26-02-2015، 19:34
اساسا "تهاجم فرهنگی" در مقایسه با تهاجم نظامی یا اقتصادی، دارای ویژگیهای منحصر به فردی است. تهاجم فرهنگی معمولاً نامرئی و نامحسوس است؛ دراز مدت و دیرپاست؛ ریشهای و عمیق است؛ همهجانبه است؛ حساب شده و دارای برنامه و ابزارهای گسترده است؛ وسیع و فراگیر است؛ كارساز و خطرزاست. علاوه بر اینها، "تهاجم فرهنگی" همانند كار فرهنگی، یك كار آرام و بیسر و صداست و قربانیان آن بیشتر قشر جوان هستند.
در تهاجم نظامی، دشمن با تجهیزات و امكانات نظامی وارد معركه میشود، اما در "تهاجم فرهنگی" نیازی به لشكركشی و هزینههای هنگفت نظامی نیست؛ همچنین دشمن در این تهاجم برای تحمیل حاكمیت فرهنگ خود از همهی حربههای سیاسی ـ اقتصادی، نظامی، روانی و تبلیغاتی بهره میگیرد. در "تهاجم نظامی" تنها بخشی از مرزها و سرزمینهای مجاور در تیررس مستقیم دشمن قرار میگیرد، اما در "تهاجم فرهنگی" سلاحهای مخرب دشمن تا عمق خانهها پیش میرود و ذهن و قلب انسانها را نشانه میگیرد. به همین دلیل است كه پس از جنگ جهانی دوم، آیزنهاور رئیس جمهور وقت امریكا اعلام كرده بود كه: بزرگترین جنگی كه در پیش داریم جنگی است برای تسخیر اذهان انسانها .
در یك نگاه كلی شیوههای تهاجم فرهنگی غرب را نیز میتوان از دو بعد خارجی و داخلی مورد توجه قرار داد.
در بعد خارجی، مهاجمان با امكانات و موقعیتهای مختلفی كه در مجامع بینالمللی در دست دارند، از طریق شبكههای گستردهی بنگاههای تبلیغاتی و سخنپراكنی خود میكوشند با عناوینی چون نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم، وجود خفقان و سانسور، نبودن آزادی برای زنان و مطبوعات و نویسندگان، جنگطلبی، ماجراجویی و...و با حربههای شناخته شده و تكراری، تصویری تحریف شده و ناخوشایند از فرهنگ مقابل در اذهان مردم دنیا ترسیم نمایند و طبیعی است كه در این راه، زشتترین و شیطانیترین حربهها را برمیگزینند.
در بعد داخلی تهاجم فرهنگی غرب در كشورهای اسلامی به دو شیوهی زیر رخ مینماید:
1 ـ ترویج افكار و اندیشههای غیراسلامی و حتی ضداسلامی، تبلیغ افكار التقاطی، تقدس زدایی و توهین به مقدسات، سست نمودن پایههای اعتقادی جوانان نسبت به برخی از اصول و آرمانها.
2 ـ تجددگرایی، علمزدگی و عقلگرایی افراطی، تلاش در راه تطهیر غرب و غربگرایی، بیاعتبار نشان دادن علوم و معارف اسلامی به بهانهی عدم تطابق با دانشهای نوین بشری، طرح جدایی دین از سیاست، ترویج بیحجابی و بدحجابی و پوششهای مستهجن و خلاف شؤون اسلامی، رواج مدهای غربی و بیبند و باری، تهیه و پخش فیلمهای شدیدا ضد اخلاقی ویدئویی، نوارهای كاست مبتذل از خوانندگان فاسد و توزیع عكسهای مبتذل در سطح گسترده، تولید و پخش مشروبات الكلی و مواد مخدر در سطح جامعه، چاپ و نشر كتب و مجلات ضداخلاقی، جنایی، عشقی و رمانهای مبتذل، تشكیل مجالس لهو و لعب و...، مشتی از خروارها توطئهی دشمن است. ابزار تهاجم فرهنگی تنها محدود به موارد فوق نیست، بلكه تمام موارد فرهنگهای مكتوب، شفاهی، عمومی و تصویری نیز از ابزارهای دیگر این تهاجم هستند .
فرهنگ غربی با استفاده از ابزار فوق تخریب فرهنگ اسلامی را مد نظر قرار داده است. مواردی از قبیل تشكیك در حقانیت دین اسلام، انتشار كتابهای ضد دینی مانند آیات شیطانی، نفی مقدسات اسلامی و نیز تحدید دین و تلاش برای حذف دین از عرصهی اجتماع از این موارد به شمار میآید .
در تهاجم نظامی، دشمن با تجهیزات و امكانات نظامی وارد معركه میشود، اما در "تهاجم فرهنگی" نیازی به لشكركشی و هزینههای هنگفت نظامی نیست؛ همچنین دشمن در این تهاجم برای تحمیل حاكمیت فرهنگ خود از همهی حربههای سیاسی ـ اقتصادی، نظامی، روانی و تبلیغاتی بهره میگیرد. در "تهاجم نظامی" تنها بخشی از مرزها و سرزمینهای مجاور در تیررس مستقیم دشمن قرار میگیرد، اما در "تهاجم فرهنگی" سلاحهای مخرب دشمن تا عمق خانهها پیش میرود و ذهن و قلب انسانها را نشانه میگیرد. به همین دلیل است كه پس از جنگ جهانی دوم، آیزنهاور رئیس جمهور وقت امریكا اعلام كرده بود كه: بزرگترین جنگی كه در پیش داریم جنگی است برای تسخیر اذهان انسانها .
در یك نگاه كلی شیوههای تهاجم فرهنگی غرب را نیز میتوان از دو بعد خارجی و داخلی مورد توجه قرار داد.
در بعد خارجی، مهاجمان با امكانات و موقعیتهای مختلفی كه در مجامع بینالمللی در دست دارند، از طریق شبكههای گستردهی بنگاههای تبلیغاتی و سخنپراكنی خود میكوشند با عناوینی چون نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم، وجود خفقان و سانسور، نبودن آزادی برای زنان و مطبوعات و نویسندگان، جنگطلبی، ماجراجویی و...و با حربههای شناخته شده و تكراری، تصویری تحریف شده و ناخوشایند از فرهنگ مقابل در اذهان مردم دنیا ترسیم نمایند و طبیعی است كه در این راه، زشتترین و شیطانیترین حربهها را برمیگزینند.
در بعد داخلی تهاجم فرهنگی غرب در كشورهای اسلامی به دو شیوهی زیر رخ مینماید:
1 ـ ترویج افكار و اندیشههای غیراسلامی و حتی ضداسلامی، تبلیغ افكار التقاطی، تقدس زدایی و توهین به مقدسات، سست نمودن پایههای اعتقادی جوانان نسبت به برخی از اصول و آرمانها.
2 ـ تجددگرایی، علمزدگی و عقلگرایی افراطی، تلاش در راه تطهیر غرب و غربگرایی، بیاعتبار نشان دادن علوم و معارف اسلامی به بهانهی عدم تطابق با دانشهای نوین بشری، طرح جدایی دین از سیاست، ترویج بیحجابی و بدحجابی و پوششهای مستهجن و خلاف شؤون اسلامی، رواج مدهای غربی و بیبند و باری، تهیه و پخش فیلمهای شدیدا ضد اخلاقی ویدئویی، نوارهای كاست مبتذل از خوانندگان فاسد و توزیع عكسهای مبتذل در سطح گسترده، تولید و پخش مشروبات الكلی و مواد مخدر در سطح جامعه، چاپ و نشر كتب و مجلات ضداخلاقی، جنایی، عشقی و رمانهای مبتذل، تشكیل مجالس لهو و لعب و...، مشتی از خروارها توطئهی دشمن است. ابزار تهاجم فرهنگی تنها محدود به موارد فوق نیست، بلكه تمام موارد فرهنگهای مكتوب، شفاهی، عمومی و تصویری نیز از ابزارهای دیگر این تهاجم هستند .
فرهنگ غربی با استفاده از ابزار فوق تخریب فرهنگ اسلامی را مد نظر قرار داده است. مواردی از قبیل تشكیك در حقانیت دین اسلام، انتشار كتابهای ضد دینی مانند آیات شیطانی، نفی مقدسات اسلامی و نیز تحدید دین و تلاش برای حذف دین از عرصهی اجتماع از این موارد به شمار میآید .