08-11-2018، 19:10
فلسفه پوشش و حجاب اسلامي از مهمترين موضوعاتي است كه امروزه در جامعه اسلامي ما مطرح است و تشريح حكم اسلامي حجاب و پاسخ به شبهات آن براي تمام مبلغان گرامي ضروري است. به اين سبب ما در آستانه ولادت امام هشتم علیه السلامبه شرح دو سخن حكيمانه امام رضا علیه السلام در اين باره مي پردازيم:
فلسفه عفاف و حجاب
محمّد بن سنان ميگويد: حضرت امام رضا علیه السلام در جواب سؤالات من، نامهاي برایم ارسال داشتند كه در فرازي از آن فرموده بودند: «حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَي شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَيْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِيهِ مِنْ تَهْيِيجِ الرِّجَالِ وَ مَا يَدْعُوا التَّهْيِيجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ الدُّخُولِ فِيمَا لَا يَحِلُّ وَ لَا يَحْمِلُ [يَجْمُلُ] وَ كَذَلِكَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِي قَالَ اللهُ تَعَالَي وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.» (۱)
«نگاه كردن به موهاي زنان شوهردار وغیرشوهردار، حرام است؛ زيرا اين نگاه، مرد را تهييج و تحريك ميكند. و تهييج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسنديده ميكشاند و همچنين است حكم نگاه به غير مو، [كه نگاه مرد به آنها حلال نيست،] مگر در موردي كه حقتعالي [در قرآن، آن را استثنا كرده و] فرموده است: (وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ)؛ «بر زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته، اميد ازدواج ندارند باكي نيست كه لباسهايشان را غير از چادر بر زمين بگذارند و اشكالي ندارد كه به موهاي مثل اين زنان نگاه شود.»
عامل ترغيب زنان به حجاب و عفاف
روزي حسن بن جهم به محضر امام رضا علیه السلام مشرف شد. وي متوجه شد كه حضرت، ظاهري آراسته دارد و خضاب (۲) هم كرده است. با تعجب پرسيد: «خضاب كردهايد؟» امام فرمود: «نَعَمْ بِالْحِنَّاءِ وَ الْكَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِي ذَلِكَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا يَعْنِي الْمَرْأَةَ فِي التَّهْيِئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (۳) بله، با حنا و برگ نيل خضاب كردهام؛ مگر نميداني كه اين كار، سودي فراوان دارد؛ از جمله آنكه همسر تو دوست دارد در تو همان زيبايي و آراستگي را ببيند كه تو دوست داري در او ببيني، و زناني [در اقوام گذشته] از دايره عفت، بيرون رفتند و فاسد شدند. و چنين نشدند، مگر به دليل كمتوجهي شوهرانشان به آرايش خود.»
حضرت رضا علیه السلامدر سخن ديگري در همين باره فرمود: «أَنَّ نِسَاءَ بَنِي إِسْرَائِيلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (۴) زنان يهود از عفت بيرون رفتند و فاسد شدند، و چنين نشدند مگر به دليل كمتوجهي شوهران به آرايش و نظافت خود.»
و نيز فرمود: «وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِي مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تَشْتَهِي مِنْهَا؛ (۵) همسرت از تو همان را ميخواهد كه تو از او توقع داري.»
با توجه به سخن امام رضا علیه السلام معلوم ميشود كه هدف دين از ضروري دانستن حجاب، حذف زمينههاي فساد است. همچنين بايد مرد و زن مسلمان، مسائل جنسي خود را منحصر به كانون گرم خانواده قرار دهد؛ وگرنه جامعه از سلامت جنسي برخوردار نخواهد بود.
محمّد بن سنان ميگويد: حضرت امام رضا علیه السلام در جواب سؤالات من، نامهاي برایم ارسال داشتند كه در فرازي از آن فرموده بودند: «حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَي شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَيْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِيهِ مِنْ تَهْيِيجِ الرِّجَالِ وَ مَا يَدْعُوا التَّهْيِيجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ الدُّخُولِ فِيمَا لَا يَحِلُّ وَ لَا يَحْمِلُ [يَجْمُلُ] وَ كَذَلِكَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِي قَالَ اللهُ تَعَالَي وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.» (۱)
«نگاه كردن به موهاي زنان شوهردار وغیرشوهردار، حرام است؛ زيرا اين نگاه، مرد را تهييج و تحريك ميكند. و تهييج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسنديده ميكشاند و همچنين است حكم نگاه به غير مو، [كه نگاه مرد به آنها حلال نيست،] مگر در موردي كه حقتعالي [در قرآن، آن را استثنا كرده و] فرموده است: (وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ)؛ «بر زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته، اميد ازدواج ندارند باكي نيست كه لباسهايشان را غير از چادر بر زمين بگذارند و اشكالي ندارد كه به موهاي مثل اين زنان نگاه شود.»
عامل ترغيب زنان به حجاب و عفاف
روزي حسن بن جهم به محضر امام رضا علیه السلام مشرف شد. وي متوجه شد كه حضرت، ظاهري آراسته دارد و خضاب (۲) هم كرده است. با تعجب پرسيد: «خضاب كردهايد؟» امام فرمود: «نَعَمْ بِالْحِنَّاءِ وَ الْكَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِي ذَلِكَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا يَعْنِي الْمَرْأَةَ فِي التَّهْيِئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (۳) بله، با حنا و برگ نيل خضاب كردهام؛ مگر نميداني كه اين كار، سودي فراوان دارد؛ از جمله آنكه همسر تو دوست دارد در تو همان زيبايي و آراستگي را ببيند كه تو دوست داري در او ببيني، و زناني [در اقوام گذشته] از دايره عفت، بيرون رفتند و فاسد شدند. و چنين نشدند، مگر به دليل كمتوجهي شوهرانشان به آرايش خود.»
حضرت رضا علیه السلامدر سخن ديگري در همين باره فرمود: «أَنَّ نِسَاءَ بَنِي إِسْرَائِيلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (۴) زنان يهود از عفت بيرون رفتند و فاسد شدند، و چنين نشدند مگر به دليل كمتوجهي شوهران به آرايش و نظافت خود.»
و نيز فرمود: «وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِي مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تَشْتَهِي مِنْهَا؛ (۵) همسرت از تو همان را ميخواهد كه تو از او توقع داري.»
با توجه به سخن امام رضا علیه السلام معلوم ميشود كه هدف دين از ضروري دانستن حجاب، حذف زمينههاي فساد است. همچنين بايد مرد و زن مسلمان، مسائل جنسي خود را منحصر به كانون گرم خانواده قرار دهد؛ وگرنه جامعه از سلامت جنسي برخوردار نخواهد بود.
مهمترين دستاوردهاي حجاب
۱. آرامش رواني
اسلام تدابيري براي تعديل و رام كردن غريزه جنسي انديشيده است و در اين باره، هم براي زنان و هم براي مردان، تكليف معين كرده است. يك وظيفه مشترك براي زن و مرد، مربوط به نگاه كردن است: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ .... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ ....)؛ (۶) «به مؤمنین بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروج خود را [از حرام] حفظ کنند. و به زنان مؤمن هم بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروجشان را [از حرام] نگه دارند.» خلاصه اين دستور، آن است كه زن و مرد نامحرم نبايد به يكديگر خيره شوند، نبايد چشمچراني كنند، نبايد نگاههاي مملوّ از شهوت به يكديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند. يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن، اين است كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوهگري و دلربايي نپردازند، با هيچ شكل، رنگ و بهانهاي، كاري نكنند كه اسباب تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند.
زدست ديده و دل، هر دو فرياد
هر آنچه ديده بيند دل كند ياد
روح بشر، فوقالعاده تحريكپذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريكپذيري روح بشر، محدود به حد خاصي است و از آن پس، آرام ميگيرد. در نتيجه، حجاب را ميتوان، يكي از عوامل مهم آرامش روحي و رواني زن و مرد دانست. همچنانكه قرآن شريف، آرامش روحي و رواني و سكينه قلبي را در انحصار زوجين در كانون گرم خانواده ميداند و ميفرمايد: (هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن)؛ (۷) «زنان پوشش شما و شما پوشش زنان هستید.»
۲. استحكام پيوند خانوادگي
بیشك، هر چيزي كه باعث تحكيم پيوند خانوادگي و صميميت رابطه زوجين شود براي كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداكثر كوشش مبذول شود؛ برعكس، آنچه باعث سستي روابط زوجين و دلسردي آنان شود به حال زندگي خانوادگي، زيانبار است و بايد با آن مبارزه كرد. اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهر را محكم ميسازد و باعث اتصال بيشتر زوجين به يكديگر ميشود.
مسئله مهم ديگر، ايجاد پاكترين و صميميترين عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگي و اتحاد كامل در كانون خانواده است. تأمين اين هدف، وقتي ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غير همسر يا همسران قانوني چشم بپوشند، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز درصدد تحريك و جلب توجه كسي جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعيت هر نوع كاميابي جنسي در غير چارچوب خانواده حتي قبل از ازدواج هم رعايت شود و اين مهم با رعايت اصل قرآني حجاب و عفاف، ميسر است.
۳. استواري اجتماع
پوشاندن بدن به استثناي وجه و كفّين، مانع هيچگونه فعاليت فرهنگي يا اجتماعي يا اقتصادي نيست، آنچه باعث فلج كردن نيروي اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذتجوييهاي شهواني است.
آيا پسر و دختري در محيط جداگانهاي تحصيل كنند و یا در يك محيط درس بخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچگونه آرايشي نداشته باشند بهتر درس ميخوانند و فكر ميكنند و به سخن استاد گوش ميدهند يا وقتي كه كنار هر پسري، يك دختر آرايش كرده با دامن كوتاه نشسته باشد؟ آيا اگر مردي در خيابان، بازار، اداره، كارخانه و ... با قيافههاي محرّك و مهيّج زنان آرايش كرده مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت ميشود يا در محيطي كه با چنين مناظري روبهرو نشود؟ بنابراين اگر مسئله حجاب، جدي گرفته و كاملا رعايت شود، جامعه استوار و پابرجا خواهد بود و هرگز متزلزل نخواهد شد و زن و مرد با آرامش خاطر به مسئوليتها و رسالت خود عمل خواهند كرد.
۴. حفظ احترام زن
مرد از نظر جسماني و فكري بر زن تفوّق دارد و زن در اين دو مورد در برابر مرد، قدرت مقاومت ندارد؛ ولي زن از طريق عاطفي و قلبي، هميشه تفوّق خود را بر مرد ثابت كرده است. حريم نگه داشتن زن، ميان خود و مرد يكي از وسايل مرموزي بوده است كه زن براي حفظ مقام و موقعيت خود در برابر مرد از آن استفاده كرده است.
اسلام، زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند؛ بهويژه تأكيد كرده است كه زن، هر اندازه متينتر، باوقارتر و عفيفتر حركت كند و خود را در معرض نمايش براي مرد نگذارد، بر احترامش افزوده ميشود.
در آيات سوره احزاب پس از آنكه توصيه ميكند زنان خود را بپوشانند، ميفرمايد: (ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن)؛ «این نزدیکتر است به اینکه شناخته شوند و مورد اذیّت قرار نگیرند.» يعني رعايت حجاب ـ براي اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختيار مردان بيگانه قرار نميدهند ـ بهتر است و در نتيجه، فاصله گرفتن و حشمت آنها، مانع مزاحمت افراد سبكسر و هوسران ميشود. (۸) پس بهره ديگر رعايت حجاب اسلامي، حفظ عزت و شخصيت زن در اجتماع است. به همين دليل است كه اهلبيت علیهم السلام در پاسداري از اين اصل قرآني، همواره تلاش ميكردهاند و از پاسداران حجاب و عفاف، نهايت تجليل را ميفرمودند: نمونهاي از آن را در ذيل با هم ميخوانيم.
بعد فرمودند: اين، بانويي است كه در دوره بيحجابي [رضاخان پهلوي] هفت سال از خانه بيرون نيامده است، مبادا نامحرم، او را ببيند!»
كلام حضرت زهرا علیها السلام
حضرت علي علیه السلام سخن معروف حضرت زهرا علیها السلام را اينگونه روايت ميفرمايد: با جمعي از اصحاب در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بوديم. پيامبر صلی الله علیه و آله به ما رو كرد و فرمود: «أَخْبِرُونِي أَيُّ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ؛ به من خبر دهيد كه خير و سعادت زن در چيست؟» كسي پاسخي نگفت تا اينكه متفرّق شديم، و من به خانه آمدم و به حضرت زهرا علیه السلام گفتم: پيامبر صلی الله علیه و آلهچنين سؤالي از ما كرده است.
حضرت زهرا علیها السلام فرمود: پاسخ سؤال رسول خدا صلی الله علیه و آلهاين است كه «خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال؛ بهترين دستور براي زنان آن است كه نه آنها مردان نامحرم را بنگرند و نه مردان نامحرم آنها را ببينند.»
به محضر مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آلهبازگشتم و عرض كردم: پرسيديد: «چه چيز براي زنان، بهتر است؟» پاسخش اين است كه براي ايشان بهترين چيز، آن است كه نه مردان نامحرم، آنها را بنگرند و نه آنها مردان نامحرم را ببينند. پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «اين پاسخ از كيست؟» عرض كردم: «از حضرت فاطمه علیها السلام» پيغمبر صلی الله علیه و آلهخوشحال شد و فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي؛ (۹) همانا كه فاطمه علیه السلام پاره تن من است.»
تقدير امام زمان علیه السلام از صاحبان عفت
آيت الله سيد باقر مجتهد سيستاني پدر آيت الله سيد علي سيستاني در مشهد مقدس براي آنكه به محضر امام زمان علیه السلام شرفياب شود ختم زيارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدي از مساجد شهر آغاز ميكند. ايشان فرمود: در يكي از جمعههاي آخرين، ناگهان شعاع نوري را مشاهده كردم كه از خانه نزديك آن مسجدي كه من در آن، مشغول زيارت عاشورا بودم ميتابيد. حال عجيبي به من دست داد، از جاي برخاستم و به دنبال آن نور به آن خانه رفتم. خانه كوچك و فقيرانهاي بود. از درون خانه، نور عجيبي ميتابيد.
در زدم، وقتي در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولي عصر، امام زمان علیه السلام در يكي از اتاقهاي آن خانه تشريف داشتند و در آن اتاق، جنازهاي را مشاهده كردم كه پارچهاي سفيد، روي آن كشيده بودند. وقتي من وارد شدم و اشكريزان سلام كردم. حضرت به من فرمودند: چرا اينگونه دنبال من ميگردي و رنجها را متحمّل ميشوي؟ مثل اين باشيد (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بيايم! (۱۰)
مثالي روشن براي حجاب
روزي يك زن مسيحي با شوهرش نزد يكي از علما آمد و گفت: «من مسايلي را از اسلام فهميدهام و از دستورها و قوانين مترقي آن در حيرتم و به آن علاقهمندم؛ ولي به دليل يكي از دستورهاي آن، هنوز به اسلام نگرويدهام و درباره آن با شوهرم و عدّهاي از مسلمانان، بحث كردهام كه متأسفانه پاسخ قانعكنندهاي نشنيدهام. اگر شما بتوانيد مرا قانع كنيد من به دين اسلام مشرف ميشوم و مسلمان خواهم شد.» او پرسيد: «آن دستور، كدام است؟!»
زن مسيحي گفت: «دستور حجاب. چرا اسلام، حجاب را براي زن لازم دانسته است و چرا به او اجازه نميدهد كه مثل مرد بدون حجاب از خانه بيرون بيايد؟ سپس بنا كرد به ايراد و انتقاد كردن، كه حجاب، مانع رشد و ترقي زنان و سبب عقبماندگي در جامعه است.»
آن عالم پس از شنيدن انتقادهاي وي، پاسخ داد: «آيا شما تا كنون به بازار جواهرفروشي رفتهايد؟»
گفت: «آري.» پرسيد: «چرا جواهرفروشان، طلا و ساير جواهرات گرانبهاي خود را در ويترين شيشهاي ميگذارند و درب آن را قفل ميكنند؟» گفت: «براي اينكه دست دزدان، خيانتكاران و سارقان به آنها نرسد.»
در اينجا آن عالم ديني به زن مسيحي رو كرد و اظهار داشت: «فلسفه حجاب، نزد ما مسلمانها همين است كه زن، گُلي خوشبو است... زن، گوهر و ياقوت گرانبهاست و چون جنس لطيف زن هم مانند طلا و جواهرات است، بايد آن را از دست خيانتكاران و دزدان عِفت و ناموس محافظت كرد و از چشم تبهكاران و اهل فساد حفظ كرد.
آري دخترم... دستور حجاب در اسلام به اين دليل است كه زن از دست خيانتكاران در امان باشد؛ زيرا بدين طريق بدنش پوشيده و زينتهايش مستور است و مردم از او چيزي نميبينند و در او طمع نميكنند و نظرشان را جلب نميكند؛ بلكه از او حساب ميبرند و حيا ميكنند. همه اينها به دليل حجاب است، آن خانم مسيحي فكري كرد... و سپس با چهرهاي گشاده گفت: «من تا بهحال اينگونه نشنيده بودم... شما بسيار جالب بيان كردي و اكنون، اسلام را ميپذيرم.» (۱۱)
در اينجا چند شبهه را درباره حجاب به اختصار بررسي ميكنيم:
انزواي نيمي از جامعه
مهمترين شبههاي كه همه مخالفان حجاب در آن» متفقند و به عنوان يك ايراد اساسي بر مسئله حجاب ذكر ميكنند اين است كه زنان، نيمي از جامعه را تشكيل ميدهند؛ اما حجاب، سبب انزواي اين جمعيت عظيم ميشود و بهطور طبيعي، آنها را از نظر فكري و فرهنگي به عقب ميراند؛ بهويژه در دوران شكوفايي اقتصاد كه احتياج زيادي به نيروي فعال انساني است از نيروي زنان در حركت اقتصادي هيچگونه بهرهگيري نخواهد شد و جاي آنها در مراكز فرهنگي و اجتماعي نيز خالي است. به اين ترتيب، آنها به صورت يك موجود مصرف كننده و سربار جامعه درميآيند.
پاسخ
آنها كه به اين منطق متوسل ميشوند، از چند امر به كلي غافل شده يا تغافل كردهاند؛ زيرا:
اولا: چگونه حجاب اسلامي، زن را منزوي ميكند و از صحنه اجتماع دور ميسازد؟ اگر در گذشته لازم بود ما زحمت استدلال در اين موضوع را بر خود هموار كنيم امروز بعد از انقلاب اسلامي هيچ نيازي به استدلال نيست؛ زيرا با چشم خود، گروه گروه از زناني را ميبينيم كه با حجاب در همه جا حاضرند، در ادارهها، در كارگاهها، در راهپيماييها، در راديو و تلويزيون، در بيمارستانها و مراكز بهداشتي، بهويژه در مراقبتهاي پزشكي براي مجروحان جنگي، در آموزش و پرورش و دانشگاه و سرانجام در صحنه جنگ و پيكار با دشمن.
ثانيا: آيا اداره خانه و تربيت فرزندان برومند و ساختن انسانهايي كه در آينده بتوانند با بازوان تواناي خويش، چرخهاي عظيم جامعه را به حركت در آورند، نقش اجتماعي زن را نشان نميدهند؟
آنها كه اين رسالت عظيم زن را كار مثبت محسوب نميكنند، از نقش خانواده و تربيت در ساختن يك اجتماع سالم و آباد و پربركت، بيخبرند.
آنان ميپندارند راه صحیح اين است كه زن و مرد ما همانند زنان و مردان غربي، اول صبح، خانه را به قصد ادارات، كارخانهها و مانند آن ترك كنند و بچههاي خود را به شيرخوارگاهها بسپارند و يا در اتاق بگذارند و در را روي آنها ببندند و طعم تلخ زندان را از همان زمان كه غنچه ناشكفتهاي هستند به آنها بچشانند. غافل از اينكه با اين عمل، شخصيت آنها را در هم ميكوبند و كودكاني بيروح و فاقد عواطف انساني بار ميآورند كه آينده جامعه را به خطر خواهند انداخت. (۱۲)
محدوديت بانوان
ايراد ديگري كه به اصل حجاب ميكنند اين است كه حجاب، يك لباس دست و پاگير است و با فعاليتهاي اجتماعي بهويژه در عصر ماشينهاي مدرن سازگار نيست. يك زن باحجاب، خودش را حفظ كند يا چادرش را و يا كودكش را؟!
پاسخ
اين ايراد كنندگان از يك نكته غافلاند و آن اينكه حجاب هميشه به معناي چادر نيست؛ بلكه به معناي پوشش زن است، حال آنجا كه با چادر امكانپذير است چه بهتر و آنجا كه نشد به پوشش قناعت ميشود.
زنان كشاورز و روستايي ما، بهويژه زناني كه در برنجزارها، کار کاشت و برداشت محصول برنج را بر عهده دارند، عملاً به اين پندارها پاسخ دادهاند كه يك زن با داشتن حجاب اسلامي در بسياري از موارد، حتي بيشتر و بهتر از مرد كار ميكند، بيآنكه حجابش مانع كارش شود.
حريصتر شدن مردان
ايراد ديگر اينكه ميگويند حجاب از اين نظر كه ميان زنان و مردان فاصله ميافكند طبع حريص مردان را آزمندتر ميكند و به جاي اينكه خاموش كننده باشد آتش حرص، آنها را شعلهورتر ميسازد كه «الانسان حریص علي ما منع!»
پاسخ
اين مغلطه، با مقايسه زنان با حجاب كنوني با زنان در دوران رژيم طاغوت پاسخ داده ميشود. آن روز، هر كوي و برزن، مركز فساد بود، در خانوادهها بيبند و باري عجيبي حكمفرما بود، آمار طلاق، بسيار زياد بود، و هزاران بدبختي ديگر وجود داشت.
نميگوييم امروز همه اينها ريشهكن شده است؛ اما بدون شك، کمتر شده و اگر به خواست خدا وضع به همين صورت ادامه يابد و ساير نابسامانيها نيز سامان يابد، جامعه ما از نظر پاكي خانوادهها و حفظ ارزش زن به مرحله مطلوب خواهد رسيد. (۱۳)
با توجه به نكات پيشگفته، اهميت سخن امام رضا علیه السلام درباره حجاب و رعايت عوامل عفاف كاملاً نمايان ميشود. اين مقال را با كلامي درباره عاشورا و حجاب به پايان ميبريم:
زينب كبري علیها السلام پاسدار عفاف
حضرت زينب علیها السلام درپاسداري از عفت و عصمت، سرآمد دختران روزگار بود. وي با الهام از پيام آسماني قرآن و طبق آموزههاي پيامبر صلی الله علیه و آلهو اهلبيت علیهم السلام حجاب و عفت را مانند گوهري ارزشمند براي يك زن مسلمان ميدانست و بر اين باور بود كه زن، هنگامي به خداي خود نزديكتر است كه خود را از معرض ديد مردان بيگانه ـ به غير موارد ضروري ـ حفظ كند. او از مادرش آموخته بود: «لَيسَ شَيءٌ خَيراً لِلمَرأَةِ مِن اَن لاَ يَرَاهَا الرَّجُلُ وَلاَ تَرَاهُ؛ (۱۴) چيزي براي زن نيكوتر از اين نيست كه مرد [نامحرم] او را نبيند و او هم مرد [نامحرم] را نبيند.»
براي همين، دختر جوان زهرا علیها السلام خود را كاملاً از ديد نامحرمان ميپوشاند.
يحياي مازني يكي از اهالي مدينه ميگويد كه من در مدينه و در همسايگي امير مؤمنان، علي علیه السلام بودم و منزل من، پهلوي منزلي بود كه زينب، دختر علي علیه السلام در آنجا زندگي ميكرد. به خدا سوگند! هيچگاه كسي، قد و قامت او را نديد و صداي او را هم نشنيد. او هرگاه ميخواست به زيارت جدّ بزرگوارش پيامبر خدا صلی الله علیه و آله برود، در دل شب و به همراه پدرش اميرمؤمنان علیه السلام و برادرانش حسن و حسين علیهما السلام ميرفت. علي علیه السلام درباره تشرف اينگونه زينب علیه السلام به امام حسن علیه السلام ميفرمود:
«اَخْشَي اَنْ يَنْظُرَ اَحَدٌ اِلَي شَخْصِ اُخْتِكَ زَيْنَبُ؛ (۱۵) بيم دارم كه كسي به اندام خواهرت زينب نگاه كند.»
نداي عفاف در مجلس يزيد
زينب كبري علیها السلامدر مجلس بيداد يزيد به اهميت حجاب اشاره ميكرد و با نداي رسا اعلام فرمود كه آيا معناي عدالت در قاموس اهل باطل اين است كه فرزند طلقا (آزادشدگان) زنان و كنيزان خود را در پس پرده و حجاب نگه دارند؛ اما دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را هتك حرمت كنند و آنان را در كوچه و بازار به عنوان اسير جنگي بگردانند؟! آري اين توقع بيجايي است كه زينب كبري علیها السلام از فرزند هند جگرخواره داشته باشد.
حضرت ميفرمايد: «أَمِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِيٌّ وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِي؛ اي پسر آزاد شدگان (كساني كه جدمان پيامبر صلی الله علیه و آله در فتح مكه اسيرشان كرد و سپس آنان را آزاد كرد) آيا اين عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده بنشاني؟ و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را به صورت اسير به اين سو و آن سو بكشانی؟ پوشش آنان را دريدي و روي آنان را گشودي تا دشمنان، آنان را از شهري به شهر ديگر ببرند و بومي و غريب، به آنها چشم بدوزند و نزديك و دور، شريف و غيرشريف، چهره آنان را بنگرند. از مردان آنها سرپرستي نمانده و براي ايشان حمايتكننده و كمككنندهاي باقي نمانده استدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
. » (۱۶)
۱. آرامش رواني
اسلام تدابيري براي تعديل و رام كردن غريزه جنسي انديشيده است و در اين باره، هم براي زنان و هم براي مردان، تكليف معين كرده است. يك وظيفه مشترك براي زن و مرد، مربوط به نگاه كردن است: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ .... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ ....)؛ (۶) «به مؤمنین بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروج خود را [از حرام] حفظ کنند. و به زنان مؤمن هم بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروجشان را [از حرام] نگه دارند.» خلاصه اين دستور، آن است كه زن و مرد نامحرم نبايد به يكديگر خيره شوند، نبايد چشمچراني كنند، نبايد نگاههاي مملوّ از شهوت به يكديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند. يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن، اين است كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوهگري و دلربايي نپردازند، با هيچ شكل، رنگ و بهانهاي، كاري نكنند كه اسباب تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند.
زدست ديده و دل، هر دو فرياد
هر آنچه ديده بيند دل كند ياد
روح بشر، فوقالعاده تحريكپذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريكپذيري روح بشر، محدود به حد خاصي است و از آن پس، آرام ميگيرد. در نتيجه، حجاب را ميتوان، يكي از عوامل مهم آرامش روحي و رواني زن و مرد دانست. همچنانكه قرآن شريف، آرامش روحي و رواني و سكينه قلبي را در انحصار زوجين در كانون گرم خانواده ميداند و ميفرمايد: (هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن)؛ (۷) «زنان پوشش شما و شما پوشش زنان هستید.»
۲. استحكام پيوند خانوادگي
بیشك، هر چيزي كه باعث تحكيم پيوند خانوادگي و صميميت رابطه زوجين شود براي كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداكثر كوشش مبذول شود؛ برعكس، آنچه باعث سستي روابط زوجين و دلسردي آنان شود به حال زندگي خانوادگي، زيانبار است و بايد با آن مبارزه كرد. اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهر را محكم ميسازد و باعث اتصال بيشتر زوجين به يكديگر ميشود.
مسئله مهم ديگر، ايجاد پاكترين و صميميترين عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگي و اتحاد كامل در كانون خانواده است. تأمين اين هدف، وقتي ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غير همسر يا همسران قانوني چشم بپوشند، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز درصدد تحريك و جلب توجه كسي جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعيت هر نوع كاميابي جنسي در غير چارچوب خانواده حتي قبل از ازدواج هم رعايت شود و اين مهم با رعايت اصل قرآني حجاب و عفاف، ميسر است.
۳. استواري اجتماع
پوشاندن بدن به استثناي وجه و كفّين، مانع هيچگونه فعاليت فرهنگي يا اجتماعي يا اقتصادي نيست، آنچه باعث فلج كردن نيروي اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذتجوييهاي شهواني است.
آيا پسر و دختري در محيط جداگانهاي تحصيل كنند و یا در يك محيط درس بخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچگونه آرايشي نداشته باشند بهتر درس ميخوانند و فكر ميكنند و به سخن استاد گوش ميدهند يا وقتي كه كنار هر پسري، يك دختر آرايش كرده با دامن كوتاه نشسته باشد؟ آيا اگر مردي در خيابان، بازار، اداره، كارخانه و ... با قيافههاي محرّك و مهيّج زنان آرايش كرده مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت ميشود يا در محيطي كه با چنين مناظري روبهرو نشود؟ بنابراين اگر مسئله حجاب، جدي گرفته و كاملا رعايت شود، جامعه استوار و پابرجا خواهد بود و هرگز متزلزل نخواهد شد و زن و مرد با آرامش خاطر به مسئوليتها و رسالت خود عمل خواهند كرد.
۴. حفظ احترام زن
مرد از نظر جسماني و فكري بر زن تفوّق دارد و زن در اين دو مورد در برابر مرد، قدرت مقاومت ندارد؛ ولي زن از طريق عاطفي و قلبي، هميشه تفوّق خود را بر مرد ثابت كرده است. حريم نگه داشتن زن، ميان خود و مرد يكي از وسايل مرموزي بوده است كه زن براي حفظ مقام و موقعيت خود در برابر مرد از آن استفاده كرده است.
اسلام، زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند؛ بهويژه تأكيد كرده است كه زن، هر اندازه متينتر، باوقارتر و عفيفتر حركت كند و خود را در معرض نمايش براي مرد نگذارد، بر احترامش افزوده ميشود.
در آيات سوره احزاب پس از آنكه توصيه ميكند زنان خود را بپوشانند، ميفرمايد: (ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن)؛ «این نزدیکتر است به اینکه شناخته شوند و مورد اذیّت قرار نگیرند.» يعني رعايت حجاب ـ براي اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختيار مردان بيگانه قرار نميدهند ـ بهتر است و در نتيجه، فاصله گرفتن و حشمت آنها، مانع مزاحمت افراد سبكسر و هوسران ميشود. (۸) پس بهره ديگر رعايت حجاب اسلامي، حفظ عزت و شخصيت زن در اجتماع است. به همين دليل است كه اهلبيت علیهم السلام در پاسداري از اين اصل قرآني، همواره تلاش ميكردهاند و از پاسداران حجاب و عفاف، نهايت تجليل را ميفرمودند: نمونهاي از آن را در ذيل با هم ميخوانيم.
بعد فرمودند: اين، بانويي است كه در دوره بيحجابي [رضاخان پهلوي] هفت سال از خانه بيرون نيامده است، مبادا نامحرم، او را ببيند!»
كلام حضرت زهرا علیها السلام
حضرت علي علیه السلام سخن معروف حضرت زهرا علیها السلام را اينگونه روايت ميفرمايد: با جمعي از اصحاب در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بوديم. پيامبر صلی الله علیه و آله به ما رو كرد و فرمود: «أَخْبِرُونِي أَيُّ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ؛ به من خبر دهيد كه خير و سعادت زن در چيست؟» كسي پاسخي نگفت تا اينكه متفرّق شديم، و من به خانه آمدم و به حضرت زهرا علیه السلام گفتم: پيامبر صلی الله علیه و آلهچنين سؤالي از ما كرده است.
حضرت زهرا علیها السلام فرمود: پاسخ سؤال رسول خدا صلی الله علیه و آلهاين است كه «خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال؛ بهترين دستور براي زنان آن است كه نه آنها مردان نامحرم را بنگرند و نه مردان نامحرم آنها را ببينند.»
به محضر مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آلهبازگشتم و عرض كردم: پرسيديد: «چه چيز براي زنان، بهتر است؟» پاسخش اين است كه براي ايشان بهترين چيز، آن است كه نه مردان نامحرم، آنها را بنگرند و نه آنها مردان نامحرم را ببينند. پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «اين پاسخ از كيست؟» عرض كردم: «از حضرت فاطمه علیها السلام» پيغمبر صلی الله علیه و آلهخوشحال شد و فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي؛ (۹) همانا كه فاطمه علیه السلام پاره تن من است.»
تقدير امام زمان علیه السلام از صاحبان عفت
آيت الله سيد باقر مجتهد سيستاني پدر آيت الله سيد علي سيستاني در مشهد مقدس براي آنكه به محضر امام زمان علیه السلام شرفياب شود ختم زيارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدي از مساجد شهر آغاز ميكند. ايشان فرمود: در يكي از جمعههاي آخرين، ناگهان شعاع نوري را مشاهده كردم كه از خانه نزديك آن مسجدي كه من در آن، مشغول زيارت عاشورا بودم ميتابيد. حال عجيبي به من دست داد، از جاي برخاستم و به دنبال آن نور به آن خانه رفتم. خانه كوچك و فقيرانهاي بود. از درون خانه، نور عجيبي ميتابيد.
در زدم، وقتي در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولي عصر، امام زمان علیه السلام در يكي از اتاقهاي آن خانه تشريف داشتند و در آن اتاق، جنازهاي را مشاهده كردم كه پارچهاي سفيد، روي آن كشيده بودند. وقتي من وارد شدم و اشكريزان سلام كردم. حضرت به من فرمودند: چرا اينگونه دنبال من ميگردي و رنجها را متحمّل ميشوي؟ مثل اين باشيد (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بيايم! (۱۰)
مثالي روشن براي حجاب
روزي يك زن مسيحي با شوهرش نزد يكي از علما آمد و گفت: «من مسايلي را از اسلام فهميدهام و از دستورها و قوانين مترقي آن در حيرتم و به آن علاقهمندم؛ ولي به دليل يكي از دستورهاي آن، هنوز به اسلام نگرويدهام و درباره آن با شوهرم و عدّهاي از مسلمانان، بحث كردهام كه متأسفانه پاسخ قانعكنندهاي نشنيدهام. اگر شما بتوانيد مرا قانع كنيد من به دين اسلام مشرف ميشوم و مسلمان خواهم شد.» او پرسيد: «آن دستور، كدام است؟!»
زن مسيحي گفت: «دستور حجاب. چرا اسلام، حجاب را براي زن لازم دانسته است و چرا به او اجازه نميدهد كه مثل مرد بدون حجاب از خانه بيرون بيايد؟ سپس بنا كرد به ايراد و انتقاد كردن، كه حجاب، مانع رشد و ترقي زنان و سبب عقبماندگي در جامعه است.»
آن عالم پس از شنيدن انتقادهاي وي، پاسخ داد: «آيا شما تا كنون به بازار جواهرفروشي رفتهايد؟»
گفت: «آري.» پرسيد: «چرا جواهرفروشان، طلا و ساير جواهرات گرانبهاي خود را در ويترين شيشهاي ميگذارند و درب آن را قفل ميكنند؟» گفت: «براي اينكه دست دزدان، خيانتكاران و سارقان به آنها نرسد.»
در اينجا آن عالم ديني به زن مسيحي رو كرد و اظهار داشت: «فلسفه حجاب، نزد ما مسلمانها همين است كه زن، گُلي خوشبو است... زن، گوهر و ياقوت گرانبهاست و چون جنس لطيف زن هم مانند طلا و جواهرات است، بايد آن را از دست خيانتكاران و دزدان عِفت و ناموس محافظت كرد و از چشم تبهكاران و اهل فساد حفظ كرد.
آري دخترم... دستور حجاب در اسلام به اين دليل است كه زن از دست خيانتكاران در امان باشد؛ زيرا بدين طريق بدنش پوشيده و زينتهايش مستور است و مردم از او چيزي نميبينند و در او طمع نميكنند و نظرشان را جلب نميكند؛ بلكه از او حساب ميبرند و حيا ميكنند. همه اينها به دليل حجاب است، آن خانم مسيحي فكري كرد... و سپس با چهرهاي گشاده گفت: «من تا بهحال اينگونه نشنيده بودم... شما بسيار جالب بيان كردي و اكنون، اسلام را ميپذيرم.» (۱۱)
در اينجا چند شبهه را درباره حجاب به اختصار بررسي ميكنيم:
انزواي نيمي از جامعه
مهمترين شبههاي كه همه مخالفان حجاب در آن» متفقند و به عنوان يك ايراد اساسي بر مسئله حجاب ذكر ميكنند اين است كه زنان، نيمي از جامعه را تشكيل ميدهند؛ اما حجاب، سبب انزواي اين جمعيت عظيم ميشود و بهطور طبيعي، آنها را از نظر فكري و فرهنگي به عقب ميراند؛ بهويژه در دوران شكوفايي اقتصاد كه احتياج زيادي به نيروي فعال انساني است از نيروي زنان در حركت اقتصادي هيچگونه بهرهگيري نخواهد شد و جاي آنها در مراكز فرهنگي و اجتماعي نيز خالي است. به اين ترتيب، آنها به صورت يك موجود مصرف كننده و سربار جامعه درميآيند.
پاسخ
آنها كه به اين منطق متوسل ميشوند، از چند امر به كلي غافل شده يا تغافل كردهاند؛ زيرا:
اولا: چگونه حجاب اسلامي، زن را منزوي ميكند و از صحنه اجتماع دور ميسازد؟ اگر در گذشته لازم بود ما زحمت استدلال در اين موضوع را بر خود هموار كنيم امروز بعد از انقلاب اسلامي هيچ نيازي به استدلال نيست؛ زيرا با چشم خود، گروه گروه از زناني را ميبينيم كه با حجاب در همه جا حاضرند، در ادارهها، در كارگاهها، در راهپيماييها، در راديو و تلويزيون، در بيمارستانها و مراكز بهداشتي، بهويژه در مراقبتهاي پزشكي براي مجروحان جنگي، در آموزش و پرورش و دانشگاه و سرانجام در صحنه جنگ و پيكار با دشمن.
ثانيا: آيا اداره خانه و تربيت فرزندان برومند و ساختن انسانهايي كه در آينده بتوانند با بازوان تواناي خويش، چرخهاي عظيم جامعه را به حركت در آورند، نقش اجتماعي زن را نشان نميدهند؟
آنها كه اين رسالت عظيم زن را كار مثبت محسوب نميكنند، از نقش خانواده و تربيت در ساختن يك اجتماع سالم و آباد و پربركت، بيخبرند.
آنان ميپندارند راه صحیح اين است كه زن و مرد ما همانند زنان و مردان غربي، اول صبح، خانه را به قصد ادارات، كارخانهها و مانند آن ترك كنند و بچههاي خود را به شيرخوارگاهها بسپارند و يا در اتاق بگذارند و در را روي آنها ببندند و طعم تلخ زندان را از همان زمان كه غنچه ناشكفتهاي هستند به آنها بچشانند. غافل از اينكه با اين عمل، شخصيت آنها را در هم ميكوبند و كودكاني بيروح و فاقد عواطف انساني بار ميآورند كه آينده جامعه را به خطر خواهند انداخت. (۱۲)
محدوديت بانوان
ايراد ديگري كه به اصل حجاب ميكنند اين است كه حجاب، يك لباس دست و پاگير است و با فعاليتهاي اجتماعي بهويژه در عصر ماشينهاي مدرن سازگار نيست. يك زن باحجاب، خودش را حفظ كند يا چادرش را و يا كودكش را؟!
پاسخ
اين ايراد كنندگان از يك نكته غافلاند و آن اينكه حجاب هميشه به معناي چادر نيست؛ بلكه به معناي پوشش زن است، حال آنجا كه با چادر امكانپذير است چه بهتر و آنجا كه نشد به پوشش قناعت ميشود.
زنان كشاورز و روستايي ما، بهويژه زناني كه در برنجزارها، کار کاشت و برداشت محصول برنج را بر عهده دارند، عملاً به اين پندارها پاسخ دادهاند كه يك زن با داشتن حجاب اسلامي در بسياري از موارد، حتي بيشتر و بهتر از مرد كار ميكند، بيآنكه حجابش مانع كارش شود.
حريصتر شدن مردان
ايراد ديگر اينكه ميگويند حجاب از اين نظر كه ميان زنان و مردان فاصله ميافكند طبع حريص مردان را آزمندتر ميكند و به جاي اينكه خاموش كننده باشد آتش حرص، آنها را شعلهورتر ميسازد كه «الانسان حریص علي ما منع!»
پاسخ
اين مغلطه، با مقايسه زنان با حجاب كنوني با زنان در دوران رژيم طاغوت پاسخ داده ميشود. آن روز، هر كوي و برزن، مركز فساد بود، در خانوادهها بيبند و باري عجيبي حكمفرما بود، آمار طلاق، بسيار زياد بود، و هزاران بدبختي ديگر وجود داشت.
نميگوييم امروز همه اينها ريشهكن شده است؛ اما بدون شك، کمتر شده و اگر به خواست خدا وضع به همين صورت ادامه يابد و ساير نابسامانيها نيز سامان يابد، جامعه ما از نظر پاكي خانوادهها و حفظ ارزش زن به مرحله مطلوب خواهد رسيد. (۱۳)
با توجه به نكات پيشگفته، اهميت سخن امام رضا علیه السلام درباره حجاب و رعايت عوامل عفاف كاملاً نمايان ميشود. اين مقال را با كلامي درباره عاشورا و حجاب به پايان ميبريم:
زينب كبري علیها السلام پاسدار عفاف
حضرت زينب علیها السلام درپاسداري از عفت و عصمت، سرآمد دختران روزگار بود. وي با الهام از پيام آسماني قرآن و طبق آموزههاي پيامبر صلی الله علیه و آلهو اهلبيت علیهم السلام حجاب و عفت را مانند گوهري ارزشمند براي يك زن مسلمان ميدانست و بر اين باور بود كه زن، هنگامي به خداي خود نزديكتر است كه خود را از معرض ديد مردان بيگانه ـ به غير موارد ضروري ـ حفظ كند. او از مادرش آموخته بود: «لَيسَ شَيءٌ خَيراً لِلمَرأَةِ مِن اَن لاَ يَرَاهَا الرَّجُلُ وَلاَ تَرَاهُ؛ (۱۴) چيزي براي زن نيكوتر از اين نيست كه مرد [نامحرم] او را نبيند و او هم مرد [نامحرم] را نبيند.»
براي همين، دختر جوان زهرا علیها السلام خود را كاملاً از ديد نامحرمان ميپوشاند.
يحياي مازني يكي از اهالي مدينه ميگويد كه من در مدينه و در همسايگي امير مؤمنان، علي علیه السلام بودم و منزل من، پهلوي منزلي بود كه زينب، دختر علي علیه السلام در آنجا زندگي ميكرد. به خدا سوگند! هيچگاه كسي، قد و قامت او را نديد و صداي او را هم نشنيد. او هرگاه ميخواست به زيارت جدّ بزرگوارش پيامبر خدا صلی الله علیه و آله برود، در دل شب و به همراه پدرش اميرمؤمنان علیه السلام و برادرانش حسن و حسين علیهما السلام ميرفت. علي علیه السلام درباره تشرف اينگونه زينب علیه السلام به امام حسن علیه السلام ميفرمود:
«اَخْشَي اَنْ يَنْظُرَ اَحَدٌ اِلَي شَخْصِ اُخْتِكَ زَيْنَبُ؛ (۱۵) بيم دارم كه كسي به اندام خواهرت زينب نگاه كند.»
نداي عفاف در مجلس يزيد
زينب كبري علیها السلامدر مجلس بيداد يزيد به اهميت حجاب اشاره ميكرد و با نداي رسا اعلام فرمود كه آيا معناي عدالت در قاموس اهل باطل اين است كه فرزند طلقا (آزادشدگان) زنان و كنيزان خود را در پس پرده و حجاب نگه دارند؛ اما دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را هتك حرمت كنند و آنان را در كوچه و بازار به عنوان اسير جنگي بگردانند؟! آري اين توقع بيجايي است كه زينب كبري علیها السلام از فرزند هند جگرخواره داشته باشد.
حضرت ميفرمايد: «أَمِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِيٌّ وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِي؛ اي پسر آزاد شدگان (كساني كه جدمان پيامبر صلی الله علیه و آله در فتح مكه اسيرشان كرد و سپس آنان را آزاد كرد) آيا اين عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده بنشاني؟ و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را به صورت اسير به اين سو و آن سو بكشانی؟ پوشش آنان را دريدي و روي آنان را گشودي تا دشمنان، آنان را از شهري به شهر ديگر ببرند و بومي و غريب، به آنها چشم بدوزند و نزديك و دور، شريف و غيرشريف، چهره آنان را بنگرند. از مردان آنها سرپرستي نمانده و براي ايشان حمايتكننده و كمككنندهاي باقي نمانده استدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
. » (۱۶)
عبدالکریم پاک نیا
پی نوشت :
۱) علل الشرايع، شيخ صدوق، نشر داوري، قم، ج ۲، ص ۵۶۵، باب علة تحريم النظر إلي شعور النساء.
۲) آنچه كه موي سر و صورت يا پوست بدن را با آن رنگ كنند مثل حنا يا وسمه و يا ساير لوازم آرايشي كه انسان ظاهرش را زيبا و گلگون كند.
۳) مكارم الأخلاق، حسن طبرسي، نشر شريف رضي، ص ۸۱، الفصل الثالث في الخضاب.
۴) همان، ص ۸۰.
۵) همان.
۶) نور / ۳۰ و ۳۱.
۷) بقره / ۱۸۷.
۸) با استفاده از: مجموعه آثار، استاد شهيد مطهري، ج ۱۹، ص ۴۳۶، بخش سوم: فلسفه پوشش در اسلام.
۹) وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، مؤسسة آل البيت علیهم السلام ، قم، ج ۲۰، ص ۶۷.
۱۰) گوهر صدف، دفتر تحقیقات مسجد علی بن حسین علیه السلام . نشر سازمان چاپ و نشر وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش، ص ۴۸.
۱۱) خواهرم حجاب سعادت است، محمدابراهیم موحد قزوینی، نشر لسان الصدوق، ۱۳۸۴ ش، ص۱۴.
۱۲) تفسير نمونه، جمعي از نويسندگان، نشر دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۷۴.
۱۳) تفسير نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش، چ اوّل، ج ۱۴، ص۴۴۹.
۱۴) مناقب اميرالمؤمنين علیه السلام ، محمد كوفي، نشر مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، قم، ص ۲۱۰.
۱۵) وفيات الائمة، جمعي از نويسندگان، نشر دار البلاغة، بيروت، ص ۴۳۵.
۱۶) نگاهي به خطبههاي حضرت زينب علیها السلام ، عبدالكريم پاكنيا تبريزي، نشر فرهنگ اهلبيت علیهم السلام ، قم، بخش سوم.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۱۳۳ .
۱) علل الشرايع، شيخ صدوق، نشر داوري، قم، ج ۲، ص ۵۶۵، باب علة تحريم النظر إلي شعور النساء.
۲) آنچه كه موي سر و صورت يا پوست بدن را با آن رنگ كنند مثل حنا يا وسمه و يا ساير لوازم آرايشي كه انسان ظاهرش را زيبا و گلگون كند.
۳) مكارم الأخلاق، حسن طبرسي، نشر شريف رضي، ص ۸۱، الفصل الثالث في الخضاب.
۴) همان، ص ۸۰.
۵) همان.
۶) نور / ۳۰ و ۳۱.
۷) بقره / ۱۸۷.
۸) با استفاده از: مجموعه آثار، استاد شهيد مطهري، ج ۱۹، ص ۴۳۶، بخش سوم: فلسفه پوشش در اسلام.
۹) وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، مؤسسة آل البيت علیهم السلام ، قم، ج ۲۰، ص ۶۷.
۱۰) گوهر صدف، دفتر تحقیقات مسجد علی بن حسین علیه السلام . نشر سازمان چاپ و نشر وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش، ص ۴۸.
۱۱) خواهرم حجاب سعادت است، محمدابراهیم موحد قزوینی، نشر لسان الصدوق، ۱۳۸۴ ش، ص۱۴.
۱۲) تفسير نمونه، جمعي از نويسندگان، نشر دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۷۴.
۱۳) تفسير نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش، چ اوّل، ج ۱۴، ص۴۴۹.
۱۴) مناقب اميرالمؤمنين علیه السلام ، محمد كوفي، نشر مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، قم، ص ۲۱۰.
۱۵) وفيات الائمة، جمعي از نويسندگان، نشر دار البلاغة، بيروت، ص ۴۳۵.
۱۶) نگاهي به خطبههاي حضرت زينب علیها السلام ، عبدالكريم پاكنيا تبريزي، نشر فرهنگ اهلبيت علیهم السلام ، قم، بخش سوم.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۱۳۳ .