14-07-2016، 12:56
در اواسط قرن نوزدهم، دولت روسیه به طرز شگفت آوری به گسترش نفوذ خود در جنوب اروپا و آسیای مرکزی پرداخت. در این دوره، روسها بر تمامی منطقه ی وسیع آسیای مرکزی تسلط یافتند و این سیادت را تا زمان سقوط اتحاد شوروی حفظ کردند. از سوی دیگر، در جنوب اروپا نیز تمامیت ارضی امپراتوری عثمانی را مورد تهدید قرار دادند. تلاش روسها برای سیطره بر شبه جزیره کریمه، موجب وحشت دول اروپایی از احتمال ورود روسیه به بالکان و خاورمیانه شد و متعاقباً وقوع جنگ کریمه را به دنبال آورد.
جنگ کریمه در اکتبر ۱۸۵۳ میان دولت روسیه از یک سو و دول فرانسه، بریتانیا و عثمانی آغاز شد (بعدها پادشاهی ساردنی نیز در ژانویه ۱۸۵۵ به جمع ائتلاف ضد روسیه ملحق گردید). جنگ کریمه فقط به لحاظ نظامی دارای اهمیت نیست بلکه از نظر اجتماعی نیز قابل توجه است؛ برای مثال، نخستین بار در جنگ کریمه بود که مطبوعات به نشر اخبار مربوط به جنگ پرداخته و از اقدامات ضدبشری دولتها انتقاد به عمل آوردند.
****************************
زمینه های وقوع جنگ
تعارض منافع اروپاییان در جنوب اروپا، به گسترش دامنه ی جنگ انجامید. آنچه بعدها به مسئله ی شرق نامبردار گشت، عامل اصلی شکل گیری جنگ کریمه بود اما منافع مذهبی و قومی در این میان، تنها بهانه ای برای سردمداران دول متخاصم بود. روسها از سخت گیری دولت عثمانی بر اتباع ارتدوکس خود، شدیداً اظهار نارضایتی می کردند. دولتهای فرانسه و روسیه بر سر کسب امتیاز اداره ی اماکن مذهبی مسیحیت در فلسطین رقابت می کردند (مسیحیان کاتولیک تحت حمایت فرانسه و ارتدوکس ها تحت حمایت روسیه قرار داشتند).
جنگ کریمه در اکتبر ۱۸۵۳ میان دولت روسیه از یک سو و دول فرانسه، بریتانیا و عثمانی آغاز شد (بعدها پادشاهی ساردنی نیز در ژانویه ۱۸۵۵ به جمع ائتلاف ضد روسیه ملحق گردید). جنگ کریمه فقط به لحاظ نظامی دارای اهمیت نیست بلکه از نظر اجتماعی نیز قابل توجه است؛ برای مثال، نخستین بار در جنگ کریمه بود که مطبوعات به نشر اخبار مربوط به جنگ پرداخته و از اقدامات ضدبشری دولتها انتقاد به عمل آوردند.
****************************
زمینه های وقوع جنگ
تعارض منافع اروپاییان در جنوب اروپا، به گسترش دامنه ی جنگ انجامید. آنچه بعدها به مسئله ی شرق نامبردار گشت، عامل اصلی شکل گیری جنگ کریمه بود اما منافع مذهبی و قومی در این میان، تنها بهانه ای برای سردمداران دول متخاصم بود. روسها از سخت گیری دولت عثمانی بر اتباع ارتدوکس خود، شدیداً اظهار نارضایتی می کردند. دولتهای فرانسه و روسیه بر سر کسب امتیاز اداره ی اماکن مذهبی مسیحیت در فلسطین رقابت می کردند (مسیحیان کاتولیک تحت حمایت فرانسه و ارتدوکس ها تحت حمایت روسیه قرار داشتند).
منطقه جنگ
آغاز درگیری ها
دولت روسیه در پی یک حمله ی پیشگیرانه، به شروع جنگ مبادرت ورزید و در ژوئیه ۱۸۵۳ ایالات دانوب (کشور رومانی کنونی) را – که از ایالات مرزی عثمانی به حساب می آمدند- تسخیر کرد. ناوگان بریتانیا در ۲۳ سپتامبر به استانبول فراخوانده شد. در ۴ اکتبر دولت عثمانی به روسیه اعلان جنگ داد و متعاقباً حمله ای را به ایالات دانوب ترتیب داد. پس از آنکه نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه، یک اسکادران ترک را در منطقه سینوپ از میان برد، ناوگان مشترک بریتانیا و فرانسه در ۳ ژانویه ۱۸۵۴ وارد دریای سیاه شدند.
در ۲۸ مارس ۱۸۵۴ فرانسه و بریتانیا رسماً وارد جنگ با روسیه شدند. دولت روسیه برای آنکه از دخالت امپراتوری اتریش و ورود این کشور به جنگ علیه خود جلوگیری کند، ایالات دانوب را تخلیه کرده و آنها را در اوت ۱۸۵۴ به اتریش واگذار نمود.
در سپتامبر ۱۸۵۴ نیروهای ائتلاف ضد روسیه در سواحل شمالی شبه جزیره ی کریمه پیاده شدند و اندکی بعد، شهر استراتژیک سواستوپول را محاصره نمودند. بقیه نبردها در نقاط حساس این منطقه رخ داد: نبرد آلما در ۲۰ سپتامبر، نبرد بالاکلاوا در ۲۵ اکتبر و نبرد اینکرمان در ۵ نوامبر. می توان به جرئت به این موضوع اعتراف نمود که نبردهای مذکور همگی بی حاصل بود و تنها بر عده تلفات افزود. نتیجه نهایی جنگ در سواستوپل رقم خورد.محاصره ی سواستوپل
پایان جنگ
در ۱۱ سپتامبر ۱۸۵۵ شهر سواستوپل پس از ماه ها محاصره و درگیری، بدست نیروهای ائتلاف افتاد. در همان حال دولت اتریش، روسها را تهدید کرد که باید پای میز مذاکره بنشینند وگرنه دولت اتریش به جمع نیروهای ائتلاف خواهد پیوست. کنگره ی پاریس از ۲۵ فوریه تا ۳۰ مارس پذیرای سران کشورهای درگیر در جنگ بود. در ۳۰ مارس پیمان صلح پاریس منعقد شد که به موجب آن، روسها ملزم به تخلیه ی ایالات متصرفی عثمانی شدند. همچنین دریای سیاه به عنوان منطقه آزاد دریایی شناخته شد و حاکمیت عثمانی و روسیه بر آن، سلب گردید. تمامی کشورهای جهان اجازه ی کشتیرانی در این محدوده را پیدا کردند.