28-07-2014، 17:40
این روزها همینطور كه زمان میگذرد خیلی از داشتههای سنتی را در دیروزها دفن میكنیم و جای خالی آنها را با نمونههای خارجی و مشابه امروزی پر میكنیم.
داشتههایی كه هر كدامشان ریشه در تاریخ و فرهنگ ما داشته و با آن عجین شده است. یكی از این داشتهها، قهوهخانهها یا چایخانههای سنتی هستند.
مكانهایی كه در طول گذر زمان كمكم جایگاه خود را از دست داده و جای خود را به مشابه خارجی یعنی كافیشاپ دادهاند كه هر روز بر تعداد آنها افزوده میشوند.
پیشینه قهوهخانهها در ایران
قهوهخانهها نامی آشنا برای همگان و از جمله مشاغلی است كه از آغاز اسمش به آنچه تولید و عرضه میكرده همخوانی نداشته و به همین جهت در برههای سعی شده نامش را به چایخانه تغییر دهند تا اسم و ماهیت كاریاش هماهنگ شود.
در مورد قدمت، چگونگی و زمان بر پایی قهوهخانه در ایران اطلاعات دقیق و موثقی وجود ندارد، در نتیجه نظرات متفاوتی مطرح گردیده است.
عدهای عقیده دارند كه براساس آثار و شواهد موجود، برپایی قهوهخانه از حدود 400 سال قبل در ایران شكل گرفته و عدهای دیگر هم عمر آن را افزون تر محاسبه میكنند.
همچنین گفته میشود سابقه قهوهخانه در ایران به سالها قبل از ورود چای بازمیگردد و اولینبار دو برادر آلمانی كه برای آموزش ارتش به ایران آمده بودند آن را افتتاح كردند و در آن قهوه فروختند.
سالها بعد با كشت چای در شمال ایران كه سوغات كاشف السلطنه از هند بود، هر چند قهوهخانه هنوز همان قهوهخانه بود، اما چای خوش طعم و خوش عطر ایران كه بهمراتب از اجداد هندی خود مرغوبتر بود، جای قهوه را گرفت.
نخستین قهوهخانه در ایران دوره صفویان و به احتمال زیاد زمان سلطنت شاه طهماسب در شهر قزوین دایر شد و بعد در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان توسعه یافت.
اصفهان دومین شهری است كه در آن قهوهخانه دایر شد و یكی از مهمترین استانهای كشور در گسترش قهوهخانهها است.
در آن دوران قهوهخانهها محلی برای تجمع مردم، رد و بدل كردن اطلاعات و طرح مباحث اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود.
گفته میشود شاه عباس صفوی برخی مهمانان مهم خود را به قهوهخانهها میبرد و در آنجا پذیرایی میكرد.
شاه عباس همچنین با لباس مبدل، ساعاتی از شبانهروز را با حضور در قهوهخانهها به كسب اطلاعات دقیق از وضع معیشت، مشكلات و مسائل مردم و ارزیابی رفتار ماموران حكومتی با مردم میپرداخت.
انتقال پایتخت از اصفهان به تهران كه در زمان آقامحمد خان قاجار انجام گرفت موجب گسترش بیشتر قهوهخانهها شد و بر اساس اسناد موجود، شهر تهران كه جمعیتی حدود 250 هزار نفر داشته، تعداد قهوهخانهها حدود 4500 باب بوده كه این خود نشان از رونق و اهمیت قهوهخانه در جامعه آن روزگار دارد.
نخستین قهوهخانه در ایران دوره صفویان و به احتمال زیاد زمان سلطنت شاه طهماسب در شهر قزوین دایر شد و بعد در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان توسعه یافت
در دوران ناصرالدین شاه هم زمینه برای گسترش قهوهخانه در شهرهای بزرگی همانند تهران فراهم شد. قهوهخانهها ابتدا در بازارها و محلهها كنار مجموعهای از واحدهای صنفی مهم مانند نانوایی، قصابی، بقالی، سبزی فروشی، گرمابهها و... با هم بازارچهای را در هر محله شهر شكل میدادند.
كمكم دامنه فعالیت قهوهخانهها به خیابانها و محلههای شهر، مراكز تجمع پیشهها، كارگاههای صنعتی، كارخانهها، مسافرخانهها، مراكز حمل و نقل مسافر، مدخل شهرها، پیرامون دروازه و منزلگاهها گسترش یافت و تعداد زیادی قهوهخانه با فاصله دور و نزدیك از یكدیگر ساخته شد.
جایگاه قهوهخانهها
در جامعه سنتی قدیم، زورخانه نهادی مقدس برای پروردن تن، اندام و نیرومند كردن اندیشه و اخلاق بود. پس از جا افتادن قهوهخانه در میان مردم، زورخانه و قهوهخانه دو نهاد پیوسته و نزدیك به هم موجب تقویت روحیه ملی و مذهبی مردم در جامعه شده بودند.
فضای زورخانه و قهوهخانه هر دو از هوای عطرآگین و نیروبخش خصلتهای پهلوانی، سلحشوری، رفتار و اخلاق جوانمردی و ایثارگری آكنده بود و در و دیوار قهوهخانهها با نقش و نگارهایی از پیكره پهلوانان اساطیری، حماسی، ملی مذهبی و صورت شاهان افسانهای، تاریخی، پهلوانان و جوانمردان پوشیده بود و چشم و گوش قهوهخانهنشینان پیوسته با شكل و شمایل پهلوانان تاریخ قومی و دینی و وصف دلاوریها و مردانگیهای حماسهسازان در تماس بود و هرچه میدیدند و میشنیدند قصه قهرمانیها و رادمردیها بود و بس.
قهوهخانه در جامعه ایران تحول و دگرگونی بزرگی در شكلگیری گردهماییهای مردم و شیوه گذراندن اوقات فراغت و نوع سرگرمیهای آنها فراهم آورد.
مردم، بسیاری از گرفتاریهای خانوادگی، محلی و مسائل مادی خود را در نشستهای دوستانهای كه در قهوهخانهها ترتیب میدادند مطرح و گرهگشایی میكردند.
بدینگونه بود كه قهوهخانهها به صورت یك نهاد اجتماعی و فرهنگی درآمدند و مكتب و مدرسهای برای پرورش استعدادهای ادبی، هنری و آموزش فرهنگ و ادب سنتی به عامه مردم جامعه شدند.
قهوه چیان را از لحاظ نوع قهوه خانهای كه میگرداندند و چگونگی كار و وظیفه شان میتوان به چهار دسته تقسیم كرد:
1. قهوه چیان شهرها كه در هر محله و كوچه و گذر، یا درهر بازار و بازارچه و سرایی قهوه خانه ای داشتند،
قهوه خانه هایشان محل تجمع صنفهای مختلف بود. در هر یك از این قهوهخانه ها كارگرانی بودند كه قهوه چیها را در گرداندن قهوه خانه و عرضه خدمات به مردم كمك میكردند، مانند كارگرهای “پای بساط“، “جارچی“، “قندگیر“، “استكانشوی“، “قلیان چاقكن“ یا “سرچاقكن“، “آتش بیار“ و “دیزیپز“.
هر یك از حمامهای عمومی معتبر شهرها نیز قهوهخانه یا آبدارخانهای داشت كه آن را یك قهوه چی یا یك قلیاندار یا یك غلام قهوه چی میگرداندند و از مشیریان با چای و قلیان و چپق پذیرایی میكردند.
2. قهوه چیان قهوه خانه های خصوصی؛
در دوره صفوی در دربار پادشاهان كسانی به نام “قهوه چی باشی“ آبدارخانه دربار را میگرداندند. در عهد ناصرالدین شاه نوشیدن قهوه و چای، هر دو در دربار و خانه های بسیاری از روحانیان، اعیان و رجال درباری معمول شد كه اینان آبدارخانه ها یا قهوهخانه هایی در دربار و خانه های خود برپا كرده بودند. در این آبدارخانه ها، قهوه چیان و قلیان چاقكنان ماهر با منصبهای قهوه چی، غلام قهوه چی و قلیاندار و قهوه چی باشی یا آبدارباشی به كار گمارده شده بودند.
3. قهوه چیان قهوه خانه های موقت
به هنگام عزاداریها و روضه خوانیهای بزرگ، به خصوص عزاداریهای سالار شهیدان، امام حسین (ع)، در دهه محرم و اربعین حسینی در ماه صفر، و در مجالس عروسی و میهمانیهای بزرگ، مانند ولیمه بازگشت از سفر حج یا ختنه سوران، و اجتماع های صنفی و سیاسی قهوهخانه هایی در طول ایام گردهمایی ها برپا میشد. این قهوهخانه ها در خانه ها و تكیه ها و مساجد دایر بود.
عدهای عقیده دارند كه براساس آثار و شواهد موجود، برپایی قهوهخانه از حدود 400 سال قبل در ایران شكل گرفته و عدهای دیگر هم عمر آن را افزون تر محاسبه میكنند
4. قهوه چیان دوره گرد
قهوه چیرگی دوره گرد یا سیار یكی از شغل های سرپایی رایج در شهرها بود. قهوه چیان دوره گرد بساطی ساده و جمع و جور داشتند. این گروه قهوه چی، قهوه یا چای را به كوچه و بازار میبردند و در محل تجمع كارگران و پیشه وران و كسبه بساط میافكندند و از راه فروش قهوه و چای زندگی را میگذراندند.
قهوه خانه كه تا چند دهه پیش كانون نشر و ترویج فرهنگ سنتی و دستاوردهای ادبی و هنری گذشتگان ما بود و توانسته بود تا حدی یادمانهای گذشته را در جامعه ایران و میان عامه مردم زنده و پایدار نگه دارد كم كم كاركرد خود را از دست داد و صرفاً به محلی برای نوشیدن چای و خوردن صبحانه و ناهار، و رفع خستگی درآمد و در زمان حاضر با رونق فرهنگ غربی در میان ایرانیان و با جایگزین شدن ساندویچ فروشیها، كافی شاپها و...، قهوه خانه ها متروك شدند و دیگر هیچ اثری از آن قهوهخانه ها در زندگی اجتماعی ایرانیان مشاهده نمیشود مگر در برخی روستاها كه هنوز بافت سنتی آنها دست نخورده باقی مانده است.