24-05-2015، 12:32
اين جشن که گاهي در کتب به نامهاي مرد گيران ،مزد گيران و مژدگيران و يا جشن گل نيز ناميده شده. در روز اسپندارمزد* در ماه اسفند برگزار مي شده که بنا به گاه شمار پيشين زردشتي روز پنجم از آغاز اسفند و بنا به تقويم امروزين روز بيست ونهم از بهمن مي شود . در اين روز که روز بزرگداشت ايزد اسپندارمزد يا همان فرشته نگهبان زنان است .
زمام امور به دست زنان مي افتاده و گاه ديده مي شده که حتي شاه نيز در معيت زنان خود در انظار عمومي ظاهر مي شده .در اين روز زنان به خواستگاري مرد دلخواه خود مي رفتند و از او تقاضاي ازدواج مي کردند و مردان به همسر و يا معشوق خود هديه و گل اهدا مي کردند به نحوي مي توان اين جشن را جشن عاشقان ناميد .
اما مقصود از اين مقال به غير از بيان گوشه اي از فرهنگ غني اين مرزو بوم اينستکه با توجه به اينکه اين روزها به ولنتاين نزديک مي شويم چرا با وجود چنين جشني باز هم ولنتاين را که يک رسم ورودي و تقريبا بي ريشه است ، برگزار کنيم همانطور که مي دانيد جشن ولنتاين در حقيقت بزرگداشت قديسي است
ايتاليي الاصل که در قرون وسطي با وجود منع کليسا از ازدواج دختران و پسران و قوانين سخت و متهجرانه آن دوره اقدام به عقد جوانان به يکديگر و سرودن اشعار عاشقانه مي کرد ، که در جاي خود بايد قدر آن شناخته شود اما ما ايراني هستيم با تاريخي 8 هزار ساله ، ايران يکي از قديمي ترين سکونت گاه هاي بشر است آيا شايسته نيست ما صادر کننده جشن بزرگداشت عشق به جهان باشيم ،کشوري که شاعراني چون مولانا و حافظ را در خود پروريده مي تواند با شکوه ترين جشن عشق را به جاي يک بزرگداشت ساده به جهانيان عرضه کند و اين فقط وابسته به همت من وتوست که از امروز تصميم بگيريم يک ايراني باشيم و خود را باور کنيم ،
اين خود باوريست که ايران را مي سازد و مي پروراند اگر به ايراني بودنمان افتخار و عمل کنيم و خود و فرهنگمان را باور داشته باشيم از بيگانه بي نياز خواهيم شد ما مي توانيم همه چيز حتي فرهنگ خود را به خارج از مرزهاي ايران صادر کنيم . پس با شادي و با عشق به همديگر و کشورمان و فرهنگمان ايران را مي سازيم .
علي اي حال مقصود کل آنکه با باور داشت فرهنگ غني خود و تلفيق آن با آموزه هاي اسلامي ديگر هيچ ابرقدرتي نمي تواند ادعا کند که ميتواند صلح و دوستي را براي اين مرز و بوم که خود کشور صلح و دوستي ُ عشق و عرفان است به ارمغان بياورد.