این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش تکراری"
رفیق...
دستم را بگیر و بلندشو...
غصه هایت را من می خورم،
غم هایت را من به دوش می کشم...
به جای تو من گریه می کنم...
تو فقط تظاهر کن که تکیه گاه منی...
سلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره . . .
تظاهر به بی تفاوتی . . .
تظاهر به بی خیالی . . .
به شادی . . .
به این که دیگه چیزی مهم نیست . . .
ولی فقط خودشون می دونن چقدر سخت می گذره!
بيا
تظاهرات کنيم
تظاهر کن
دوستم دارى
من شهر را بهم مى ريزم..
ز تظاهر بيزارم....
دوست دارم همه ازم متنفر باشن...ولي حسشون واقعي باشه.
عشق => سرکاری
محبت => تظاهر
مهربونی => مسخرست
وفا => مرده
احد و پیمون => دلخوشی
عاطفه=> تموم شده
مهر => مدرسهها باز میشه
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم … ...
حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است
چارلی چاپلین
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم … ”
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش تکراری"
رفیق...
دستم را بگیر و بلندشو...
غصه هایت را من می خورم،
غم هایت را من به دوش می کشم...
به جای تو من گریه می کنم...
تو فقط تظاهر کن که تکیه گاه منی...
سلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره . . .
تظاهر به بی تفاوتی . . .
تظاهر به بی خیالی . . .
به شادی . . .
به این که دیگه چیزی مهم نیست . . .
ولی فقط خودشون می دونن چقدر سخت می گذره!
بيا
تظاهرات کنيم
تظاهر کن
دوستم دارى
من شهر را بهم مى ريزم..
ز تظاهر بيزارم....
دوست دارم همه ازم متنفر باشن...ولي حسشون واقعي باشه.
عشق => سرکاری
محبت => تظاهر
مهربونی => مسخرست
وفا => مرده
احد و پیمون => دلخوشی
عاطفه=> تموم شده
مهر => مدرسهها باز میشه
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم … ...
حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است
چارلی چاپلین
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم … ”