10-11-2020، 11:24
بنگلادش مدرن در سال ۱۹۷۱ پس از جدا شدن و دستیابی به استقلال از پاکستان در جنگ آزادیبخش بنگلادش به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد. مرزهای این کشور با بخش عمده ای از منطقه باستانی و تاریخی بنگال در قسمت شرقی شبه قاره هند، جایی که قدمت تمدن در آنجا به بیش از چهار هزاره پیش میرود، مربوط به دوران مسسنگی است. تاریخچه این منطقه از نزدیک با تاریخ بنگال و تاریخ گستردهتر شبه قاره هند در هم تنیدهاست.
مرزهای قدیمی بنگلادش در جنوب آسیا ناشناخته است. در کتابهای جغرافیا به اجتماعی از مردم که بنگا نامیده میشدند اشاره شدهاست. مهابهاراتا چندین درگیری را در این اجتماع ذکر میکند. مارکوپولو نیز در خاطرات خود به نام بنگلا اشاره میکند. تاریخنگاران دیگری هم با نامهای گوناگون به این منطقه جغرافیایی اشاره کردهاند ولی برای نخستین بار نام بنگال در دوران سلطنت اکبرشاه استفاده شد؛ هنگامی که استان شرقی موخالز به عنوان سوبا - بنگلا شناخته شد. در روزگار چیرگی بریتانیا بر هند بین سالهای ۱۸۵۴–۱۸۷۴ بنگال شامل این قسمتها بود: ۱-بنگال خاص؛ ۲- ایالت بیهار در هند کنونی و مناطق اریسا و چوتانگپور در غرب؛ ۳- قسمتی از دره سورما در شمال شرقی.پادشاهی وانگا (همچنین به عنوان بانگا نیز شناخته میشود) در قسمت شرقی شبه قاره هند واقع شده بود و شامل بخشی از بنگال غربی، هند و بنگلادش امروزی است. وانگا و پوندرا در زمان باستان دو قبیله مسلط در بنگلادش بودند.
تاریخ آکسفورد هند بهطور قاطع ادعا میکند که هیچ اطلاعات قطعی در مورد بنگال قبل از سده سوم پیش از میلاد وجود ندارد. اعتقاد بر این است که حرکات هندو-آریاییها، دروییدیها و مغولها از جمله قومی به نام وانگا به بنگال وجود داشتهاست.
این امپراتوری در اساس از پادشاهی ماگادها در جلگههای هند و گنگ (ایالت کنونی بیهار، شرق اوتار پرادش و بنگال) پدید آمده بود که در شرق شبه قاره هند واقع بود. مرکز این امپراتوری، شهر کهن پاتالی پوترا بود که امروزه شهر پانتا نامیده میشود. این امپراتوری در ۳۲۲ سال پیش از میلاد مسیح توسط چاندراگوپتا مائوریا تأسیس شد. وی با سرنگون کردن سلسله ناندا به سرعت قدرت خود را به سوی غرب گسترش داد و با بیرون کردن نیروهای یونانی و ایرانی از خاک هند، دولت مستقل و مقتدر و فراگیری پدیدآورد. در ۳۲۰ پیش از میلاد این امپراتوری سراسر نیمه شمالی هند را در اختیار داشت و ساتراپهایی را که قبلاً در اختیار سربازان اسکندر بود به تصرف درآورد.
اوایل قرون وسطی
یک سلسلهٔ هندی بود که در قرن چهارم میلادی در بیهار هند تشکیل شد و در قرن پنجم میلادی به دست هونها از بین رفت. گپتائیها دارای دو پایتخت بودند یکی در شمال هند به نام پاتلیپترا و دومی در هند مرکزی به نام اجین.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گوپتاها (گپتاها هم نوشتهاند) بین سالهای ۳۲۰ تا ۵۵۰ بعد از میلاد حکومت میکردند. این دودمان بر اکثر خاک شبه قاره هند حکمرانی میکردند. بنیانگذار این سلسله ماهاراجا سری گوپتا بود. شمال هند در سدههای ۴ تا ۶ میلادی زیر فرمانروایی امپراتوری گوپتا بود. آثار هنری این دوره بر هنر مناطق مجاور مثل جنوب شرقی آسیا، نپال، و آسیای مرکزی اثرگذار بودهاست.
امپراتوری نیرومندی در هند از ۷۵۰ تا ۱۱۷۴ میلادی بود. دودمانی بودایی از ناحیه بنگال در شرق شبهقاره هند بر این امپراتوری فرمان میراند؛ به همین دلیل، تمامی شاهان این امپراتوری پسوند پالا (পাল) را - که مخصوص زبان بنگالی بوده و به معنای نگهبان میباشد - در پایان اسامی خود استفاده میکردند. پالاها (فرمانروایان امپراتوری پالا) از سوی دشمنان خود به اربابان گودا مشهور بودند. پالاها همگی پیروان مکاتب بودایی مهایانه و وجرهیانه بودند. گوپالا نخستین شاه این سلسله بود که در سال ۷۵۰ میلادی با انتخابات دموکراتیک به قدرت رسید. این انتخابات به عنوان اولین انتخابات دموکراتیک در آسیای جنوبی پس از دوره مهاجاناپاداها شناخته میشود. گوپالا از ۷۵۰ تا ۷۷۰ میلادی حکومت کرد و موقعیت خود را - با گسترش قلمروش در سراسر بنگال - مستحکم نمود. عمر این دودمان بودایی تا چهار قرن بعد به طول انجامید و دورهای ثبات داخلی و شکوفایی را در بنگال به ارمغان آورد. آنان معابد بسیاری بنا کردند و خلق آثار هنری در هند را به مرحله بالایی از زیبایی و شکوه رساندند.
سلسلهای مسلمان بودند که در سدههای ۸ و ۹ هجری حکومتی مستقل را در بنگال تشکیل دادند. این حکومت نخستین حکومت مسلمان است که بر سراسر بنگال حکم راند. برآمدن الیاس شاهیان پایانی بود به دو سده و نیم درگیری دائمی میان حکمرانان محلی و برقراری آرامش و صلح در این سامان. در این دوره هنر و علم رونق گرفت و بازرگانی رواج یافت، همچنین ارتباط سیاسی و فرهنگی با دیگر کشورها سبب آمیختگی فرهنگ بومی بنگال با آنان گردید. ایشان به آبادانی نیز توجه داشتهاند و آثار بسیاری از این دوره به جای مانده که آمیزهای از معماری بنگالی، معماری ایرانی است. در دوره الیاسشاهیان علاوه بر زبان فارسی که در بنگال زبان حکومتی بود، به زبان بنگالی نیز بها داده شد، در همین دوره بود که سبک ریخته در ادبیات بنگالی توسط نور قطب عالم، صوفی چشتی پدید آمد، چنانچه مصرعی به فارسی و مصرعی دیگر به بنگالی میسرودند. الیاسشاهیان با جمعیت هندوی بنگال روابط خوبی داشتند و در دوره ایشان هندوها به مناصب بالای درباری رسیدند.
این امپراتوری در دوران حکومت دارماپالا و دواپالا به اوج قدرت خود رسید. دارماپالا قلمرو امپراتوری را به داخل شمال شبهقاره هند گسترش بخشید. دواپالا، جانشین دارماپالا، قلمرو و حیطه قدرت خود را به بخش بزرگی از آسیای جنوبی گستراند. وسعت امپراتوری او از شرق به آسام، از شمال غربی به کمبوجه (افغانستان امروزی) و دکن در جنوب رسید.
مرزهای قدیمی بنگلادش در جنوب آسیا ناشناخته است. در کتابهای جغرافیا به اجتماعی از مردم که بنگا نامیده میشدند اشاره شدهاست. مهابهاراتا چندین درگیری را در این اجتماع ذکر میکند. مارکوپولو نیز در خاطرات خود به نام بنگلا اشاره میکند. تاریخنگاران دیگری هم با نامهای گوناگون به این منطقه جغرافیایی اشاره کردهاند ولی برای نخستین بار نام بنگال در دوران سلطنت اکبرشاه استفاده شد؛ هنگامی که استان شرقی موخالز به عنوان سوبا - بنگلا شناخته شد. در روزگار چیرگی بریتانیا بر هند بین سالهای ۱۸۵۴–۱۸۷۴ بنگال شامل این قسمتها بود: ۱-بنگال خاص؛ ۲- ایالت بیهار در هند کنونی و مناطق اریسا و چوتانگپور در غرب؛ ۳- قسمتی از دره سورما در شمال شرقی.پادشاهی وانگا (همچنین به عنوان بانگا نیز شناخته میشود) در قسمت شرقی شبه قاره هند واقع شده بود و شامل بخشی از بنگال غربی، هند و بنگلادش امروزی است. وانگا و پوندرا در زمان باستان دو قبیله مسلط در بنگلادش بودند.
تاریخ آکسفورد هند بهطور قاطع ادعا میکند که هیچ اطلاعات قطعی در مورد بنگال قبل از سده سوم پیش از میلاد وجود ندارد. اعتقاد بر این است که حرکات هندو-آریاییها، دروییدیها و مغولها از جمله قومی به نام وانگا به بنگال وجود داشتهاست.
این امپراتوری در اساس از پادشاهی ماگادها در جلگههای هند و گنگ (ایالت کنونی بیهار، شرق اوتار پرادش و بنگال) پدید آمده بود که در شرق شبه قاره هند واقع بود. مرکز این امپراتوری، شهر کهن پاتالی پوترا بود که امروزه شهر پانتا نامیده میشود. این امپراتوری در ۳۲۲ سال پیش از میلاد مسیح توسط چاندراگوپتا مائوریا تأسیس شد. وی با سرنگون کردن سلسله ناندا به سرعت قدرت خود را به سوی غرب گسترش داد و با بیرون کردن نیروهای یونانی و ایرانی از خاک هند، دولت مستقل و مقتدر و فراگیری پدیدآورد. در ۳۲۰ پیش از میلاد این امپراتوری سراسر نیمه شمالی هند را در اختیار داشت و ساتراپهایی را که قبلاً در اختیار سربازان اسکندر بود به تصرف درآورد.
اوایل قرون وسطی
یک سلسلهٔ هندی بود که در قرن چهارم میلادی در بیهار هند تشکیل شد و در قرن پنجم میلادی به دست هونها از بین رفت. گپتائیها دارای دو پایتخت بودند یکی در شمال هند به نام پاتلیپترا و دومی در هند مرکزی به نام اجین.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گوپتاها (گپتاها هم نوشتهاند) بین سالهای ۳۲۰ تا ۵۵۰ بعد از میلاد حکومت میکردند. این دودمان بر اکثر خاک شبه قاره هند حکمرانی میکردند. بنیانگذار این سلسله ماهاراجا سری گوپتا بود. شمال هند در سدههای ۴ تا ۶ میلادی زیر فرمانروایی امپراتوری گوپتا بود. آثار هنری این دوره بر هنر مناطق مجاور مثل جنوب شرقی آسیا، نپال، و آسیای مرکزی اثرگذار بودهاست.
امپراتوری نیرومندی در هند از ۷۵۰ تا ۱۱۷۴ میلادی بود. دودمانی بودایی از ناحیه بنگال در شرق شبهقاره هند بر این امپراتوری فرمان میراند؛ به همین دلیل، تمامی شاهان این امپراتوری پسوند پالا (পাল) را - که مخصوص زبان بنگالی بوده و به معنای نگهبان میباشد - در پایان اسامی خود استفاده میکردند. پالاها (فرمانروایان امپراتوری پالا) از سوی دشمنان خود به اربابان گودا مشهور بودند. پالاها همگی پیروان مکاتب بودایی مهایانه و وجرهیانه بودند. گوپالا نخستین شاه این سلسله بود که در سال ۷۵۰ میلادی با انتخابات دموکراتیک به قدرت رسید. این انتخابات به عنوان اولین انتخابات دموکراتیک در آسیای جنوبی پس از دوره مهاجاناپاداها شناخته میشود. گوپالا از ۷۵۰ تا ۷۷۰ میلادی حکومت کرد و موقعیت خود را - با گسترش قلمروش در سراسر بنگال - مستحکم نمود. عمر این دودمان بودایی تا چهار قرن بعد به طول انجامید و دورهای ثبات داخلی و شکوفایی را در بنگال به ارمغان آورد. آنان معابد بسیاری بنا کردند و خلق آثار هنری در هند را به مرحله بالایی از زیبایی و شکوه رساندند.
سلسلهای مسلمان بودند که در سدههای ۸ و ۹ هجری حکومتی مستقل را در بنگال تشکیل دادند. این حکومت نخستین حکومت مسلمان است که بر سراسر بنگال حکم راند. برآمدن الیاس شاهیان پایانی بود به دو سده و نیم درگیری دائمی میان حکمرانان محلی و برقراری آرامش و صلح در این سامان. در این دوره هنر و علم رونق گرفت و بازرگانی رواج یافت، همچنین ارتباط سیاسی و فرهنگی با دیگر کشورها سبب آمیختگی فرهنگ بومی بنگال با آنان گردید. ایشان به آبادانی نیز توجه داشتهاند و آثار بسیاری از این دوره به جای مانده که آمیزهای از معماری بنگالی، معماری ایرانی است. در دوره الیاسشاهیان علاوه بر زبان فارسی که در بنگال زبان حکومتی بود، به زبان بنگالی نیز بها داده شد، در همین دوره بود که سبک ریخته در ادبیات بنگالی توسط نور قطب عالم، صوفی چشتی پدید آمد، چنانچه مصرعی به فارسی و مصرعی دیگر به بنگالی میسرودند. الیاسشاهیان با جمعیت هندوی بنگال روابط خوبی داشتند و در دوره ایشان هندوها به مناصب بالای درباری رسیدند.
این امپراتوری در دوران حکومت دارماپالا و دواپالا به اوج قدرت خود رسید. دارماپالا قلمرو امپراتوری را به داخل شمال شبهقاره هند گسترش بخشید. دواپالا، جانشین دارماپالا، قلمرو و حیطه قدرت خود را به بخش بزرگی از آسیای جنوبی گستراند. وسعت امپراتوری او از شرق به آسام، از شمال غربی به کمبوجه (افغانستان امروزی) و دکن در جنوب رسید.