امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سقوط امپراتوری اسلامی 700 ساله عثمانی (ترک نژاد)

#1
طولانی ترین امپراتوری امپراتوری ۱۰۰۰ ساله عثمانی که باعث درامان ماندن امت اسلام از تهاجم اروپاییان که از زمان جنگ های صلیبی که شش دوره بود شروع و تا قرن بیستم ادامه داشت در تمام ۱۰۰۰ سال حیات امپراتوری ترک نژاد عثمانی و ۷۰۰ سال مبارزه افتخارات زیادی برای اسلام و ترک نژاد ها بدست اورد عثمانی که معروف بود به شمشیر قهر خداوند که اروپاییان اعتقاد داشتن چون از دوران رنسانس انها از معنویت فاصله گرفتن گرفتار عذابی الهی به نام عثمانی شدن که واقعا هم عثمانی دمار از روزگار اروپاییان در آورد و در جنگ های پی در پی با سلاطین مقتدر خود سلطان محمد - مراد - سلیم و سلطان باشکوه سلطان سلیمان شکست های بزرگ بر پیکر مسیحیت وارد میکرد مخصوصا با ارتش مخوف عثمانی که تاکتیکی مثل به توپ بدست چند روزه شهر  برتری خرد کننده نفرات و بالاخره مخوف ترین پیاده نظام طول تاریخ ینی چری  این سرخ جامعگان که در اکثر نبرد ها پیروزی شیرین برای اسلام بدست میاوردن .  همیشه از عثمانی وحشت داشتن به گفته خودشان بعد از پایان یک نبرد با عثمانی و شکست و از دست دادن سرزمینی جدید پس گرفتن این سرزمین به یک رویا مبدل میشد چون به قول اروپاییان چیزی که  عثمانی بدست میاورد فکر پس گرفتنش  رو باید از ذهن بیرون کرد . عثمانی در زمان اوج خود ۵ میلیون کیلومتر بود از شمال افریقا گرفته تا سواحل شرقی مدیترانه و بالکان و بعدا حتی اروپای شرقی  حکومت میکرد به گفته بریتانیا که معروفا به موذی ترین  رذل ترین مردم دنیا عثمانی مزاحمی که استعمار خاورمیانه را ۶۰۰ سال به تاخیر انداخت . اما با گذشت زمان و افول قدرت عثمانی و رو کار آمدن حاکمان نالایق  عدم توجه به ارتش  رقابت برای رسیدن به قدرت بیشتر و از همه مهم تر که خود منو آزار میده نهضت های ملی گرایانه عرب و از همه مهم تر ظهور فتنه ای بریتانیایی به نام صفویه که به جای کمک به اسلام و عثمانی با ایجاد جنگ های فرسایشی هم باعث نابودی خود و هم عثمانی شد  عثمانی که در این زمان  در حال فشردن گلوی اروپاییان بود و عزم فتح وین را داشت با به وجود امدن جنگ چالدران و بعد از اون نبرد های که دیگه مسئله شخصی شده بود . اسباب نابودی و استعمار امت  اسلام شد  .   


روند سقوط دولت عثمانى در اواخر قرن نوزدهم شروع شده بود اما سیاستهاى اروپاییان سبب دوام آوردن  این دولت شد تا آنکه در ۱۹۱۴ جنگ بین الملل اول مانند گردابى دولتهاى بسیارى را در خود فرو برد.
ترکیه در اوایل جنگ، نقشى بیطرفانه داشت اما در نهایت به دلیل تضاد شدید منافع با روسها مجبور به مداخله در جنگ شد؛ حال آنکه این نبرد آخرین نبرد دولت عثمانى پس از ۶۲۳ سال تاریخ سیاسى و دیدن ۳۷ سلطان بود.
عثمانى که هنوز تغییر شرایط تاریخ را قبول نداشت، در کلیه جبهه ها کار را با تهاجم شروع کرد.

انور پاشا ژنرال معروف ترک در اواسط سال ۱۹۱۴ با سپاهى کامل به قفقاز تاخت تا روسها را که در جبهه غرب گرفتار بودند، به دام بیندازد. نتیجه این حمله نابودى کامل ارتش ترک بود.
جمال پاشا حاکم سوریه نیز قصد فتح مصر از طریق صحراى سینا را داشت اما موفق نشد و عقب نشینى کرد. در این میان ترکها بهترین مقاومت را نشان دادند و در بسفور و داردانل ایستادگى کردند و سرانجام نیز اجازه ندادند کمکهاى متفقین به روسیه برسد. انگلستان در آوریل ۱۹۱۵ با نقشه وینستون چرچیل براى نجات روسیه اقدام به اعزام نیرو به داردانل کرد. چرچیل با دقت برنامه اى را طرح کرد که در آن طى یک نبرد دریایى و با کمک « اندک نیروهاى زمینى» دو تنگه اطراف دریاى مرمره به روى سپاهیان انگلیسى باز مى شد. اما سرفرماندهى ارتش بریتانیا طرح را به نبردى زمینى تبدیل کرد و در نهایت تصمیم به حمله بزرگ زمینى به گالیپولى گرفت.
اینجا بود که نام مصطفى کمال در تاریخ جهان مطرح شد. وى توانست با فرماندهى مناسب نیروهاى ترک، در ماه هاى پایان سال ۱۹۱۵ با دو تهاجم بزرگ ارتش بریتانیا را در هم بکوبد. شکست گالیپولى تنها پیروزى بزرگ عثمانى در انگلستان بود و به عثمانى ها فرصت داد تا به تجدید قوا بپردازند.
در ۱۹۱۶ روسها با حمله به جبهه قفقاز فشار سنگینى به استحکامات ارزروم وارد کردند و اگر انقلاب ۱۹۱۷ رخ نمى داد، روسیه از جبهه آسیا، ترکیه را تسخیر مى کرد اما چنانچه گفته شد، انقلاب اکتبر سقوط عثمانى را چند سال به عقب انداخت.
در شرق خاورمیانه، انگلستان با سرعت نیروهاى عثمانى را از میدان به در کرد. نیروهاى بریتانیا پس از فتح بغداد در امتداد رود دجله پیشروى کردند.

یکبار دیگر نیروهاى مصطفى کمال در بلندیهاى حلب مانع دستیابى سپاههاى انگلیسى اعزامى از فلسطین ، سوریه، عراق و حجاز به خاک اصلى عثمانى (ترکیه) شدند.
در اکتبر ۱۹۱۸ عثمانى به همراه آلمان و اتریش پیمان صلح را پذیرفت. نتیجه نبرد بین الملل اول براى عثمانى از دست دادن کل متصرفات آسیایى، اروپایى و آفریقایى این کشور بود.
سوریه و لبنان به اشغال فرانسه ، اردن و عراق به اشغال انگلیس ، حجاز (عربستان) در اختیار اعراب و فلسطین به اشغال یهودیان درآمد. در جنوب اروپا انبوهى از دولت هاى کوچک ایجاد شد و دست آخر اینکه خاک اصلى عثمانى در آسیاى صغیر که امروز ترکیه خوانده مى شود، در زیر چکمه هاى سربازان اروپایى باقى ماند.
این وضع براى افسران جوان عثمانى و جمهوریخواهان ترک قابل تحمل نبود. اگرچه آنها مى دانستند عظمت عثمانى دیگر قابل بازگشت نیست اما قبول این نکته براى آنها ممکن نبود که «شمشیر قهر خدا» (اروپاییان در قرون شانزده و هفده معتقد بودند خدا ، عثمانیان را به دلیل فراموش کردن معنویات، براى مجازات آنها فرستاده است) چگونه اکنون حتى مالک بر پایتخت ۵۰۰ ساله خود نیست.

ورود یونان به عرصه نبرد
در ماه مه ۱۹۱۹ ، ۲۰ هزار سرباز یونانى در بندر ازمیر پیاده شدند. ترک ها و یونانى ها از نظر تاریخى حداقل ۶۰۰ سال سابقه مبارزاتى داشتند (این وضعیت هم اکنون نیز جریان دارد) در ۱۴۵۳ سلطان محمد فاتح براى همیشه یونان را از فهرست کشورهاى قدرتمند حذف کرد. در نبردهاى اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ نیز یونانیان همواره پاى ثابت نبرد با عثمانى بودند. اکنون حضور یونانیان در بندر ازمیر ترکیه براى میهن پرستان ترک قابل قبول نبود. اما یونانیها از ضعف سلطان محمد ششم استفاده کرده و در سواحل آناتولى غربى پیشروى کردند.

آوریل ۱۹۲۰
مصطفى کمال که رهبرى مخالفان حکومت عثمانى را برعهده گرفته بود، از سلطان خواست از قدرت استعفا کند، اما سلطان محمد ششم آنها را «مشتى شورشى» خواند و بى اعتنا به اعتراضات عمومى در ۱۰ اوت ۱۹۲۰ پیمانى را امضا کرد که ضامن قطعه قطعه شدن عثمانى بود.

مرگ امپراتورى ۷۰۰ ساله
در شهرى کوچک به نام سور (Sevre) پیمانى بین متفقین و عثمانى بسته شد که نابودى امپراتورى قدیمى عثمانى را رقم زد. در این پیمان، عثمانى باید از کلیه متصرفات اروپایى خود بجز اسلامبول (قسطنطنیه) صرف نظر مى کرد و از تمامى ادعاهاى خود در خاورمیانه نیز دست بر مى داشت.نتیجه این امر کاهش وسعت امپراتورى به کمتر از ۲۰ درصد سال ۱۹۱۴ بود. در این زمان امپراتورى عثمانى قریب به ۳ میلیون کیلومتر مربع وسعت داشت اما پس از پیمان سور این رقم به ۶۰۰ هزار کیلومتر رسید.

قیام ملى گرایان ترک
ملى گرایان ترک از طرفى بدون دریافت هرگونه امتیازى شاهد تجزیه شدن امپراتورى عثمانى بودند و از سوى دیگر مشاهده مى کردند که حتى خاک مورد توافق در پیمان سور نیز مورد تاخت و تاز متفقین بویژه یونان است.
آنها به رهبرى کمال پاشا ناگهان به قواى متفقین در آناتولى حمله بردند و نیروهاى اروپایى را با ضربات سنگین خود دچار مشکل کردند.در سپتامبر ۱۹۲۲ نیز پس از انجام چند نبرد خونین با نیروهاى یونانى در ازمیر، آنها را مجبور به عقب نشینى از بندر ازمیرکردند.
شکست یونان در ۱۹۲۲ براى مردم یونان بسیار سنگین بود تا آنجا که این شکست را به گردن پادشاه آن کشور انداختند، در نتیجه کنستانتین در سپتامبر ۱۹۲۲ از سلطنت کناره گیرى کرد.در ۱۹۲۳ مصطفى کمال ریاست جمهورى ترکیه را به عهده گرفت و در مارس ۱۹۲۴ بطور رسمى خلافت را ملغى اعلام کرد.

نتیجه نبرد
سقوط امپراتورى عثمانى ملقب به مرد بیمار اروپا در ۱۹۲۳ ، پایان ۷۰۰ سال نبرد بود. 
پایان جنگ اول جهانى مرگ ۳ امپراتورى را با خود به همراه داشت. اتریش - هنگرى، امپراتورى تزارى و امپراتورى عثمانى.
اگرچه عثمانى از اواخر قرن نوزده حضورى «شبح گونه» در عرصه سیاسى داشت اما بعدها ثابت شد، همین حضور «شبح گونه» با ارزش بوده است. آنجا که کشورهاى فرانسه، انگلیس و ایتالیا به گونه اى برق آسا ۱۰ پایتخت مهم اسلامى را فتح مى کنند و معمارى جدیدى را براى خاورمیانه و شمال آفریقا رسم مى کنند.
نقشه اى که آنها در ۱۹۲۴ براى منطقه ترسیم مى کنند، هنوز پس از ۸۰ سال به قوت خود باقى است.



منبع // روزنامه ایران
سقوط امپراتوری اسلامی 700 ساله عثمانی (ترک نژاد) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط τοxικ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان