شانس، قضا و قدر و قسمت از آن دست مقولههایی هستند که برخی به آن معتقد و عدهای دیگر انکارش میکنند. بخصوص در حرفه بازیگری که با توجه به شرایط موجود در عرصه هنر کشور ما به زعم عدهای در مورد برخی بازیگران صدق میکند.
بالاخص در بدو ورود به این حرفه و گامهای نخستی که جوانان در این مسیر بر میدارند. گرچه در مورد آنان که به واسطه توانایی و استعداد و از راه درست و به طور اصولی در این مسیر گام بر میدارند، چندان صدق نمیکند.
اما نمیتوان این حقیقت را کتمان کرد که شانس نصیب عدهای از بازیگران شده و گروهی از آنان فرصت حضور در برخی کارها را پیدا میکنند که باعث تغییر و تحول اساسی در زندگی و شرایط کاریشان میشود و عدهای از بازیگران هم ممکن است در سالهای نخست فعالیت حرفهایشان نتوانند آنطور که باید توانایی خود را به تصویر بکشند، اما به یکباره به واسطه حضور در یک فیلم یا سریال چنان مورد توجه قرار میگیرند که یک دفعه باعث هموار شدن این مسیر پر پیچ و خم برای آنها میشود و از طرفی هم علاقهمندان و طرفداران بسیاری پیدا کرده و به واسطه نقشی که ایفا کردهاند، شناخته شده و مشهور میشوند و تا سالها همچنان بازیگر مورد نظر را به واسطه آن نقش میشناسند. بنابراین شهرت و ثروت نصیبشان شده و از آن مهمتر فرصت همکاری با کارگردانان و تهیهکنندگان صاحب نام را پیدا میکنند.
بالاخص در بدو ورود به این حرفه و گامهای نخستی که جوانان در این مسیر بر میدارند. گرچه در مورد آنان که به واسطه توانایی و استعداد و از راه درست و به طور اصولی در این مسیر گام بر میدارند، چندان صدق نمیکند.
با این حال عدهای هم هستند که نمیتوانند از شرایط بوجود آمده استفاده لازم را ببرند و از این رو تغییر و تحول خاصی برایشان اتفاق نمیافتد و همچنان آهسته و پیوسته و یکنواخت در این مسیر گام بر میدارند.
البته با توجه به شرایط چند سال اخیر سینما و تلویزیون و بعضاً تئاتر، کمتر فرصت مغتنمی تا نصیب بازیگری شده تا بتواند تواناییاش را به کار گرفته و به همگان عرضه کند، آن هم با بحران مالی که گریبانگیر آثار نمایشی شده و تولیدات به نسبت قبل کمتر شده است. حال آنکه عدهای نیز که فاقد هر گونه استعداد و توانایی در این عرصه هستند، صرفاً به دلیل نقش فروشیهایی که متداول شده، به اسم و رسمی دست پیدا میکنند، هر چند که به مانند موجی گذارا در فاصله کوتاهی محو میشوند. اما روی سخن ما درباره بازیگرانی است که فارغ از هر گونه لابی و حاشیه سالهاست در این حرفه فعالیت داشته و یکباره زندگی و شرایط کاریشان دستخوش تغییرات عمدهای میشود.
از جمله حمید لولایی بازیگری که با وجود سالها فعالیت در این حرفه با حضور در مجموعه «زیر آسمان شهر» اتفاق تازهای را در کار و زندگیاش تجربه کرد. او سالها بعد از آن هم ایفاگر نقشهای بسیاری شد. اما با کاراکتری که در این مجموعه ایفا کرد، عجین شد و هنوز هم خیلیها را به واسطه آن سریال و تکیه کلامهایش میشناسند.
فتحعلی اویسی از آن نمونههایی است که با تغییر ژانر و تجربه فضای طنز و کمدی دچار تغییر و تحول شد، اویسی پیش از حضور در مجموعه طنز «بدون شرح» ایفاگر کاراکترهای منفی و ضد قهرمان سینمای دهه 60 و 70 بود، اما با بازی در این مجموعه و طنازیای که به واسطه نقش خود در این مجموعه داشت، به چهرهای شیرین، محبوب و دوست داشتنی تبدیل شد، به گونهای که دیگر هیچ کارگردان و تهیهکنندهای پیشنهاد کارها و نقشهای جدی به او نداد.
خود اویسی نیز شاید ترجیحش بر این بود که به جای ضد قهرمان، پیرمرد شیرین مجموعهها و فیلمهای طنز را در ذهن مخاطب ترسیم کند.
مهدی مظلومی نه تنها در مورد اویسی، بلکه مسیر تازهای را پیش روی امیر جعفری نیز قرار داد و با پیشنهادی که به وی برای بازی در همین مجموعه داد، توانست او را به مخاطب تلویزیون معرفی کند. گر چه جعفری کارش را با تئاتر و بازی روی صحنه آغاز کرده بود و مهمتر اینکه اجازه نداد به یک بازیگر کلیشه طنز تبدیل شود.
از این رو نقشهای ماندگار دیگری را نیز در مجموعهها و فیلمهای بسیاری ایفا کرد که همگی در ذهن مخاطب ماندگار شده است؛ از جمله بازی در مجموعههای «میوه ممنوعه» و «زیر هشت» و سینماییهای «قارچ سمی» یا «نفوذی».
داود میرباقری نیز از آن دست کارگردانانی است که توانسته به واسطه مجموعهها و فیلمهایی که تا به امروز ساخته، فرصت خوبی را برای محک زدن به عدهای بازیگر بدهد. که از جمله معروفترین آنها مجموعه «امام علی(ع)» بود که زندگی محمدرضا شریفینیا، ویشکا آسایش و داریوش ارجمند را خیلی دچار تحول کرد.
بازیگرانی که همواره با عنوان شخصیتهایی که در این مجموعه ایفا کردهاند، در ذهن مخاطبان تلویزیون ماندگار شدهاند. گر چه همین اتفاق برای حمیدرضا آذرنگ و سایر بازیگرانی که با وی در طول این سالها در مجموعه «شاهگوش» همکاری کردهاند نیز افتاد. البته شرایط سالهای گذشته نیز در این امر بی تاثیر نبوده است.
سالهایی که تلویزیون مخاطب بیشتری نسبت به حال حاضر داشت و مردم، تفریحی به جز دیدن تلویزیون نداشتند. اما به هر صورت بازیگران بسیاری به دلیل حضور در مجموعههای دهه 70 و 80 پا به مسیر تازهای گذاشتند.
اما در سالهایی که تلویزیون رقبای سرسختی پیدا کرده و چه بسا همین امر کار را برایش سختتر کرده است، سیروس مقدم با ساخت مجموعه طنز «پایتخت» توانست مسیر زندگی بازیگران دیگری را تغییر دهد. از جمله محسن تنابنده و احمد مهرانفر که با بازی در سری مجموعههای «پایتخت» به شهرت و محبوبیت بسیاری دست پیدا کردند.
«پایتخت» نه فقط برای این بازیگران، بلکه برای تلویزیون هم تحولاتی را به همراه داشت. مقدم کارگردان این سریال تیز توانسته تا امروز در زمان پخش، نگاه مخاطبان بسیاری را به خود معطوف کند.
رامبد جوان یکی دیگر از بازیگرانی است که این شانس را داشت تا در همان گامهای نخست به شهرت رسیده و با بازیگران خوب و حرفهای همراه شود، وی با حضور در مجموعه «خانه سبز» در کنار زنده یاد خسرو شکیبایی و مهرانه مهین ترابی قرار گرفت و با همین مجموعه به شهرت و محبوبیت رسید.
گر چه یکی- دو سالی است که این شهرت را مدیون برنامه «خندوانه» است، اما هنوز هم طرفدارانش وی را با همان کاراکتر (فرید) در «خانه سبز» میشناسند.
آتنه فقیه نصیری نیز در همان مجموعه با جوان همبازی بود، اما شهرتش را مدیون کاراکتر خاله سارا است.
همچنین مهرانه مهین ترابی که با بازی در مجموعههای «خانه سبز» و «همسران» به اوج شهرت رسید، اما چند سالی است که به دلایلی از تلویزیون و سینما فاصله گرفته و در کمتر اثر نمایشی تصویری حضور دارد.
معمولاً بازیگران با تغییر ژانر و یا حضور به هر دلیلی در یک مجموعه طنز دچار این تحول شدهاند، اما شهرام حقیقت دوست خلاف این را ثابت کرد و با بازی شخصیت ضد قهرمان و منفی در مجموعه «خط قرمز» درخشید.
رضا شفیعی جم نیز سالهاست که به عنوان بازیگر کمدی و طنز شناخته شده است، اما هنوز هم به واسطه نقش (بامشاد) در مجموعه «نقطه چین» در اذهان ماندگار است. هر چند سعی دارد از این نقش و کاراکتر فاصله بگیرد، اما شهرتش را مدیون بازی در این مجموعه است. البته بعد از آن هر چند همه تلاشش را به کار گرفت. نتوانست موفقیتی را که در این نقش داشت، تکرار کند.
شیلا خداداد که ایفاگر این نقش بود، با این مجموعه فرصت خوبی پیدا کرد و زندگیاش دستخوش تغییر و تحولات مثبتی شد. گر چه در طول این سالها نقشهایی به دور از این شخصیت را ایفا کرده، اما هنوز هم بسیاری از مردم او را به واسطه این نقش میشناسند و از آن یاد میکنند.
مریم امیرجلالی نیز با بازی در مجموعه «خانه به دوش» و همکاری با رضا عطاران گامهای شهرت و محبوبیت را در این عرصه برداشت. پس از آن نیز در مجموعههای بسیاری حضور پیدا کرد، اما یکباره به تکرار افتاد و بیشتر پیشنهادهایی که به وی شد نیز به همان نقش نزدیک بود.
گرچه چند سالی است با ورود مرجانه گلچین به عرصه طنز و تغییر ژانری که این بازیگر داشت، حضورش در تلویزیون کم رنگ شد و میتوان گفت گلچین جایگزین وی در مجموعههای طنز شد.
این در حالی است که مرجانه گلچین در دهه 60 زمانی که یک دختر نوجوان بود با ایفای نقش در سریال «آینه» کرد و به شهرت رسید. اما نه شهرتی از جنس «بزنگاه» و کارهای طنزی که چند سالی است در آنها نقش ایفا میکند.
او این اواخر بار دیگر با بازی در یک نقش متفاوت در مجموعه «نفس گرم» نیز گام بلندی در تغییر ژانر برداشت و توانست بخشی دیگر از تواناییاش را به تصویر بکشد. با این همه همچنان بازیگری از دسته مشاغل غیرقابل پیش بینی است.
زمانی که مجموعه «خواب و بیدار» پخش شد و لیلا برخورداری به زیبایی توانست نقش خود را در این مجموعه ایفا کند، خیلیها تصور میکردند باب تازهای به روی وی گشوده شده و خیلی زود میتواند نقشهای متفاوتی را در مجموعههای مختلف تجربه کند، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و اغلب پیشنهادهایی که به برخورداری شد، شباهت بسیاری به همان نقش داشت. از این رو برخورداری به یک بازیگر کم کار و گزیده کار درکارهای تصویری تبدیل شد. گر چه انتظار میرفت اتفاقات بهتری برای وی رخ بدهد.
شاید بتوان گفت یکی از معایب این حرفه، همین باشد. زمانی که یک بازیگر به واسطه بازی در یک نقش میدرخشد و تمام نگاهها را به خود معطوف میکند، سیل پیشنهادهایی که به وی میشود شباهت بسیاری به همان کاراکتر دارد. همین اتفاق باعث میشود بازیگر باهوش بعد از آن نقش، گزیده کار و کم کار شود و خودش را تکرار نکند.
اما گاهی این گزیده کاری باعث کم رنگ شدن و چه بسا محو شدن بازیگری در این حرفه شده و خیلی زود از جانب تهیهکنندگان و کارگردانان به فراموشی سپرده شود.
اما یکی از اتفاقات عجیب و نادری که در این حرفه افتاده، حضور یک فوتبالیست در یک مجموعه طنز است که همان یک کار، جنس دیگری از شهرت را برای وی به همراه داشت.
پژمان جمشیدی فوتبالیست سابق تیم ملی با حضور در مجموعه «پژمان» یک شبه ره صد ساله را پیمود. به گونهای که چنین شهرتی را با وجود سالها حضور در فوتبال نتوانسته بود کسب کند!
شاید به تصور عدهای، هومن حاجی عبدالهی شهرتش را مدیون مجموعه «پایتخت» باشد، اما وی پیش از بازی در این مجموعه، به واسطه صداپیشگی پنگول توانست گامی بلند در این مسیر بردارد و یا یک عروسک همه چیز را تحت تأثیر خود قرار دهد. اتفاقی که برای محمد بحرانی نیز با صداپیشگی جناب خان افتاد.
وی پیش از این با مجموعه «کلاه قرمزی» همکاری میکرد و صداپیشگی برخی عروسکهای این مجموعه را برعهده داشت. اما جناب خان برای او اتفاقات خوب و مثبتی را رقم زد و ثابت کرد با صداپیشگی نیز میتوان به موقعیتهای خوبی دست پیدا کرد.
بازیگران بسیاری پس از انقلاب در سینما و تلویزیون به واسطه یک کار درخشیدند و به شهرت و محبوبیت رسیدند و از طرفی همان یک کار باعث شد که به لحاظ مالی و شرایط اقتصادی نیز جایگاه ویژهای پیدا کنند.
اما بیشتر این تحولات مربوط به دهههای گذشته است. شاید در دهه اخیر کمتر سریال و فیلم تأثیرگذاری ساخته شده که همه چیز درست سر جای خودش قرار بگیرد و شاهد چنین اتفاقات مثبتی هم باشیم.
از این رو فقط باید امیدوار بود که به مانند روزهای خوب دهه 60 و 70 و اندکی هم 80 باز هم آثار نمایشی قوی و خوب و با ارزش به خصوص در تلویزیون ساخته شود تا این فرصت برای دیگربازیگران هم پیش میآید.
در غیر این صورت و با توجه به اتفاقاتی که در عرصه هنر شاهدیم، چندان اتفاق ویژهای را نمیتوان پیش بینی کرد...
البته با توجه به شرایط چند سال اخیر سینما و تلویزیون و بعضاً تئاتر، کمتر فرصت مغتنمی تا نصیب بازیگری شده تا بتواند تواناییاش را به کار گرفته و به همگان عرضه کند، آن هم با بحران مالی که گریبانگیر آثار نمایشی شده و تولیدات به نسبت قبل کمتر شده است. حال آنکه عدهای نیز که فاقد هر گونه استعداد و توانایی در این عرصه هستند، صرفاً به دلیل نقش فروشیهایی که متداول شده، به اسم و رسمی دست پیدا میکنند، هر چند که به مانند موجی گذارا در فاصله کوتاهی محو میشوند. اما روی سخن ما درباره بازیگرانی است که فارغ از هر گونه لابی و حاشیه سالهاست در این حرفه فعالیت داشته و یکباره زندگی و شرایط کاریشان دستخوش تغییرات عمدهای میشود.
از جمله حمید لولایی بازیگری که با وجود سالها فعالیت در این حرفه با حضور در مجموعه «زیر آسمان شهر» اتفاق تازهای را در کار و زندگیاش تجربه کرد. او سالها بعد از آن هم ایفاگر نقشهای بسیاری شد. اما با کاراکتری که در این مجموعه ایفا کرد، عجین شد و هنوز هم خیلیها را به واسطه آن سریال و تکیه کلامهایش میشناسند.
خود اویسی نیز شاید ترجیحش بر این بود که به جای ضد قهرمان، پیرمرد شیرین مجموعهها و فیلمهای طنز را در ذهن مخاطب ترسیم کند.
از این رو نقشهای ماندگار دیگری را نیز در مجموعهها و فیلمهای بسیاری ایفا کرد که همگی در ذهن مخاطب ماندگار شده است؛ از جمله بازی در مجموعههای «میوه ممنوعه» و «زیر هشت» و سینماییهای «قارچ سمی» یا «نفوذی».
بازیگرانی که همواره با عنوان شخصیتهایی که در این مجموعه ایفا کردهاند، در ذهن مخاطبان تلویزیون ماندگار شدهاند. گر چه همین اتفاق برای حمیدرضا آذرنگ و سایر بازیگرانی که با وی در طول این سالها در مجموعه «شاهگوش» همکاری کردهاند نیز افتاد. البته شرایط سالهای گذشته نیز در این امر بی تاثیر نبوده است.
سالهایی که تلویزیون مخاطب بیشتری نسبت به حال حاضر داشت و مردم، تفریحی به جز دیدن تلویزیون نداشتند. اما به هر صورت بازیگران بسیاری به دلیل حضور در مجموعههای دهه 70 و 80 پا به مسیر تازهای گذاشتند.
اما در سالهایی که تلویزیون رقبای سرسختی پیدا کرده و چه بسا همین امر کار را برایش سختتر کرده است، سیروس مقدم با ساخت مجموعه طنز «پایتخت» توانست مسیر زندگی بازیگران دیگری را تغییر دهد. از جمله محسن تنابنده و احمد مهرانفر که با بازی در سری مجموعههای «پایتخت» به شهرت و محبوبیت بسیاری دست پیدا کردند.
«پایتخت» نه فقط برای این بازیگران، بلکه برای تلویزیون هم تحولاتی را به همراه داشت. مقدم کارگردان این سریال تیز توانسته تا امروز در زمان پخش، نگاه مخاطبان بسیاری را به خود معطوف کند.
گر چه یکی- دو سالی است که این شهرت را مدیون برنامه «خندوانه» است، اما هنوز هم طرفدارانش وی را با همان کاراکتر (فرید) در «خانه سبز» میشناسند.
آتنه فقیه نصیری نیز در همان مجموعه با جوان همبازی بود، اما شهرتش را مدیون کاراکتر خاله سارا است.
معمولاً بازیگران با تغییر ژانر و یا حضور به هر دلیلی در یک مجموعه طنز دچار این تحول شدهاند، اما شهرام حقیقت دوست خلاف این را ثابت کرد و با بازی شخصیت ضد قهرمان و منفی در مجموعه «خط قرمز» درخشید.
رضا شفیعی جم نیز سالهاست که به عنوان بازیگر کمدی و طنز شناخته شده است، اما هنوز هم به واسطه نقش (بامشاد) در مجموعه «نقطه چین» در اذهان ماندگار است. هر چند سعی دارد از این نقش و کاراکتر فاصله بگیرد، اما شهرتش را مدیون بازی در این مجموعه است. البته بعد از آن هر چند همه تلاشش را به کار گرفت. نتوانست موفقیتی را که در این نقش داشت، تکرار کند.
اما این یک حقیقت است که شانس فقط یکبار نصیب آدم میشود! هنوز هم خیلیها مجموعه «مسافری از هند» و کاراکتر (سیتا) را به یاد دارند.
مریم امیرجلالی نیز با بازی در مجموعه «خانه به دوش» و همکاری با رضا عطاران گامهای شهرت و محبوبیت را در این عرصه برداشت. پس از آن نیز در مجموعههای بسیاری حضور پیدا کرد، اما یکباره به تکرار افتاد و بیشتر پیشنهادهایی که به وی شد نیز به همان نقش نزدیک بود.
گرچه چند سالی است با ورود مرجانه گلچین به عرصه طنز و تغییر ژانری که این بازیگر داشت، حضورش در تلویزیون کم رنگ شد و میتوان گفت گلچین جایگزین وی در مجموعههای طنز شد.
این در حالی است که مرجانه گلچین در دهه 60 زمانی که یک دختر نوجوان بود با ایفای نقش در سریال «آینه» کرد و به شهرت رسید. اما نه شهرتی از جنس «بزنگاه» و کارهای طنزی که چند سالی است در آنها نقش ایفا میکند.
او این اواخر بار دیگر با بازی در یک نقش متفاوت در مجموعه «نفس گرم» نیز گام بلندی در تغییر ژانر برداشت و توانست بخشی دیگر از تواناییاش را به تصویر بکشد. با این همه همچنان بازیگری از دسته مشاغل غیرقابل پیش بینی است.
شاید بتوان گفت یکی از معایب این حرفه، همین باشد. زمانی که یک بازیگر به واسطه بازی در یک نقش میدرخشد و تمام نگاهها را به خود معطوف میکند، سیل پیشنهادهایی که به وی میشود شباهت بسیاری به همان کاراکتر دارد. همین اتفاق باعث میشود بازیگر باهوش بعد از آن نقش، گزیده کار و کم کار شود و خودش را تکرار نکند.
اما گاهی این گزیده کاری باعث کم رنگ شدن و چه بسا محو شدن بازیگری در این حرفه شده و خیلی زود از جانب تهیهکنندگان و کارگردانان به فراموشی سپرده شود.
اما یکی از اتفاقات عجیب و نادری که در این حرفه افتاده، حضور یک فوتبالیست در یک مجموعه طنز است که همان یک کار، جنس دیگری از شهرت را برای وی به همراه داشت.
پژمان جمشیدی فوتبالیست سابق تیم ملی با حضور در مجموعه «پژمان» یک شبه ره صد ساله را پیمود. به گونهای که چنین شهرتی را با وجود سالها حضور در فوتبال نتوانسته بود کسب کند!
وی پیش از این با مجموعه «کلاه قرمزی» همکاری میکرد و صداپیشگی برخی عروسکهای این مجموعه را برعهده داشت. اما جناب خان برای او اتفاقات خوب و مثبتی را رقم زد و ثابت کرد با صداپیشگی نیز میتوان به موقعیتهای خوبی دست پیدا کرد.
بازیگران بسیاری پس از انقلاب در سینما و تلویزیون به واسطه یک کار درخشیدند و به شهرت و محبوبیت رسیدند و از طرفی همان یک کار باعث شد که به لحاظ مالی و شرایط اقتصادی نیز جایگاه ویژهای پیدا کنند.
از این رو فقط باید امیدوار بود که به مانند روزهای خوب دهه 60 و 70 و اندکی هم 80 باز هم آثار نمایشی قوی و خوب و با ارزش به خصوص در تلویزیون ساخته شود تا این فرصت برای دیگربازیگران هم پیش میآید.
در غیر این صورت و با توجه به اتفاقاتی که در عرصه هنر شاهدیم، چندان اتفاق ویژهای را نمیتوان پیش بینی کرد...