نوشته سارا گئونلیان جونز* ترجمه دکتر یونس شکرخواه: واژه درام (drama) تا حدی مبهم اما سودمند است و معانی و کاربردهای فراوانی دارد. معنی اصلی این واژه در زبان یونانی «انجام دادن» بوده است، ولی در زبان انگلیسی امروز، کاربرد آن بیانگر اجرای یک روایت داستانی است. درام از اين جنبه ميتواند به معني يک نمايش تئاتري و يا نمايش رويدادهاي داستاني براي گروهي از تماشاچيان باشد. اگر بخواهيم به زباني دقيقتر حرف بزنيم، درام هنري تقليدي است که از عوامل متعددي چون روايت داستاني، شخصيتها، صحنهآرايي، بازيگري، افکت، لباس، ديالوگ و غيره تشکيل ميشود. با اين حال، هر نوع نمايشي را ميتوان دراماتيک ناميد. مارتين اسلين (Martin Esslin) معتقد است پانتوميم، سيرک، تئاتر خياباني، اپرا، سالن کنسرت موسيقي، کاباره، رخدادها و هنرهاي نمايشي در چارچوب درام و دراماتيک بودن ميگنجند، اما در عين حال، در برخوردي دقيقتر، برخي از ويژگيهاي دراماتيک بودن را نيز ندارند. برخي مواقع نمايشهايي نظير رژه ارتش، کنسرتها، مسابقات فوتبال و کارناوالهاي خياباني هم درام ناميده ميشوند که اين موضوع به ابهام موجود در مورد توصيف درام ميافزايد. دو جزء اصلي که در تمامي صورتهاي درام يافت ميشوند، عنصر اجرا و بازيگري در حضور تماشاگر است.
بيشتر مفسران معتقدند درام در آيينهاي مذهبي و مراسم يونان باستان ريشه دارد. با پيچيدهتر شدن اين آيينها و افزايش جنبههاي نمايشي آنها، تمايز بين شرکتکنندگان و کساني که در آن شرکت نداشتهاند، در واقع در تمايز قائل شدن بين بازيگران و تماشاچيان نمود پيدا کرده است. رفته رفته نوعي تئاتر غير مذهبي که در آن عناصر آييني کمتر ديده ميشد، به وجود آمد. عملکرد اصلي اين نوع تئاتر، سرگرم کردن تماشاچيان بود و به اين منظور از نمايشنامهنويسان، هنرپيشگان و عوامل حرفهاي صحنه استفاده ميکرد. درام تا قبل از ظهور فناوريهاي توليد فيلم در قرن بيستم، کماکان با صحنة تئاتر پيوند خورده بود. امروزه مردم درام را بيشتر به وسيلة صفحه و پرده نمايش ميبينند تا بر صحنة تئاتر. شخصيت دراماتيک فيلم، در نظريه انتقادي، کمتر به تنهايي مورد توجه قرار گرفته و عمدتاً تحتالشعاع مقولاتي چون نظريه، بازيگري، نظريه مولف، نظريه ژانر و يا نظريه روايت قرار داشته است. از آنجا که فيلمهاي بلند داستاني صورتي از درام هستند، نظريهپردازان فيلم براي توصيف ژانرهاي مختلف و عناصر سينمايي ترجيح دادهاند از عبارتهايي ديگر استفاده کنند. ملودرام در اين ميان يک استثنا است.
ملودرام که از واژه درام مشتق شده، از دهه 70 به بعد در توصيف فيلمهاي عاشقانه، عاطفي و احساسبرانگيز به کار رفته است. نظريه فيلم هميشه تلاش کرده است تا بر تفاوتها تأکيد کند و شباهتهاي بين فيلم داستاني و ديگر صورتهاي دراماتيک را کمرنگ جلوه دهد. نظريهپردازان درام از دهه 80 در رشتههاي ديگري چون مطالعات تئاتر و مردمشناسي، اين افکار تعجبآميز را به چالش خواندهاند. آنها معتقدند سينما بر پايه سنتهاي نمايشي متعددي از جمله تئاتر، سالنهاي کنسرت موسيقي و کاباره ساخته شده است که هر کدام بر صورت فيلم و محتواي آن تأثير گذاشتهاند. ويکتور ترنر در کتاب انسانشناسي اجرا (anthropology of (performance ميگويد: درامها و ديگر ژانرهاي نمايشي معمولاً نوعي هماهنگسازي يا ارکستراسيون رسانهاي هستند و نه بيان به وسيلة يک رسانه واحد. از سوي ديگر، در مطالعات تلويزيوني، سابقه و تاريخچه تلويزيون در تئاتر و سينما جستجو ميشود و همانگونه که گفته شد، درام به عنوان يک واژه به طرز گستردهاي مورد استفاده قرار ميگيرد و معاني فراواني دارد. بيشتر شبکههاي بزرگ تلويزيوني درامهاي تلويزيوني ميسازند يا سفارش توليد آنها را ميدهند.
فيلمها و سريالهاي درام، برنامههايي داستاني هستند که تمامي عناصر صحنه تئاتر و بازيگري را دارند. درامهاي تلويزيوني غالباً به ژانرهاي گوناگون از جمله درامهاي تاريخي، جنايي، اجتماعي واقعي، کمدي، سريالهاي عامهپسند و غيره تقسيم ميشوند. واژه درام به طرز فزايندهاي در مورد برنامه مستند تلويزيوني نيز به کار ميرود. مستندهاي تلويزيوني، نوعي بازسازي رويدادهاي واقعي هستند که مرز بين افسانه و واقعيت را محو و کمرنگ ميکنند. فيلمهاي مستند تلويزيوني از مکانهاي واقعي استفاده و زندگي افراد واقعي را روايت ميکنند. آنها براي انجام اين کار، مواد مستند را به گونهاي نشان ميدهند که صورت دراماتيک به خود بگيرد. تمامي فيلمهاي مستند و برنامههاي خبري براي عناوين خبري خود به دنبال رويدادهاي دراماتيک هستند. در اين چارچوب درام به رويدادهايي اطلاق ميشود که از شدت و غلظت عاطفي بالايي برخوردار باشند. رويدادهايي چون جنگ، قحطي، جنايت، رسوايي سياسي، تروريسم و فجايع مختلف، ارزش خبري دارند. در واقع، ارزشهاي خبري و فيلمهاي خبري حکم نمايش را دارند و مجريان و گزارشگران نقش بازيگران را ايفا ميکنند و اين در حالي است که مخاطبان در جايگاه هميشگي خود نشستهاند.
بيشتر مفسران معتقدند درام در آيينهاي مذهبي و مراسم يونان باستان ريشه دارد. با پيچيدهتر شدن اين آيينها و افزايش جنبههاي نمايشي آنها، تمايز بين شرکتکنندگان و کساني که در آن شرکت نداشتهاند، در واقع در تمايز قائل شدن بين بازيگران و تماشاچيان نمود پيدا کرده است. رفته رفته نوعي تئاتر غير مذهبي که در آن عناصر آييني کمتر ديده ميشد، به وجود آمد. عملکرد اصلي اين نوع تئاتر، سرگرم کردن تماشاچيان بود و به اين منظور از نمايشنامهنويسان، هنرپيشگان و عوامل حرفهاي صحنه استفاده ميکرد. درام تا قبل از ظهور فناوريهاي توليد فيلم در قرن بيستم، کماکان با صحنة تئاتر پيوند خورده بود. امروزه مردم درام را بيشتر به وسيلة صفحه و پرده نمايش ميبينند تا بر صحنة تئاتر. شخصيت دراماتيک فيلم، در نظريه انتقادي، کمتر به تنهايي مورد توجه قرار گرفته و عمدتاً تحتالشعاع مقولاتي چون نظريه، بازيگري، نظريه مولف، نظريه ژانر و يا نظريه روايت قرار داشته است. از آنجا که فيلمهاي بلند داستاني صورتي از درام هستند، نظريهپردازان فيلم براي توصيف ژانرهاي مختلف و عناصر سينمايي ترجيح دادهاند از عبارتهايي ديگر استفاده کنند. ملودرام در اين ميان يک استثنا است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ملودرام که از واژه درام مشتق شده، از دهه 70 به بعد در توصيف فيلمهاي عاشقانه، عاطفي و احساسبرانگيز به کار رفته است. نظريه فيلم هميشه تلاش کرده است تا بر تفاوتها تأکيد کند و شباهتهاي بين فيلم داستاني و ديگر صورتهاي دراماتيک را کمرنگ جلوه دهد. نظريهپردازان درام از دهه 80 در رشتههاي ديگري چون مطالعات تئاتر و مردمشناسي، اين افکار تعجبآميز را به چالش خواندهاند. آنها معتقدند سينما بر پايه سنتهاي نمايشي متعددي از جمله تئاتر، سالنهاي کنسرت موسيقي و کاباره ساخته شده است که هر کدام بر صورت فيلم و محتواي آن تأثير گذاشتهاند. ويکتور ترنر در کتاب انسانشناسي اجرا (anthropology of (performance ميگويد: درامها و ديگر ژانرهاي نمايشي معمولاً نوعي هماهنگسازي يا ارکستراسيون رسانهاي هستند و نه بيان به وسيلة يک رسانه واحد. از سوي ديگر، در مطالعات تلويزيوني، سابقه و تاريخچه تلويزيون در تئاتر و سينما جستجو ميشود و همانگونه که گفته شد، درام به عنوان يک واژه به طرز گستردهاي مورد استفاده قرار ميگيرد و معاني فراواني دارد. بيشتر شبکههاي بزرگ تلويزيوني درامهاي تلويزيوني ميسازند يا سفارش توليد آنها را ميدهند.
فيلمها و سريالهاي درام، برنامههايي داستاني هستند که تمامي عناصر صحنه تئاتر و بازيگري را دارند. درامهاي تلويزيوني غالباً به ژانرهاي گوناگون از جمله درامهاي تاريخي، جنايي، اجتماعي واقعي، کمدي، سريالهاي عامهپسند و غيره تقسيم ميشوند. واژه درام به طرز فزايندهاي در مورد برنامه مستند تلويزيوني نيز به کار ميرود. مستندهاي تلويزيوني، نوعي بازسازي رويدادهاي واقعي هستند که مرز بين افسانه و واقعيت را محو و کمرنگ ميکنند. فيلمهاي مستند تلويزيوني از مکانهاي واقعي استفاده و زندگي افراد واقعي را روايت ميکنند. آنها براي انجام اين کار، مواد مستند را به گونهاي نشان ميدهند که صورت دراماتيک به خود بگيرد. تمامي فيلمهاي مستند و برنامههاي خبري براي عناوين خبري خود به دنبال رويدادهاي دراماتيک هستند. در اين چارچوب درام به رويدادهايي اطلاق ميشود که از شدت و غلظت عاطفي بالايي برخوردار باشند. رويدادهايي چون جنگ، قحطي، جنايت، رسوايي سياسي، تروريسم و فجايع مختلف، ارزش خبري دارند. در واقع، ارزشهاي خبري و فيلمهاي خبري حکم نمايش را دارند و مجريان و گزارشگران نقش بازيگران را ايفا ميکنند و اين در حالي است که مخاطبان در جايگاه هميشگي خود نشستهاند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
SARA GWENLLIAN JONES*
منبع: همشهری آنلاین