04-10-2014، 18:30
اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو می کند و مىفرماید: اگر این انسان روابط خود را باخدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زكات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق كنترل غرایز و هوسرانىها حفظ كند، به رستگارى رسیده است.
در این مقاله به سه سۆال مهم با توجه به آیات قرآن به طور خلاصه پاسخ خواهیم گفت:
رستگاران چه كسانى هستند؟
با یك نگاه اجمالى به اوصاف رستگاران در قرآن می فهمیم كه:
آنان اهل عبادت و كار خیرند. «ووَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (حج، 77)
از بخل دورى مىكنند. «وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (حشر،9)
غافل نیستند و خدا را زیاد یاد مىكنند. «وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِیرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ » (انفال، 45)
در راه او جهادگرند. «وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (مائده، 35)
اهل توبه و استغفارند. «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (نور، 31)
و در جامعه، اصلاح گر و آمر به معروف و ناهى از منكرند. (آل عمران، 104)
و به پیامبران خدا ایمان دارند و آنان را احترام و یارى مىكنند. (اعراف، 157)
كوتاه سخن آنكه اگر مىبینیم همیشه در طول تاریخ گروهى به دنبال مكتبهاى مختلف و دانشمندان و عُرفا و مصلحان و فیلسوفان و حاكمان و شاعران مىروند، آرزوى همه آنها رسیدن به رستگارى است كه هركسى آن را در چیزى و كسى مىجوید؛ یكى رستگارى را (همچون فرعون) در زور و قدرت مىپندارد و مىگوید: «قد أفلح الیوم من استعلى» آنكس كه پیروز است، رستگار است كه این تفكّر هنوز در ابرقدرتها وجود دارد.
یكى رستگارى را در هنر و صنعت و جمعیت و داشتن منابع طبیعى و پیشرفت تكنولوژى، توسعه سیاسى، اقتصادى، نظامى، علمى و ... مىداند.
امّا اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو مىكند و مىفرماید: اگر این انسان روابط خود را با خدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زكات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق كنترل غرایز و هوسرانىها حفظ كند، به رستگارى رسیده است.
با نگاهى گذرا به جوامع بشرى به خوبى مىتوان دریافت كه پیشرفتها و توسعههاى گوناگون، ابزار رفاه و آسایش را فراهم كرده؛ ولى از آمار خیانتها و جنایتها و تجاوزها، هوسبازىها و حقكشىها چیزى نكاسته و سردمداران حركت غیرالهى تمام فكر و قدرت پیروان خود را در راه رسیدن به هوس هاى پوچ و بیهوده صرف كردهاند.
بزرگترین نعمت كدام است؟
گرچه از نگاه و دیدگاه بعضى، بزرگترین نعمت، زندگى همراه با رفاه و امكانات و مقام و ثروت و قدرت و محبوبیّت است؛ امّا حقیقت این است كه بزرگترین نعمت آن است كه انسان را به هدف واقعى برساند.
كسى كه انواع نعمتها را داشته باشد؛ ولى به هدف نرسد، مثل كسى مى ماند كه انواع ماشینها را دارد، ولى خود در خیابانها سرگردان است.
بنابراین، بزرگترین نعمت، هدایت الهى و معرفت و اطاعت كامل و داشتن هادیان معصوم و نجات از هوسهاى درونى و طاغوتهاى بیرونى است.
قرآن مى فرماید: «وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا » (مائده، 3) یعنى با آمدن قرآن و پیامبر اسلام و تعیین رهبرى معصوم براى بعد از پیامبر نعمت بر مردم تمام و دین كامل و خدا راضى شد و در ذیل آیه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» (تكاثر، 8) همچنین امام رضا علیه السلام فرمود: مراد از نعمت، ولایت ما اهل بیت است، خواه در رفاه و زندگى باشد یا در تلخى و شهادت.
با این نگاه است كه فرزند 13 سالهى امام حسن مجتبى علیه السلام (حضرت قاسم) در كربلا در پاسخ به عموى خود مىگوید: مرگ براى من از عسل شیرینتر است؛ زیرا حق را فهمیدم و رهبرم امام معصوم است و هدفم مبارزه با ظلم و جانم را با خدا معامله مىكنم.
آیا پیروان دیگر ادیان آسمانى اهل دوزخند؟
به گواهى آیهى 62 سورهى بقره، اجر هر كدام كه در زمان پیامبر خود ایمان به خدا و معاد داشته و اهل عمل صالح بودهاند، محفوظ است و نگرانى وجود ندارند؛ امّا با آمدن پیامبر اسلام و دعوت او از اهل كتاب، «یَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ ...» (مائده، 19) آنان مأمور به پذیرش اسلام شدند.
بنابراین از پیروان دیگر ادیان، كسانى كه آگاهانه اسلام را قبول نكرده و آن را رد مىكنند و همچنان بر مكتب ناكامل خود باقى بمانند، گرفتار قهر الهى خواهند شد.
در این مقاله به سه سۆال مهم با توجه به آیات قرآن به طور خلاصه پاسخ خواهیم گفت:
رستگاران چه كسانى هستند؟
با یك نگاه اجمالى به اوصاف رستگاران در قرآن می فهمیم كه:
آنان اهل عبادت و كار خیرند. «ووَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (حج، 77)
از بخل دورى مىكنند. «وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (حشر،9)
غافل نیستند و خدا را زیاد یاد مىكنند. «وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِیرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ » (انفال، 45)
در راه او جهادگرند. «وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (مائده، 35)
اهل توبه و استغفارند. «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (نور، 31)
و در جامعه، اصلاح گر و آمر به معروف و ناهى از منكرند. (آل عمران، 104)
و به پیامبران خدا ایمان دارند و آنان را احترام و یارى مىكنند. (اعراف، 157)
كوتاه سخن آنكه اگر مىبینیم همیشه در طول تاریخ گروهى به دنبال مكتبهاى مختلف و دانشمندان و عُرفا و مصلحان و فیلسوفان و حاكمان و شاعران مىروند، آرزوى همه آنها رسیدن به رستگارى است كه هركسى آن را در چیزى و كسى مىجوید؛ یكى رستگارى را (همچون فرعون) در زور و قدرت مىپندارد و مىگوید: «قد أفلح الیوم من استعلى» آنكس كه پیروز است، رستگار است كه این تفكّر هنوز در ابرقدرتها وجود دارد.
یكى رستگارى را در هنر و صنعت و جمعیت و داشتن منابع طبیعى و پیشرفت تكنولوژى، توسعه سیاسى، اقتصادى، نظامى، علمى و ... مىداند.
امّا اسلام رستگارى را در جوهر خود انسان جستجو مىكند و مىفرماید: اگر این انسان روابط خود را با خدا از طریق نماز عاشقانه و با مردم نیازمند از طریق پرداخت زكات و با جامعه از طریق وفاى به عهد و امانتدارى و با خود از طریق كنترل غرایز و هوسرانىها حفظ كند، به رستگارى رسیده است.
با نگاهى گذرا به جوامع بشرى به خوبى مىتوان دریافت كه پیشرفتها و توسعههاى گوناگون، ابزار رفاه و آسایش را فراهم كرده؛ ولى از آمار خیانتها و جنایتها و تجاوزها، هوسبازىها و حقكشىها چیزى نكاسته و سردمداران حركت غیرالهى تمام فكر و قدرت پیروان خود را در راه رسیدن به هوس هاى پوچ و بیهوده صرف كردهاند.
بزرگترین نعمت كدام است؟
گرچه از نگاه و دیدگاه بعضى، بزرگترین نعمت، زندگى همراه با رفاه و امكانات و مقام و ثروت و قدرت و محبوبیّت است؛ امّا حقیقت این است كه بزرگترین نعمت آن است كه انسان را به هدف واقعى برساند.
كسى كه انواع نعمتها را داشته باشد؛ ولى به هدف نرسد، مثل كسى مى ماند كه انواع ماشینها را دارد، ولى خود در خیابانها سرگردان است.
بنابراین، بزرگترین نعمت، هدایت الهى و معرفت و اطاعت كامل و داشتن هادیان معصوم و نجات از هوسهاى درونى و طاغوتهاى بیرونى است.
قرآن مى فرماید: «وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا » (مائده، 3) یعنى با آمدن قرآن و پیامبر اسلام و تعیین رهبرى معصوم براى بعد از پیامبر نعمت بر مردم تمام و دین كامل و خدا راضى شد و در ذیل آیه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» (تكاثر، 8) همچنین امام رضا علیه السلام فرمود: مراد از نعمت، ولایت ما اهل بیت است، خواه در رفاه و زندگى باشد یا در تلخى و شهادت.
با این نگاه است كه فرزند 13 سالهى امام حسن مجتبى علیه السلام (حضرت قاسم) در كربلا در پاسخ به عموى خود مىگوید: مرگ براى من از عسل شیرینتر است؛ زیرا حق را فهمیدم و رهبرم امام معصوم است و هدفم مبارزه با ظلم و جانم را با خدا معامله مىكنم.
آیا پیروان دیگر ادیان آسمانى اهل دوزخند؟
به گواهى آیهى 62 سورهى بقره، اجر هر كدام كه در زمان پیامبر خود ایمان به خدا و معاد داشته و اهل عمل صالح بودهاند، محفوظ است و نگرانى وجود ندارند؛ امّا با آمدن پیامبر اسلام و دعوت او از اهل كتاب، «یَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ ...» (مائده، 19) آنان مأمور به پذیرش اسلام شدند.
بنابراین از پیروان دیگر ادیان، كسانى كه آگاهانه اسلام را قبول نكرده و آن را رد مىكنند و همچنان بر مكتب ناكامل خود باقى بمانند، گرفتار قهر الهى خواهند شد.