
نیوتن فرمولی برای قوانین حرکت و گرانش جهان وضع کرد که دیدگاه غالب علمی را تا پیش از ارائه نظریه نسبیت تشکیل میداد. نیوتن از برهانهای ریاضی پیرامون گرانش برای اثبات قوانین حرکت سیارهای کپلر استفاده کرد. او با بررسی و تشریح جزر و مد، مسیر پرواز دنبالهدارها، پیشروی محوری و سایر پدیدهها، تردید در مورد درستی خورشیدمرکزی بودن منظومه شمسی را از بین برد. او نشان داد که حرکت اشیا روی زمین و اجرام آسمانی میتواند با اصول مشابهی محاسبه شوند. استنباط نیوتن مبنی بر اینکه زمین کروی با حالت تخت (شعاع قطبی کمتر از شعاع استوایی) است، با اندازهگیریهای هندسی توسط موپرتوئی، لا کانداماین و سایرین تأیید شد و اکثر دانشمندان اروپایی را بر برتری مکانیک نیوتنی بر سیستمهای قدیمی متقاعد ساخت.
نیوتن اولین تلسکوپ بازتابی کاربردی را ساخت و نظریه پیشرفتهای از نور مبنی بر مشاهده تجزیه نور سفید در منشور به طیفهای مرئی، ایجاد کرد. بررسیهای او در مورد نور در کتاب مؤثرش اپتیکس جمعآوری و در سال ۱۷۰۴ منتشر شد. او همچنین قانون تجربی سرد شدن را فرمول بندی کرد، نخستین محاسبه نظری سرعت صوت را انجام داد و مفهوم سیال نیوتنی را تعریف کرد. او به عنوان یک ریاضیدان نیز در مطالعه سری توانی، تعمیم دادن بسط دوجملهای به توانهای غیر عدد صحیح و ایجاد کردن روشی برای تقریب زدن ریشههای یک تابع نقشی قابل توجه در پیشبرد ریاضی ایفا کرد.
نیوتن از اعضای کالج ترینیتی و دومین دارنده کرسی ریاضیات لوکاسین در دانشگاه کمبریج بود. او مسیحی بود و به کتاب مقدس مسیحی باور داشت، اما تفاسیر و عقایدش از کتاب مقدس با عقاید معمول مسیحیان متفاوت بود، بهطوری که تثلیث را غیر عامیانه و دور از دیدگاه عموم رد کرد. برخلاف اعضای دانشکده کمبریج در آن دوران، وی از پذیرفتن دستورهای مقدس کلیسای انگلستان امتناع کرد. علاوه بر کارهای مربوط به علوم ریاضی، وقت زیادی را برای مطالعه علم کیمیا و شرح تاریخ مطابق کتاب مقدس صرف کرد. اما بیشتر کارهای او در این زمینهها تا مدتها پس از مرگش منتشر نشد. او از دید سیاسی و شخصیتی با حزب ویگ گره خورده بود. نیوتن دو دوره کوتاه در سالهای ۹۰–۱۶۸۹ و ۰۲–۱۷۰۱ به عنوان عضوی از پارلمان دانشگاه کمبریج خدمت کرد. در سال ۱۷۰۵ نیز توسط ملکه آن عنوان شوالیه دریافت کرد. او سه دهه پایانی عمرش را در لندن، در جایگاههای ناظر(۱۷۰۰–۱۶۹۶) و ارباب(۱۷۲۷–۱۷۰۰) ضرابخانه سلطنتی و همچنین رئیس انجمن سلطنتی (۱۷۲۷–۱۷۰۳) گذراند.
زندگینامه
آیزاک نیوتن در نیمه شب سال نو ۱۶۴۲ زاده شد. او کودکی زودرس و بهقدری رنجور بود که پزشکان به زنده ماندنش امید چندانی نداشتند.پدرش که کشاورزی مرفه بود سه ماه پیش از تولد او از دنیا رفته بود و هانا، مادرش، مجبور بود این کودک رنجور را به تنهایی بزرگ کند. خانهٔ مادری او در وولزثروپ بزرگ و راحت بود. آنها فقیر نبودند، اما بزرگکردن آیزاک که کودکی رنجور بود برای مادری تنها آسان نبود.
در سال تولد آیزاک نیوتن، جنگهای داخلی انگلستان آغاز شد. نبردهای خونینی میان گارد سلطنتی و طرفداران مجلس درگرفت. جنگ که تمام شد، نیوتن شش ساله بود.
چندپارهشدن کشور، که از رویدادهای مهم تاریخ آن بهشمار میرفت، آن را جولانگاه پروتستانها کرد. بیشتر مردمان محل زندگی نیوتن (لینکلنشر) طرفدار مجلس بودند، ولی خانوادهٔ او طرفدار پادشاه بود. این مشکلات سیاسی بر زندگی او تأثیر فراوان داشت. در این هنگام مادر او قصد ازدواج دوباره کرد و به محل زندگی ناپدریش رفت و او را نزد مادربزرگش نهاد. او هیچگاه با مادربزرگش صمیمی نبود و همیشه از ناپدریش بیزار بود. در خانهٔ مادربزرگش بیشتر روز را به ساخت الگوهای مکانیکی میپرداخت. او علاقهٔ زیادی به این کار داشت.
نیوتن در ده سالگی شاهد مرگ ناپدریاش و از آن بسیار خوشحال بود، چرا که از او بیزار بود. با مرگ ناپدری، مادرش به وولزثروپ بازگشت. دو سال بعد نیوتن وارد دبیرستان گرانثام شد. حال او با عمویش در شهر زندگی میکرد. نیوتن کمجان بود و نمیتوانست در بازیهای خشن شرکت کند. در چهارده سالگی او یک روز با یکی از بچههای قلدر مدرسه گلاویز شد و بینی او را شکست. این اتفاق او را به یک قهرمان تبدیل کرد و باعث تشویق دیگر بچهها و دلگرمی او شد.
آیزاک جوان در ۱۶۶۱، در هجده سالگی وارد دانشگاه کمبریج شد اما مادر او نمیتوانست مخارج دانشگاه را بپردازد. از این رو وی به گروه «سابسایزرها» پیوست. سابسایزرها دانشجویانی بودند که به جای پرداخت شهریه، اتاقها را نظافت میکردند یا در سالن غذاخوری، پیشخدمت میشدند.
در یکشنبهای در اواخر بهار ۱۶۶۴ آیزاک و دوستش، جان ویکنز به سیرکی که بهتازگی در کمبریج برپا شدهبود رفتند. در این سیرک آیزاک متوجه چیز درخشندهای شد. آن چیز یک منشور بود. او دریافت که با آن منشور میتواند آزمایشهای جالبی کند. از این رو بیدرنگ آن را خرید. مردم آن زمان فکر میکردند که اثر رنگینکمانی از خواص منشور است و تابش نور به منشور این خاصیت را از درون منشور آزاد میکند. نیوتن دست به چندین آزمایش زد و از چند منشور استفاده کرد. نتایج او امروزه، بخشی از قوانین فیزیک هستند. او پی برد که «آنچه ما از چیزها میبینیم، بازتاب نور از سطح آنهاست».
نیوتن پس از این موفقیتهای علمی در ۱۶۶۵ مدرک لیسانس علوم انسانی گرفت. حال او میتوانست چهار سال دیگر در کالج ترینیتی تحصیل کند. او مایل بود از این پس به مسئلهٔ جاذبه بپردازد. اما در این سال طاعون در انگلستان شایع شد. به همین دلیل دانشگاه تعطیل شد و نیوتن به لینکلنشر بازگشت.
نیوتن در این فکر بود که چگونه سیارهها بر مدار خود پیرامون خورشید میگردند بیآنکه نیرویی در کار باشد. او هنگامی که در باغ خانهٔ مادری خود در حال فکر به این بود، سیبی از درخت فرو افتاد و او پی برد که دلیل افتادن سیب، همان دلیل گردش سیارهها به دور خورشید است. خورشید نیروی کششی به سیارهها وارد میکند و همان نیرو را زمین به ماه. اما پرسشی دیگر برای وی پیشآمد؛ چرا سیارهها به روی خورشید فرو نمیافتند؟ او چند روز به این فکر کرد اما پاسخی نیافت. درست همان زمان که او بار و بنهٔ خود را برای بازگشت به دانشگاه کمبریج میبست، پاسخ را یافت. او بازی بچهها در مدرسه را بهخاطر آورد. بازی اینگونه بود که بازیکن باید سطل آبی را در هوا میچرخاند و برنده کسی بود که سطل را، بدون اینکه آب از آن بریزد، در هوا بچرخاند. نیوتن دلیل چرخش سیارهها بهدور خورشید، بدون آنکه بر خورشید فرو افتند را دریافته بود. این پدیده که نیازمند سرعت جانبی است، در اثر یک نیروی مرکزگراست. او پس از چند آزمایش کشف کرد که نیروی جاذبه از قانون عکس مجذور فاصله پیروی میکند.
در زمان گالیله فقط تلسکوپهای شکستی وجود داشت که بزرگنمایی و وضوح خوبی نداشتند. نیوتن با استفاده از نبوغ و تجربهاش در ساخت مدلهای مکانیکی، تلسکوپ بازتابی را، که انقلابی در علم بهشمار میرفت میشد، اختراع کرد. نیوتن برای اختراع تازهاش مشهور شد و پس از چندی به انجمن سلطنتی پیوست. او در اولین سخنرانیاش با دانشمند بزرگ هم عصرش یعنی رابرت هوک دیدار کرد و میان این دو مشاجره درگرفت. هوک خود را دربارهٔ نور، خبره میدانست و نظرات نیوتن را رد میکرد.
پس از چندی، نیوتن فیزیک را رها کرد و به کیمیاگری (پایهٔ شیمی امروز) پرداخت. اما در این بین هانا، مادر او درگذشت. این مسئله او را تا مدتی از پرداختن به دانش بازداشت.
در ۲۸ آوریل ۱۶۸۶ نیوتن کتاب اصول ریاضی فلسفهٔ طبیعی را چاپ کرد و نسخهٔ اول آن را به انجمن سلطنتی فرستاد. اما در نیمهشب همان روز هوک مدعی شد که قوانین نیوتن را قبلاً کشف کردهاست.
در ۱۶۹۶ نیوتن رئیس ضرابخانهٔ سلطنتی و چند سال بعد سرپرست انجمن سلطنتی شد. در این مدت او متقاعد شد که اکتشافات خود در زمینهٔ نور را به نام «نورشناخت» منتشر کند. یک سال بعد، ملکه آن به او لقب شوالیه (سِر) داد.
آیزاک نیوتن در ۲۰ مارس ۱۷۲۶ یا ۱۷۲۷ درگذشت.

آیزاک نیوتن در سالخوردگی در ۱۷۱۲، نقاشی از سر جیمز ثرنهیل

نسخه بدل دومین تلسکوپ بازتابی نیوتن که او در ۱۶۷۲ به انجمن سلطنتی ارائه کرد.

نسخه خود نیوتن از کتاب «پرینسیپیا» با اصلاحات دستنویس برای نسخه دوم
منبع:wikipedia