بهرورز صفاریان از آهگسازهای بنام کشور به تازگی مصاحبه ای انجام داده و حرف هایی علیه محسن چاوشی و آلبوم جدیدش زده که نیاز دارد چند نکته را درباره آن روشن کنیم.
او اول از همه گفته:
اولا مواردی که مانع گرفتن مجوز ابراهیم شده بود نه سیاسی که مربوط به موار جنسی و اروتیک بوده. و هرگز نیز تاکنون آلبومی در ایران با وجود این مضامین مجوز نگرفته. اگر تمام این ها بازی می بود آن دو قطعه ای که در نهایت به طور رایگان و بدون مجوز منتشر شد نیز می بایست مجوز می گرفت. شما اگر بند پایانی آهنگ «تو در مسافت بارانی» را گوش کنید می فهمید که چنین مضامینی هرگز در ایران پیشتر مجوز نگرفته. روی استیج اجرا شدندش که جای خود دارد!
همکاری محسن چاوشی با موسسه اوج چیزی در حد یک حرف است که هنوز خود محسن درباره آن هیچ اظهار نظری نکرده و فقط یکی از رؤسای موسسه از نام محسن برای خودش مایه گذاشته. و محسن هم کلا هرگز در باب ادعاهای گزاف کسی اظهار نظر نمی کند و فقط نادیده می گیرد، اما این سکوت به منزله تایید نیست. اگر این کار سفارش موسسه اوج بود اول همه می بایست به طور رسمی منتشر می شد. اما از دو سال پیش که تیزرش منتشر شد محسن آن را بی خیال شد! آیا بی توحهی محسن به این آهنگ بی دلیل بوده؟! و این قطعه در نهایت همین ماه به طور غیرمجاز پخش شد! و بعدش یکی از مسئولان موسسه اوج برایش خودش نوشابه باز کرد که این کار سفارش ما بوده! چطور یک کار سفارشی یک چنین ادبیاتی گزنده می تواند داشته باشد که حتی عده بخاطر ادبیات تندی که قطعه مسلخ داشت محسن را به نژادپرستی متهم کردند.
این قطعه حتی اگر نطفه اش با پیشنهاد موسسه اوج شکل گرفته باشد اما در نهایت ابدا مضمون تبلیغاتی ندارد و هر کس الان برود آهنگ «مسلخ» را گوش کند خودش می فهمد که دلیل منتشر نشدن رسمی آن چه می توانسته باشد! صرفا برای نمونه:
دست عجم خار رطب می خوره
شیرۀ نخل ها رو عرب می خوره!
شاهین نجفی؟! اساسا ما در قاموس فکری خود نام هتاکی را «شعر» نمی گذاریم؛ در خوش بینانه ترین حالت نامش را می گذاریم «هجاگویی»! لطفا یک اثر فکری مانند آلبوم ابراهیم را با توهین و هتاکی مقایسه نکنید. در این آلبوم به هیچ گروهی مستقیما حمله نشده. خیلی عجیب است که آهنگسازی در حد بهروز صفاریان از امثال هتاکی های شاهین نجفی مثال می آورد!
در ثانی باز هم باید تاکید کرد که دلیل مجوز نگرفتن آلبوم ابراهیم بخاطر مضامین اجتماعی آن نبود و به مضامین اروتیک آن بر می گشت.
عجب! جناب صفاریان تازه دیروز موفق شده اند آلبوم را بشوند و لابد بخاطر نبردن نامشان هم وسط کار قطعش کرده اند و رفته اند گوشه بغ کرده و زانوی غم بغل گرفته اند! و حالا این گونه درباره مضامین آلبوم قضاوت بدون اطلاع میکنند. مشخص است که چرا چنین قضاوت های اشتباهی درباره مشکل آلبوم می کنند: چون نه نتها آخبار آن را دنبال نکرده اند، بلکه آلبوم را هم از فرط ناراحتی به خاطر ذکر نشدن نامشان درست گوش نداده اند.
به هر رو از جناب صفاریان با آن همه سابقه و خاطره که در ذهن علاقه مندان موسیقی پاپ دارند بعید است که بخاطر چنین مساله کوچکی این طور عنان از کف بدهند و مانند کودکان حرف های بازاری و نسجیده و بدون پایه را به یک چهره مطرح موسیقی ایران نسبت بدهند. اینکه اصل قضیه چیست را خود محسن می داند، اما اگر اسم ایشان در آلبوم ذکر نشده شاید دولت و حشمت ایشان دچار تزلزلی بسیار کوچک بشود؛ اما از قدیم گفته اند که:
ادب مرد به ز دولت اوست!
او اول از همه گفته:
نقل قول: مطالبی که به هم پیوندشان دادید خیلی سال است که مطرح میشوند؛ از زمانی که ما کار در زمینه موسیقی پاپ را شروع کردیم، از نظر خودمان، این مشکلات را داشتیم و تا همین الان هم صحبتش هست اما به نظر من این صحبتها، دیگر قدیمیاند و اکنون عملا چنین مشکلاتی در دفتر موسیقی وجود ندارد! یعنی من فکر نمیکنم کارهایی که نامشان را سخیف میگذارند، یا سیاسی یا اجتماعی یا هر نوعی که گمان کنیم سیستم با آنها مشکل دارد، بخواهند مجوز بگیرند و نتوانند. نمونههایی از هر کدام از این دستهها که نام بردم در بازار هست و میبینیم که مجوز گرفتهاند و روی استیج هم اجرا میشوند. یعنی به نوعی میتوان گفت دیگر ممیزی در مرکز موسیقی ارشاد وجود ندارد و فقط یک کنترل کیفی است که البته آن هم بحث جدایی است که ترجیح میدهم کمی کارشناسانهتر در یک مصاحبه دیگر در موردش صحبت کنم. چون آن هم در مکانیزمش اشتباهات و مشکلاتی هست؛ چه در ممیزی موسیقاییاش و چه در ممیزی ترانه و شعرش ولی اینکه آثاری بخواهند به خاطر نوع ساختارشان بیمجوز بمانند، گمان نمیکنم که حقیقت داشته باشد. او تصریح کرد: من فکر میکنم اینها یک بازی تبلیغاتی است.
اولا مواردی که مانع گرفتن مجوز ابراهیم شده بود نه سیاسی که مربوط به موار جنسی و اروتیک بوده. و هرگز نیز تاکنون آلبومی در ایران با وجود این مضامین مجوز نگرفته. اگر تمام این ها بازی می بود آن دو قطعه ای که در نهایت به طور رایگان و بدون مجوز منتشر شد نیز می بایست مجوز می گرفت. شما اگر بند پایانی آهنگ «تو در مسافت بارانی» را گوش کنید می فهمید که چنین مضامینی هرگز در ایران پیشتر مجوز نگرفته. روی استیج اجرا شدندش که جای خود دارد!
نقل قول: من از شما سوال میکنم. سیستم موجود، از نظر خودش آدمی موجهتر از محسن چاوشی دارد؟! کسی که هم در 20:30 جا داشته باشد، هم در موسسه اوج، هم آدمهای بدنه سیستم دوستش داشته باشند و هم مردم عادی، خب! این یعنی اوج موجه بودن یک خواننده!
همکاری محسن چاوشی با موسسه اوج چیزی در حد یک حرف است که هنوز خود محسن درباره آن هیچ اظهار نظری نکرده و فقط یکی از رؤسای موسسه از نام محسن برای خودش مایه گذاشته. و محسن هم کلا هرگز در باب ادعاهای گزاف کسی اظهار نظر نمی کند و فقط نادیده می گیرد، اما این سکوت به منزله تایید نیست. اگر این کار سفارش موسسه اوج بود اول همه می بایست به طور رسمی منتشر می شد. اما از دو سال پیش که تیزرش منتشر شد محسن آن را بی خیال شد! آیا بی توحهی محسن به این آهنگ بی دلیل بوده؟! و این قطعه در نهایت همین ماه به طور غیرمجاز پخش شد! و بعدش یکی از مسئولان موسسه اوج برایش خودش نوشابه باز کرد که این کار سفارش ما بوده! چطور یک کار سفارشی یک چنین ادبیاتی گزنده می تواند داشته باشد که حتی عده بخاطر ادبیات تندی که قطعه مسلخ داشت محسن را به نژادپرستی متهم کردند.
این قطعه حتی اگر نطفه اش با پیشنهاد موسسه اوج شکل گرفته باشد اما در نهایت ابدا مضمون تبلیغاتی ندارد و هر کس الان برود آهنگ «مسلخ» را گوش کند خودش می فهمد که دلیل منتشر نشدن رسمی آن چه می توانسته باشد! صرفا برای نمونه:
دست عجم خار رطب می خوره
شیرۀ نخل ها رو عرب می خوره!
نقل قول: از سوی دیگر چاوشی یک دفعه به سراغ شعری عجیب و غریب مثلا به سبک شاهین نجفی نرفته است و همان فرمی را ادامه داده که قبلا هم انجام میداده است و همه اینها باعث میشود من فکر کنم این یک اتفاق تبلیغاتی بوده مثلا از طرف تهیهکننده که فکر کرده است اینطور باشد بهتر است. وگرنه من فکر نمیکنم کسی به آدمی مثل حسین صفا گیر بدهد که کارت ایراد ادبی دارد، محتوایش هم که مشابهاش در بازار هست و محسن چاوشی هم آدم غیرموجهی نیست که به او مجوز ندهند. پس اینجا یک حلقه مفقوده هست که ما نمیدانیم چیست. او در جواب اینکه حداقل 9 ماه در انتظار مجوز ماندن «ابراهیم» چه معنایی دارد، گفت: شاید میخواستهاند به دنیا بیاید!
شاهین نجفی؟! اساسا ما در قاموس فکری خود نام هتاکی را «شعر» نمی گذاریم؛ در خوش بینانه ترین حالت نامش را می گذاریم «هجاگویی»! لطفا یک اثر فکری مانند آلبوم ابراهیم را با توهین و هتاکی مقایسه نکنید. در این آلبوم به هیچ گروهی مستقیما حمله نشده. خیلی عجیب است که آهنگسازی در حد بهروز صفاریان از امثال هتاکی های شاهین نجفی مثال می آورد!
در ثانی باز هم باید تاکید کرد که دلیل مجوز نگرفتن آلبوم ابراهیم بخاطر مضامین اجتماعی آن نبود و به مضامین اروتیک آن بر می گشت.
نقل قول: در آلبوم «ابراهیم» که دیروز موفق شدم بشنومش متوجه شدم با وجود آنکه در یکی، دو قطعه به محسن چاوشی کمک کردهام و اُوِرتور کارها و سکشن سازهای زهی را نوشتهام ولی هیچ نامی از من نیست و برایم عجیب بود که محسن از ترابری ترمینال هم تشکر کرده بود اما از من نه! این از محسن چاوشی عجیب بود چون او آدمی است اینطور چیزها را خیلی مدنظر میگیرد.
عجب! جناب صفاریان تازه دیروز موفق شده اند آلبوم را بشوند و لابد بخاطر نبردن نامشان هم وسط کار قطعش کرده اند و رفته اند گوشه بغ کرده و زانوی غم بغل گرفته اند! و حالا این گونه درباره مضامین آلبوم قضاوت بدون اطلاع میکنند. مشخص است که چرا چنین قضاوت های اشتباهی درباره مشکل آلبوم می کنند: چون نه نتها آخبار آن را دنبال نکرده اند، بلکه آلبوم را هم از فرط ناراحتی به خاطر ذکر نشدن نامشان درست گوش نداده اند.
به هر رو از جناب صفاریان با آن همه سابقه و خاطره که در ذهن علاقه مندان موسیقی پاپ دارند بعید است که بخاطر چنین مساله کوچکی این طور عنان از کف بدهند و مانند کودکان حرف های بازاری و نسجیده و بدون پایه را به یک چهره مطرح موسیقی ایران نسبت بدهند. اینکه اصل قضیه چیست را خود محسن می داند، اما اگر اسم ایشان در آلبوم ذکر نشده شاید دولت و حشمت ایشان دچار تزلزلی بسیار کوچک بشود؛ اما از قدیم گفته اند که:
ادب مرد به ز دولت اوست!