امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شهرستان چادگان

#1
شهرستان چادگان در محدوده‌ای به مختصات ۵۰ درجه و ۱۳ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۵۱ دقیقه طول شرقی و ۳۲ درجه و ۳۲ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۵۸ دقیقه عرض شمالی واقع شده‌است. بنابراین از طولی معادل ۸/۳۸ دقیقه یا ۹/۵۸ کیلومتر و عرضی معادل ۵۸/۲۵ دقیقه یا ۱/۴۷ کیلومتر برخوردار می‌باشد. مرکز شهرستان در فاصله تقریبی ۱۱۵ کیلومتری غرب مرکز استان واقع گردیده‌است و با مساحت ۱۲۰۰ کیلومتر مربع از سمت شمال و شرق با شهرستان تیران و کرون، از سمت شمال غرب با شهرستان فریدن، از سمت غرب با شهرستان فریدونشهر و از سمت جنوب با استان چهار محال و بختیاری هم مرز می‌باشد.
اقتصاد این‌ شهرستان‌ بیشتر بر پایه كشاورزی‌، دامداری‌ و صنایع‌ دستی‌ است‌. محصولات‌ عمده آن‌، گندم‌ و جو و یونجه‌ و دانه‌های‌ روغنی‌، فراورده‌های‌ باغی‌ شامل‌ سیب‌ درختی‌ و گلابی‌ و انگور و زردآلو، و حبوبات‌ و سیب‌زمینی‌ است‌. سیب‌زمینی‌، حبوبات‌ و میوه‌های‌ آن‌ به‌ دیگر شهرستانهای‌ استان‌ صادر می‌شود.
دامداری‌ به‌ دو صورت‌ ثابت‌ و متحرك‌ در آنجا وجود دارد كه‌ بیشتر به‌ صورت‌ پرواربندی‌ گوسفند است‌ و گوشت‌ آن‌ به‌ شهرستانهای‌ دیگر استان‌ صادر می‌شود.صنایع‌دستی‌ آن‌ جاجیم‌بافی‌، گلیم‌بافی‌، قالی‌بافی‌ است‌ و فرشهای‌ آن‌ با طرحهای‌ شاه‌ عباسی‌ و ترنج‌ به‌ خارج‌ از كشور صادر می‌شود.
این‌ شهرستان‌ دارای‌ معادن‌ مس‌، سرب‌، آهن‌ و سنگ‌ تراورتن‌ است‌. نیروگاه‌ برق‌ سد زاینده‌رود، در دوازده‌ كیلومتری‌ شهر چادگان‌، از مراكز مهم‌ صنعتی‌ شهرستان‌ چادگان‌ است‌.
بیشتر اهالی‌ شهرستان‌ چادگان‌ شیعه دوازده‌ امامی‌اند و به‌ فارسی‌ با گویش‌ لری‌ و تركی‌ سخن‌ می‌گویند. در برخی‌ از آبادیهای‌ آن‌ ارمنیان‌ نیز زندگی‌ می‌كنند. قسمتهای‌ جنوبی‌ شهرستان‌، محل‌ ییلاق‌ طوایفی‌ از ایل‌ بختیاری‌ است‌.

شهرستان چادگان 1

میزان جمعیت
بنابر آخرین سرشماری مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران، جمعیت شهرستان چادگان در سال ۱۳۸۵ برابر با ۳۴۴۷۶ نفر بوده‌است.
سوغاتی
قالی وقالیچه‌های بختیاری در این منطقه ازدیرباز خواهان بسیار داشته و دارد و بهترین سوغات این منطقه می باشد.
تاریخ چادگان
به گفته هرودوت اولين مردماني كه سر از فرمان آشوريان پيچيدند،مادها بودند. مادها پيش از آنكه به قدرت برسند و بر مسند حكومت تكيه زنند ،در برابر آشور اتحاديه اي از شش طايفه به نام هاي پارتاكنيان، بوسيان، استرو خانيان، اريزانتيان، بوديان و مغلها تشكيل داده بودند و علي الرغم اينكه پراكنده و دور از هم به سر مي بردند اين تشكل سبب قدرت و نيرو مندي مادها بود.ايران باستان (قبل از ميلاد مسيح) داراي استانهاي مختلف و وسيعي بوده از جمله ماد پارت و پارس. پارس در قسمت جنوب و جنوب غربي، پارت مشتمل بر سرزمينهاي خراسان، سيستان و بلو چستان تا شمال شرقي درياي خزر،و ماد كه بر دو قسم بوده شامل ماد كوچك در آذربايجان و قسمتي از كردستان، و ماد بزرگ در تمام نواحي مركزي و غرب ايران از جمله كرمانشاه، همدان، ري، اصفهان و سواحل درياي خزر.
در اين زمان به علت سكونت پارا تاكن ها در نواحي اسپدانا (اصفهان) اين ناحيه را پرتيكان ناميدند. امپراطوري هخامنشيان شكل توسعه يافته دولت ماد بود و به علت تصرفات فراوان ،مرزهاي جغرافيايي ايران به حد نهايت خود گسترش يافت. داريوش به جهت كنترل و اداره كشور، ايران را به ساتراپ يا ايالت هاي متعدد تقسيم كرد. يكي از اين ساتراپ ها پرتيكان بوده كه از آباد ترين نقاط مركزي ايران محسوب مي شده است و تنها جاده اي كه آپادانا را به شوش پايتخت زمستاني پادشاهان هخامنشي وصل مي كرده از اين منطقه گذر مي كرده است. ايالت پرتيكان علاوه بر موقعيت مناسب اقتصادي و عمراني به دليل عبور دو شاهراه بزرگ از اهميت سياسي، اداري و نظامي نيز برخوردار بوده است.
با سقوط دولت هخامنشيان و به قدرت رسيدن اسكندر، سپاه او كليه متصرفات دولت هخامنشي را ميدان تاخت و تاز خود قرار داده كه در اين ميان ساتراپ پرتيكان نيز مستثني نبود. اسكندر پس از آنكه تخت جمشيد را تصرف كرد و آن را در آتش سوزاند، چون شنيد داريوش به ماد رفته، عازم آنجا شد و پر تيكان را مسخر گرديد.
نخستين اقدام اسكندر مقدوني براي اداره مناطق وسيع اشغالي، ايجاد ساتراپ نشين ها و شهر هايي در مناطق مذكور بود اما مسئوليت هاي نظامي و مالي را از وظايف آنها گرفت و براي هر كدام ماموريني مخصوص تعيين كرد، به جز سه ناحيه كه ترتيب ساتراپ نشين زمان داريوش مورد موافقت اسكندر قرار گرفت از جمله ايالت پرتيكان كه به علت كوهستاني بودن تسلط كامل بر آن دشوار به نظر مي رسيد. اسكندر در اواخر زمامداريش و به سبب تفكر اختلاط فر هنگ شرق و غرب در كنار اكثر شهر هايي كه تسخير مي كرد كلني نشين هايي تاسيس كرد و يونانيهايي كه قدرت جنگ كردن را نداشتند همراه با مهاجرين تازه وارد ديگر را در آنها سكني مي داد و همه اين شهرها را اسكندريه ناميد. اسكندر در ايران دوازده شهر به نام اسكندريه بنا كرد از جمله در ايالت پرتيكان و چون بسياري از بازرگانان و پيشه وران به منظور انجام معاملات سودمند در ممالك شرقي به دنبال اسكندر حركت مي كردند در اين شهرهاي جديد سكونت اختيار كرده و به فعاليتهاي صنعتي و بازرگاني مي پرداختند و تجارب خود را به ديگران منتقل مي كردند و اين همان دوره كوتاه آرامش و آباداني در ايران بود كه با مرگ او اين آرامش اتمام يافت.
اما پرتيكان يا فريدن بر گرفته از نام فريدون يكي از پاد شاهان پيشدادي ايران است. هنگامي كه فريدون شيرخواره بود ضحاك پدرش را كشت .مادرش فرانك او را برداشت و در بيشه زاري پنهان شد .ضحاك كه از منجمان شنيده بود تباهي او به دست فريدون خواهد بود همواره در جستجو بود تا او را نابود نمايد. روزي به بزرگان كشور گفت، من دشمني دارم كه اكنون كودك است و بايد مكتوبي بياوريد كه من تا به حال به جز كار نيك نكرده ام و از پير و جوان به اين امر گواهي بگيريد. در اين حال پسر مرد آهنگري به نام كاوه را به گواهي دعوت كردند كه او نپذيرفت و آنگاه ضحاك حكم قتلش را صادر نمود. در اين هنگام كاوه از ظلم و ستمي كه ضحاك بر او با قتل فرزندانش و ديگر مردمان روا داشته بود و مغز آنان را خوراك ماران نشسته بر شانه هايش كرده بود به خروش آمد و چرم پاره پيشدامنش را بر سر چوبي علم نمود و فرياد تظلم خواهي سر داد .مردم كه از ستمكاري ضحاك به ستوه آمده بودندبه گردش در آمده و در كار زاري ضحاك كشته شد و فريدون به پادشاهي رسيد. فريدون كاوه را سپه سالار لشگر خود داشت و حكومت اسپادنا (اصفهان)را بدو سپرد و درفش كاوياني را به رايت آزاديخواهي در همه جا بر افراشت.فريدون پس از مرگ كاوه او را در كودليه در كنار فرزندش قارون به خاك سپرد كه اكنون به مشهد كاوه معروف است. آنچه مورخين بدان اشاره نموده اند اين است كه پاراتاك يا چادگان در زمان هخامنشيان در محلي به نام آبخفته و چقاگرد بوده است. هنگامي كه اسكندر مقدوني هجوم آورد و تمام آنجا را ويران كرد، چادگاني ها در جايي به نام چاق نشين در جوار زاينده رود كپر نشين يا چادر نشين شدند و بعد قلعه اي به نام قلعه نادر ساختند و مركز چادگان را قلعه نادر ناميدند. در مجاورت شهر فعلي چادگان روستايي است به نام سمندگان كه جايگاه جيران واسبان منطقه بوده و به قولي زرتشتيان آتشكده اي در سمندگان و آبخفته احداث كردند.
آغاز سلسله صفويه فراز ديگري از تاريخ كهن اين سرزمين را مي گشايد. لازم به ذكر است كه طايفه حيدري (از صفويه قزلباش مريد سلطان حيدر جد شاه اسماعيل) در منطقه فريدن يا پرتيكان نيز پيرواني داشته است و هم اكنون نيز طوايف حيدري و نيز روستايي به همين نام (حيدري) وجود دارد.
شاردن در ذكر اصفهان مي گويد، اولاد اصفهان منقسم به دو قسمت بزرگ شده، قسمتي موسوم به جوباره و قسمتي در دشت. اهاليش نيز به دو قسمت منقسم شده اند، آنهايي كه در جوباره بودند “نعمتي” و قسمت ساكن در دردشت “حيدري” كه مريد سلطان حيدر جد شاه اسماعيل و به وي ارادت داشتند.

شهرستان چادگان 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان