعدش یه بو*س گرم و عاشقانه
جونگی:وحشیانه به طرف شما حمله میکنه و شما رو غرق در بو*سه میکنه
کیو:میگه حتما عزیزم و با یه لبخند نزدیک میشه
یونگی:میگه اووووو بااااشهههه و درحالی که نیشش تا بناگوش بازه بوستون میکنه
هیونگ: با یه لبخند پر از شیطونی نزدیک میشهs32:
اگر خوشتون اومد بگید تا بازم بزارم اگرنه که الکی تایپ نکنم
اینا همه مال موقعیه که باهشون دوستید و شدیدا عاشق و معشوق!
وقتی میگید میخواید کات کنید:
هیون:با شما بحث میکنه و ممکنه کار به دعوا هم کشیده شه بعد با عصبانیت محل رو ترک میکنه(وووییی.میترسم)
جونگی:اول با خنده میگه شوخی میکنی بعد که میفهمه قضیه جدیه قیافش میره تو هم و ترجیح میده تنها پیاده روی کنه.(عشقمی بابا.ترکت نمیکنم)
کیو:اول از شما دلیل میخواد بعد که مطمئنا قانع نمیشه دست شما رو تو دستاش میگیره و فشار میده.یه لبخند تلخ میزنه و میره...(آخیییی.گناه داره.دلم واسش سوخت)
یونگی:خیلی ناراحت میشه و از شما میخواد برای آخرین بار شما رو ببو*سه و در حالی از چشماش اشک میاد میره...()
هیونگ:سعی میکنه بغضش رو بخوره ولی وختی نمیتونه با عجله از اونجا دور میشه(روزگار به هیشکی وفا نکرد...)
وقتی تو یه روز خیلی سرد برفی بیرون باهاشون قرار میزارید:
هیون:با لحن جدی ولی شوخ میگه من از دست تو چیکار کنم.دیوونم کردی با این کارات.خیلی خب میام
جونگی:میگه خر کلمو گاز گرفته تو این سرما بیام بیرون برو بابا...ولی آخرشم میاد
کیو:میگه به نظرت یه خرده هوا سرد نیس؟چیکارکنم.مجبورم بیام
یونگی:میگه پوستم تو این سرما خراب میشه ولی باشه به خاطر تو میام:cool:
هیونگ:میگه باوشه یه خرده سرما رو تحمل میکنم ولی میبینمت.می ارزه
وقتی ازشون میخواید شما رو ببو*سن:
هیون:اول شما رو تو بغلش میگیره و بعدش یه بو*س گرم و عاشقانه
جونگی:وحشیانه به طرف شما حمله میکنه و شما رو غرق در بو*سه میکنه
کیو:میگه حتما عزیزم و با یه لبخند نزدیک میشه
یونگی:میگه اووووو بااااشهههه و درحالی که نیشش تا بناگوش بازه بوستون میکنه
هیونگ: با یه لبخند پر از شیطونی نزدیک میشهs32:
اگر خوشتون اومد بگید تا بازم بزارم اگرنه که الکی تایپ نکنم