یه روزخانومی قبل ازبرگشتن همسرش ازسرکار،درنامه ای نوشت:
من خونه رو تاابد ترک کردم ودیگه حاضرنیتم باتوزندگی کنم...
ونامه روگذاشت روی میز خودش رفت زیرتختخواب قایم شد که
عکس العمل شوهرش روبعدازخوندن نامه ببینه!!!شوهرش خسته ازسرکاراومدووارد اتاق خواب شد
وچشمش به کاغذروی میزافتادونامه همسرش روخوند...
پس ازخوندن نامه باتمام خونسردی روی کاغذچیزی نوشت...
درهمین هنگام زنگ موبایل شوهربه صدادراومد وشوهر جواب میده:
سلام عزیزم،من فقط لباسام روعوض کنم ومیام،منتظرم باش فدات شم...
خداروشکراین زنم ازخونه رفته وبرای همیشه گورش روگم کرده ایشالله
دیگه اون ریختشو نبینم،اصلا ازدواجم بااون بزرگترین اشتباه زندگیم بود...
کاش قبل ازاون تورومیدیم وباهت آشتامی شدم الهی که قربون اون روی ماهت برم
،عزیز دلم منتظرم باش من تانیم ساعت دیگه پیشتم. وبعددرحالی که
داشت زیلب آوازمی خوندازخونه خارج شدزن که ازشدت عصبانیت می مرد وپرپرمی شد
بعدازخروج شوهرش،اززیرتخت خواب اومد بیرون ورفت ببینه شوهرش چی روکاغذنوشته...
دیدشوهرش نوشته:
خنگول دیوونه کف پایچپت معلوم بود،میرم نون بگیرم وبرگردم...
نطریادت نره
من خونه رو تاابد ترک کردم ودیگه حاضرنیتم باتوزندگی کنم...
ونامه روگذاشت روی میز خودش رفت زیرتختخواب قایم شد که
عکس العمل شوهرش روبعدازخوندن نامه ببینه!!!شوهرش خسته ازسرکاراومدووارد اتاق خواب شد
وچشمش به کاغذروی میزافتادونامه همسرش روخوند...
پس ازخوندن نامه باتمام خونسردی روی کاغذچیزی نوشت...
درهمین هنگام زنگ موبایل شوهربه صدادراومد وشوهر جواب میده:
سلام عزیزم،من فقط لباسام روعوض کنم ومیام،منتظرم باش فدات شم...
خداروشکراین زنم ازخونه رفته وبرای همیشه گورش روگم کرده ایشالله
دیگه اون ریختشو نبینم،اصلا ازدواجم بااون بزرگترین اشتباه زندگیم بود...
کاش قبل ازاون تورومیدیم وباهت آشتامی شدم الهی که قربون اون روی ماهت برم
،عزیز دلم منتظرم باش من تانیم ساعت دیگه پیشتم. وبعددرحالی که
داشت زیلب آوازمی خوندازخونه خارج شدزن که ازشدت عصبانیت می مرد وپرپرمی شد
بعدازخروج شوهرش،اززیرتخت خواب اومد بیرون ورفت ببینه شوهرش چی روکاغذنوشته...
دیدشوهرش نوشته:
خنگول دیوونه کف پایچپت معلوم بود،میرم نون بگیرم وبرگردم...
نطریادت نره