22-05-2015، 12:20

کارشناس مسائل جنگ و مطالعات امنیتی دراندیشکده امریکن اینتر پرایزدر گزارشی به ساختار فرسوده و قدیمی نیروی هوایی آمریکا و روند بسیار آهسته جایگزینی هواپیما در این بخش از ارتش پرداخته و معتقد است با این حساب، آمریکا دیگر نمیتواند انتظار داشته باشد که در آسمان برتری خود را حفظ کند.
نیروی هوایی آمریکا در پیش چشمان ملت تحلیل میرود. بعید به نظر میرسد کمیتهای خوش بینانه خریداری هواپیما در آیندهای نزدیک تحقق یابد و در اوایل سال ۲۰۲۰، وقتی سایر هزینههای فدرال، بودجه دفاعی را بیشتر و سریعتر تحت فشار قرار میدهد، خرید هواپیما برای نیروی هوایی، بدترین دوران ممکن را سپری خواهد کرد.
این مسئله زمانی اتفاق میافتد که نیروی هوایی نسبت به آغاز خود در سال ۱۹۴۷ کوچکتر و قدیمیتر شده است. متوسط عمر تقریباً ۵ هزار هواپیمای آن ۲۵ سال است.
نیروی هوایی کنونی تا به حال در حال دست و پا زدن بوده و فردا به طور کلی در معرض خطر خواهد بود.
به تبع طرح پیشنهادی بودجه اخیر، کنگره باید عقب رفته و به تأثیر جمعی کاهشهای اخیر ظرفیت و توانایی در مورد خریداری هواپیما به طور خاص نظر افکند. آنها خواهند فهمید که نه تنها تقریباً هیچ ضعفی در نیروی هوایی کنونی آمریکا برای رویارویی با دوران صلح جهانی و نیازهای نقشه جنگی باقی نمانده است، بلکه نیروی هوایی، که به لحاظ تاریخی ابتکاریترین سرویس است، در حال حاضر به طور فزایندهای تواناییهای موجود را تقویت کرده، در حالیکه سرمایه گذاریهای جهشی و تحولی را رها کرده است.
علاوه بر این، کنگره باید چندین روند در جریان در سالهای اخیر را، که نیروی هوایی را مجبور کرده است، هم در شرایط مطلق و هم در شرایط نسبی، هواپیماهای کمتری خریداری کند، در حالیکه به طور همزمان طرح بازنشستگی صدها نفر را پیشنهاد میکند، درک کند. از سه بخش نظامی آمریکا، نیروی هوایی کمترین تعداد کل هواپیماهای جدید و نیز کمترین مدلهای هواپیما را خریداری میکند و بیشترین هواپیما را از رده خارج مینماید.
از زمانی که بودجه دفاعی در سال ۲۰۱۰ به اوج خود رسید و تا تقاضای بودجه ۲۰۱۵ ادامه دارد، نیروی دریایی آمریکا در مسیری قرار دارد که ۱۱۳۳ هواپیمای جدید به دست آورده است، در حالیکه نیروی هوایی تنها ۸۲۴ فروند هواپیما خواهد خرید. از این هواپیماها، نیروی دریایی ۲۶۴ جنگنده را، از جمله هواپیمای حمله الکترونیک E/F-18 G گراولر، دریافت میکند، در حالیکه نیروی هوایی ۱۱۷ فروند هواپیمای جنگنده دریافت میکند. گذشته از هواپیماهای بدون سرنشین یا کنترل از راه دور، نیروی دریایی قرار است ۱۰۳۹ هواپیمای جدید بخرد، در حالیکه نیروی هوایی تنها ۴۰۰ هواپیما بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ خریداری میکند.
این مسئله نشان میدهد که میزان جایگزینی هواپیماهای نیروی هوایی تا چه حد آهسته است، که یعنی نیرویی که تاکنون کوچکتر شده است، با سرعت بیشتری رو به پیری و فرسایش میرود.
فرض میکنیم که مقایسههای عددی تنها بخشی از ماجرا را بازگو میکنند. نیروی هوایی در مجموع در برنامه جدیدترین نسل پنجم جنگنده یورشی مشترک قرار دارد، که مخصوصاً در مراحل اولیه خود، بیش از هر برنامه دیگری ارزش دارد. حتی وقتی جنگنده یورشی مشترک در تولید حداکثر ظرفیت قرار دارد، نیروی هوایی با توجه به توانایی اضافی که با سرمایه گذاری در اف-۳۵ حاصل خواهد شد، جنگندههای قدیمی را یک به یک جایگزین نخواهد کرد.
اما سیاستگذاران نمیتوانند سلطه مداوم آمریکا بر آسمانها را فرض کنند؛ حتی با سرمایه گذاری بر جنگنده یورشی مشترک. قدرت هوایی این توانایی را برای رهبران فراهم میکند تا کمپینهای متحرک و قابل انطباق به راه بیندازند که صرفه جویی در نیرو را در جنگهایی بر مبنای فرسایش و تصرف به حداکثر میرساند. البته نیروی هوایی سرمایه گذاریهای جدید و فراوانی در ناوگانهای «گلوله نقرهای» داشته است که سعی میکنند مأموریتهای زیادی را تنها با انتخاب چند هواپیما انجام دهند. خلاصه مطلب اینکه ارقام در زمانی دقیق روبه کاهش هستند؛ وقتی امتیازات کمی و کیفی، که به عنوان حاشیههای سنتی تفوق و برتری برای نیروهای نظامی آمریکا حساس هستند، از میان میروند یا در معرض خطر هستند.
سرمایه گذاری نیروی هوایی در نسل پنجم جنگندهها تقریباً همان چیزی است که به نیروی دریایی این امکان را میدهد که نسل چهارم جنگندههای اف/اِی-۱۸ ای/اف سوپر هورنت را برای ناوگان خود خریداری کند. خرید جنگندههای پیشرفتهتر توسط نیروی هوایی، با توانایی رادار گریزی و حسگرهای پیچیده، که قدرت مانور بالایی را برای جنگ فراهم میکند، به خصوص در مراحل آشکار نبرد، نقش لازمی را به اجرا در میآورد که به سایر بخشها این امکان را میدهد که مأموریتهای خود را در فضایی کم خطرتر پس از آن به انجام برسانند.
با این وجود، کنگره توجه نا متناسبی را به سرمایه گذاری نیروی دریایی در خرید سوپر هورنت، از جمله اضافه کردن هواپیماهای جت بیش از درخواست بودجه و اعطای مجوزهای فراوان و چند ساله تهیه خدمات، مبذول داشته است، در حالیکه حمایت بسیار کمتری به نیاز نیروی هوایی به ناوگانهای جدید جنگنده و بمب افکن نشان میدهد که به تمام ارتش کمک میکند از دسترسی جهانی بهرهمند شده و اهداف خود را اجرا کنند.
سرمایه گذاری نیروی دریایی در جنگندههای نسل چهارم این امکان را برای این نیرو فراهم کرده است که بسیار جلوتر از نیروی هوایی آمریکا برای جنگنده نسل ششم یا سیستمهای هم خانواده برنامه ریزی کند. طرح سه ساله هوانوردی نیروی دریایی در سال ۲۰۱۲ مستلزم فعالیت برای شروع نسل بعدی هواپیمای مسلط بر آسمان پس از سال ۲۰۱۹ است. نیروی هوایی در آن زمان هیچ برنامه مشابهی برای آن نداشت. در حالیکه مبالغ بسیار اندکی پول برای توانایی فراتر از اف-۲۲ در بودجه دفاعی اخیر رئیس جمهور وجود دارد، این کار باید بسیار زودتر شروع شده و ماهیت حاصل جمع صفر تمام تصمیمات مالی تحت نظارت خط بالای نیروی هوایی را نشان دهد.
فقدان سرمایه گذاری قوی در تعداد زیاد هواپیماهای جدید وقتی نگران کنندهتر میشود که پیشنهاد برکناری هواپیماهای قدیمی نیروی هوایی مطرح میگردد. در مقایسه با تقاضای جهانی، موجودی نیروی هوایی حقیقتاً جلو افتاده است.
به استثنای هواپیماهای بدون سرنشین، نیروی هوایی پیشنهاد از رده خارج کردن تقریباً ۶۳۴ هواپیما را از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۱۵ مطرح کرده است؛ تقریباً ۱۶۰ درصد بیشتر از آنچه که در همان دوره خریداری کرده است. این واقعیت ناگوار نشان دهنده فشار فراوان بر محاسبات مدرنیزاسیون نیروی هوایی است، چرا که این سرویس در تلاش برای تخصیص منابع روبه کاهش به خرید بدنههای جدیدتر و گرانتر هواپیما است.
از آن هواپیماهایی که برای از رده خارج شدن پیشنهاد شدهاند، کمتر از ۴۰۰ هواپیما جنگی است، از جمله اف-۱۵، اِی-۱۰، اف-۱۶ و بی-۱٫ بیشتر آنها هم در حال انتظار هستند تا به زودی از رده خارج شوند، اگر کنگره نتواند با پنتاگون به توافق برسد و موافقت کند که به برخی از ناوگانهای هواپیمایی اجازه دهد که به کلی از رده خارج شوند.
حتی اگر توقیف کامل در تمام این دهه ادامه نیابد، «توقیف اندک» سر جای خود باقی خواهد ماند. رهبران کنگره و پنتاگون ابزارهای مختلفی را دسترس دارند تا به سهولت فشرده سازی بودجه کمک کنند، از جمله در خواستها برای سرمایه گذاریهای اضافی، بودجه جنگ، مجوزهای برنامه ریزی مجدد و ابزارهای فراگیری. رهبران نیروی هوایی سهم خود را انجام دادهاند و باید به دلیل رویکرد تیز بینانه در طول توقیف اموال همراه با کمک به صنعت هوا فضا برای پایین آوردن هزینه سیستمها و در عین حال، راه اندازی سریعتر قابلیتها از آنها قدردانی کرد. حالا وقت آن است که کنگره و دولت نیز سهم خود را انجام دهند.
تمام تلاشها، از جمله تلاشهای خلاقانهتر، باید به کار گرفته شود تا نیروی هوایی آمریکا در جنگ بعدی نیز مهم و کارآمد جلوه کند. نیروی هوایی نیاز دارد که سرمایه گذاری قوی را برای یک هواپیمای باربری جدید، یک هواپیمای جنگنده نسل ششم یا سیستمهای هم خانواده، یک نفتکش جدید، یک جت آموزشی، یک بالگرد تجسس و نجات برای زمان جنگ و بهرهبرداری از ناوگانهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی منتخب آغاز کند.
برای حفظ سطح یکنواخت خدمات رسانی به مردم، همانطور که طی چند دهه اخیر انتظار آن میرود، نیروی هوایی به متحدی قوی در کنگره، کاخ سفید و با بسط معنی، در میان مردم آمریکا دارد.