30-05-2015، 10:16
(آخرین ویرایش در این ارسال: 30-05-2015، 10:17، توسط Dokhtare barOni.)
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
1- در نگاه شتر یک حسرتی هست انگار که یک تست بیشتر می زد، صنعتی شریف قبول می شد
2- چند ترمه می رم کلاس زبان انگلیسی. تو این چند وقت فهمیدم زبان دونستن فقط به درد مکالمه با خارجی ها نمی خوره بلکه با فرهنگ و دانش اون ها هم آشنا می شی. مثلا فهمیدم تو خارج فقط اسکول ها می رن مدرسه. واسه همین به مدرسه می گن اسکول. اگه چیز جدیدی یاد گرفتم حتما بهتون می گم
3- یکی از دلایلی که سرخ پوستا همیشه به قطارها حمله می کردن این بوده که دود قطار تو زبون اونا فحش محسوب می شده
4- از یه جا به بعد می فهمی «علم بهتر است یا ثروت» فقط برای اونایی بود که حق انتخاب داشتن
5- تو فیلمای ایرانی از تصادف فقط صداش میاد
6- روزی زنی تصمیم گرفت همه مشکلاتش رو به دریا بسپاره اما هر کاری کرد، شوهرش سوار قایق نشد
7- آقا یه جوری بهانه بیارین که آدم حس نکنه به شعورش توهین شده
8- حالا بعد از مرگمون ازمون می پرسن زندگی خود را چگونه گذراندید؟ ما هم جواب می دیم همه عمرمون نشستیم پشت کامپیوتر منتظر موندیم تا دانلود شه!
9- کاش هر کسی رو که نصیحت می کردن مثل معاینه فنی یه برچسب روش می زدن که قبلا نصیحت شده. دیگه در مورد اون موضوع باهاش حرف نزنید
10- طرف برادرشو نصیحت می کرد می گفت بعد از ازدواج اقتدار داشته باش مثل من. دیشب به زنم گفتم من ساعت 11 آب گرم می خوام. اونم رأس ساعت 11 آب گرم رو آماده کرد. داداشش گفت حالا اون موقع آب گرم می خواستی چیکار؟ گفت چون نمی تونم با آب سرد ظرف بشورم، پوستم حساسه
11- ته دیگ یه غذاست. سیب زمینی هم یه غذاست. ماکارونی هم باز یه جور غذاست اما ته دیگ سیب زمینی ماکرونی یه روش زندگیه
12- غذا مثل گلوله است، تا خوردی باید بیفتی
13- فکر کنم یکی با برگ برنده من دلمه درست کرده
14- نحوه پسته خوردن ایرونی جماعت: همزمان یکی در دهان، یکی در دست و یکی هم تحت نظر
15- ساعت 5 صبح برام sms اومده، با چه زحمتی از زیر پتو اومدم بیرون موبایلمو برداشتم می بینم نوشته قالیشویی شربت اوغلی شعبه دیگری ندارد! انقدر خوشحال شدم که نگو
16- من وقتی به دنیا اومدم باهوش بودم ولی درس و مدرسه خرابم کرد
17- دیشب اینترنتم قطع بود کلی کار کردم. ظرفا رو شستم، خونه رو هم جارو کشیدم. دیگه کم کم داشتم دوتا بچه آفریقایی رو به فرزندی قبول می کردم که نتم وصل شد
18- علم بهتر است یا ته دیگ ماکارونی؟ مرده شور علم رو ببرن که با هر چی مقایسه اش می کنم کم میاره
19- آخرش نفهمیدیم ما مردا همه مون مثل همیم یا یکی از یکی بدتریم؟
20- اونایی که تو خونشون یه کیف قدیمی داغون هست که همه مدارک و سندها رو توش نگه می دارن، لایک کنن همدیگه رو بشناسیم
21- رفته بودیم سینما فیلم اکشن. دو نفر تو آشپزخونه داشتن همدیگه رو با قمه و اره برقی می زدن. بعد ری اکشن دختر ردیف جلویی: وای چه کابینت های قشنگی!
22- ریاضی عزیز. قبول کن که X رفته و هرگز برنمی گرده. انقدر از ما نخواه که برات X رو پیدا کنیم. به زندگی بدون اون عادت کن
23- کاش می شد وقتی بعضیا خیلی خوب و مهربون می شن بهشون تافت بزنی همون جوری بمونن. یا حداقل بهشون پیف پاف بزنی تو همون حالت، در اوج بمیرن
24- به یارو میگن: اگه به انگلیسی بخوای به کسی بگی بیا اینجا چی می گی؟
یارو: کام هیر
میگن آفرین چه خوب بلدی
میگن اگه بخوای بگی برو اوجا چی می گی؟
میگه: اول خودم می رم اونجا بعد میگم کام هیر
25- به بابام زنگ زدم می گم تصادف کردم الان بیمارستانم. می گه خب حالا یه دونه از جون هات کم شد. هنوز مونده گیم اور شی از دستت راحت شیم. فکر کنم منو از تو سطل ماست پیدا کردن
26- رفتم سوپرمارکت یه چیپس گرفتم، رفتم بیرون، یارو گفت: کجا؟
گفتم: الکی مثلا پولشو دادم
گفت: بیا، رفتم جلو یه دونه محکم زد تو دهنم تا یه ربع صدا زودپز می دادم! گفت: الکی مثلا بقیه پولتو بهت دادم
ملت خیلی بی اعصاب شدنا
27- یعنی وضعیت یه جوری شده وقتی می خوای با کسی حرف بزنی قبلش باید بگی می دونم تو از من بدبخت تری، صبر کن من اول حرف بزنم، بعد تو شروع کن
28- هیچ وقت امیدت رو از دست نده. کپک هرگز فکر نمی کرد پنی سیلین بشه
29- بایای من هر وقت قبض برق زیاد می یاد می ندازه گردن لامپ مودم من
- داییم می گه تا تحریما اثر مستقیم نداشته باشه مشکلی نیست! تصورش اینه که یه روز اوباما تو قطعنامه می نویسه فروش سنگک خاشخاشی به ممدآقا ممنوع.
2- آرزوی هر پدری اینه که پسرش رو تو لباس دامادی ببینه اما آرزوی من اینه که بابام رو تو شلوار جین ببینم.
3- رمز عدم موفقیت فقط دو کلمه است: حسش نیست، از فردا.
4- بعضی وقتا زن ها خودشونم نمی دونن برای چی قهر کردن، فقط حس می کنن لازمه قهر کنن.
5- بیاین چند لحظه سکوت کنیم
به خاطر کسایی که رفتن پالتو خزدار خریدن
به خاطر کسایی که چکمه تا زانو خریدن
به خاطر کسایی که چتر و کلاه و شال خریدن ولی نمی تونن بپوشن چون زمستون میگه
الکی مثلا من تابستونم!
6- مزخرف ترین خواب از ساعت شیش تا هشته! نه خواب ظهره، نه می تونی وصلش کنی به خواب شب، خستگی رو هم درنمیاره، قشنگ آواره میشه آدم
7- به قول پسرخاله، آدما نباس دوست پیدا کنن، چون وقتی میرن دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی...
نمیتونی درد دل کنی یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه، خفه ات میکنه...
آدما باس همیشه تنها بمونن
8- نمی دونم چرا هر وقت می خوام درِ مرسدس بنزمو باز کنم از تخت می افتم پایین! ماشینه شما هم اینجوریه؟
9- فقط یه دختر میتونه وسط جلسه کنکور به عکس کارتش نگاه کنه بگه چقدر بد افتادم
10- نوشته شده در سالن های ورزشی ژاپن:
قهرمانان، مادرزاد به دنیا نیامده اند، بلکه با تمرین و پشتکار به قهرمانی رسیده اند
نوشته شده در سالن های ورزشی ایران: مواظب وسایل شخصی خود باشید
11- بچه های مردم تو ناسا مدیرعاملن، بعد این رفیق من تنها افتخار زندگیش اینه که فاطما گل رو قبلا از کانال های ترکیه دیده و از ما جلوتره
12- چند وقته به طرز مشکوکی داره بهم خوش می گذره، دیگه الاناس که به فنا برم
13- من شیرجه زدن رو قبل از اینکه تو آب یاد بگیرم، موقعی که رو سر عروس و دوماد پول میریختن یاد گرفتم
14- من نبودم دستم بود... تقصیر آستینم بود... آستین مال کت ام بود.. کت ام مال بابام بود
این شعر نشون میده از همون دوران طفولیت اینجوری یادمون دادن که اشتباه خودمون رو گردن یکی دیگه بندازیم
15- از عید و عید دیدنی یه جمله یادم مونده. اونم اینه که «بذار برسیم خونه، من می دونم و تو!»
16- همچین می گن اگه پسرا برن سربازی مرد میشن، آدم میشن؛ انگار قبلش درنده بودن! این گوگولیا یه گوشه نشستن درگیر ابروهاشونن چیکارشون دارید آخه!
17- یارو دو روزه رفته خارج
عرق رسیدنش هنوز خشک نشده
تو اینترنت یه عکس فرستاده میگه: گرفتیش؟
میگم: نه! هنوز دانلود نشده
میگه: شِت! اونجا هنوز سرعت اینترنت درسته نشده؟
18- من نه اینکه بی پول باشم ها، نه... فقط جیبم رو با ریه ام ست کردم. توی جفتش هواست
19- قوانین رانندگی در ایران: اول نیسان میره، بعد من، بعد هر کی تونست
20- انقدری که بابام آهنگِ بی کلام گوش میده توی خونه: همش حس می کنم توی آسانسورم
21- زندگی رو زیاد جدی نگیرید. کسی تا حالا زنده ازش بیرون نیومده
22- وقتی قیمت شمع های روی کیکت از خود کیک بیشتر می شه، می فهمی دیگه پیر شدی
23- چالش جدید منو بابام:
«زمون ما بچه حق نداشت دست به کنترل بزنه»
الان سه روز دارم قانعش می کنم بابا زمان شما کنترل نبود
میگه خفه شو احترام که بود
24- آقا ما یه سری با رفیقمون رفتیم استخر دانشگاه شریف، ما شیرجه زدیم بقیه حجم آب از دست رفته رو حساب می کردن!
25- دو دسته آدم هستن که به شدت می خوان بقیه رو متقاعد کنن. یک دسته اونایی که تازه متاهل شدن و دسته دوم اون هایی که تازه ماشین چینی خریدن.
1- در نگاه شتر یک حسرتی هست انگار که یک تست بیشتر می زد، صنعتی شریف قبول می شد
2- چند ترمه می رم کلاس زبان انگلیسی. تو این چند وقت فهمیدم زبان دونستن فقط به درد مکالمه با خارجی ها نمی خوره بلکه با فرهنگ و دانش اون ها هم آشنا می شی. مثلا فهمیدم تو خارج فقط اسکول ها می رن مدرسه. واسه همین به مدرسه می گن اسکول. اگه چیز جدیدی یاد گرفتم حتما بهتون می گم
3- یکی از دلایلی که سرخ پوستا همیشه به قطارها حمله می کردن این بوده که دود قطار تو زبون اونا فحش محسوب می شده
4- از یه جا به بعد می فهمی «علم بهتر است یا ثروت» فقط برای اونایی بود که حق انتخاب داشتن
5- تو فیلمای ایرانی از تصادف فقط صداش میاد
6- روزی زنی تصمیم گرفت همه مشکلاتش رو به دریا بسپاره اما هر کاری کرد، شوهرش سوار قایق نشد
7- آقا یه جوری بهانه بیارین که آدم حس نکنه به شعورش توهین شده
8- حالا بعد از مرگمون ازمون می پرسن زندگی خود را چگونه گذراندید؟ ما هم جواب می دیم همه عمرمون نشستیم پشت کامپیوتر منتظر موندیم تا دانلود شه!
9- کاش هر کسی رو که نصیحت می کردن مثل معاینه فنی یه برچسب روش می زدن که قبلا نصیحت شده. دیگه در مورد اون موضوع باهاش حرف نزنید
10- طرف برادرشو نصیحت می کرد می گفت بعد از ازدواج اقتدار داشته باش مثل من. دیشب به زنم گفتم من ساعت 11 آب گرم می خوام. اونم رأس ساعت 11 آب گرم رو آماده کرد. داداشش گفت حالا اون موقع آب گرم می خواستی چیکار؟ گفت چون نمی تونم با آب سرد ظرف بشورم، پوستم حساسه
11- ته دیگ یه غذاست. سیب زمینی هم یه غذاست. ماکارونی هم باز یه جور غذاست اما ته دیگ سیب زمینی ماکرونی یه روش زندگیه
12- غذا مثل گلوله است، تا خوردی باید بیفتی
13- فکر کنم یکی با برگ برنده من دلمه درست کرده
14- نحوه پسته خوردن ایرونی جماعت: همزمان یکی در دهان، یکی در دست و یکی هم تحت نظر
15- ساعت 5 صبح برام sms اومده، با چه زحمتی از زیر پتو اومدم بیرون موبایلمو برداشتم می بینم نوشته قالیشویی شربت اوغلی شعبه دیگری ندارد! انقدر خوشحال شدم که نگو
16- من وقتی به دنیا اومدم باهوش بودم ولی درس و مدرسه خرابم کرد
17- دیشب اینترنتم قطع بود کلی کار کردم. ظرفا رو شستم، خونه رو هم جارو کشیدم. دیگه کم کم داشتم دوتا بچه آفریقایی رو به فرزندی قبول می کردم که نتم وصل شد
18- علم بهتر است یا ته دیگ ماکارونی؟ مرده شور علم رو ببرن که با هر چی مقایسه اش می کنم کم میاره
19- آخرش نفهمیدیم ما مردا همه مون مثل همیم یا یکی از یکی بدتریم؟
20- اونایی که تو خونشون یه کیف قدیمی داغون هست که همه مدارک و سندها رو توش نگه می دارن، لایک کنن همدیگه رو بشناسیم
21- رفته بودیم سینما فیلم اکشن. دو نفر تو آشپزخونه داشتن همدیگه رو با قمه و اره برقی می زدن. بعد ری اکشن دختر ردیف جلویی: وای چه کابینت های قشنگی!
22- ریاضی عزیز. قبول کن که X رفته و هرگز برنمی گرده. انقدر از ما نخواه که برات X رو پیدا کنیم. به زندگی بدون اون عادت کن
23- کاش می شد وقتی بعضیا خیلی خوب و مهربون می شن بهشون تافت بزنی همون جوری بمونن. یا حداقل بهشون پیف پاف بزنی تو همون حالت، در اوج بمیرن
24- به یارو میگن: اگه به انگلیسی بخوای به کسی بگی بیا اینجا چی می گی؟
یارو: کام هیر
میگن آفرین چه خوب بلدی
میگن اگه بخوای بگی برو اوجا چی می گی؟
میگه: اول خودم می رم اونجا بعد میگم کام هیر
25- به بابام زنگ زدم می گم تصادف کردم الان بیمارستانم. می گه خب حالا یه دونه از جون هات کم شد. هنوز مونده گیم اور شی از دستت راحت شیم. فکر کنم منو از تو سطل ماست پیدا کردن
26- رفتم سوپرمارکت یه چیپس گرفتم، رفتم بیرون، یارو گفت: کجا؟
گفتم: الکی مثلا پولشو دادم
گفت: بیا، رفتم جلو یه دونه محکم زد تو دهنم تا یه ربع صدا زودپز می دادم! گفت: الکی مثلا بقیه پولتو بهت دادم
ملت خیلی بی اعصاب شدنا
27- یعنی وضعیت یه جوری شده وقتی می خوای با کسی حرف بزنی قبلش باید بگی می دونم تو از من بدبخت تری، صبر کن من اول حرف بزنم، بعد تو شروع کن
28- هیچ وقت امیدت رو از دست نده. کپک هرگز فکر نمی کرد پنی سیلین بشه
29- بایای من هر وقت قبض برق زیاد می یاد می ندازه گردن لامپ مودم من
- داییم می گه تا تحریما اثر مستقیم نداشته باشه مشکلی نیست! تصورش اینه که یه روز اوباما تو قطعنامه می نویسه فروش سنگک خاشخاشی به ممدآقا ممنوع.
2- آرزوی هر پدری اینه که پسرش رو تو لباس دامادی ببینه اما آرزوی من اینه که بابام رو تو شلوار جین ببینم.
3- رمز عدم موفقیت فقط دو کلمه است: حسش نیست، از فردا.
4- بعضی وقتا زن ها خودشونم نمی دونن برای چی قهر کردن، فقط حس می کنن لازمه قهر کنن.
5- بیاین چند لحظه سکوت کنیم
به خاطر کسایی که رفتن پالتو خزدار خریدن
به خاطر کسایی که چکمه تا زانو خریدن
به خاطر کسایی که چتر و کلاه و شال خریدن ولی نمی تونن بپوشن چون زمستون میگه
الکی مثلا من تابستونم!
6- مزخرف ترین خواب از ساعت شیش تا هشته! نه خواب ظهره، نه می تونی وصلش کنی به خواب شب، خستگی رو هم درنمیاره، قشنگ آواره میشه آدم
7- به قول پسرخاله، آدما نباس دوست پیدا کنن، چون وقتی میرن دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی...
نمیتونی درد دل کنی یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه، خفه ات میکنه...
آدما باس همیشه تنها بمونن
8- نمی دونم چرا هر وقت می خوام درِ مرسدس بنزمو باز کنم از تخت می افتم پایین! ماشینه شما هم اینجوریه؟
9- فقط یه دختر میتونه وسط جلسه کنکور به عکس کارتش نگاه کنه بگه چقدر بد افتادم
10- نوشته شده در سالن های ورزشی ژاپن:
قهرمانان، مادرزاد به دنیا نیامده اند، بلکه با تمرین و پشتکار به قهرمانی رسیده اند
نوشته شده در سالن های ورزشی ایران: مواظب وسایل شخصی خود باشید
11- بچه های مردم تو ناسا مدیرعاملن، بعد این رفیق من تنها افتخار زندگیش اینه که فاطما گل رو قبلا از کانال های ترکیه دیده و از ما جلوتره
12- چند وقته به طرز مشکوکی داره بهم خوش می گذره، دیگه الاناس که به فنا برم
13- من شیرجه زدن رو قبل از اینکه تو آب یاد بگیرم، موقعی که رو سر عروس و دوماد پول میریختن یاد گرفتم
14- من نبودم دستم بود... تقصیر آستینم بود... آستین مال کت ام بود.. کت ام مال بابام بود
این شعر نشون میده از همون دوران طفولیت اینجوری یادمون دادن که اشتباه خودمون رو گردن یکی دیگه بندازیم
15- از عید و عید دیدنی یه جمله یادم مونده. اونم اینه که «بذار برسیم خونه، من می دونم و تو!»
16- همچین می گن اگه پسرا برن سربازی مرد میشن، آدم میشن؛ انگار قبلش درنده بودن! این گوگولیا یه گوشه نشستن درگیر ابروهاشونن چیکارشون دارید آخه!
17- یارو دو روزه رفته خارج
عرق رسیدنش هنوز خشک نشده
تو اینترنت یه عکس فرستاده میگه: گرفتیش؟
میگم: نه! هنوز دانلود نشده
میگه: شِت! اونجا هنوز سرعت اینترنت درسته نشده؟
18- من نه اینکه بی پول باشم ها، نه... فقط جیبم رو با ریه ام ست کردم. توی جفتش هواست
19- قوانین رانندگی در ایران: اول نیسان میره، بعد من، بعد هر کی تونست
20- انقدری که بابام آهنگِ بی کلام گوش میده توی خونه: همش حس می کنم توی آسانسورم
21- زندگی رو زیاد جدی نگیرید. کسی تا حالا زنده ازش بیرون نیومده
22- وقتی قیمت شمع های روی کیکت از خود کیک بیشتر می شه، می فهمی دیگه پیر شدی
23- چالش جدید منو بابام:
«زمون ما بچه حق نداشت دست به کنترل بزنه»
الان سه روز دارم قانعش می کنم بابا زمان شما کنترل نبود
میگه خفه شو احترام که بود
24- آقا ما یه سری با رفیقمون رفتیم استخر دانشگاه شریف، ما شیرجه زدیم بقیه حجم آب از دست رفته رو حساب می کردن!
25- دو دسته آدم هستن که به شدت می خوان بقیه رو متقاعد کنن. یک دسته اونایی که تازه متاهل شدن و دسته دوم اون هایی که تازه ماشین چینی خریدن.