![افسانه «جادوگر بلر» همچنان زنده است .فوق ترسناك +18 1](http://images.khabaronline.ir/images/position1/2009/8/page11.jpg)
این فیلم ترسناک با بودجهای کمتر از 100 هزار دلار و به سبک فیلمهای مستند ساخته شد و به لطف تبلیغات فراگیر آنلاین همین طور تبلیغات شفاهی به فروشی 250 میلیون دلاری در سطح جهان دست پیدا کرد.
«پروژه جادوگر بلر» داستان سه دانشجوی سینماست که اکتبر 1994 هنگام ساخت فیلمی مستند درباره یک مخلوق افسانهای به نام جادوگر بلر که بیشهزارهای نزدیک برکیتسویل در مریلند را به تسخیر خود درآورده، ناپدید شدند. این فیلم 10 سال پس از ساخت هنوز این قدرت را دارد که تماشاگران را شوکه کند. ادواردو سانچز که به همراه دانیل مایریک فیلمنامه «پروژه جادوگر بلر» را نوشت و آن را کارگردانی کرد، میگوید: «ما بنیان اولیه و بسیار اصلی ترس از بیشهزار را داشتیم. منظورم این است، چه کسی هست که از شبهای بیشهزار نترسد؟»
«پروژه جادوگر بلر» داستان سه دانشجوی سینماست که اکتبر 1994 هنگام ساخت فیلمی مستند درباره یک مخلوق افسانهای به نام جادوگر بلر که بیشهزارهای نزدیک برکیتسویل در مریلند را به تسخیر خود درآورده، ناپدید شدند. این فیلم 10 سال پس از ساخت هنوز این قدرت را دارد که تماشاگران را شوکه کند. ادواردو سانچز که به همراه دانیل مایریک فیلمنامه «پروژه جادوگر بلر» را نوشت و آن را کارگردانی کرد، میگوید: «ما بنیان اولیه و بسیار اصلی ترس از بیشهزار را داشتیم. منظورم این است، چه کسی هست که از شبهای بیشهزار نترسد؟»
داستان این پروژه از سال 1993 آغاز شد. سانچز و مایریک که دانشجوی سینما بودند متنی 35 صفحهای نوشتند که بسیاری از دیالوگهای آن بداههوار بود. سازندگان «پروژه جادوگر بلر» مستندی هشت دقیقهای از اسطوره جادوگر بلر تهیه کردند که با مطالب منتشر شده در روزنامهها و گفتوگوها همراه بود. فیلمبرداری چهار سال بعد و در 1997 در مریلند آغاز و تنها هشت روز طول کشید. هیتر داناهیو، جاشوا لئونارد و مایک ویلیامز بازیگران فیلم یک دوره آموزشی فشرده را گذراندند تا کار با دوربین را یاد بگیرند. آنها روزها به لوکیشنهای فیلمبرداری هدایت میشدند و سازندگان فیلم آنها را وا میداشتند دیالوگهای خود را فیالبداهه بگویند. نکتهای که خیلیها متوجه نشدند این بود که تهیهکنندگان فیلم بازیگران را شبها میترساندند و به آنها اجازه غذا خورددن و خوابیدن نمیدادند.
سانچز میگوید: فیلمبرداری بسیار پرجنبوجوش، اما واقعاً مفرح بود. همه ما میدانستیم کاری ویژه انجام میدهیم و این را هم میدانستیم که شاید دیگر نتوانیم فیلمی مانند «پروژه جادوگر بلر» بسازیم.»
تکنیک استفاده از دوربینهای روی دست با تصاویر «لرزان» پس از این فیلم پایه فیلمهای ترسناک شد و فیلمهایی چون «کلاورفیلد» و «قرنطینه» فیلم مایریک و سانچز را الگو قرار دادند.
هرچند تکنیک استفاده از دوربینهای روی دست پیش از «پروژه جادوگر بلر» هم استفاده میشد، اما سانچز اعتقاد دارد پس از این فیلم تماشاگران سینمای روز بیشتر آن را پذیرفتند. او میگوید: «همه چیز از شبکههای خبری گرفته تا فیلمهای مستند از دوربین روی دست استفاده میکنند و تصور میکنم تماشاگران آن را واقعی میدانند.»
تکنیک استفاده از دوربینهای روی دست با تصاویر «لرزان» پس از این فیلم پایه فیلمهای ترسناک شد و فیلمهایی چون «کلاورفیلد» و «قرنطینه» فیلم مایریک و سانچز را الگو قرار دادند.
هرچند تکنیک استفاده از دوربینهای روی دست پیش از «پروژه جادوگر بلر» هم استفاده میشد، اما سانچز اعتقاد دارد پس از این فیلم تماشاگران سینمای روز بیشتر آن را پذیرفتند. او میگوید: «همه چیز از شبکههای خبری گرفته تا فیلمهای مستند از دوربین روی دست استفاده میکنند و تصور میکنم تماشاگران آن را واقعی میدانند.»
مراحل پس از تولید «پروژه جادوگر بلر» هشت ماه طول کشید و در نهایت مایریک و سانچز از 19 ساعت فیلمی که گرفته بودند، یک فیلم 90 دقیقهای درآوردند. این پروژه اولین بار در جشنواره ساندنس 1999 به نمایش درآمد. استودیو آرتیسن حقوق پخش «پروژه جادوگر بلر» را به قیمت 1/1 میلیون دلار خرید و به این طریق این فرصت فراهم شد تا سازندگان فیلم بتوانند به صورت آنلاین آن را در قالب یک رویداد واقعی تبلیغ کنند.
سانچز یک وبسایت راهاندازی و آن را در قالب راهنمای کامل اسطوره جادوگر بلر معرفی کرد که در آن زمان کار جدیدی بود. او در این باره میگوید: «ما یک اسطوره کامل خلق کردیم و من به آن پر و بال دادم.»
«پروژه جادوگر بلر» 30 جولای 1999 به نمایش درآورد و تقریباً 250 میلیون دلار فروخت. این موفقیت بسیار زیاد تأثیر خود را روی سانچز گذاشت و او از آن زمان تاکنون درگیر یک بازنشستگی خودخواسته بوده است. آرتیسن به امید موفقیت دوباره با عجله دنبالهای بر فیلم ساخت که سال 2000 به کارگردانی جو برلینگر مستندساز روانه سینماها شد، اما «کتاب سایهها: جادوگر بلر2» آشکارا مورد حمله منتقدان قرار گرفت و در نهایت در پنج رشته نامزد دریافت جوایز تمشک طلایی شد. اکنون پس از 10 سال سانچز و مایریک روی دنبالهای دیگر کار میکنند. هرچند هنوز روند کار را مشخص نکردهاند.
سانچز یک وبسایت راهاندازی و آن را در قالب راهنمای کامل اسطوره جادوگر بلر معرفی کرد که در آن زمان کار جدیدی بود. او در این باره میگوید: «ما یک اسطوره کامل خلق کردیم و من به آن پر و بال دادم.»
«پروژه جادوگر بلر» 30 جولای 1999 به نمایش درآورد و تقریباً 250 میلیون دلار فروخت. این موفقیت بسیار زیاد تأثیر خود را روی سانچز گذاشت و او از آن زمان تاکنون درگیر یک بازنشستگی خودخواسته بوده است. آرتیسن به امید موفقیت دوباره با عجله دنبالهای بر فیلم ساخت که سال 2000 به کارگردانی جو برلینگر مستندساز روانه سینماها شد، اما «کتاب سایهها: جادوگر بلر2» آشکارا مورد حمله منتقدان قرار گرفت و در نهایت در پنج رشته نامزد دریافت جوایز تمشک طلایی شد. اکنون پس از 10 سال سانچز و مایریک روی دنبالهای دیگر کار میکنند. هرچند هنوز روند کار را مشخص نکردهاند.
![افسانه «جادوگر بلر» همچنان زنده است .فوق ترسناك +18 1](http://rasekhoon.net/_WebSiteData/MovieImages_s/16321_4_s.jpg)
بعضي ميگويند
یک مستند ساختگی است و ماجرای ۳ دانشجوی فیلمسازی است که برای پی بردن به راز ناپدید شدن هفت کودک در سالهای دور توسط جادوگر بلر وارد جنگلهای مریلند می شوند و در انتها آنها نیز ناپدید شده و فیلم آنها بعد از یکسال پیدا می شود. در این فیلم بعلت استفاده از مشخصات فیلمهای مستند (دوربین روی دست٫مصاحبه و دیالوگ بداهه ...)فضای فیلم باورپذیرتر شده است.
در حقیقت برگ برنده فیلم همین مخلوط کردن مرز خیال و واقعیت است که بطرز استادانه ای انجام شده است.
دددروغه ايا؟
پروژهٔ جادوگر بلر - THE BLAIR WITCH PROJECT
![افسانه «جادوگر بلر» همچنان زنده است .فوق ترسناك +18 1](http://vista.ir/include/films/images/8a7e0437f71add89336e018ceebf53e2.jpg)
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : گرگ هیل و رابین کووی
کارگردان : دانیل مایریک و ادواردو سانچز
فیلمنامهنویس : دانیل مایریک و ادواردو سانچز
فیلمبردار : نیل فردریکس
آهنگساز(موسیقی متن) : تونی کورا
هنرپیشگان : هیتر داناهیو، مایکل ویلیامز، باب گریفین، جیم کینگ، ساندرا سانچز و جاشوآ لنرد
نوع فیلم : رنگی، ۸۱ دقیقه
بر مبنای اظهارات اهالی سالخوردهٔ شهر، حادثهٔ ̎جادوگر بلر̎ یک افسانهٔ قدیمی دربارهٔ جادوگرانی است که در سالهای بسیار دور نوجوانان بسیاری را شکنجه کردند و کشتند. همهٔ اهالی شهر این ماجرا را با جزئیاتش میدانند. سه دانشجوی سینما که برای انجام پروژهشان به عمق جنگل رفتهاند، بهعلت گم کردن نقشه به سرنوشت شومی دچار میشوند. آنان که مجبور شدهاند برای پیداکردن راه چند روز بیشتر در جنگل بمانند، به ناگاه در نیمههای شب، صداهای رعبانگیزی را از بیرون چادرشان میشنوند. آنان اشیاء عجیب ساخت ̎جادوگران بلر̎ را که در جنگل زندگی میکنند، بهدست میآورند و در حالیکه به شدت وحشت کردهاند با کمال ناامیدی سعی میکنند راه خروج از جنگل را پیدا کنند، اما موفق نمیشوند. سه جوان زمانی ناامیدتر میشوند که متوجه میشوند غذا ندارند و هوا هم رو به سردی گذاشته و هیچکس متوجه گمشدن آنان نشده است. آنان هر شب با شنیدن جیغ و صداهای ترسناک مطمئن میشوند کسی در تعقیبشان است و خیلی زود نگران از دست دادن زندگیشان میشوند...
● البته پروژهٔ جادوگر بلر پدیدهٔ استثنائی و غافلگیر کنندهٔ سال ۱۹۹۹ بود. تبریکی نه تنها برای سازندگان باهوش و ماجراجویش بلکه برای شرکت مستقل و اینک بسیار خبرساز آرتیزان اینترتینمنت که عجیبترین شیوهٔ بازاریابی پایان قرن ـ و شاید تمام تاریخ سینما ـ را به اجرا درآورد. بلر سرفصل مهمی است برای کاربرد اینترنت بهعنوان یک سلاح تبلیغاتی و برای احالهٔ کارورزان سینمای ترسناک به سادگی، هراس غریزی و بدوی و امتیازات ̎نشان ندادن̎. فیلم زیبائیشناسی فیلم خانگی ـ با آن کیفیت خام تصویری، تکانهای دوربین و تدویننشدگیاش ـ را بهخوبی با ملزومات ژانر فیلمهای ترسناک پیوند میزند. و بیشک کمک زیادی به هر چه متحققتر شدن آرزوی امکان تبدیل هر آدمی به یک فیلمساز میکند و مهمتر از آن بهوجود مخاطبانی برای این فیلمهای دلخواه و در نتیجه غیرمترقبه. تجربه بلر نشان میدهد که امکان دارد این فیلمهای نوعی را انبوهی از تماشاگران بپذیرند و بطلبند. بلر در واقع میتواند مایهٔ تحسین راجر کورمن ـ استاد هزینههای اندک و ایدههائی برنده ـ باشد. از افسانه که بگذریم و در دومین بار تماشا، بلر کماکان گیرائی خاصی دارد. فضای جنگل، یکنواخت و بیکران و مانع از شناسائی و احاطه، باعث میشود که آدم وهم برش دارد و پیشفرض ̎اینکه یک فیلم است̎ را از کف بگذارد. تکانهای دوربین کاری میکنند که روی برگها و علفها و بیهیچ استفادهای از حس جهتیابی راه بروید. محدودیت اجتنابناپذیر نقطهنظر (چون اینها مثلاً قرار است فیلمهای ویدئویی آماتوری سه دانشجو باشند که راه خود را گم کردهاند) آزارنده است چون هرگونه مفر یا امنیت را از ما دریغ میکند. بلر مورد ناجوری برای تحلیل انتقادی است، چون اینکه خوشساخت یا خوشپرداختتر بودنش یا سنجیدهتر بودنش میتوانست آن را اثری موفقتر کند، جای تردید و بحث دارد. مثل هر تجربهٔ قائم به ذات دیگر، قضاوت آن بر اساس معیارهای از پیش موجود آکادمیک نابسنده خواهد بود. ولی قدر مسلم اینکه در تظاهر به مستند بودن کم و کسری ندارد. آیا فیلمی ̎شکست تصویر̎ را تا این حد قاطعانه اعلام کرده است؟ و همزمان از طریق ̎نمایش̎ این مفهوم، باز بر ̎پیروزی تصویر̎ در سطحی دیگر گواهی داده است؟ بلر بسیار مناسبتر از یک فیلم عباس کیارستمی میتواند انگیزهٔ حرف زدن از لایههای چندگانهٔ رابطهٔ سینما و واقعیت، داستانی و مستند و فیلمساز و آدمهای جلوی دوربین باشد. ادامه: کتاب سایهها: جادوگر بلر ۲ (جو برلینگر، ۲۰۰۰).
نظر
![Exclamation Exclamation](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/exclamation.gif)
![Sleepy Sleepy](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/sleepy.gif)