27-04-2016، 22:40
زبان حال نمازگزار به خدا اين است كه آغوشش را به روي او بگشايد.
زائر در ميقات لباس ظلمت افكنده و غسل توبه كرده است. لباسِ احرامِ عزت پوشيده كه زمان حضور در پيشگاه الهي است. اينك لحظه حضور است ، اينك زمان توجه و تقرب است، و اينك گاهِ نماز عشق است؛ نماز عشق بر سجاده عشق در بارگاه عشق. زائر در آن لحظات زمين و زمينيان را ترك كرده و سبكبار گشته ، با بال هايي به وسعت پرواز به سوي بهشت نور پرمي كشد و در افق ملكوت بال مي گشايد و تا عمق هستي پرواز مي كند ، او لايه هاي نور را يك به يك درمي نوردد و چونان قطره اي در اقيانوس هستي محو مي شود.
زبان حال نمازگزار به خدا اين است كه آغوشش را به روي او بگشايد ، فصل با خدا بودن را براي زائر آغاز كند ، مرغ دل را از قفس تن جدا كند و راه پرواز تا آشيانه را به او نشان دهد. گفت و گوي نمازگزار در ميقات با خداوند ، در محضر خدا ، گفت و گويي رودررو و چهره به چهره است. او دست اميد به آسمان بلند مي كند و با دلي شكسته و چشمي گريان تمام دارايي خويش را كه چيزي جز « نداري » نيست تقديم مي كند. فقر و كاستي خويش را به چشم ، عيان مي يابد و با خدايش زمزمه مي كند ؛ عقده اندوه با او وا مي كند ، نياز به درگاه او مي آورد ، نفس خود را در بارگاه حق ذبح مي كند ، تنها به سجاده بندگي مي رود ، فقط او را مي خواند ، در برابر عظمت و كبريايي حق به ذلت و خضوع مي افتد ، با جامه سپيد احرام پاكي دل و نورانيت آخرت را طلب مي كند.
زائر با نماز عشق در برابر حق به قامت مي ايستد . امام سجاد ( عليه السلام ) در حديث شبلي در باب نماز احرام مي فرمايد : بايد به هنگام انجام نماز احرام ، چنين نيت داشت كه انسان به خدا تقرب يابد و مشغول انجام حسنات او باشد تا داخل ميقات بيايد:
«فَحِينَ صَلَّيْتَ الرَّكْعَتَيْنِ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَقَرَّبْتَ إِلَي اللَّهِ بِخَيْرِ الاَْعْمَالِ مِنَ الصَّلاَةِ وَأَكْبَرِ حَسَنَاتِ الْعِبَادِ ، قَالَ : لاَ».
«آن هنگام كه نماز احرام مي خواندي آيا نيّت كردي كه به وسيله نماز ، كه بهترين اعمال و برترين حسنات بندگان است ، به خداوند نزديك شوي و به او تقرّب جويي؟ شبلي گفت: نه ».
پی نوشت :
اسرار عرفانى عمره، نوشته محمّدتقى فعالى
منبع:حج
زائر در ميقات لباس ظلمت افكنده و غسل توبه كرده است. لباسِ احرامِ عزت پوشيده كه زمان حضور در پيشگاه الهي است. اينك لحظه حضور است ، اينك زمان توجه و تقرب است، و اينك گاهِ نماز عشق است؛ نماز عشق بر سجاده عشق در بارگاه عشق. زائر در آن لحظات زمين و زمينيان را ترك كرده و سبكبار گشته ، با بال هايي به وسعت پرواز به سوي بهشت نور پرمي كشد و در افق ملكوت بال مي گشايد و تا عمق هستي پرواز مي كند ، او لايه هاي نور را يك به يك درمي نوردد و چونان قطره اي در اقيانوس هستي محو مي شود.
زبان حال نمازگزار به خدا اين است كه آغوشش را به روي او بگشايد ، فصل با خدا بودن را براي زائر آغاز كند ، مرغ دل را از قفس تن جدا كند و راه پرواز تا آشيانه را به او نشان دهد. گفت و گوي نمازگزار در ميقات با خداوند ، در محضر خدا ، گفت و گويي رودررو و چهره به چهره است. او دست اميد به آسمان بلند مي كند و با دلي شكسته و چشمي گريان تمام دارايي خويش را كه چيزي جز « نداري » نيست تقديم مي كند. فقر و كاستي خويش را به چشم ، عيان مي يابد و با خدايش زمزمه مي كند ؛ عقده اندوه با او وا مي كند ، نياز به درگاه او مي آورد ، نفس خود را در بارگاه حق ذبح مي كند ، تنها به سجاده بندگي مي رود ، فقط او را مي خواند ، در برابر عظمت و كبريايي حق به ذلت و خضوع مي افتد ، با جامه سپيد احرام پاكي دل و نورانيت آخرت را طلب مي كند.
زائر با نماز عشق در برابر حق به قامت مي ايستد . امام سجاد ( عليه السلام ) در حديث شبلي در باب نماز احرام مي فرمايد : بايد به هنگام انجام نماز احرام ، چنين نيت داشت كه انسان به خدا تقرب يابد و مشغول انجام حسنات او باشد تا داخل ميقات بيايد:
«فَحِينَ صَلَّيْتَ الرَّكْعَتَيْنِ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَقَرَّبْتَ إِلَي اللَّهِ بِخَيْرِ الاَْعْمَالِ مِنَ الصَّلاَةِ وَأَكْبَرِ حَسَنَاتِ الْعِبَادِ ، قَالَ : لاَ».
«آن هنگام كه نماز احرام مي خواندي آيا نيّت كردي كه به وسيله نماز ، كه بهترين اعمال و برترين حسنات بندگان است ، به خداوند نزديك شوي و به او تقرّب جويي؟ شبلي گفت: نه ».
پی نوشت :
اسرار عرفانى عمره، نوشته محمّدتقى فعالى
منبع:حج