22-02-2015، 22:22
پرسش: آیا حسادت درمان دارد و چگونه درمان می شود؟ پاسخ برای درمان حسد، دو ركن اساسى دارد؛ ركن اول درمان نظرى، یعنى شناخت ابعاد و نتایج حسد در دنیا و آخرت است و ركن دوم، درمان عملى آن است. 1. درمان نظرى: الف) باید دانست كه غالباً حسد، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد واقع شده ندارد، بلكه چه بسا به نفع او است؛ زیرا اگر به فرض حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود، این كار موجب از بین رفتن گناهان او و به دوش كشیده شدن آنها توسط حسود میگردد؛ در حالى كه انسان خردمند، هیچ گاه ضرر خود را نمیخواهد و هیچ ضررى از حسادت بالاتر نیست. ب) خداوند بنابر حكمت كامل خود، نظام جهان را به گونه اى قرار داده است كه انسانها از جهاتى - چون استعداد، قیافه، مال، خانواده و... - با یكدیگر تفاوتهایى داشته باشند. یكى از حكمتهاى این مسئله، امتحان و آزمایشى است كه باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را براى خود تصور نماید و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشك نخواهد برد؛ زیرا همه این موهبتها و تفاوتها را به جهت جریان زندگى و فلسفه اى كه در وراى آن است، میداند. ج) توجه به معاد و نعمتها و درجات والاى پرهیزكاران در قیامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز میدارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر میفرماید: «لا تمدن عینیك الى ما متعنا به ازواجاً منهم و لا تحزن علیهم؛ چشم از این متاع ناقابل دنیوى كه به برخى داده ایم [براى امتحان]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور حجر آیه 88. ». اگر آدمى حقیقت معناى «و رزق ربك خیرٌ و ابقى «و [بدان كه] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است؛ طه، آیه 131. »؛ را دریابد، دیگر چشم به امكانات و برخوردهاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت. 2. درمان عملى: الف) عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و كردار؛ مانند تواضع، خیرخواهى، خدمت به دیگران، شاد گشتن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه كن كردن حسد از طریق نابود كردن خباثتهاى نفسانى (مانند تكبر، ریاست طلبى، دنیا خواهى و...). ب) دعا در حق محسود؛ یعنى از صمیم قلب از خداوند بخواهد تا آن نعمت را براى آن شخص زیادتر بگرداند. ج) هر گاه متنعّم بودن شخصى او را آزار داد، باید متذكر نعمتهایى شود كه خداوند به او داده است؛ زیرا خداى كریم هیچ فردى را از همه خوبیها محروم نكرده است. د) در چنین حالتى باید افرادى را به یاد آورد كه مشكلات ظاهرى بیشترى نسبت به او دارند. و) باید عقل خود را با عمل تقویت كند. اگر انسان از نیروى عقل و خرد به خوبى استمداد جوید و آن را بر دیگر قواى خود حاكم ساخته، از آن پیروى كند، به تدریج، تقویت خواهد شد و هر اندازه به آن پشت كند و بر خلاف رهنمودهاى آن عمل كند، به تضعیف آن پرداخته است. یكى از راههاى تقویت عقل، بسط معارف دین و پیروى دقیق از رهنمودهاى پیامبران است؛ زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینه هاى خرد فراروى انسانهاست. ه) علت اصلى حسد، ناراحتى انسان از عدم موفقیت خویش است؛ یعنى چرا او پیشرفت نكرده و دیگرى رشد خوبى كرده است. و او به جاى تلاش براى رشد خویش، میخواهد رشد دیگرى را متوقف كند. حال اگر انسان توجه داشته باشد كه شكست دیگرى، هیچ كمكى به او نمیكند و نه تنها سودى براى او ندارد، بلكه چه بسا مشكلاتى نیز برایش به بار مى آورد، در این صورت، راه درست را انتخاب میكند. راه درست، این است كه به جاى تخریب دیگران، سعى كند خود را مانند آنان به موفقیت برساند. این حالت انسان (غبطه)، نه تنها بد نیست، بلكه موجب رشد و ترقى او مى گردد. بنابراین، مى توان با تبدیل حسد به غبطه، راه رشد و ترقى را براى خود باز كرد و از آثار منفى آن در امان ماند.