08-10-2015، 14:31
اون روزي كه براي اولين بار همو ديديم رو يادته؟
وااي چه روزي بود....
هيچ وقت اون روزو فراموش نميكنم....
باهم روي نيمكته خالي كه انتظار مارا ميكشيد نشستيم....
چه حس خوبي بود/انگار كه بال در آوورده بودمو داشتم پرواز ميكردم....
يادته بهت چي گفتم؟
گفتم دلم برات تنگ شده بود.....
اولين جمله عاشقانه من به تو.....
.
.
هي...چقد دلم هواتو كرده...الان بايد كنارم بودي....باهم بوديم...نه دور از هم ....ميفهمي؟باهم...
چرا دنيا با ما اين كارو كرد؟واقعا دنيا نامرده....
يه روزي انتقاممو از اين دنياي لعنتي ميگيرم...
.
.
.
امروز دوباره روي همون نييمكت نشستم.....با يه تفاوت
/تنها/
جاي خاليتو خيلي حس كردم....و اروم قطره اي اشكي بر روي گونم نشست...
اگه پيشم بودي بهم ميگفتي گريه نكن عشقم...همچي درست ميشه....
.
.
.
اون لحظه تمام خاطراتمون مرور شد....
از همون نگاه اول تا نگاه آخر....
چقد مرورش سخت بود...
يادمه يه روز بهم گفتي روزي مياد كه باهم ميشينيم و اين روزارو مورور ميكنيم...
.
ديدي....اون روز هيچ وقت نيومد....
الان خودم تنهايي دارم خاطراتمونو مورور ميكنم.....نه با خنده با /اشك/
.
آخه چرا مگه ما چه گناهي كرديم كه تقديرمون جدايي بود؟
جدايي خيلي سخته....جدايي از عشقتم سخت تر از هر چيزيه....
عاشق شدن يه اتفاقه و جدايي يك قانون....
چقدر از اين جمله متنفرم....
.
.
.
يادته اون روز ازت چه قولايي گرفتم؟
ميدونم يادت نيست چون اگه يادت بود نميرفتي....
گفتم بهم قول ميدي كه تا آخرين نفست به پام بموني؟
گفتي آره
گفتم قول ميدي هيچ وقت تنهام نزاري؟
با قاتعيت گفتي آره....
باز ازت پرسيدم
اگه يه روزي پيشت نبودم قول ميدي جامو پر نكني؟
بازم گفتي....آره....
اما به قولات وفا نكردي....
تا آخرين نفست كه هيچ يه روز بعد جدايي ام به پام نموندي...هه
گفتي تنهات نميزارم ولي تنهام گذاشتي...كاري كردي كه تنهاترين آدم روي زمين بشم....چرا؟
واقعا چرا؟
.
به اين يكيم وفا نكردي.....جامو خيلي راحت به يكي ديگه دادي....الانم اونه كه توي قلبته...الان اونه كه تمام قلبتو تسخير كرده.....
مگه من چيم از اون كمتر بود؟
.
كاش لااقل بوديو به اين سوالام جواب ميدادي....چون فقط خودت جوابشونو ميدوني....
.
.
.
يه روزي تو تنهايي خودم داشتم با خدا حرف ميزدم...
بهش گفتم خدايا...
تو كه ميدونستي ميره تنهام ميزاره چرا بهم نگفتي؟
خدا گفت...
اون جوري كه اون بهت گفت دوست دارم منم باورم شد....
.
ميدوني هيچ وقت تورو مقصر نميدونم چون اشتباه از خودم بود ...عاشق كسي شدم كه عاشقم نبود...
كسيو دوس داشتم كه كس ديگه رو دوس داشت.....
خودم بايد تو انتخابم دقت ميكردم.....
خيلي ماهرانه قلبمو شكستي....
قلب من كه شكست با هيچ چيزيم نميشه دوباره درستش كرد....
فقط يه خواهش...
لااقل ديگه قلب اونو نشكن....چون قلبي كه ميشكنه ديگه هيچ ارزشي نداره......
.
.
.
عشق من و تو براي هميشه تموم شده ولي هنوزم دلگرم اميدم كه برگردي....
با اين كه ميدونم برنميگردي....
.
برات ارزوي خوشبختي ميكنم نفسم....
نفس من با نفس تو نفس ميكشيد.....آخه چرا رفتي كه نفسم بند بياد...
تو نفسمو ازم گرفتي.....چه جوري دلت اومد؟
قلب كوچيكمو انقد اذيت كني
منم ميتونستم دلتو بشكنم ولي اين كارو نكردم چون خيلي دوست داشتم......
.
ميدوني اين بازيه قايم با شك زمونست تو چشم ميزاري و من قايم ميشم ولي تو يكي ديگرو پيدا ميكني...
.
.
.
تو بايد جواب قطره به قطره اشكي كه به خاطرت ريخته شدرو بدي.....ميتوني؟
نه نمي توني.....
.
.
.
از بس كه تو نبودت زجه زدم خسته شدم....ميخوام از اين دنيا راحت بشم....
اما نه ميمانم و اول حقمو ميگيرم و بعد ميروم.....
.
.
.
.
.
.
نويسنده/هستي..............
...............................................................................
اينو خودم نوشتم
وااي چه روزي بود....
هيچ وقت اون روزو فراموش نميكنم....
باهم روي نيمكته خالي كه انتظار مارا ميكشيد نشستيم....
چه حس خوبي بود/انگار كه بال در آوورده بودمو داشتم پرواز ميكردم....
يادته بهت چي گفتم؟
گفتم دلم برات تنگ شده بود.....
اولين جمله عاشقانه من به تو.....
.
.
هي...چقد دلم هواتو كرده...الان بايد كنارم بودي....باهم بوديم...نه دور از هم ....ميفهمي؟باهم...
چرا دنيا با ما اين كارو كرد؟واقعا دنيا نامرده....
يه روزي انتقاممو از اين دنياي لعنتي ميگيرم...
.
.
.
امروز دوباره روي همون نييمكت نشستم.....با يه تفاوت
/تنها/
جاي خاليتو خيلي حس كردم....و اروم قطره اي اشكي بر روي گونم نشست...
اگه پيشم بودي بهم ميگفتي گريه نكن عشقم...همچي درست ميشه....
.
.
.
اون لحظه تمام خاطراتمون مرور شد....
از همون نگاه اول تا نگاه آخر....
چقد مرورش سخت بود...
يادمه يه روز بهم گفتي روزي مياد كه باهم ميشينيم و اين روزارو مورور ميكنيم...
.
ديدي....اون روز هيچ وقت نيومد....
الان خودم تنهايي دارم خاطراتمونو مورور ميكنم.....نه با خنده با /اشك/
.
آخه چرا مگه ما چه گناهي كرديم كه تقديرمون جدايي بود؟
جدايي خيلي سخته....جدايي از عشقتم سخت تر از هر چيزيه....
عاشق شدن يه اتفاقه و جدايي يك قانون....
چقدر از اين جمله متنفرم....
.
.
.
يادته اون روز ازت چه قولايي گرفتم؟
ميدونم يادت نيست چون اگه يادت بود نميرفتي....
گفتم بهم قول ميدي كه تا آخرين نفست به پام بموني؟
گفتي آره
گفتم قول ميدي هيچ وقت تنهام نزاري؟
با قاتعيت گفتي آره....
باز ازت پرسيدم
اگه يه روزي پيشت نبودم قول ميدي جامو پر نكني؟
بازم گفتي....آره....
اما به قولات وفا نكردي....
تا آخرين نفست كه هيچ يه روز بعد جدايي ام به پام نموندي...هه
گفتي تنهات نميزارم ولي تنهام گذاشتي...كاري كردي كه تنهاترين آدم روي زمين بشم....چرا؟
واقعا چرا؟
.
به اين يكيم وفا نكردي.....جامو خيلي راحت به يكي ديگه دادي....الانم اونه كه توي قلبته...الان اونه كه تمام قلبتو تسخير كرده.....
مگه من چيم از اون كمتر بود؟
.
كاش لااقل بوديو به اين سوالام جواب ميدادي....چون فقط خودت جوابشونو ميدوني....
.
.
.
يه روزي تو تنهايي خودم داشتم با خدا حرف ميزدم...
بهش گفتم خدايا...
تو كه ميدونستي ميره تنهام ميزاره چرا بهم نگفتي؟
خدا گفت...
اون جوري كه اون بهت گفت دوست دارم منم باورم شد....
.
ميدوني هيچ وقت تورو مقصر نميدونم چون اشتباه از خودم بود ...عاشق كسي شدم كه عاشقم نبود...
كسيو دوس داشتم كه كس ديگه رو دوس داشت.....
خودم بايد تو انتخابم دقت ميكردم.....
خيلي ماهرانه قلبمو شكستي....
قلب من كه شكست با هيچ چيزيم نميشه دوباره درستش كرد....
فقط يه خواهش...
لااقل ديگه قلب اونو نشكن....چون قلبي كه ميشكنه ديگه هيچ ارزشي نداره......
.
.
.
عشق من و تو براي هميشه تموم شده ولي هنوزم دلگرم اميدم كه برگردي....
با اين كه ميدونم برنميگردي....
.
برات ارزوي خوشبختي ميكنم نفسم....
نفس من با نفس تو نفس ميكشيد.....آخه چرا رفتي كه نفسم بند بياد...
تو نفسمو ازم گرفتي.....چه جوري دلت اومد؟
قلب كوچيكمو انقد اذيت كني
منم ميتونستم دلتو بشكنم ولي اين كارو نكردم چون خيلي دوست داشتم......
.
ميدوني اين بازيه قايم با شك زمونست تو چشم ميزاري و من قايم ميشم ولي تو يكي ديگرو پيدا ميكني...
.
.
.
تو بايد جواب قطره به قطره اشكي كه به خاطرت ريخته شدرو بدي.....ميتوني؟
نه نمي توني.....
.
.
.
از بس كه تو نبودت زجه زدم خسته شدم....ميخوام از اين دنيا راحت بشم....
اما نه ميمانم و اول حقمو ميگيرم و بعد ميروم.....
.
.
.
.
.
.
نويسنده/هستي..............
...............................................................................
اينو خودم نوشتم