30-03-2014، 17:18

تنهایی تاوان همه نه هایی است که نگفتم تا دل کسی نشکند
همه محبت هایی که زیادی هدر دادم تا دلی بدست اورم...
همه دوست دارم های ابکی که جدی گرفتم...
همه سادگی که در این دنیای هزار چهره خرج کردم ...
تنهایی تاوان همه خوش بینی هایی است که به دنیا وادمهای این روزها داشتم....

یاد تو حس قشنگیست که در دل دارم ...
چه تو باشی ...
چه نباشی ...
نگهش می دارم !!

دلم سفر می خواهد!
نه برای رسیدن به جایی
بلکه فقط برای رفتن...

هرگاه دلت گرفت بارانیت را بپوش..
و در من...
کمی قدم بزن...

سوختنم را دیـدی و خندیـدی
خنده ات را دیدم و سوختــم...
خنده هایـم را خواهـی دیـد
دیــدارِ ما به وقــت سوختنـت !

بده دستاتو تا فالت بگیرم عزیزت یک سفر در پیش داره
این اسمی که کف دستت نوشتی میخواد ترکت کنه تنهات بذاره
این گفت و رفت اون فال گیره سه بارم زیر گوشم گفت میره
بهش خندیدم و گفتم ولش کن یه چیزی گفت بیچاره فقیره
حالا من موندم و اسمی که کمکم داره از کف دستم پاک میشه
دارم کابوس فالم رو میبینم داره این قصه وحشتناک میشه
چقدر بی رحمه این دنیای بی تو چه حالی دارن این چشمای خیسم
با اشکام وسعت دلتنکیامو دارم رو آستینم مینویسم
اگه گریه بذاره مینویسم جدایی داغ عاشق سوز میشه
عزیزم نیستی پیشم تا ببینی شبم با گریه کردن روز میشه
الان یکسالی میشه از تو دورم یعنی یک سال بی سنگ صبورم
همش کارم شده هر پنج شنبه بیام و سنگ قبرت رو بشورم