22-07-2014، 15:00
با حمله اعراب به ايران و شكست يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساساني و مرگ وي در سال 652 ميلادي، ايرانيان از داشتن دولتي متمركز محروم ماندند، تا اينكه در سال 1501 م ( 880 شمسي ) تحولي بزرگ به وقوع پيوست و آن هم تشكيل دولت صفوي بود. پيدايش اين دولت كه بايد آن را سرآغاز عصر تازه اي در حيات سياسي و مذهبي ايران دانست موجب گرديد استقلال ايران بر اساس مذهب رسمي تشيع و يك سازمان اداري بالنسبه متمركز، تامين گردد. تاسيس و استقرار اين دولت زمينه اي را فراهم ساخت تا خلاقيت هاي فرهنگي تداوم و امكان تجلي و رشد يابد.
شاه اسماعيل صفوي دولت صفوي را بنيان نهاد و مذهب شيعه دوازده امامي را مذهب رسمي ايران اعلام كرد و به جنگ تركان عثماني رفت كه به علت عدم برخورداري از سلاحهاي روز آن زمان در چالدران شكست خورد، پادشاه بعدي شاه تهماسب بود كه دولت را تثبيت نمود و در دوران او، آرامشي كه در سايه صلح با عثماني فراهم آمده بود ايران را فرا گرفت و اقتدار دهنده به اين سلسله همانا شاه عباس است كه با كمك انگليسي ها تجهيزات مدرن جنگي آن زمان يعني توپ و تفنگ را ساخت و در جنگ با عثماني انتقام شكست چالدران را از آنان گرفت و با پيروزي بر اين امپراطوري، افتخاري را نصيب ايرانيان نمود. اما پس از اين سه تن، بي كفايتي ها تداوم يافت تا قدرت به آخرين سلطان كشور يكپارچه صفوي يعني شاه سلطان حسين رسيد و او تاج و تخت را تقديم محمود افغان نمود.
شاه اسماعيل صفوي دولت صفوي را بنيان نهاد و مذهب شيعه دوازده امامي را مذهب رسمي ايران اعلام كرد و به جنگ تركان عثماني رفت كه به علت عدم برخورداري از سلاحهاي روز آن زمان در چالدران شكست خورد، پادشاه بعدي شاه تهماسب بود كه دولت را تثبيت نمود و در دوران او، آرامشي كه در سايه صلح با عثماني فراهم آمده بود ايران را فرا گرفت و اقتدار دهنده به اين سلسله همانا شاه عباس است كه با كمك انگليسي ها تجهيزات مدرن جنگي آن زمان يعني توپ و تفنگ را ساخت و در جنگ با عثماني انتقام شكست چالدران را از آنان گرفت و با پيروزي بر اين امپراطوري، افتخاري را نصيب ايرانيان نمود. اما پس از اين سه تن، بي كفايتي ها تداوم يافت تا قدرت به آخرين سلطان كشور يكپارچه صفوي يعني شاه سلطان حسين رسيد و او تاج و تخت را تقديم محمود افغان نمود.