30-06-2014، 14:36
تاریخ ایرانی: کدام ملاقاتها مسیر تاریخ را تغییر دادند؟ چه مصافحههایی آغازگر عصر جدیدی بودند؟ چگونه دستان رهبرانی که جلوی دوربین عکاسان فشرده شد، فشار سیاسی را کاهش داد؟ با مرور در ملاقاتهایی که تاریخ را تغییر دادند میتوان پی به قدرت دیپلماسی مصافحه و لبخند برد؛ ملاقاتهایی که تاریخساز شدند:
جیمی کارتر- محمدرضا پهلوی
۳۱ دسامبر ۱۹۷۷
کارتر و محمدرضا پهلوی، پس از نخستین دیدارشان در واشنگتن در ۱۵ نوامبر ۱۹۷۷، بار دیگر در شب سال نوی میلادی در ایران با یکدیگر ملاقات کردند. یک هفته پیش از این دیدار، شاه که در آن زمان تحت فشار شدید قرار داشت، دستور داده بود تا دادگاههای ویژهای برای متهمین به فساد تشکیل شود. برگزاری دادگاههای مردمی از خواستههای مخالفین شاه بود و تصمیم محمدرضا پهلوی، گامی مهم برای برقراری سازش با مخالفینش به شمار میآمد. در جریان دیدارشان در ۱۵ نوامبر، جیمی کارتر ایران را «جزیرهٔ ثبات» نامیده بود. هنگامی که سلطنت پهلوی سرنگون شد و رژیم آیتالله خمینی در سال ۱۹۷۹ بر سر کار آمد، این جملات برای کارتر دردسرساز شدند.
محمدرضا شاه پهلوی در ماه اکتبر آن سال برای معالجهٔ سرطان به آمریکا رفت، اقدامی که خشم دانشجویان را برانگیخت و در نهایت به حمله به سفارت آمریکا در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ انجامید. ۶۶ آمریکایی به گروگان در آمدند و ۴۴۴ روز بحران گروگانگیری باعث شد تا مردم آمریکا اعتمادشان را به دولت کارتر از دست بدهند و کارتر مبارزات انتخاباتی سال ۱۹۸۰ را به رونالد ریگان واگذار کند.
مناخیم بگین - انور سادات
۲۶ مارس ۱۹۷۹
پس از امضای پیمان کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ که با میانجیگری جیمی کارتر صورت گرفت، مناخیم بگین نخستوزیر اسرائیل و انور سادات رئیسجمهور مصر در بهار سال ۱۹۷۹ با یکدیگر ملاقات کردند. مصافحۀ آنها با یکدیگر به معنای توافق بر سر معاهدهٔ صلحی بود که بر اساس آن اسرائیل توسط مصر به رسمیت شناخته شده و در ازای آن شبهجزیرهٔ سینا از اشغال نیروهای اسرائیلی خارج میشد.
جایزهٔ صلح نوبل در آن سال به طور مشترک به این دو رهبر اهدا شد اما دوران صلح اندکی بیش طول نکشید و انور سادات به تلافی امضای این پیمان، در سال ۱۹۸۱ ترور شد. در پی این توافقنامه نیروهای اسرائیل شبهجزیرهٔ سینا را تا پایان سال ۱۹۸۲ تخلیه کردند.
جان اف. کندی ـ نیکیتا خروشچف
۳ ژوئن ۱۹۶۱
اگرچه ملاقات سران در این عکس، بیخطر و ملایم به نظر میآید اما باقی وقایع اجلاس وین فاجعهآمیز بود. در آن زمان برلین در وضعیت بحرانی به سر میبرد، نیمی از شهر تحت سلطهٔ کمونیستها بود و نیمهٔ دیگر نیز توسط دولت دموکرات و کاپیتالیست آلمان غربی اداره میشد. در جریان اجلاس وین خروشچف تهدید کرد که معاهدهٔ صلح را با آلمان شرقی امضا خواهد کرد و این تهدید آتش مذاکرات را تندتر کرد.
در تابستان آن سال، کندی اعلام کرد که ایالات متحده باید آماده باشد تا از حقوق خود در آلمان غربی دفاع کند؛ در نتیجه چند هفته پس از این سخنرانی، دیوار برلین به دستور خروشچف ساخته شد. یک سال پس از آن روابط آمریکا و شوروی باز هم رو به وخامت گذاشت، هر دو کشور سلاحهای هستهای خود را آزمایش کردند که در پی آن در اکتبر ۱۹۶۲ بحران موشکی کوبا پدید آمد.
اسحاق رابین - یاسر عرفات
۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳
چنانکه در این عکس مشهور ثبت شده است، اسحاق رابین، نخستوزیر اسرائیل و یاسر عرفات، رهبر فلسطین با یکدیگر در واشنگتن ملاقات کردند و دست یکدیگر را به نشانهٔ صلح و وفاداری به معاهدهٔ اسلو فشردند. بر اساس این عهدنامه، اسرائیل متعهد شد که نیروهای خود را از نوار غزه و کرانهٔ باختری خارج کند و اندکی بعد یاسر عرفات از تبعید در آمد و به فلسطین بازگشت.
عرفات و رابین به همراه شیمون پرز، وزیر امور خارجه اسرائیل، جایزهٔ صلح نوبل آن سال را دریافت کردند. اندکی بعد اسحاق رابین توسط یک تندروی اسرائیلی که به طور غیرقانونی تشکیلاتی در کرانهٔ باختری راهاندازی کرده بود، به قتل رسید.
میخائیل گورباچف ـ رونالد ریگان
۱۹ نوامبر ۱۹۸۵
ملاقات رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا و میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، نخستین دیدار سران دو کشور پس از شش سال بود. طبق برنامهریزیهای صورت گرفته در اجلاس ژنو، این ملاقات میبایست ۱۵ دقیقه به طول انجامد ولی زمان مذاکرات ریگان و گورباچف به میزان قابل توجهی افزایش یافت به طوری که پس از مدتی مرزهای زبان نیز نادیده گرفته شدند و مکالمات به صورت کاملا خصوصی و بدون حضور مترجمین، ادامه پیدا کرد. اگرچه این اجلاس با امضای توافقنامه مبتنی بر کاهش ۵۰ درصدی ذخایر هستهای دو طرف به پایان رسید، ولی طرفین موفق نشدند تا بر سر برنامهٔ «ابتکار دفاع استراتژیک آمریکا ـ جنگ ستارگان» به توافق دست یابند.
ریچارد نیکسون ـ مائوتسه تونگ
فوریه ۱۹۷۲
ریچارد نیکسون و همسرش در فوریهٔ ۱۹۷۲ سال برای انجام یک ملاقات تاریخی به جمهوری خلق چین سفر کردند. با تغییر روابط میان غرب و شرق کمونیست، این حرکت نیکسون یک مانور استراتژیک به شمار میآمد و این سفر آغازگر رابطهٔ چین و آمریکا شد. چین به طور رسمی عدم توافق و همکاریاش با اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کرد و این اختلاف در ابتدای دههٔ هفتاد میلادی به اوج خود رسید، ریچارد نیکسون این فرصت را غنیمت شمرد و ملاقاتی را شکل داد که دنیا را شگفتزده کرد.
تصویر ریچارد نیکسون، از سرسختترین مخالفین کمونیست از زمان عضویتش در کنگره و ماجرای آلگر هیس، در حالیکه دستان رهبر کمونیست چین را در دستانش میفشرد عکسی بود که کمتر کسی تصورش را میکرد.
از آنجایی که نیکسون میدانست چوان لای، نخستوزیر چین از تصمیم جان فاستر دالس، وزیر خارجۀ آمریکا برای دست ندادن با او بسیار آزردهخاطر شده است، به این حرکت اهمیت خاصی نشان داد. او ترجیح میداد تا این سفر به صورت یک پیام تصویری به تمام دنیا مخابره شود، به همین دلیل حضور عکاسان را به خبرنگاران ترجیح میداد.
هری ترومن ـ جوزف استالین ـ وینستون چرچیل
۱۷ جولای ۱۹۴۵
جوزف استالین رهبر اتحاد شوروی، وینستون چرچیل نخستوزیر بریتانیا، هری ترومن رئیسجمهور آمریکا در کنفرانس پوتسدام در شهر پوتسدام آلمان با یکدیگر ملاقات کردند. رژیم نازی در هشتم ماه می تسلیم شد، این کنفرانس از ۱۶ جولای تا ۲ آگوست به طول انجامید و هدف از آن ـ همانگونه که از تصویر پیداست- نشان دادن اتحاد این کشورها پس از سقوط آلمان نازی بود.
در آن زمان قسمت اعظم اروپای مرکزی و شرقی تحت کنترل شوروی قرار داشت. از آنجایی که فقط سه ماه از مرگ روزولت میگذشت و ترومن رئیسجمهوری تازهکار به شمار میآمد، اما مخالفت ترومن با کمونیسم بیش از روزولت بود. این عکس به جهان نشان داد که سران سه قدرت، هر چند برای مدتی، برای بازسازی اروپای بعد از نازی با هم متحد خواهند بود.
نویل چمبرلین ـ آدولف هیتلر
۲۲ سپتامبر ۱۹۳۸
رهبر آلمان نازی دستان نویل چمبرلین، نخستوزیر بریتانیا را میفشارد. این ملاقات در ۲۲ سپتامبر ۱۹۳۸ صورت گرفت، یعنی هشت روز پیش از بازگشت چمبرلین به بریتانیا و ادعای او مبنی بر موفق بودن مذاکرات صلح با دیکتاتور آلمان.
هدف از این دیدار بحث بر سر موضوع اشغال منطقهٔ سودتنلند چکاسلواکی توسط هیتلر بود. چمبرلین تصور میکرد که هیتلر فقط به سودتنلند اهمیت میدهد و میتوان با مماشات، خطر جنگ را مرتفع کرد. چمبرلین روز ۲۲ سپتامبر وارد مذاکرات شد تا شروط خود را برای برقراری صلح ارائه دهد اما این شرایط از طرف هیتلر پذیرفته نشدند.
هیتلر با جدیت در موضع حمله قرار گرفت، او نه تنها طرح صلح را نپذیرفت بلکه کاملا مصر بود تا در شش روز آینده سودتنلند به آلمان واگذار شود. توافقنامۀ مونیخ نتیجهٔ این مذاکرات بود. بر اساس این توافقنامه که به امضای نمایندگان فرانسه و ایتالیا و بریتانیا رسید، سودتنلند به آلمان واگذار شد.
جیمی کارتر- محمدرضا پهلوی
۳۱ دسامبر ۱۹۷۷
کارتر و محمدرضا پهلوی، پس از نخستین دیدارشان در واشنگتن در ۱۵ نوامبر ۱۹۷۷، بار دیگر در شب سال نوی میلادی در ایران با یکدیگر ملاقات کردند. یک هفته پیش از این دیدار، شاه که در آن زمان تحت فشار شدید قرار داشت، دستور داده بود تا دادگاههای ویژهای برای متهمین به فساد تشکیل شود. برگزاری دادگاههای مردمی از خواستههای مخالفین شاه بود و تصمیم محمدرضا پهلوی، گامی مهم برای برقراری سازش با مخالفینش به شمار میآمد. در جریان دیدارشان در ۱۵ نوامبر، جیمی کارتر ایران را «جزیرهٔ ثبات» نامیده بود. هنگامی که سلطنت پهلوی سرنگون شد و رژیم آیتالله خمینی در سال ۱۹۷۹ بر سر کار آمد، این جملات برای کارتر دردسرساز شدند.
محمدرضا شاه پهلوی در ماه اکتبر آن سال برای معالجهٔ سرطان به آمریکا رفت، اقدامی که خشم دانشجویان را برانگیخت و در نهایت به حمله به سفارت آمریکا در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ انجامید. ۶۶ آمریکایی به گروگان در آمدند و ۴۴۴ روز بحران گروگانگیری باعث شد تا مردم آمریکا اعتمادشان را به دولت کارتر از دست بدهند و کارتر مبارزات انتخاباتی سال ۱۹۸۰ را به رونالد ریگان واگذار کند.
مناخیم بگین - انور سادات
۲۶ مارس ۱۹۷۹
پس از امضای پیمان کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ که با میانجیگری جیمی کارتر صورت گرفت، مناخیم بگین نخستوزیر اسرائیل و انور سادات رئیسجمهور مصر در بهار سال ۱۹۷۹ با یکدیگر ملاقات کردند. مصافحۀ آنها با یکدیگر به معنای توافق بر سر معاهدهٔ صلحی بود که بر اساس آن اسرائیل توسط مصر به رسمیت شناخته شده و در ازای آن شبهجزیرهٔ سینا از اشغال نیروهای اسرائیلی خارج میشد.
جایزهٔ صلح نوبل در آن سال به طور مشترک به این دو رهبر اهدا شد اما دوران صلح اندکی بیش طول نکشید و انور سادات به تلافی امضای این پیمان، در سال ۱۹۸۱ ترور شد. در پی این توافقنامه نیروهای اسرائیل شبهجزیرهٔ سینا را تا پایان سال ۱۹۸۲ تخلیه کردند.
جان اف. کندی ـ نیکیتا خروشچف
۳ ژوئن ۱۹۶۱
اگرچه ملاقات سران در این عکس، بیخطر و ملایم به نظر میآید اما باقی وقایع اجلاس وین فاجعهآمیز بود. در آن زمان برلین در وضعیت بحرانی به سر میبرد، نیمی از شهر تحت سلطهٔ کمونیستها بود و نیمهٔ دیگر نیز توسط دولت دموکرات و کاپیتالیست آلمان غربی اداره میشد. در جریان اجلاس وین خروشچف تهدید کرد که معاهدهٔ صلح را با آلمان شرقی امضا خواهد کرد و این تهدید آتش مذاکرات را تندتر کرد.
در تابستان آن سال، کندی اعلام کرد که ایالات متحده باید آماده باشد تا از حقوق خود در آلمان غربی دفاع کند؛ در نتیجه چند هفته پس از این سخنرانی، دیوار برلین به دستور خروشچف ساخته شد. یک سال پس از آن روابط آمریکا و شوروی باز هم رو به وخامت گذاشت، هر دو کشور سلاحهای هستهای خود را آزمایش کردند که در پی آن در اکتبر ۱۹۶۲ بحران موشکی کوبا پدید آمد.
اسحاق رابین - یاسر عرفات
۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳
چنانکه در این عکس مشهور ثبت شده است، اسحاق رابین، نخستوزیر اسرائیل و یاسر عرفات، رهبر فلسطین با یکدیگر در واشنگتن ملاقات کردند و دست یکدیگر را به نشانهٔ صلح و وفاداری به معاهدهٔ اسلو فشردند. بر اساس این عهدنامه، اسرائیل متعهد شد که نیروهای خود را از نوار غزه و کرانهٔ باختری خارج کند و اندکی بعد یاسر عرفات از تبعید در آمد و به فلسطین بازگشت.
عرفات و رابین به همراه شیمون پرز، وزیر امور خارجه اسرائیل، جایزهٔ صلح نوبل آن سال را دریافت کردند. اندکی بعد اسحاق رابین توسط یک تندروی اسرائیلی که به طور غیرقانونی تشکیلاتی در کرانهٔ باختری راهاندازی کرده بود، به قتل رسید.
میخائیل گورباچف ـ رونالد ریگان
۱۹ نوامبر ۱۹۸۵
ملاقات رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا و میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، نخستین دیدار سران دو کشور پس از شش سال بود. طبق برنامهریزیهای صورت گرفته در اجلاس ژنو، این ملاقات میبایست ۱۵ دقیقه به طول انجامد ولی زمان مذاکرات ریگان و گورباچف به میزان قابل توجهی افزایش یافت به طوری که پس از مدتی مرزهای زبان نیز نادیده گرفته شدند و مکالمات به صورت کاملا خصوصی و بدون حضور مترجمین، ادامه پیدا کرد. اگرچه این اجلاس با امضای توافقنامه مبتنی بر کاهش ۵۰ درصدی ذخایر هستهای دو طرف به پایان رسید، ولی طرفین موفق نشدند تا بر سر برنامهٔ «ابتکار دفاع استراتژیک آمریکا ـ جنگ ستارگان» به توافق دست یابند.
ریچارد نیکسون ـ مائوتسه تونگ
فوریه ۱۹۷۲
ریچارد نیکسون و همسرش در فوریهٔ ۱۹۷۲ سال برای انجام یک ملاقات تاریخی به جمهوری خلق چین سفر کردند. با تغییر روابط میان غرب و شرق کمونیست، این حرکت نیکسون یک مانور استراتژیک به شمار میآمد و این سفر آغازگر رابطهٔ چین و آمریکا شد. چین به طور رسمی عدم توافق و همکاریاش با اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کرد و این اختلاف در ابتدای دههٔ هفتاد میلادی به اوج خود رسید، ریچارد نیکسون این فرصت را غنیمت شمرد و ملاقاتی را شکل داد که دنیا را شگفتزده کرد.
تصویر ریچارد نیکسون، از سرسختترین مخالفین کمونیست از زمان عضویتش در کنگره و ماجرای آلگر هیس، در حالیکه دستان رهبر کمونیست چین را در دستانش میفشرد عکسی بود که کمتر کسی تصورش را میکرد.
از آنجایی که نیکسون میدانست چوان لای، نخستوزیر چین از تصمیم جان فاستر دالس، وزیر خارجۀ آمریکا برای دست ندادن با او بسیار آزردهخاطر شده است، به این حرکت اهمیت خاصی نشان داد. او ترجیح میداد تا این سفر به صورت یک پیام تصویری به تمام دنیا مخابره شود، به همین دلیل حضور عکاسان را به خبرنگاران ترجیح میداد.
هری ترومن ـ جوزف استالین ـ وینستون چرچیل
۱۷ جولای ۱۹۴۵
جوزف استالین رهبر اتحاد شوروی، وینستون چرچیل نخستوزیر بریتانیا، هری ترومن رئیسجمهور آمریکا در کنفرانس پوتسدام در شهر پوتسدام آلمان با یکدیگر ملاقات کردند. رژیم نازی در هشتم ماه می تسلیم شد، این کنفرانس از ۱۶ جولای تا ۲ آگوست به طول انجامید و هدف از آن ـ همانگونه که از تصویر پیداست- نشان دادن اتحاد این کشورها پس از سقوط آلمان نازی بود.
در آن زمان قسمت اعظم اروپای مرکزی و شرقی تحت کنترل شوروی قرار داشت. از آنجایی که فقط سه ماه از مرگ روزولت میگذشت و ترومن رئیسجمهوری تازهکار به شمار میآمد، اما مخالفت ترومن با کمونیسم بیش از روزولت بود. این عکس به جهان نشان داد که سران سه قدرت، هر چند برای مدتی، برای بازسازی اروپای بعد از نازی با هم متحد خواهند بود.
نویل چمبرلین ـ آدولف هیتلر
۲۲ سپتامبر ۱۹۳۸
رهبر آلمان نازی دستان نویل چمبرلین، نخستوزیر بریتانیا را میفشارد. این ملاقات در ۲۲ سپتامبر ۱۹۳۸ صورت گرفت، یعنی هشت روز پیش از بازگشت چمبرلین به بریتانیا و ادعای او مبنی بر موفق بودن مذاکرات صلح با دیکتاتور آلمان.
هدف از این دیدار بحث بر سر موضوع اشغال منطقهٔ سودتنلند چکاسلواکی توسط هیتلر بود. چمبرلین تصور میکرد که هیتلر فقط به سودتنلند اهمیت میدهد و میتوان با مماشات، خطر جنگ را مرتفع کرد. چمبرلین روز ۲۲ سپتامبر وارد مذاکرات شد تا شروط خود را برای برقراری صلح ارائه دهد اما این شرایط از طرف هیتلر پذیرفته نشدند.
هیتلر با جدیت در موضع حمله قرار گرفت، او نه تنها طرح صلح را نپذیرفت بلکه کاملا مصر بود تا در شش روز آینده سودتنلند به آلمان واگذار شود. توافقنامۀ مونیخ نتیجهٔ این مذاکرات بود. بر اساس این توافقنامه که به امضای نمایندگان فرانسه و ایتالیا و بریتانیا رسید، سودتنلند به آلمان واگذار شد.