09-04-2015، 16:52
نام های پیامبران در قرآن کریم
1. آدم: این کلمه عبری و غیر منصرف است و به معنای خاک سرخ می باشد. اصل آن «آدام» بوده که برای تعریب الف وسط آن حذف شده است. 25 بار در قرآن کریم تکرار شده است. در قرآن کریم به عنوان اولین انسان از نسل انسانهای فعلی معرفی شده و به عنوان آدم ابوالبشر آمده است. در سورههای بقره، اعراف، انبیا، حجر، طه، ص، بنی اسراییل و کهف در محورهای زیر سخن به میان آمده است:
الف. آفرینش آدم؛ ب. سجده فرشتگان و اعراض ابلیس؛ ج. فریب آدم توسط ابلیس و رانده شدن از بهشت؛ د. توبه آدم.
۲. ادریس : این کلمه غیر عربی است؛ از این روی غیر منصرف میباشد. 2 بار در قرآن کریم آمده است. میان شیث (جانشین آدم) و او چهار نسل فاصله است. (آیه 75 سوره مریم، آیه 85 سوره انبیاء).
۳. نوح : این کلمه عربی است. چون بسیار گریه میکرده به او نوح گفته اند. 43 بار در قرآن کریم تکرار شده است. اولین پیامبر اولوالعزم عمرش از همه پیامبران بیشتر بود و دوران نبوت او 950 سال بوده است؛ از این روی به او شیخ الانبیا لقب داده اند. قوم او به خاطر عدم ایمان عذاب شدند، همسر و فرزند او هم جزء عذاب شدگان بودند.
۲. ادریس : این کلمه غیر عربی است؛ از این روی غیر منصرف میباشد. 2 بار در قرآن کریم آمده است. میان شیث (جانشین آدم) و او چهار نسل فاصله است. (آیه 75 سوره مریم، آیه 85 سوره انبیاء).
۳. نوح : این کلمه عربی است. چون بسیار گریه میکرده به او نوح گفته اند. 43 بار در قرآن کریم تکرار شده است. اولین پیامبر اولوالعزم عمرش از همه پیامبران بیشتر بود و دوران نبوت او 950 سال بوده است؛ از این روی به او شیخ الانبیا لقب داده اند. قوم او به خاطر عدم ایمان عذاب شدند، همسر و فرزند او هم جزء عذاب شدگان بودند.
۴. هود : این کلمه عربی است. وی پس از نوح با چند واسطه آمده است. وی در سرزمین احقاف و میان قوم عاد زندگی میکرد. در تورات به نام «عابر» خوانده شده است. این کلمه 10 بار در قرآن کریم آمده که سه مورد آن به معنای یهودی است و در سوره الحاقه به سرگذشت او اشاره شده است.
۵. صالح : این کلمه عربی است و وی از پیامبران عرب میباشد. وی در سرزمین حجر (میان شام و حجاز) مبعوث شد. معجزه او شتری بود که از درون کوه بیرون آمد، مردم او را پی کردند و دچار عذاب صیحه آسمانی شدند. این نام 9 بار در قرآن کریم آمده است.
۶. ابراهیم : این کلمه غیر عربی و سریانی است و به معنای پدر مهربان میباشد. وی از پیامبران اولوالعزم میباشد که دارای کتاب و شریعت است. وی در شهر بابل در عراق به دنیا آمد و به پیامبری رسید ، در قرآن کریم در حول محورهای زیر مجادله ابراهیم با آذر، دشمنی او با بتها و شکستن بتها، داستان به آتش افکندن ابراهیم توسط نمرود و گلستان شدن آتش بررسی شده ، که این نام 69 بار در قرآن کریم تکرار شده است.
۷. اسماعیل : این کلمه غیر عربی است و در زبان عبری «اسما» و «ئیل» به معنای بشنو، خدا بوده است. وی فرزند بزرگ ابراهیم است و مادرش هاجر میباشد که در نوجوانی ابراهیم او را به قربانگاه برد. این کلمه 12 بار در قرآن کریم تکرار شده است که میتوان از جمله آنها به قضایای بشارت تولد اسماعیل به ابراهیم و دستور قربانی او و قضیه بنای کعبه و کمک به ابراهیم در سورههای بقره، ابراهیم، انعام، مریم و صاد اشاره کرد. در آیه 54 سوره مریم اختلاف است که منظور از اسماعیل کیست.
۸. اسماعیل بن حزقیل : طبق روایات و نظر بخشی از تفاسیر، کلمه اسماعیل در آیه 54 سوره مریم اسماعیل بن حزقیل است که او را اسماعیل صادق الوعد لقب داده اند. در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده میفرماید: این اسماعیل، اسماعیل بن ابراهیم نیست. او پیامبری از پیامبران است.
۹. اسحاق : این کلمه عربی نیست و غیر منصرف میباشد. وی فرزند دوم ابراهیم است که مادرش ساره میباشد. در قرآن کریم راجع به بشارت تولد اسحاق به ابراهیم، آیاتی وجود دارد و نام او در ردیف انبیاء ذکر شده است، این نام 17 بار در قرآن کریم بیان شده است.
۱۰. لوط : ظاهراً این کلمه عربی است. وی در زمان حضرت ابراهیم میزیست و با آن حضرت خویشاوند بود و به او ایمان آورد و خود پیامبر مردم شهر سدوم بود. مردم این شهر به جهت عمل زشتی دچار زلزله شدید شده و نابود گشتند، همسر لوط هم جزء معذبین بوده است. این نام 27 بار در قرآن کریم در خلال سورههای اعراف، حجر، انبیاء و... ذکر شده است.
۱۱. یعقوب : این کلمه غیر عربی و ظاهراً عبری است و غیر منصرف میباشد. وی فرزند اسحاق است. لقب وی «اسرائیل» است که به معنای عبد خدا میباشد. (اسرا = عبد و ئیل = خدا) کلمه یعقوب 16 بار در قرآن کریم تکرار شده و کلمه اسرائیل 43 بار در قرآن تکرار شده است. بنی اسرائیل از نوادگان یعقوب هستند که همه اسباط دوازده گانه را شامل میشوند زیرا او دوازده فرزند داشت که اسرائیل نوادگان اویند.
۱۲. یوسف : این کلمه عبری است. یعقوب دوازده پسر داشت که یوسف زیباترین و محبوبترین آنان بود. داستان زندگی او به صورت یکپارچه در سوره یوسف آمده است. کلمه یوسف 27 بار در قرآن کریم ذکر شده که سوره ای نیز با این نام از طرف خداوند نازل شده. در آیه 84 سوره انعام وی در ردیف انبیاء عظام قرار گرفته و در سورة مؤمن به رسالت او تصریح شده است.
۱۳. ایوب : این کلمه غیر عربی و ظاهراً عبری و غیر منصرف به معنای بازگشت کننده میباشد. خدای متعال برای امتحان او را سالها به مرضی مزمن دچار کرد و او صبر و مقاومت کرد، از این روی صبر ایوب ضرب المثل شده است. کلمه ایوب 4 بار در قرآن کریم سخن به میان آمده که قرآن کریم او را به خاطر صبر و شکیبایی در برابر آزمایشات الهی میستاید و او را دارای عزم و اراده عالی میداند.
۱۴. شعیب : ظاهراً این کلمه عربی است. وی در شهر مدین (شهری در کنار دریای سرخ) زندگی میکرد. کلمه شعیب 11 بار در قرآن کریم آمده است در خلال سورههای اعراف، هود، شعراء، عنکبوت ذکر شده، در سوره حفص آیات 22 تا 28 داستان ازدواج موسی با دختر شعیب و پناه بردن موسی به او ذکر شده است.
۱۵. موسی : این کلمه معرب «موشه» (از آب کشیده شده) در زبان عبری است. وی از پیامبران الوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی است و نام کتاب وی تورات میباشد. او فاتح و منجی یهود است و به پیروان وی یهودی میگویند. داستان زندگی موسی و بنی اسرائیل در سوره ها و آیه های متعددی آمده است، مانند سوره بقره، اعراف، طه، قصص، شعراء و... موسی بین قرن 13 - 15 قبل از میلاد به دنیا آمد، نام پدرش عمران و نام مادرش یوکابد است. وقایع زندگی موسی بیش از سایر پیامبران در قرآن آمده است، نام او 136 بار در قرآن کریم بیان شده است.
۱۶. هارون : این کلمه عبری و به معنای محبوب است و غیر منصرف میباشد. وی برادر موسی است و در کنار او بود و موسی از خدا خواست که او را وزیرش قرار دهد و خدا درخواست او را اجابت کرد و او را در نبوت شریک موسی قرار داد، از این روی هر دو با هم به سوی فرعون رفتند. کلمه هارون 20 بار در قرآن کریم در خلال سرگذشت موسی ذکر شده است.
۱۷. الیاس : این کلمه عبرانی است و تعریب شده است. در قرآن کریم 2 بار این کلمه آمده است و زندگانی او توضیح داده نشده است. گفته اند که او همانند خضر هم اکنون زنده است. (انعام 85 ، صافات 13)
۱۸. یسع : ظاهراً این کلمه عبری و معرب ایشاع است. این نام در قرآن کریم 2 بار تکرار شده است. (انعام 86 ، ص 48)
۱۹. ذوالکفل : این کلمه عربی است و غیر منصرف میباشد و 2 بار در قرآن کریم آمده است (انبیا 85 ، ص 48). چون سرپرستی بازماندگان یسع را بر عهده گرفت او را به ذالکفل لقب دادند که ارتباط با این مسئله بعضی از مفسرین آیات 244 تا 245 از بقره را مربوط به او دانسته اند.
۲۰. داود : این کلمه غیر عربی و ظاهراً عبری است. این کلمه 16 بار در قرآن کریم تکرار شده است که محورهای بحث قرآن کریم در مورد داود عبارتند از:
الف. داستان جنگ جالوت و طالوت که جالوت به دست داود کشته شد (بقره ، آیه 246 تا 252)
ب. به حضرت داود کتاب آسمانی داده شده و از انبیاست آیات 161 نساء و 57 انبیاء گویای آن است.
ج. طبق آیه 75 از سوره انبیاء پرندگان و کوهها در تسخیر داود بودند و ایشان از صدای خوشی برخوردار بودند.
د. بنابر آیه 80 از سوره انبیاء و آیه 12 از سوره سبأ، خداوند آهن را برای داود نرم ساخت و به او صفت زره سازی آموخت.
۲۰. داود : این کلمه غیر عربی و ظاهراً عبری است. این کلمه 16 بار در قرآن کریم تکرار شده است که محورهای بحث قرآن کریم در مورد داود عبارتند از:
الف. داستان جنگ جالوت و طالوت که جالوت به دست داود کشته شد (بقره ، آیه 246 تا 252)
ب. به حضرت داود کتاب آسمانی داده شده و از انبیاست آیات 161 نساء و 57 انبیاء گویای آن است.
ج. طبق آیه 75 از سوره انبیاء پرندگان و کوهها در تسخیر داود بودند و ایشان از صدای خوشی برخوردار بودند.
د. بنابر آیه 80 از سوره انبیاء و آیه 12 از سوره سبأ، خداوند آهن را برای داود نرم ساخت و به او صفت زره سازی آموخت.
ه. آزمایش شدن داود، سوره ص، آیه 16-25.
۲۱. سلیمان : این کلمه غیر عربی و معرب شلومه و غیر منصرف است. و فرزند داود است. وی علاوه بر مقام نبوت دارای مقام پادشاهی هم بود و زبان حیوانات را میفهمید و باد و جنیان تحت تسخیر او بودند و تخت او به وسیله باد حرکت میکرد. این کلمه 17 بار در قرآن کریم تکرار شده که در سورههای بقره، نساء، انعام، انبیا، نمل، سبأ و ص میباشد.
۲۲. یونس : این کلمه غیر عربی و ظاهراً از کلمه یونانی ایونس گرفته شده است و غیر منصرف میباشد. قرآن کریم او را «ذوالنون» و «صاحب الحوت» لقب داده است. وی در نینوا مبعوث گردید. از اعجایب زندگی یونس این است که او پس از اینکه قومش را نفرین به عذاب کرد ، از میان قومش به سوی دریا فرار کرد ، بر کشتی سوار شد ، در حمله یک نهنگ به کشتی، او در بین افراد داخل کشتی طبق قرعه ای که به نامش افتاد به سوی نهنگ پرتاب شد ، نهنگ او را بلعید و در شکم آن زنده ماند ، خداوند متعال جان یونس را بر اثر ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» نجات داد و اگر او این ذکر را نگفته بود تا روز قیامت در شکم نهنگ زندان بود. این کلمه 4 بار در قرآن کریم تکرار شده است که در سوره صافات و سوره قلم به سرگذشت او اشاره شده است. در سوره انبیاء به عنوان ذوالنون از او یاد شده است. نام او به عنوان نام یکی از سوره ها هم درج شده است.
۲۳. زکریا : این کلمه معرب و اصل آن عبری است. وی که از متولیان بیت المقدس بود طبق قرعه سرپرستی مریم، مادر عیسی را بر عهده گرفت. وی برای گریز از مأموران حکومت جبار به درون درختی مخفی شد که مأموران درخت را با اره دو نیم کردند. این کلمه 7 بار در قرآن کریم تکرار شده است.
۲۴. یحیی : این کلمه هم میتواند عربی باشد، برگرفته از واژه حیات و میتواند عبری باشد (معرب یوحنّا) ، وی پسر زکریا است و در نزد مسیحیان یحیی با عیسی پسر خاله میباشند. وی شباهتهایی به امام حسین علیه السلام دارد، از آن جمله که در شش ماهگی به دنیا آمد و به دست حاکم عیاشی سر از تنش جدا شد. این کلمه 5 بار در قرآن کریم آمده است، در آیه 13 از سوره مریم و آیه 34 از سوره آل عمران به نبوت او تصریح شده است و به داستان تولد عیسی و دعای زکریا در قرآن اشاره شده است.
۲۵. عُزَیر : این کلمه معرب عزرا است. 1 بار در قرآن کریم سوره توبه آیه 30 آمده است و مفسران گفته اند آن شخصی که آیه 259 سوره بقره میگوید که خدای متعال او را صد سال میراند و سپس زنده کرد، عزیر پیامبر است
۲۶. عیسی : این کلمه معرب کلمه «ایشوع» در زبان عبری است و به معنای مرد بزرگ و مبارک است. وی از پیامبران اولوالعزم است و کتاب او تورات میباشد. به پیروان وی مسیحی میگویند. مادر وی مریم از چهار زن بزرگ بهشتی است که بدون شوهر و با تمثل فرشته الهی (جبرئیل) برابر او باردار شد و در مدتی کوتاه عیسی را به دنیا آورد. و عیسی در گاهواره به سخن آمد و خود را عبدالله، پیامبر و صاحب کتاب معرفی کرد. نام او در قرآن به دو عنوان ذکر شده است: الف. به عنوان عیسی 25 بار ، ب. به عنوان مسیح 10 بار. که در سراسر این قضایا که مربوط به او میباشند به تولد او و معجزات و پیشگویی او اشاره شده اما در آیه 48 آل عمران و 156 نساء تصریح دارد که عیسی نمرده و زنده است و بر عقیده به صلیب کشیده شدن او خط بطلان کشیده شده است. طبق برخی از روایات زمانی که یهودیان مخالف میخواستند او را به دار بیاویزند، خدای بزرگ او را نجات داد و فردی مشابه او را به دار آویختند.
۲۷. محمد : این کلمه عربی و به معنای ستوده است. و از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت اسلام و کتاب آسمانی او قرآن است. وی آخرین پیامبر الهی است و پس از او پیامبری نخواهد آمد و هر کس پس از ایشان ادعای پیامبری کند دروغگو است. نام مبارکش در چهار سوره آل عمران 136 ، احزاب 4 ، محمد 2 ، فتح 29 ، 1 بار نیز بنابر آیه 79 از سوره اسراء نام محمود و 1 بار نام احمد در سوره صف آیه 16 برای آن حضرت آمده است. آخرین پیامبر الهی در سال عام الفیل متولد شد و در چهل سالگی به پیامبری رسید. سیزده سال از رسالتش را در مکه و ده سال را در مدینه گذراند و در سال دهم هجری وفات نمود.
۲۷. محمد : این کلمه عربی و به معنای ستوده است. و از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت اسلام و کتاب آسمانی او قرآن است. وی آخرین پیامبر الهی است و پس از او پیامبری نخواهد آمد و هر کس پس از ایشان ادعای پیامبری کند دروغگو است. نام مبارکش در چهار سوره آل عمران 136 ، احزاب 4 ، محمد 2 ، فتح 29 ، 1 بار نیز بنابر آیه 79 از سوره اسراء نام محمود و 1 بار نام احمد در سوره صف آیه 16 برای آن حضرت آمده است. آخرین پیامبر الهی در سال عام الفیل متولد شد و در چهل سالگی به پیامبری رسید. سیزده سال از رسالتش را در مکه و ده سال را در مدینه گذراند و در سال دهم هجری وفات نمود.
اسم های پیامبرانی که نام آنها به طور صریح در قرآن کریم آمده این 27 نفر بودند.
ولی پیامبران دیگری نیز هستند که در قرآن اشاراتی به آنها شده ولی نام آنها به طور صریح نیامده، مانند: «اشموئیل» که در آیهی 248 سورهی بقره با تعبیر «وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ» به او اشاره شده است.
و «یوشع» که در آیه 60 سورهی کهف با تعبیر «وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِفَتَاهُ» به او اشاره شده است.
و «ارمیا» که در بقره آیه 259 با تعبیر «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَی قَرْیَةٍ»
و «خضر» که در کهف آیه 65 با تعبیر «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبَادِنَا»
و همچنین «اسباط بنیاسرائیل» که بزرگان قبائل بودند و در نساء آیه 163 تصریح شده که بر آنها وحی الهی نازل میشده و اگر در میان برادران یوسف نیز پیامبرانی وجود داشته در سوره یوسف به آنها اشاره شده است.
به طور کل لازم به توضیح است که در مواردی قرآن کریم به داستان برخی پیامبران اشاره می کند، بدون آنکه نام ایشان را متذکر شود؛ ولی در روایات نام آنها آمده است. بنای قرآن کریم بر این نبوده است که اسامی همه انبیاء را مطرح نماید، چنانکه در احادیث نیز نام تمام آن بزرگواران ذکر نشده است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «رسولا قد قصصناهم علیک من قبل و رسلا لم نقصصهم علیک...» (سوره نساء آیه 164) «شرح حال بعضی رسولان پیش از تو را بر تو حکایت کردیم و شرح حال برخی را نیز بر تو حکایت ننمودیم...»
و «یوشع» که در آیه 60 سورهی کهف با تعبیر «وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِفَتَاهُ» به او اشاره شده است.
و «ارمیا» که در بقره آیه 259 با تعبیر «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَی قَرْیَةٍ»
و «خضر» که در کهف آیه 65 با تعبیر «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبَادِنَا»
و همچنین «اسباط بنیاسرائیل» که بزرگان قبائل بودند و در نساء آیه 163 تصریح شده که بر آنها وحی الهی نازل میشده و اگر در میان برادران یوسف نیز پیامبرانی وجود داشته در سوره یوسف به آنها اشاره شده است.