ماریو وارگاس یوسا که برندهی جایزهی نوبل ادبیات 2010 شده است، نسبت به آیندهی ادبیات در عصر اینترنت ابراز نگرانی کرد.
آکادمی نوبل روز پنجشنبه، 15 مهر، ماریو وارگاس یوسا- نویسندهی سرشناس پرویی- را بهعنوان برندهی امسال جایزهی نوبل ادبیات به ارزش 1/5 میلیون دلار معرفی کرد. یوسا هم در یک نشست خبری در نیویورک پاسخگوی سؤالهای خبرنگاران از رسانههای مختلف بود.
او در ابتدا گفت: «امیدوارم زنده بمانم تا جایزهی نوبل را بگیرم. من تا آخرین روز زندگیام نوشتن را ادامه خواهم داد. فکر نمیکنم کسب جایزهی نوبل تغییری در نگارش، سبک و موضوعات من ایجاد کند؛ امیدوارم این جایزه فقط زندگی روزمرهی مرا تغییر دهد.»
به گزارش فرانسپرس، یوسا اعلام کرد: «شگفتزده شدهام؛ هنوز نمیتوانم باور کنم. این جایزه تأکیدی بر اهمیت ادبیات آمریکای لاتین است.»
خالق سور بز در ادامهی نشست خبری گفت: «دوست دارم کتابها بر روی کاغذ بهچاپ برسند تا در اینترنت. در عصر کتابهای الکترونیکی و دیجیتالی، چیزهای ارزشمندی ممکن است از دست بروند. امیدوارم فنآوریهای جدید منجر به پیشپاافتادگی محتوای کتابها نشود.»
این نویسندهی 74 ساله همچنین اظهار کرد: «نسلهای جدید را باید به مطالعه تشویق کرد. آنها باید بدانند که ادبیات فقط دانش و وسیلهای برای رسیدن به ایدهها و مفاهیم مشخص نیست؛ بلکه یک لذت فوقالعاده است.»
یوسا گفت: «اگر میخواهیم در آینده در آزادی زندگی کنیم، ادبیات خوب ضروریست؛ چرا که شهروندان را میپروراند تا دیگر به آسانی توسط حاکمان و مسؤولان به بازی گرفته نشوند. هیچچیز مانند ادبیات خوب نمیتواند روح جامعه را بیدار کند؛ بههمین دلیل اولین اقدام حکومتهای دیکتاتوری، اعمال سانسور و محدودیت است.»
او تاکید کرد: «چنین دولتهایی سعی در کنترل زندگی ادبی دارند؛ چون از نگاه آنها، خطرهای بالقوه برای حکومتشان در زندگی ادبی نهفته است.»
ماریو وارگاس یوسا متولد 28 مارس سال 1963 است و از مهمترین آثارش به سالهای سگی (1966)، جنگ آخرالزمان (1984)، مرگ در آند (1996)، سور بز (2002) و گفتوگو در کاتدرال میتوان اشاره کرد.
یوسا از نویسندگان متعلق به نسل شکوفای ادبیات آمریکای لاتین است که در سال 2008 نشان عالی هنر و ادبیات فرانسه را دریافت کرد. او در سال 1990 به نمایندگی از ائتلاف احزاب محافظهکار، نامزد ریاستجمهوری پرو شد؛ اما از آلبرتو فوجی موری شکست خورد. این نویسنده یکی از ستوننویسان روزنامهی معروف ال پاس اسپانیاست که از سال گذشته در دانشگاه پرینستون آمریکا تدریس میکند.
یوسا که جایزههای ادبی سروانتس و دن کیشوت در کارنامهی افتخاراتش بهچشم میخورد، حدود دو دهه بهعنوان یکی از کاندیداهای جایزهی نوبل مطرح بود.
درپی اعطای جایزهی نوبل ادبیات به یوسا، عبدالله کوثری مترجم آثار یوسا بهفارسی نیز درمورد این خبر اظهارنظر کرد.
مترجم بسیاری از آثار ماریو وارگاس یوسا اعطای نوبل ادبیات در سال 2010 را به این نویسنده مشهور پرویی، موجب اعتبار دوبارهی این جایزه عنوان کرد.
عبدالله کوثری- مترجم پیشکسوت- دربارهی اعلام نام ماریو وارگاس یوسا بهعنوان برندهی جایزهی ادبی نوبل در سال 2010 گفت: «بعد از چندین دوره که جایزهی ادبی نوبل بهکسانی داده شد که اصلا در حد برندگان دههی 1940، 1950 و 1960 این جایزه نبودند، بهنظر من اعطای آن به یوسا باعث اعتبار دوبارهی جایزهی نوبل شد نه اعتبار آقای یوسا!»
از وقتیکه یوسا را شناختهام، همیشه میپرسیدم چرا نوبل را به او نمیدهند؟
مترجم سور بُز افزود: «من از وقتیکه یوسا را شناختهام همیشه از خودم پرسیدهام چرا این جایزه را به او ندادهاند و نمیدهند؟ واقعا نظرم این است که اعطای این جایزه به یوسا باعث اعتبار نوبل میشود و این یوسا بود که اعتبار دوبارهای به نوبل بخشید نه نوبل به او.»
برندگان 10 سال اخیر نوبل کار بزرگی نداشتند. این مترجم با اشاره به آثار متعددی که از یوسا توسط او (کوثری) و دیگر همکارانش در ایران ترجمه و منتشر شده است، گفت: «من هر کتابی از برندگان 10 سال اخیر نوبل خواندهام، حیرت کردهام که چهطور این جایزه را به آنها دادهاند؟! در حالیکه خوانندگان ایرانی از 20 سال قبل یوسا را میشناسند اما این حضرات را تا قبل از اینکه جایزهی نوبل ببرند، چهکسی میشناخت؟! این نشان میدهد که آنها کار بزرگی نکردهاند و الا مترجمان ما حتما سراغ آنها میرفتند.»
کوثری اضافه کرد: «حتی بعد از اینکه آنها برندهی جایزهی نوبل شدند، عموما یکی دو کتاب از آنها ترجمه و چاپ شد. شما خودتان از بسیاری از آنها که من حتی اسمشان را بلد نیستم، چه کتابی دیدهاید؟! در حالیکه یوسا نویسندهایست که نه ما بلکه تمام دنیا دستکم 20 سال است کارهای بزرگی از او خوانده است.»
مترجم گفتوگو در کاتدرال تاکید کرد: «اعطای جایزهی ادبی نوبل به یوسا در سال جاری نه تنها حق او بود بلکه معتقدم باید 20 سال قبل این جایزه را به او میدادند.»
بهنظر من تفکرات سیاسی یوسا تاثیری در اعطای نوبل به او نداشت.
او دربارهی میزان تاثیرپذیری آکادمی نوبل از تفکرات لیبرال یوسا در انتخاب او بهعنوان برندهی امسال این جایزه، گفت: «اگر آنها (اعضای کمیتهی داوری نوبل) بخواهند براساس لیبرال و حتی راستبودن یک نویسنده به او جایزه بدهند، تعداد این دست نویسندگان آنقدر زیاد است که انتخاب مشکل میشود.»
کوثری ادامه داد: «ضمن اینکه الان دیگر دههی 1950 نیست که هر روشنفکری قسمخورده باشد که چپ باشد. آنیک حالوهوایی بود که در دههی 1950 و 1960 بخش زیادی از عالم از آمریکای لاتین گرفته تا جهان اسلام را دربرگرفته بود و فکر میکردند اگر چپ نباشند، روشنفکر نیستند. خوشبختانه امروز اینگونه نیست.»
این مترجم پیشکسوت گفت: «کسانیکه یوسا را میشناسند، این قبیل مسائل پیرامون او را وارد حیطهی ادبیات نمیکنند. البته من نمیگویم این تفکرات روی کار یوسا تاثیر نگذاشته است بلکه حتی چند کار او مشخصا ضد چپ است از جمله مرگ در آند یا زندگی واقعی آلخاندرو مایتا.»
دلیل ایستادگی یوسا مقابل چپها این بود که چپ نه تنها بدل به اسطوره شد بلکه در بسیاری جاها رسما قدرت را قبضه کرد.
مترجم جنگ آخرالزمان تاکید کرد: «بهنظرم یوسا نویسندهی راستی نیست بلکه یک نویسندهی لیبرال است؛ یک لیبرال پارلمانتاریست که مبارزات خشونتآمیز را قبول ندارد و در عینحال با چپ هم اختلافاتی دارد. من اگر چه در نوبل سهم ندارم، خوشحالم!»
کوثری در پاسخ به این سوال که اعطای نوبل به نویسندهای که بسیاری از کتابهایش را شما ترجمه کردهاید، چه حسی برای شما دارد؟ گفت:«خوشحالم، همین. بالاخره من اگر چه در نوبل سهم ندارم در ایران سهم دارم»!
آکادمی نوبل روز پنجشنبه، 15 مهر، ماریو وارگاس یوسا- نویسندهی سرشناس پرویی- را بهعنوان برندهی امسال جایزهی نوبل ادبیات به ارزش 1/5 میلیون دلار معرفی کرد. یوسا هم در یک نشست خبری در نیویورک پاسخگوی سؤالهای خبرنگاران از رسانههای مختلف بود.
او در ابتدا گفت: «امیدوارم زنده بمانم تا جایزهی نوبل را بگیرم. من تا آخرین روز زندگیام نوشتن را ادامه خواهم داد. فکر نمیکنم کسب جایزهی نوبل تغییری در نگارش، سبک و موضوعات من ایجاد کند؛ امیدوارم این جایزه فقط زندگی روزمرهی مرا تغییر دهد.»
به گزارش فرانسپرس، یوسا اعلام کرد: «شگفتزده شدهام؛ هنوز نمیتوانم باور کنم. این جایزه تأکیدی بر اهمیت ادبیات آمریکای لاتین است.»
خالق سور بز در ادامهی نشست خبری گفت: «دوست دارم کتابها بر روی کاغذ بهچاپ برسند تا در اینترنت. در عصر کتابهای الکترونیکی و دیجیتالی، چیزهای ارزشمندی ممکن است از دست بروند. امیدوارم فنآوریهای جدید منجر به پیشپاافتادگی محتوای کتابها نشود.»
این نویسندهی 74 ساله همچنین اظهار کرد: «نسلهای جدید را باید به مطالعه تشویق کرد. آنها باید بدانند که ادبیات فقط دانش و وسیلهای برای رسیدن به ایدهها و مفاهیم مشخص نیست؛ بلکه یک لذت فوقالعاده است.»
یوسا گفت: «اگر میخواهیم در آینده در آزادی زندگی کنیم، ادبیات خوب ضروریست؛ چرا که شهروندان را میپروراند تا دیگر به آسانی توسط حاکمان و مسؤولان به بازی گرفته نشوند. هیچچیز مانند ادبیات خوب نمیتواند روح جامعه را بیدار کند؛ بههمین دلیل اولین اقدام حکومتهای دیکتاتوری، اعمال سانسور و محدودیت است.»
او تاکید کرد: «چنین دولتهایی سعی در کنترل زندگی ادبی دارند؛ چون از نگاه آنها، خطرهای بالقوه برای حکومتشان در زندگی ادبی نهفته است.»
ماریو وارگاس یوسا متولد 28 مارس سال 1963 است و از مهمترین آثارش به سالهای سگی (1966)، جنگ آخرالزمان (1984)، مرگ در آند (1996)، سور بز (2002) و گفتوگو در کاتدرال میتوان اشاره کرد.
یوسا از نویسندگان متعلق به نسل شکوفای ادبیات آمریکای لاتین است که در سال 2008 نشان عالی هنر و ادبیات فرانسه را دریافت کرد. او در سال 1990 به نمایندگی از ائتلاف احزاب محافظهکار، نامزد ریاستجمهوری پرو شد؛ اما از آلبرتو فوجی موری شکست خورد. این نویسنده یکی از ستوننویسان روزنامهی معروف ال پاس اسپانیاست که از سال گذشته در دانشگاه پرینستون آمریکا تدریس میکند.
یوسا که جایزههای ادبی سروانتس و دن کیشوت در کارنامهی افتخاراتش بهچشم میخورد، حدود دو دهه بهعنوان یکی از کاندیداهای جایزهی نوبل مطرح بود.
درپی اعطای جایزهی نوبل ادبیات به یوسا، عبدالله کوثری مترجم آثار یوسا بهفارسی نیز درمورد این خبر اظهارنظر کرد.
مترجم بسیاری از آثار ماریو وارگاس یوسا اعطای نوبل ادبیات در سال 2010 را به این نویسنده مشهور پرویی، موجب اعتبار دوبارهی این جایزه عنوان کرد.
عبدالله کوثری- مترجم پیشکسوت- دربارهی اعلام نام ماریو وارگاس یوسا بهعنوان برندهی جایزهی ادبی نوبل در سال 2010 گفت: «بعد از چندین دوره که جایزهی ادبی نوبل بهکسانی داده شد که اصلا در حد برندگان دههی 1940، 1950 و 1960 این جایزه نبودند، بهنظر من اعطای آن به یوسا باعث اعتبار دوبارهی جایزهی نوبل شد نه اعتبار آقای یوسا!»
از وقتیکه یوسا را شناختهام، همیشه میپرسیدم چرا نوبل را به او نمیدهند؟
مترجم سور بُز افزود: «من از وقتیکه یوسا را شناختهام همیشه از خودم پرسیدهام چرا این جایزه را به او ندادهاند و نمیدهند؟ واقعا نظرم این است که اعطای این جایزه به یوسا باعث اعتبار نوبل میشود و این یوسا بود که اعتبار دوبارهای به نوبل بخشید نه نوبل به او.»
برندگان 10 سال اخیر نوبل کار بزرگی نداشتند. این مترجم با اشاره به آثار متعددی که از یوسا توسط او (کوثری) و دیگر همکارانش در ایران ترجمه و منتشر شده است، گفت: «من هر کتابی از برندگان 10 سال اخیر نوبل خواندهام، حیرت کردهام که چهطور این جایزه را به آنها دادهاند؟! در حالیکه خوانندگان ایرانی از 20 سال قبل یوسا را میشناسند اما این حضرات را تا قبل از اینکه جایزهی نوبل ببرند، چهکسی میشناخت؟! این نشان میدهد که آنها کار بزرگی نکردهاند و الا مترجمان ما حتما سراغ آنها میرفتند.»
کوثری اضافه کرد: «حتی بعد از اینکه آنها برندهی جایزهی نوبل شدند، عموما یکی دو کتاب از آنها ترجمه و چاپ شد. شما خودتان از بسیاری از آنها که من حتی اسمشان را بلد نیستم، چه کتابی دیدهاید؟! در حالیکه یوسا نویسندهایست که نه ما بلکه تمام دنیا دستکم 20 سال است کارهای بزرگی از او خوانده است.»
مترجم گفتوگو در کاتدرال تاکید کرد: «اعطای جایزهی ادبی نوبل به یوسا در سال جاری نه تنها حق او بود بلکه معتقدم باید 20 سال قبل این جایزه را به او میدادند.»
بهنظر من تفکرات سیاسی یوسا تاثیری در اعطای نوبل به او نداشت.
او دربارهی میزان تاثیرپذیری آکادمی نوبل از تفکرات لیبرال یوسا در انتخاب او بهعنوان برندهی امسال این جایزه، گفت: «اگر آنها (اعضای کمیتهی داوری نوبل) بخواهند براساس لیبرال و حتی راستبودن یک نویسنده به او جایزه بدهند، تعداد این دست نویسندگان آنقدر زیاد است که انتخاب مشکل میشود.»
کوثری ادامه داد: «ضمن اینکه الان دیگر دههی 1950 نیست که هر روشنفکری قسمخورده باشد که چپ باشد. آنیک حالوهوایی بود که در دههی 1950 و 1960 بخش زیادی از عالم از آمریکای لاتین گرفته تا جهان اسلام را دربرگرفته بود و فکر میکردند اگر چپ نباشند، روشنفکر نیستند. خوشبختانه امروز اینگونه نیست.»
این مترجم پیشکسوت گفت: «کسانیکه یوسا را میشناسند، این قبیل مسائل پیرامون او را وارد حیطهی ادبیات نمیکنند. البته من نمیگویم این تفکرات روی کار یوسا تاثیر نگذاشته است بلکه حتی چند کار او مشخصا ضد چپ است از جمله مرگ در آند یا زندگی واقعی آلخاندرو مایتا.»
دلیل ایستادگی یوسا مقابل چپها این بود که چپ نه تنها بدل به اسطوره شد بلکه در بسیاری جاها رسما قدرت را قبضه کرد.
مترجم جنگ آخرالزمان تاکید کرد: «بهنظرم یوسا نویسندهی راستی نیست بلکه یک نویسندهی لیبرال است؛ یک لیبرال پارلمانتاریست که مبارزات خشونتآمیز را قبول ندارد و در عینحال با چپ هم اختلافاتی دارد. من اگر چه در نوبل سهم ندارم، خوشحالم!»
کوثری در پاسخ به این سوال که اعطای نوبل به نویسندهای که بسیاری از کتابهایش را شما ترجمه کردهاید، چه حسی برای شما دارد؟ گفت:«خوشحالم، همین. بالاخره من اگر چه در نوبل سهم ندارم در ایران سهم دارم»!