31-10-2021، 13:22
آماسیس دوم
☥
☥
آماسیس دوم یا آمازیس دوم یا اخموس فرعون مصر بین سالهای ۵۷۰ تا ۵۲۶ پیش از میلاد بود. او آخرین شاه قدرتمند مصر قبل از تسخیر مصر توسط کمبوجیه محسوب میشود. بیشتر اطلاعات امروزی جهان در مورد آماسیس از کتاب تاریخ هرودوت است.در سال ۵۵۰ پیش از میلاد، تسخیر ماد باعث تشویش دول همجوار و غیر همجوار گردید. سه دولت نامی آنزمان یعنی لیدی، بابل نو و مصر داخل مذاکره شدند که در مقابل کوروش بزرگ اتحاد سهگانهای تشکیل دهند. بدین ترتیب کرزوس، پادشاه لیدی، نابونید، پادشاه بابل نو و آماسیس دوم پادشاه مصر علیه کوروش هم پیمان شدند.در پادشاهی آمازیس کمبوجیه پسر کوروش بزرگ با سپاهی عظیم به مصر لشکر کشید. میگویند ماجرای زیر از موجباتی بودهاست که پادشاه ایران را به لشکرکشی برانگیخت. کمبوجیه سفیری نزد آمازیس فرستاد و از او خواست بهترین چشم پزشک مصری را برای احتیاجی که پیش آمده بود روانهٔ ایران کند. پزشکی که انتخاب و فرستاده شده بود به قصد انتقامجویی که او را از شهر و دیارش دور کرده بودند، کمبوجیه را بر آن داشت که دختر آمازیس را خواستگاری کند زیرا میدانست ک این تقاضا فرعون مصر را کاملاً در محظور میاندازد و امتناع از آن کار نیز روابط او و کمبوجیه را تیره میساخت. پادشاه طبق این پیشنهاد رفتار و برای انجام منظور قاصدی روانهٔ مصر کرد. آمازیس که از حملهٔ دولت ایران بیمناک بود و نیز میدانست که کمبوجیه دخترش را به قصد نکاح نمیخواهد بلکه قصدش وارد کردن دختر در حرمسرای خود است، دچار وضع بغرنجی شد و توانایی جواب، خواه مثبت یا منفی نداشت. در همان روزها دختری رعنا و زیبا به نام نی ته تیس فرزند آپری تیس پادشاه پیشین مصر، تنها فردی از آن خاندان بود که هنوز در دربار مصر میزیست. پس آمازیس درصدد برآمد این دختر را در جامههای فاخر و آراسته، به عنوان فرزند خویش روانهٔ ایران سازد. چندی بعد از آن روزی کمبوجیه دخترک را با نام خانوادگی اش فراخواند. دختر عرض کرد اعلیاحضرتا نمیدانید که آمازیس چگونه شما را فریب دادهاست. او مرا در لباس فاخر به جای دختر خویش به پیشگاه فرستاده، در صورتیکه من دختر او نیستم آپری یس پدر من است که ولینعمت آمازیس بود. او مصریان را ضد پدرم برانگیخت و او را به قتل رسانید. شنیدن این خبر سبب اختلاف بین دو رقیب شد و مایهٔ خشم کمبوجبه و عزم لشکرکشی او به مصر شد. در مورد صحت این داستان شک و تردید وجود دارد. مصریها مدعیاند که خود کمبوجیه فرزند نی ته تیس دختر آمازیس بودهاست و بنابراین کمبوجیه از طرف مادری مصری است. زیرا به گفتهٔ مصریان کوروش با دختر آمازیس ازدواج کرده، نه کمبوجیه ولی این ادعا بیجاست زیرا چنانکه خود مصریان بیش از دیگران با قوانین پارس آشنایی دارند، تا وارث قانونی هست، فرزند دورگه در زمینهٔ جانشینی حقی ندارد. وانگهی کمبوجیه فرزند کاساندان دختر فرنه اسپه یکی از بزرگان خاندان هخامنشی بود، نه فرزند این بانوی مصری.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ظاهراً داستان ازدواج کوروش با دختر فرعون مصر بعدها توسط کاهنان مصری جعل شده باشد تا چنانکه رسم آنهاست فتح مصر را به یک نوادهٔ فرعون که بروایات آنان کمبوجیه باشد، منسوب کرده باشند. احتمالاً محرک واقعی کمبوجیه در حمله به مصر، غیر از اطلاع از ضعف و انحطاط حکومت مصر، بدون شک ثروت و جلال افسانهای فرعونها بودهاست. غیر از این کمبوجیه به تعقیب از نقشهٔ پدرش میخواستهاست، به آمازیس برای خاطر اتحاد با کرزوس پادشاه قبلی لیدیه، ضد ایران گوشمالی بدهد. به موجب روایت هرودوت کرزوس پیر که از طرفی دائی مادر کوروش ، ماندانا نیز بود، از مدتها پیش در ایران میزیست و در بین همراهان پسر کوروش، در جنگی که اکنون ضد آمازیس متحد سابق او درمیگرفت، همراه بود.
✝
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ظاهراً داستان ازدواج کوروش با دختر فرعون مصر بعدها توسط کاهنان مصری جعل شده باشد تا چنانکه رسم آنهاست فتح مصر را به یک نوادهٔ فرعون که بروایات آنان کمبوجیه باشد، منسوب کرده باشند. احتمالاً محرک واقعی کمبوجیه در حمله به مصر، غیر از اطلاع از ضعف و انحطاط حکومت مصر، بدون شک ثروت و جلال افسانهای فرعونها بودهاست. غیر از این کمبوجیه به تعقیب از نقشهٔ پدرش میخواستهاست، به آمازیس برای خاطر اتحاد با کرزوس پادشاه قبلی لیدیه، ضد ایران گوشمالی بدهد. به موجب روایت هرودوت کرزوس پیر که از طرفی دائی مادر کوروش ، ماندانا نیز بود، از مدتها پیش در ایران میزیست و در بین همراهان پسر کوروش، در جنگی که اکنون ضد آمازیس متحد سابق او درمیگرفت، همراه بود.
✝
آمازیس پیر که آخرین روزهای آخر عمر خود را در تهیهٔ وسایل مقابله با پسر کوروش میگذرانید، دیگر این بدبختی را که درین آخرین جنگ خویش با کرزوس که دوست و متحدی دیرینه بود، برخورد کند، نیافت و با مرگ خود در سال ۵۲۶ پیش از میلاد و برجای گذاشتن پسری بنام پسام تیک سوم (پسامتیخ سوم) که لیاقت و شجاعت او را نداشت، پیشرفت دشمن را تسهیل کرد. در سال ۵۲۵ پیش از میلاد پس از تسخیر ممفیس پایتخت مصر کمبوجیه به کاخ آمازیس قدم گذاشت و دستور داد جسد او را از گور بیرون آوردند و نسبت به آن بیحرمتی کردند و چون جسد مومیائی شده بود و شکستن آن امکان نداشت، جسد او را سوزاندند. این کار کمبوجیه بسیار زشت و پلشت بود زیرا پارسیان آتش را مقدس میشمارند و هیچگاه اموات خود را در آتش نمیاندازند. در واقع این کار نه در نزد پارسان معمول بود و نه از لحاظ مصریان مجاز. دلیل شق اول را باز نمودم که پارسیان میپندارند که جایز نیست جسدی بیجان به درگاه خدایان تقدیم شود و شق ثانی آنکه مصریان عقیده دارند که آتش عنصری جاندار است و هر چه به دست آورد، میبلعد وقتی به حد کافی بلعید، با آنچه تغذیه کرده بود، نابود میشود. پس کمبوجیه با صدور این فرمان برخلاف مقدسات دینی هر دو ملت رفتار کرده بود. برخی از مورخین یونانی عقیده دارند که تمامی روایات بجامانده در مورد کردار کمبوجیه در مصر را نمیتوان صحیح دانست زیرا مصریها بواسطهٔ تمدن کهن خود بسیار مغرور بودند و از تمکین نمودن به شاهان پارسی تنفر زیادی داشتند و آنچه یونانیان مثل هرودوت نوشتهاند از گفتههای مصریهاست.