16-01-2015، 19:47
آيتالله سيد محمد حسيني بهشتي، فرزند سيد فضلالله، فقيه و سياستمداري که پس از امام خميني (ره) بزرگترين نظريهپرداز انقلاب اسلامي به شمار ميرفت در دوم آبان ماه 1307 در محله لنبان اصفهان و در يک خانواده روحاني متولد شد. دوره تحصيل ابتدايي و بخشي از دوره متوسطه را در زادگاهش گذراند. سپس در 1321 ش به فراگيري علوم ديني پرداخت و تحصيلات حوزوي – دروس سطح – خود را در «مدرسه اسلامي صدر» اصفهان در مدت چهار سال به پايان رساند و همزمان مکالمه زبان انگليسي را آموخت. در 1325 ش وارد حوزه علميه قم شد و دروس ناتمام سطح را تکميل کرد. با پيگيري تحصيلات دبيرستاني موفق به اخذ ديپلم ادبي شد و به دانشکده معقول و منقول (الهيات و معارف اسلامي) راه يافت. در دو سال آخر تحصيلات و نيز پس از گرفتن ليسانس فلسفه در 1330 ش، به تدريس زبان انگليسي در دبيرستانهاي تهران و قم اشتغال داشت.1 با ادامه تحصيلات دانشگاهي در 1353 ش از دانشگاه تهران دکتراي فلسفه گرفت. در ارديبهشت 1331 با يکي از بستگان خود به نام خانم عزتالشريفه مدرس مطلق که يک روحانيزاده بود ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد.2 در اعتصابات منتهي به واقعه 30 تير 1331 ش و سقوط دولت قوامالسلطنه شرکت نمود و در جمع متحصنان تلگرافخانه اصفهان سخنراني کرد. با شکست نهضت ملي نفت خلأ وجود يک تشکيلات منظم سياسي و نيروهاي سازمان يافته را براي مبارزه با حکومت پهلوي کاملاً احساس کرد و دبيرستان «دين و دانش» قم را با هدف تربيت افراد براي مبارزات سياسي بنيان نهاد و به مدت ده سال مديريت آن را برعهده گرفت. در فعاليتهايي از قبيل انتشار مجله مکتب اسلام و سالنامه و فصلنامه مکتب تشيع حضوري موثر داشت. در 1339 ش با ياري عدهاي از همفکرانش «کانون اسلامي دانشآموزان و فرهنگيان قم» را با هدف ايجاد پيوند بين طلبهها و دانشجويان به رياست دکتر مفتح بنيان نهاد. در همين سال جمعي از استادان حوزه علميه قم از جمله دکتر بهشتي با هدف ساماندهي نظام آموزشي حوزه، برنامهاي هفده ساله را تدوين کردند و بعدها مدارسي را بر اساس اين برنامه جديد تاسيس نمودند که از جمله ميتوان مدرسه « منتظريه» (حقاني) را نام برد.3
در 1342 ش به سازمان برنامهريزي کتابهاي درسي آموزش و پرورش راه يافت و مسئوليت تأليف و اصلاح کتابهاي رسمي را بر عهده گرفت. در اواخر 1342 ش به دليل فعاليتهاي مختلف سياسي و فرهنگي، به اجبار قم را ترک کرد و به تهران رفت و با گروههاي مخالف حکومت از جمله «هيئتهاي مؤتلفه اسلامي» ارتباط برقرار کرد و پس از مدتي از سوي امام خميني به عضويت شوراي فقهي ـ سياسي اين گروه برگزيده شد. در 1343 ش در اصفهان، پس از سخنراني اعتراضآميزي عليه حکومت پهلوي دستگير شد و پس از آزادي در همين سال، بنا به درخواست مسلمانان هامبورگ و اصرار برخي از مراجع تقليد خصوصاً آيتالله سيد محمدهادي ميلاني به آلمان رفت و «مرکز اسلامي هامبورگ» را بنيان نهاد. و در مدت پنج سال حوزه فعاليت خود را علاوه بر هامبورگ و سراسر آلمان به برخي از کشورهاي اروپايي گسترش داد و توانست با کمک عدهاي از دانشجويان ايراني «اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان گروه فارسي زبان» را ايجاد کند. با تسلط يافتن بر زبان آلماني، با افکار متفکران و فيلسوفان غربي آشنا شد. در همين سالها به حج رفت. در 1348 ش، در عراق با امام (ره) ديدار کرد. از آلمان به ايران آمد اما ساواک مانع از بازگشت وي به آلمان شد. او از اين پس کار تدوين کتب تعليمات ديني مدارس را دنبال کرد.
در 1354 ش، ساواک او را دستگير و مدت کوتاهي زنداني کرد. وي يکي از بنيانگذاران «جامعه روحانيت مبارز» تهران در 1357 ش بود و در عاشوراي 57 بار ديگر توسط ساواک دستگير و زنداني شد. اندکي بعد، پس از تشکيل «شوراي انقلاب» به دستور امام (ره)، به عضويت اين شورا انتخاب شد. در اوايل اسفند 1357، در تأسيس «حزب جمهوري اسلامي» نقش برجستهاي ايفا کرد و به دبيرکلي اين حزب انتخاب شد. در تدوين قانون اساسي در 1358 ش نقش موثري داشت. نايب رئيسي مجلس خبرگان را نيز عهدهدار بود. سپس از سوي امام (ره) به رياست ديوان عالي کشور که رياست قوه قضاييه شمرده ميشد انتخاب شد. او پس از پيروزي انقلاب در جهت تدوين پشتوانههاي نظري و قانوني جمهوري اسلامي ايران تلاش فراوان و موثري کرد و از اين جهت مورد کينه دشمنان انقلاب بود و آماج تهمتها و دشمنيهاي آنان قرار گرفت. سرانجام در هفتم تير 1360، در محل دفتر حزب جمهوري اسلامي بر اثر بمبگذاري منافقين کوردل به همراه عدهاي از ياران و همفکرانش به شهادت رسيد و مظلوميت وي آشکارتر گشت. محققان غربي درباره شهيد بهشتي اين گونه نوشتند: نبوغ مديريتي آقاي بهشتي بزرگترين موهبتي بود که با مرگش، جمهوري اسلامي از آن محروم شد.4 وي آثاري با مضامين مذهبي تأليف کرده. از فضائل اخلاقي ايشان ميتوان به حساسيت در برابر ناپاکي و پليدي، بجا آوردن نماز اول وقت، بينش و معرفت، بردباري و خوشرويي، تعهد به انجام وظايف و شجاعت اشاره کرد.5
___________________________
1. غلامعلي حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ج 4 (تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامي، 1357)، ص 826.
2. علي کردي، زندگي و مبارزات شهيد آيتالله بهشتي (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1385)، ص 34.
3. راست قامتان جاودانه تاريخ اسلام، ج 1 (تهران: بنياد شهيد انقلاب اسلامي، واحد فرهنگي، 1361)، صص 37 ـ 40.
4. غلامعلي حداد عادل، صص 827 ـ 828.
5. علي کردي، صص 43 ـ 55، 75.
در 1342 ش به سازمان برنامهريزي کتابهاي درسي آموزش و پرورش راه يافت و مسئوليت تأليف و اصلاح کتابهاي رسمي را بر عهده گرفت. در اواخر 1342 ش به دليل فعاليتهاي مختلف سياسي و فرهنگي، به اجبار قم را ترک کرد و به تهران رفت و با گروههاي مخالف حکومت از جمله «هيئتهاي مؤتلفه اسلامي» ارتباط برقرار کرد و پس از مدتي از سوي امام خميني به عضويت شوراي فقهي ـ سياسي اين گروه برگزيده شد. در 1343 ش در اصفهان، پس از سخنراني اعتراضآميزي عليه حکومت پهلوي دستگير شد و پس از آزادي در همين سال، بنا به درخواست مسلمانان هامبورگ و اصرار برخي از مراجع تقليد خصوصاً آيتالله سيد محمدهادي ميلاني به آلمان رفت و «مرکز اسلامي هامبورگ» را بنيان نهاد. و در مدت پنج سال حوزه فعاليت خود را علاوه بر هامبورگ و سراسر آلمان به برخي از کشورهاي اروپايي گسترش داد و توانست با کمک عدهاي از دانشجويان ايراني «اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان گروه فارسي زبان» را ايجاد کند. با تسلط يافتن بر زبان آلماني، با افکار متفکران و فيلسوفان غربي آشنا شد. در همين سالها به حج رفت. در 1348 ش، در عراق با امام (ره) ديدار کرد. از آلمان به ايران آمد اما ساواک مانع از بازگشت وي به آلمان شد. او از اين پس کار تدوين کتب تعليمات ديني مدارس را دنبال کرد.
در 1354 ش، ساواک او را دستگير و مدت کوتاهي زنداني کرد. وي يکي از بنيانگذاران «جامعه روحانيت مبارز» تهران در 1357 ش بود و در عاشوراي 57 بار ديگر توسط ساواک دستگير و زنداني شد. اندکي بعد، پس از تشکيل «شوراي انقلاب» به دستور امام (ره)، به عضويت اين شورا انتخاب شد. در اوايل اسفند 1357، در تأسيس «حزب جمهوري اسلامي» نقش برجستهاي ايفا کرد و به دبيرکلي اين حزب انتخاب شد. در تدوين قانون اساسي در 1358 ش نقش موثري داشت. نايب رئيسي مجلس خبرگان را نيز عهدهدار بود. سپس از سوي امام (ره) به رياست ديوان عالي کشور که رياست قوه قضاييه شمرده ميشد انتخاب شد. او پس از پيروزي انقلاب در جهت تدوين پشتوانههاي نظري و قانوني جمهوري اسلامي ايران تلاش فراوان و موثري کرد و از اين جهت مورد کينه دشمنان انقلاب بود و آماج تهمتها و دشمنيهاي آنان قرار گرفت. سرانجام در هفتم تير 1360، در محل دفتر حزب جمهوري اسلامي بر اثر بمبگذاري منافقين کوردل به همراه عدهاي از ياران و همفکرانش به شهادت رسيد و مظلوميت وي آشکارتر گشت. محققان غربي درباره شهيد بهشتي اين گونه نوشتند: نبوغ مديريتي آقاي بهشتي بزرگترين موهبتي بود که با مرگش، جمهوري اسلامي از آن محروم شد.4 وي آثاري با مضامين مذهبي تأليف کرده. از فضائل اخلاقي ايشان ميتوان به حساسيت در برابر ناپاکي و پليدي، بجا آوردن نماز اول وقت، بينش و معرفت، بردباري و خوشرويي، تعهد به انجام وظايف و شجاعت اشاره کرد.5
___________________________
1. غلامعلي حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ج 4 (تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامي، 1357)، ص 826.
2. علي کردي، زندگي و مبارزات شهيد آيتالله بهشتي (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1385)، ص 34.
3. راست قامتان جاودانه تاريخ اسلام، ج 1 (تهران: بنياد شهيد انقلاب اسلامي، واحد فرهنگي، 1361)، صص 37 ـ 40.
4. غلامعلي حداد عادل، صص 827 ـ 828.
5. علي کردي، صص 43 ـ 55، 75.