26-06-2014، 20:12
بنابه نظریه بیگ بنگ ، گسترش کائنات از یک انفجار آتشین آغاز شده و تا امروز ادامه یافته است و احتمال دارد این گسترش تا بینهایت ادامه داشته باشد. ولی ما یقینا میخواهیم بدانیم پیش از این انفجار اولیه وضع از چه قرار بوده است. اما برای فهمیدن این موضوع باید از دیوار زمان صفر عبور کنیم. نه تنها در عرصه فیزیک ، بلکه حتی در عرصه منطق نیز سختی های زیادی در این سیر وجود دارد.
ما نمیتوانیم تاریخ کائنات را از زمان صفر آغاز کنیم ولی قادریم آن را از لحظههای بسیار کوتاه و غیر قابل تصور یعنی ۴۳- ^۱۰ ثانیه پس از بیگ بنگ ( ۱ ) آغاز کنیم. قوانین بنیادی فیزیک توانستهاند از امروز تا آن لحظه که کائنات بسیار بسیار کوچک ، داغ و غلیظ بوده ، استواری خود را حفظ کنند.
خصوصیات کائنات در زمان صفر :
در ۴۳- ^۱۰ ثانیه پس از بیگ بنگ ، کائنات بیش از ۳۵ – ^ ۱۰ متر قطر نداشته و ده میلیون میلیارد میلیارد بار کوچکتر از یک اتم هیدروژن بوده است. در این زمان عالم چنان جوان است که نور نمیتواند به دورها سفر کند و افق کیهانی که کائنات قابل دید را در بر میگیرد، بسیار نزدیک است. در این زمان حرارت به ۳۲ ^ ۱۰ کلوین میرسد. کائنات بسیار غلیظ و فشرده (۹۶ ^ ۱۰ برابر غلظت آب) و انرژی آن غیر قابل اندازه گیری است. چنانچه اگر بخواهیم چنین نیرویی تولید کنیم باید دستگاههای تسریع کننده ذرات اولیهای بسازیم که چندین سال نوری قطر داشته باشند.
در ۴۳- ^۱۰ ثانیه پس از انفجار ، کائنات چنان فشرده و غلظت چنان انباشته است که نیروی جاذبه ، که در حالت معمولی در مقیاس میکروسکوپی قابل اغماض است، مانند نیروها از قبیل نیروهای هستهای قوی و ضعیف نیروی الکترومغناطیسی ، بسیار قوی میباشد. ولی ما نمیتوانیم رفتار و مشخصات اتمها و نور را در جاذبه بسیار قوی دریابیم. این مساله نخستین بار در آغاز قرن حاضر توسط “ماکس پلانک” مطرح شد. به همین دلیل زمان ۴۳- ^۱۰ ثانیه را “زمان پلانک” میگویند. که در آن فیزیک از توضیح عاجز میشود و مرز آگاهیها به نهایت میرسد.
جاذبه سد زمان صفر :
برای پشت سر گذاشتن زمان پلانک به نظریهای کوانتیک از جاذبه نیاز است که در آن قوه جاذبه بتواند با سایر نیروها متحد شود. فیزیکدانان در تلاشند تا یک نظریه جامع طبیعت بیابند که در آن چهار نیروی حاکم بر جهان بصورت یک نیروی واحد عمل کنند و تا کنون موفق شدهاند شرایط گرد آمدن نیروهای هستهای قوی و ضعیف و نیروی الکترومغناطیسی را بدست آورند. ( ۳ ) ولی نیروی جاذبه همچنان با اتحاد با این نیروها مخالفت میکند. این نیرو که بر دنیای بینهایت بزرگها حاکم است از هر گونه اتحاد با دنیای بینهایت خردها سرباز می زند.
پیوند و اتحاد مکانیک کوانتومی با نسبیت در حال حاضر همچنان سدی غیر قابل عبور است و حتی اینشتین که در سی سال آخر عمر خود ، سر سختانه در این زمینه به کار پرداخت، نتوانست از این سد بگذرد. تا وقتی مقاومت و استقامت جاذبه شکسته نشود، فراتر از زمان پلانک را در یافتن ، کاری غیر ممکن است. این زمان مرز و حد نهایی آگاهی و شناخت ما است. در پشت دیوار پلانک واقعیتی هنوز دست نیافتنی پنهان است که در آن جفت فضا ـ زمان کائنات چهار بعدی ما میتواند کاملا متفاوت باشد با دیگر وجود نداشته باشد.
پشت دیوار پلانک :
فیزیکدانهایی که شکافهای کوتاه و گذرایی در پشت دیوار پلانک وارد کردهاند، میگویند که با کائنات پرآشوبی که ده یا حتی بیست و شش بعد دارد، برخورد کردهاند، که در آن قوه جاذبه چنان قوی است که فضا را به کلی دگرگون کرده است و در آن ، فضا ، تحت تاثیر جاذبه به تعداد بیشماری سوراخ سیاه میکروسکوپیک تبدیل شده است که گذشته ، حال و آینده و حتی زمان در آن معنا ندارد. هر کدام از این سوراخها صد میلیارد میلیارد بار کوچکتر از یک پروتون هستند، که با حرارت ۳۲ ^۱۰ کلوین در فاصله ۴۳- ^۱۰ ثانیه تبخیر میشوند، ناپدید میشوند و دوباره ظاهر میشوند.
زمان مرجع :
سالها کوشش و مطالعه طاقت فرسا لازم است تا دیوار پلانک سوراخ شود و تا رسیدن به آن روز ما باید “زمان پلانک” را به منزله “زمان صفر” بپذیریم. بنابرین ، وقتی از مبدا و آغازکائنات گفتگو میکنیم، زمان مرجع ما زمان پلانک خواهد بود.
ما نمیتوانیم تاریخ کائنات را از زمان صفر آغاز کنیم ولی قادریم آن را از لحظههای بسیار کوتاه و غیر قابل تصور یعنی ۴۳- ^۱۰ ثانیه پس از بیگ بنگ ( ۱ ) آغاز کنیم. قوانین بنیادی فیزیک توانستهاند از امروز تا آن لحظه که کائنات بسیار بسیار کوچک ، داغ و غلیظ بوده ، استواری خود را حفظ کنند.
خصوصیات کائنات در زمان صفر :
در ۴۳- ^۱۰ ثانیه پس از بیگ بنگ ، کائنات بیش از ۳۵ – ^ ۱۰ متر قطر نداشته و ده میلیون میلیارد میلیارد بار کوچکتر از یک اتم هیدروژن بوده است. در این زمان عالم چنان جوان است که نور نمیتواند به دورها سفر کند و افق کیهانی که کائنات قابل دید را در بر میگیرد، بسیار نزدیک است. در این زمان حرارت به ۳۲ ^ ۱۰ کلوین میرسد. کائنات بسیار غلیظ و فشرده (۹۶ ^ ۱۰ برابر غلظت آب) و انرژی آن غیر قابل اندازه گیری است. چنانچه اگر بخواهیم چنین نیرویی تولید کنیم باید دستگاههای تسریع کننده ذرات اولیهای بسازیم که چندین سال نوری قطر داشته باشند.
زمان صفر یا زمان پلانک ( ۲ ):
در ۴۳- ^۱۰ ثانیه پس از انفجار ، کائنات چنان فشرده و غلظت چنان انباشته است که نیروی جاذبه ، که در حالت معمولی در مقیاس میکروسکوپی قابل اغماض است، مانند نیروها از قبیل نیروهای هستهای قوی و ضعیف نیروی الکترومغناطیسی ، بسیار قوی میباشد. ولی ما نمیتوانیم رفتار و مشخصات اتمها و نور را در جاذبه بسیار قوی دریابیم. این مساله نخستین بار در آغاز قرن حاضر توسط “ماکس پلانک” مطرح شد. به همین دلیل زمان ۴۳- ^۱۰ ثانیه را “زمان پلانک” میگویند. که در آن فیزیک از توضیح عاجز میشود و مرز آگاهیها به نهایت میرسد.
جاذبه سد زمان صفر :
برای پشت سر گذاشتن زمان پلانک به نظریهای کوانتیک از جاذبه نیاز است که در آن قوه جاذبه بتواند با سایر نیروها متحد شود. فیزیکدانان در تلاشند تا یک نظریه جامع طبیعت بیابند که در آن چهار نیروی حاکم بر جهان بصورت یک نیروی واحد عمل کنند و تا کنون موفق شدهاند شرایط گرد آمدن نیروهای هستهای قوی و ضعیف و نیروی الکترومغناطیسی را بدست آورند. ( ۳ ) ولی نیروی جاذبه همچنان با اتحاد با این نیروها مخالفت میکند. این نیرو که بر دنیای بینهایت بزرگها حاکم است از هر گونه اتحاد با دنیای بینهایت خردها سرباز می زند.
پیوند و اتحاد مکانیک کوانتومی با نسبیت در حال حاضر همچنان سدی غیر قابل عبور است و حتی اینشتین که در سی سال آخر عمر خود ، سر سختانه در این زمینه به کار پرداخت، نتوانست از این سد بگذرد. تا وقتی مقاومت و استقامت جاذبه شکسته نشود، فراتر از زمان پلانک را در یافتن ، کاری غیر ممکن است. این زمان مرز و حد نهایی آگاهی و شناخت ما است. در پشت دیوار پلانک واقعیتی هنوز دست نیافتنی پنهان است که در آن جفت فضا ـ زمان کائنات چهار بعدی ما میتواند کاملا متفاوت باشد با دیگر وجود نداشته باشد.
پشت دیوار پلانک :
فیزیکدانهایی که شکافهای کوتاه و گذرایی در پشت دیوار پلانک وارد کردهاند، میگویند که با کائنات پرآشوبی که ده یا حتی بیست و شش بعد دارد، برخورد کردهاند، که در آن قوه جاذبه چنان قوی است که فضا را به کلی دگرگون کرده است و در آن ، فضا ، تحت تاثیر جاذبه به تعداد بیشماری سوراخ سیاه میکروسکوپیک تبدیل شده است که گذشته ، حال و آینده و حتی زمان در آن معنا ندارد. هر کدام از این سوراخها صد میلیارد میلیارد بار کوچکتر از یک پروتون هستند، که با حرارت ۳۲ ^۱۰ کلوین در فاصله ۴۳- ^۱۰ ثانیه تبخیر میشوند، ناپدید میشوند و دوباره ظاهر میشوند.
زمان مرجع :
سالها کوشش و مطالعه طاقت فرسا لازم است تا دیوار پلانک سوراخ شود و تا رسیدن به آن روز ما باید “زمان پلانک” را به منزله “زمان صفر” بپذیریم. بنابرین ، وقتی از مبدا و آغازکائنات گفتگو میکنیم، زمان مرجع ما زمان پلانک خواهد بود.