06-07-2014، 17:19
پسر بچه پول های مچاله شده اش رو روی پیشخوا ن مغازه ریخت و گفت:
یه کمربند برای روز پدر می خوام.
فروشنده گفت:
چه جنسی باشه؟
پسر گفت:
فرق نمی کنه فقطدردش کم باشه.
کودک به پدرش گفت:
بابا امروز تو خیابون حاجی فیروز رو دیدم.
بیچاره! چه قدر ادا در میاره تا پول جمع کنه.
من خیلی حاجی فیروز رو دوست دارم نه به خاطر این که ادا در میاره و می رقصه.
به خاطر این که چشاش خیلی شبیه تو بود بابایی.
از اون روز به بعد همه حاجی فیروز رو با عینک دودیمی دیدن.
انصافا دلت میاد سپاس ندی؟؟؟