26-05-2020، 14:58
(آخرین ویرایش در این ارسال: 26-05-2020، 15:11، توسط The moon.
دلیل ویرایش: افزودن تصاویر/
)
حتما برایتان تاحالا بدشانسی رخ داده است و یا افرادی را در زندگیمان خواهیم دید که بسیار خوش اقبال و خوش شانس هستند و همیشه ما از ان ها غبطه میخوریم اما در این مورد میخواهیم بگوییم که همه بدشانسی هم دارند در ادامه مطلب با بداقبال ترین و بد شانس ترین افراد تاریخ آشنا بشوید.
برخی اوقات بدشانسی افراد کار دست آن ها می دهد و خود را بد بخت ترین انسان روی کره زمین می دانند. بله بدشانسی ممکن است برای هر کسی پیش آید. آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده که فکر کنید زمین و زمان دست به دست هم داده اند که شما را بدبخت کنند؟
بهتر است بدانید افرادی وجود دارند که اتفاقات تکراری بدی برای آن ها اتفاق افتاده است که ممکن بوده به قیمت جانشان تمام شود؛ از ویران شده خانه به خاطر طوفان تا مورد حمله کوسه قرار گرفتن. در ادامه به اتفاقات ناخوشایند و تکراری که برای برخی افراد افتاده است اشاره می کنیم.
آن هوجِس (Ann Hodges) به عنوان دومین انسانی که در طول تاریخ مورد اصابت شهاب سنگ قرار گرفته است شناخته می شود. وی در سال ۱۹۵۴ در خانه اش در آلاباما خوابیده بود که شهاب سنگ از سقف عبور کرده و به پهلوی او خورد.
اين زن آمريكايي یكي از بدشانسترين آدمهاي تاريخ به حساب ميآيد. در 30 نوامبر، تكهاي از يك شهاب سنگ سقف خانه او را سوراخ كرد و دقيقاً با او كه بر روي مبل دراز كشيده بود برخورد كرد. اين حادثه براي همه اتفاق نميافتد و آن اولين انسان تاريخ بود كه آن را تجربه كرد.
برخی افراد خود بدشانس نیستند بلکه به اصطلاح بدشگون هستند. رابرت تاد لینکلن (Robert Todd Lincoln)، پسر رییس جمهور آبراهام لینکلن، هنگام به قتل رسیدن پدرش در محل حضور داشت. در زمان ترور رییس جمهور گارفیلد (Garfield) نیز در مکان قتل حاضر بود.
جالب این که سال ها بعد توسط رییس جمهور مک کینلی (McKinley) به گردهمایی پان آمریکن ها (Pan-American) دعوت شد و این گردهمایی نیز با حادثه ناگواری همراه شد. وی از آن پس دیگر هیچ وقت دعوت رییس جمهورهای آمریکا را نپذیرفت.
توتوما ياماگاتچي (Tsutomo Yamaguchi): اين مرد ژاپني كه اكنون 93 سال سن دارد، يكي از بدشانسترين آدمهاي تاريخ به شمار ميرود. در زمان جنگ جهاني دوم، اولين بمبهاي اتمي تاريخ بر روي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي انداخته شدند و ياماگاتچي در زمان هر دو بمباران اتمي، در اين دو شهر حضور داشت. در 6 آگوست 1945، ياماگاتچي براي انجام يك ماموريت كاري عازم هيروشيما شد. هنگامي كه قصد داشت از قطار پياده شود، ناگهان اولين بمب اتمي تاريخ در اين شهر و در 2 كيلومتري او انداخته شد و فاجعهي وحشتناكي را به بار آورد. ياماگاتچي در اثر اين انفجار پردهي گوشش پاره و دچار نابينايي موقت شد. او پس از گذراندن يك شب در پناهگاه حمله هوايي، تصميم گرفت كه از ماموريت خود صرفنظر كند و به شهر خود بازگردد.
سه روز پس از اين حادثه، ياماگاتچي در دفتر رئيس خود، مشغول صحبت با او بود كه ناگهان دومين بمب اتمي تاريخ بر روي اين شهر، ناكازاكي، و اين بار هم در فاصله 2 كيلومتري از او انداخته شد و اين شهر را نيز ويران كرد. ياماگاتچي از اين دو انفجار جان سالم به در برد و از آن پس به يكي از مخالفان سرسخت بمبهاي اتمي تبديل شد. او كتابهاي بسياري را در مورد تجربيات خود نوشته است تا افكار عمومي را نسبت به خطرات بمبهاي اتمي آگاه كند.
روي ساليوان (Roy Sullivan) يكي ديگر از بدشانسترين آدمهاي جهان است. او هفت بار دچار صاعقهزدگي شده است. احتمال وقوع صاعقهزدگي 1 در 3000 است بنابراين احتمال اينكه فردي هفت بار دچار آن شود 1 در 21000000000000000000000 است. روي از اين صاعقه زدگيها جان سالم به در برد اما در سن 71 سالگي با شليك يك گلوله به زندگي خود پايان داد.
هنری زیگلند (Henry Ziegland) یک بار در جوانی به یک گلوله جا خالی داده و گلوله به درخت حیاط آن ها اصابت کرده و در آن فرورفته بود. سال ها بعد هنری با استفاده از دینامیت آن درخت را منفجر کرد و گلوله ای که بیست سال پیش به قصد کشتن او شلیک شده بود از درخت خارح شده و به سر هنری اصابت کرد و وی را مجروح ساخت.
وايلت جسوپ (Vielet Jessop): يكي ديگر از آدمهاي بدشانس اين روزگار است. حادثهاي را كه قطعاً هيچ يك از ما تجربه نكردهايم او سه بار تجربه كرده است.
داستان وايلت از آنجا شروع ميشود كه او به عنوان مهماندار در سال 1991 در كشتي «المپيك» مشغول به كار ميشود. در 20 سپتامبر همين سال اين كشتي طي يكي از سفرهاي خود با ناوگان ارتش بريتانيا برخورد ميكند و غرق ميشود. همه مسافران و خدمهي اين كشتي كه وايلت نيز در ميان آنان بوده، نجات مييابند. پس از اين حادثه وايلت تصميم ميگيرد شانس خود را در كشتي بزرگتري كه سازندگان آن معتقد بودند هيچ چيز نميتواند آن را غرق كند، امتحان كند.
وايلت در كشتي تايتانيك به عنوان مهماندار مشغول به كار اين كشتي در اولين سفر خود با يك كوه يخ برخورد كرد و غرق شد. در حالي كه تايتانيك غول پيكر در حال فرو رفتن در آبهاي اقيانوس اطلس شمالي بود، وايلت توانست خود را به يكي از قايقهاي نجات برساند و خود را نجات دهد. اما ماجرا همين جا ختم نميشود.
چند سال بعد او به عنوان پرستار در كشتي «بريتانيكا» مشغول به كار شد. اين كشتي نيز طي يكي از سفرهاي خود با يك مين دريايي برخورد ميكند و غرق ميشود. اين بار از قايقهاي نجات خبري نبود و وايلت براي نجات جان خود مجبور شد كه به درون آب بپرد. هنگام پرش، سر با قسمتي از كشتي برخورد ميكند و از هوش ميرود. وقتي به هوش مييابد متوجه ميشود كه صحيح و سالم به خشكي رسيده است.
وايلت در سال 1971 در اثر ايست قلبي درگذشت و پيكر او را به دريا سپردند.
برخی اوقات بدشانسی افراد کار دست آن ها می دهد و خود را بد بخت ترین انسان روی کره زمین می دانند. بله بدشانسی ممکن است برای هر کسی پیش آید. آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده که فکر کنید زمین و زمان دست به دست هم داده اند که شما را بدبخت کنند؟
بهتر است بدانید افرادی وجود دارند که اتفاقات تکراری بدی برای آن ها اتفاق افتاده است که ممکن بوده به قیمت جانشان تمام شود؛ از ویران شده خانه به خاطر طوفان تا مورد حمله کوسه قرار گرفتن. در ادامه به اتفاقات ناخوشایند و تکراری که برای برخی افراد افتاده است اشاره می کنیم.
آن هوجِس (Ann Hodges) به عنوان دومین انسانی که در طول تاریخ مورد اصابت شهاب سنگ قرار گرفته است شناخته می شود. وی در سال ۱۹۵۴ در خانه اش در آلاباما خوابیده بود که شهاب سنگ از سقف عبور کرده و به پهلوی او خورد.
اين زن آمريكايي یكي از بدشانسترين آدمهاي تاريخ به حساب ميآيد. در 30 نوامبر، تكهاي از يك شهاب سنگ سقف خانه او را سوراخ كرد و دقيقاً با او كه بر روي مبل دراز كشيده بود برخورد كرد. اين حادثه براي همه اتفاق نميافتد و آن اولين انسان تاريخ بود كه آن را تجربه كرد.
برخی افراد خود بدشانس نیستند بلکه به اصطلاح بدشگون هستند. رابرت تاد لینکلن (Robert Todd Lincoln)، پسر رییس جمهور آبراهام لینکلن، هنگام به قتل رسیدن پدرش در محل حضور داشت. در زمان ترور رییس جمهور گارفیلد (Garfield) نیز در مکان قتل حاضر بود.
جالب این که سال ها بعد توسط رییس جمهور مک کینلی (McKinley) به گردهمایی پان آمریکن ها (Pan-American) دعوت شد و این گردهمایی نیز با حادثه ناگواری همراه شد. وی از آن پس دیگر هیچ وقت دعوت رییس جمهورهای آمریکا را نپذیرفت.
توتوما ياماگاتچي (Tsutomo Yamaguchi): اين مرد ژاپني كه اكنون 93 سال سن دارد، يكي از بدشانسترين آدمهاي تاريخ به شمار ميرود. در زمان جنگ جهاني دوم، اولين بمبهاي اتمي تاريخ بر روي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي انداخته شدند و ياماگاتچي در زمان هر دو بمباران اتمي، در اين دو شهر حضور داشت. در 6 آگوست 1945، ياماگاتچي براي انجام يك ماموريت كاري عازم هيروشيما شد. هنگامي كه قصد داشت از قطار پياده شود، ناگهان اولين بمب اتمي تاريخ در اين شهر و در 2 كيلومتري او انداخته شد و فاجعهي وحشتناكي را به بار آورد. ياماگاتچي در اثر اين انفجار پردهي گوشش پاره و دچار نابينايي موقت شد. او پس از گذراندن يك شب در پناهگاه حمله هوايي، تصميم گرفت كه از ماموريت خود صرفنظر كند و به شهر خود بازگردد.
سه روز پس از اين حادثه، ياماگاتچي در دفتر رئيس خود، مشغول صحبت با او بود كه ناگهان دومين بمب اتمي تاريخ بر روي اين شهر، ناكازاكي، و اين بار هم در فاصله 2 كيلومتري از او انداخته شد و اين شهر را نيز ويران كرد. ياماگاتچي از اين دو انفجار جان سالم به در برد و از آن پس به يكي از مخالفان سرسخت بمبهاي اتمي تبديل شد. او كتابهاي بسياري را در مورد تجربيات خود نوشته است تا افكار عمومي را نسبت به خطرات بمبهاي اتمي آگاه كند.
روي ساليوان (Roy Sullivan) يكي ديگر از بدشانسترين آدمهاي جهان است. او هفت بار دچار صاعقهزدگي شده است. احتمال وقوع صاعقهزدگي 1 در 3000 است بنابراين احتمال اينكه فردي هفت بار دچار آن شود 1 در 21000000000000000000000 است. روي از اين صاعقه زدگيها جان سالم به در برد اما در سن 71 سالگي با شليك يك گلوله به زندگي خود پايان داد.
هنری زیگلند (Henry Ziegland) یک بار در جوانی به یک گلوله جا خالی داده و گلوله به درخت حیاط آن ها اصابت کرده و در آن فرورفته بود. سال ها بعد هنری با استفاده از دینامیت آن درخت را منفجر کرد و گلوله ای که بیست سال پیش به قصد کشتن او شلیک شده بود از درخت خارح شده و به سر هنری اصابت کرد و وی را مجروح ساخت.
وايلت جسوپ (Vielet Jessop): يكي ديگر از آدمهاي بدشانس اين روزگار است. حادثهاي را كه قطعاً هيچ يك از ما تجربه نكردهايم او سه بار تجربه كرده است.
داستان وايلت از آنجا شروع ميشود كه او به عنوان مهماندار در سال 1991 در كشتي «المپيك» مشغول به كار ميشود. در 20 سپتامبر همين سال اين كشتي طي يكي از سفرهاي خود با ناوگان ارتش بريتانيا برخورد ميكند و غرق ميشود. همه مسافران و خدمهي اين كشتي كه وايلت نيز در ميان آنان بوده، نجات مييابند. پس از اين حادثه وايلت تصميم ميگيرد شانس خود را در كشتي بزرگتري كه سازندگان آن معتقد بودند هيچ چيز نميتواند آن را غرق كند، امتحان كند.
وايلت در كشتي تايتانيك به عنوان مهماندار مشغول به كار اين كشتي در اولين سفر خود با يك كوه يخ برخورد كرد و غرق شد. در حالي كه تايتانيك غول پيكر در حال فرو رفتن در آبهاي اقيانوس اطلس شمالي بود، وايلت توانست خود را به يكي از قايقهاي نجات برساند و خود را نجات دهد. اما ماجرا همين جا ختم نميشود.
چند سال بعد او به عنوان پرستار در كشتي «بريتانيكا» مشغول به كار شد. اين كشتي نيز طي يكي از سفرهاي خود با يك مين دريايي برخورد ميكند و غرق ميشود. اين بار از قايقهاي نجات خبري نبود و وايلت براي نجات جان خود مجبور شد كه به درون آب بپرد. هنگام پرش، سر با قسمتي از كشتي برخورد ميكند و از هوش ميرود. وقتي به هوش مييابد متوجه ميشود كه صحيح و سالم به خشكي رسيده است.
وايلت در سال 1971 در اثر ايست قلبي درگذشت و پيكر او را به دريا سپردند.