19-07-2012، 21:37
«معاذبن جبل» گوید: روز جمعه ای از نماز با رسول خدا (ص) بازماندم، حضرت فرمود: چه عاملی تو را از نماز جمعه بازداشت؟ عرض کردم. ای رسول خدا! یوحنای طلبی از من داشت و در خانه من در انتظارم بود ترسیدم که مرا باز دارد حضرت فرمود: آیا دوست داری که خدا قرض تو را رد نماید؟
گفتم: آری ای رسول خدا. حضرت فرمود: آیه 25 و 26 سوره آل عمران از (قل اللهم مالک الملک...) تا بغیر حساب را بخوان سپس بگو
- یا رحمان الدنیا و الاخره و رحیمهاما تعطی منهما ما تشاء و تمنه منهما ما تشاء اقض عنی دینی- ای رحمان دنیا و آخرت، ای رحیم دنیا و آخرت، به هر که بخواهی عطا می کنی و از هر که بخواهی منع می نمایی، بدهکاریم را ادا کن.
هرگاه چنین کنی اگر به گنجایش زمین از طلا قرض داشته باشی، خداوند ادا فرماید.
پایگاه فرهنگی هنری تکناز
گفتم: آری ای رسول خدا. حضرت فرمود: آیه 25 و 26 سوره آل عمران از (قل اللهم مالک الملک...) تا بغیر حساب را بخوان سپس بگو
- یا رحمان الدنیا و الاخره و رحیمهاما تعطی منهما ما تشاء و تمنه منهما ما تشاء اقض عنی دینی- ای رحمان دنیا و آخرت، ای رحیم دنیا و آخرت، به هر که بخواهی عطا می کنی و از هر که بخواهی منع می نمایی، بدهکاریم را ادا کن.
هرگاه چنین کنی اگر به گنجایش زمین از طلا قرض داشته باشی، خداوند ادا فرماید.
پایگاه فرهنگی هنری تکناز