15-10-2014، 11:58
اعراف
یکی از مباحث مربوط به قیامت بحث اعراف و اصحاب اعراف است که نظرات مختلف و بعضاً متضادی در خصوص آن مطرح شده است که ذیلاً به آن می پردازیم:
قرآن مجید در چند آیه دربار اعراف و اعرافیان سخن می گوید.
۱) وَ بَینَهُما حِجابٌ وَ عَلَی الأعرافِ رِجالٌ یَعرِفُونَ کُلَّا بِسِیماهُم وَ نادَوا اصحابَ الجَنَّهِ ان سَلامٌ عَلََیکُم لَم یَدخُلُوها وَ هُم یَطمَعُونَ (اعراف/۴۶)
(و میان آن دو گروه، حایلی است، و بر اعراف، مردانی هستند که هر یک از آن دو دسته را از سیمایشان می شناسند و بهشتیان را که هنوز وارد آن نشده ولی بدان امید دارند آواز می دهند که سلام بر شما.)
۲) وَ اذا صُرِفَت ابصارُهُم تِلقاءَ اصحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّالِمینَ (اعراف/۴۷)
(و چون چشمانشان به سوی دوزخیان گردانیده شود، می گویند: پروردگارا ما را در زمره گروه ستمکاران قرار مده.)
۳) وَ نادی اصحابُ الأعرافِ رِجالاً یَعرِفُونَهُم بِسِیماهُم قالُوا ما اغنی عَنکُم وَ ما کُنتُم تَستَکبِرونَ (اعراف/ ۴۸)
(و اهل اعراف، مردانی را که آنان را از سیمایشان می شناسند، ندا می دهند و می گویند: جمعیت شما و آن همه گردنکشی که می کردید به حال شما سودی نداشت.)
۴) اهؤُلاءِ الَّذینَ اقسَمتُم لاَینالُهُمُ اللهُ بِرَحمَهٍ اُدخُلُوا الجَنَّهَ لاخَوفٌ عَلَیکُم وَ لا انتُم تَحزَنُونَ
( اعراف/۴۹)
(آیا اینان همان کسان نبودند که سوگند یاد می کردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید؟ اینک به بهشت درآیید. نه یتیمی بر شماست و نه اندوهگین می شوید.)
مراد از اصحاب اعراف
بررسی آیات چهارگانه فوق نشان می دهد که دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذکر شده است:
در آیه اول و دوم، افرادی که بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شده اند که آرزو دارند وارد بهشت شوند ولی موانعی آنها را جلوگیری کرده است، به هنگامی که نگاه به بهشتیان می کنند بر آنها درود می فرستند، و می خواهند با آنها باشند، اما هنوز نمی توانند، و به هنگامی که نظر به دوزخیان می افکنند، از سرنوشت آنها وحشت نموده و به خدا پناه می برند.
ولی از آیه سوم و چهارم استفاده می شود که آنها افرادی با نفوذ و صاحب قدرتند، دوزخیان را مواخذه و سرزنش می کنند و به واماندگان در اعراف کمک می نمایند که از آن بگذرند و به سرمنزل سعادت برسند.
روایاتی که در زمینه اعراف و اصحاب اعراف نقل شده نیز ترسیمی از دو گروه متضاد می کند ، در بسیاری از روایات که از ائمه اهل بیت (ع) نقل شده می خوانیم : نحن الاعراف : مائیم اعراف (۱) یا آل محمد هم الاعراف : خاندان پیامبر (ص) اعرافند(۲) و مانند این تعبیرات.
و در بعضی دیگر از روایات می خوانیم : هم اکرم الخلق علی الله تبارک و تعالی : آنها گرامی ترین مردم در پیشگاه خدایند.(۳) و یا هم الشهداء علی الناس و النبیون شهدائهم : آنها گواهان بر مردمند و پیامبران گواهان آنها هستند.(۴)
و در روایات دیگر که حکایت دارد آنها پیامبران و امامان و صلحا و بزرگانند .
ولی دسته دیگری از روایات می گوید: آنها وا ماندگانی هستند که بدیها و نیکیهایشان مساوی بوده است یا گنهکارانی هستند که اعمال نیکی نیز داشته اند مانند حدیثی که از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود : هم قوم استوت حسناتهم و سیئاتهم فان ادخلهم النار فبذنوبهم و ان ادخلهم الجنه فبرحمته :
آنها گروهی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی است ، اگر خداوند آنها را به دوزخ بفرستد به خاطر گناهانشان است و اگر به بهشت بفرستد به برکت رحمت او است. (۵)
روایات متعدد دیگری در تفاسیر اهل تسنن از حذیفه و عبدالله بن عباس و سعید بن جبیر و امثال آنها به همین مضمون نقل شده است. (۶)
در همین تفاسیر نیز مدارکی بر اینکه اهل اعراف صلحا و فقها و علما و یا فرشتگان هستند دیده می شود.
گر چه ظاهر آیات و ظاهر این روایات در ابتدا متضاد به نظر می رسد و شاید همین امر سبب شده است که مفسران در این باره اظهار نظرهای متفاوت و گوناگون کنند ، اما با دقت روشن می شود که نه در میان آیات و نه در میان روایات تضادی وجود ندارد بلکه همه یک واقعیت را تعقیب می کنند.
توضیح اینکه : همانطور که گفتیم از مجموع آیات و روایات چنین استفاده می شود که اعراف گذرگاه سخت و صعب العبوری بر سر راه بهشت سعادت جاویدان است، طبیعی است که افراد نیرومند و قوی یعنی صالحان و پاکان با سرعت از این گذرگاه عبور می کنند اما افرادی که خوبی و بدی را به هم آمیختند در این مسیر وا می مانند.
همچنین طبیعی است که سرپرستان جمعیت و پیشوایان قوم در گذرگاههای سخت همانند فرماندهانی که در این گونه موارد در آخر لشکر راه می روند تا همه سپاهیان بگذرند، در آنجا توقف می کنند تا به کمک ضعفای مؤمنان بشتابند و آنها که شایستگی نجات را دارند در پرتو امدادشان رهایی یابند.
بنابراین در اعراف، دو گروه وجود دارند، ضعیفان و آلودگانی که در رحمتند و پیشوایان بزرگی که در همه حال یار و یاور ضعیفانند، بنابراین قسمت اول آیات و روایات اشاره به گروه نخستین یعنی ضعفا است و قسمت دوم اشاره به گروه دوم یعنی بزرگان و انبیاء و امامان و صلحا.
در بعضی از روایات نیز شاهد این جمع به خوبی دیده می شود مانند روایتی که در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: الاعراف کثبان بین الجنه و النار و الرجال الائمه یقفون علی الاعراف مع شیعتهم و قد سبق المؤمنون الی الجنه بلا حساب.... : اعراف، تپه ای است میان بهشت و دوزخ، و امامان آن مردانی هستند که بر اعراف در کنار شیعیان (گنهکارشان) قرار می گیرند، در حالیکه مؤمنان (خالص) بدون نیاز به حساب در بهشت جای گرفته اند... .
بعد اضافه می کند: امامان و پیشوایان در این موقع به پیروان گناهکار خود می گویند خوب نگاه کنید، برادران با ایمان خود را چگونه بدون حساب به بهشت شتافته اند، و این همان است که خداوند می گوید: سلام علیکم لم یدخلوها و هم یطمعون (یعنی آنها به بهشتیان درود می فرستند در حالی که خودشان هنوز وارد بهشت نشده اند و آرزو دارند.)
سپس به آنها گفته می شود، دشمنان حق را بنگرید که چگونه در آتش اند و این همان است که خداوند می فرماید: و اذا صرفت ابصارهم تلقاء اصحاب النار قالوا ربنا لا تجعلنا مع القوم الظالمین ... بعد به دوزخیان می گویند اینها (پیروان و شیعیانی که آلوده گناهانی بوده اند) همانها هستند که شما می گفتید هرگز مشمول رحمت الهی نخواهند شد، (سپس رحمت الهی شامل حال آنها شده) و به این دسته از گنهکاران (که بر اثر ایمان و اعمال صالحی شایستگی عفو و آمرزش دارند) از طرف امامان و پیشوایان دستور داده می شود که بسوی بهشت بروید نه ترسی دارید نه غمی(۷ )شبیه همین مضمون در تفاسیر اهل تسنن از حذیفه از پیامبر (ص) نقل شده است.(۸ )
بار دیگر تکرار می کنیم که سخن دربار ه جزئیات رستاخیز و خصوصیات زندگی در جهان دیگر درست به این می ماند که ما از دور شبحی ببینیم و آن را توصیف کنیم در حالیکه آن شبح بازندگی ما تفاوت بسیاری دارد و ما تنها با الفاظ محدود و نارسای خود می توانیم اشاره کوتاهی به آن کنیم.
نکته قابل توجه اینکه زندگی در جهان دیگر بر اساس الگوهایی است که از این جهان گرفته می شود در مورد اعراف نیز همین گونه است زیرا در این دنیا مردم سه گروهند، مؤمنان راستین که در پرتو ایمان به آرامش کامل رسیده اند و از هیچ گونه مجاهدتی دریغ ندارند و معاندان و دشمنان لجوج حق که به هیچ وسیله به راه نمی آیند، و گروه سومی که در گذرگاه صعب العبوری میان این دو گروه قرار گرفته اند و بیشتر توجه رهبران راستین و پیشوایان حق نیز به آنها است که در کنارشان بمانند و دستشان را بگیرند و از مرحله اعراف مانند نجاتشان دهند تا در صف مؤمنان حقیقی قرار گیرند.
و از اینجا روشن می شود که دخالت انبیاء و امامان در وضع اصحاب اعراف در قیامت همانند دخالتشان در زمینه رهبری در این دنیا هیچ گونه منافاتی با قدرت مطلقه پروردگار و حاکمیت او بر همه چیز ندارد، بلکه هر چه آنها می کنند به اذن و فرمان اوست.(۹)
یکی از مباحث مربوط به قیامت بحث اعراف و اصحاب اعراف است که نظرات مختلف و بعضاً متضادی در خصوص آن مطرح شده است که ذیلاً به آن می پردازیم:
قرآن مجید در چند آیه دربار اعراف و اعرافیان سخن می گوید.
۱) وَ بَینَهُما حِجابٌ وَ عَلَی الأعرافِ رِجالٌ یَعرِفُونَ کُلَّا بِسِیماهُم وَ نادَوا اصحابَ الجَنَّهِ ان سَلامٌ عَلََیکُم لَم یَدخُلُوها وَ هُم یَطمَعُونَ (اعراف/۴۶)
(و میان آن دو گروه، حایلی است، و بر اعراف، مردانی هستند که هر یک از آن دو دسته را از سیمایشان می شناسند و بهشتیان را که هنوز وارد آن نشده ولی بدان امید دارند آواز می دهند که سلام بر شما.)
۲) وَ اذا صُرِفَت ابصارُهُم تِلقاءَ اصحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّالِمینَ (اعراف/۴۷)
(و چون چشمانشان به سوی دوزخیان گردانیده شود، می گویند: پروردگارا ما را در زمره گروه ستمکاران قرار مده.)
۳) وَ نادی اصحابُ الأعرافِ رِجالاً یَعرِفُونَهُم بِسِیماهُم قالُوا ما اغنی عَنکُم وَ ما کُنتُم تَستَکبِرونَ (اعراف/ ۴۸)
(و اهل اعراف، مردانی را که آنان را از سیمایشان می شناسند، ندا می دهند و می گویند: جمعیت شما و آن همه گردنکشی که می کردید به حال شما سودی نداشت.)
۴) اهؤُلاءِ الَّذینَ اقسَمتُم لاَینالُهُمُ اللهُ بِرَحمَهٍ اُدخُلُوا الجَنَّهَ لاخَوفٌ عَلَیکُم وَ لا انتُم تَحزَنُونَ
( اعراف/۴۹)
(آیا اینان همان کسان نبودند که سوگند یاد می کردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید؟ اینک به بهشت درآیید. نه یتیمی بر شماست و نه اندوهگین می شوید.)
مراد از اصحاب اعراف
بررسی آیات چهارگانه فوق نشان می دهد که دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذکر شده است:
در آیه اول و دوم، افرادی که بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شده اند که آرزو دارند وارد بهشت شوند ولی موانعی آنها را جلوگیری کرده است، به هنگامی که نگاه به بهشتیان می کنند بر آنها درود می فرستند، و می خواهند با آنها باشند، اما هنوز نمی توانند، و به هنگامی که نظر به دوزخیان می افکنند، از سرنوشت آنها وحشت نموده و به خدا پناه می برند.
ولی از آیه سوم و چهارم استفاده می شود که آنها افرادی با نفوذ و صاحب قدرتند، دوزخیان را مواخذه و سرزنش می کنند و به واماندگان در اعراف کمک می نمایند که از آن بگذرند و به سرمنزل سعادت برسند.
روایاتی که در زمینه اعراف و اصحاب اعراف نقل شده نیز ترسیمی از دو گروه متضاد می کند ، در بسیاری از روایات که از ائمه اهل بیت (ع) نقل شده می خوانیم : نحن الاعراف : مائیم اعراف (۱) یا آل محمد هم الاعراف : خاندان پیامبر (ص) اعرافند(۲) و مانند این تعبیرات.
و در بعضی دیگر از روایات می خوانیم : هم اکرم الخلق علی الله تبارک و تعالی : آنها گرامی ترین مردم در پیشگاه خدایند.(۳) و یا هم الشهداء علی الناس و النبیون شهدائهم : آنها گواهان بر مردمند و پیامبران گواهان آنها هستند.(۴)
و در روایات دیگر که حکایت دارد آنها پیامبران و امامان و صلحا و بزرگانند .
ولی دسته دیگری از روایات می گوید: آنها وا ماندگانی هستند که بدیها و نیکیهایشان مساوی بوده است یا گنهکارانی هستند که اعمال نیکی نیز داشته اند مانند حدیثی که از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود : هم قوم استوت حسناتهم و سیئاتهم فان ادخلهم النار فبذنوبهم و ان ادخلهم الجنه فبرحمته :
آنها گروهی هستند که حسنات و سیئاتشان مساوی است ، اگر خداوند آنها را به دوزخ بفرستد به خاطر گناهانشان است و اگر به بهشت بفرستد به برکت رحمت او است. (۵)
روایات متعدد دیگری در تفاسیر اهل تسنن از حذیفه و عبدالله بن عباس و سعید بن جبیر و امثال آنها به همین مضمون نقل شده است. (۶)
در همین تفاسیر نیز مدارکی بر اینکه اهل اعراف صلحا و فقها و علما و یا فرشتگان هستند دیده می شود.
گر چه ظاهر آیات و ظاهر این روایات در ابتدا متضاد به نظر می رسد و شاید همین امر سبب شده است که مفسران در این باره اظهار نظرهای متفاوت و گوناگون کنند ، اما با دقت روشن می شود که نه در میان آیات و نه در میان روایات تضادی وجود ندارد بلکه همه یک واقعیت را تعقیب می کنند.
توضیح اینکه : همانطور که گفتیم از مجموع آیات و روایات چنین استفاده می شود که اعراف گذرگاه سخت و صعب العبوری بر سر راه بهشت سعادت جاویدان است، طبیعی است که افراد نیرومند و قوی یعنی صالحان و پاکان با سرعت از این گذرگاه عبور می کنند اما افرادی که خوبی و بدی را به هم آمیختند در این مسیر وا می مانند.
همچنین طبیعی است که سرپرستان جمعیت و پیشوایان قوم در گذرگاههای سخت همانند فرماندهانی که در این گونه موارد در آخر لشکر راه می روند تا همه سپاهیان بگذرند، در آنجا توقف می کنند تا به کمک ضعفای مؤمنان بشتابند و آنها که شایستگی نجات را دارند در پرتو امدادشان رهایی یابند.
بنابراین در اعراف، دو گروه وجود دارند، ضعیفان و آلودگانی که در رحمتند و پیشوایان بزرگی که در همه حال یار و یاور ضعیفانند، بنابراین قسمت اول آیات و روایات اشاره به گروه نخستین یعنی ضعفا است و قسمت دوم اشاره به گروه دوم یعنی بزرگان و انبیاء و امامان و صلحا.
در بعضی از روایات نیز شاهد این جمع به خوبی دیده می شود مانند روایتی که در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: الاعراف کثبان بین الجنه و النار و الرجال الائمه یقفون علی الاعراف مع شیعتهم و قد سبق المؤمنون الی الجنه بلا حساب.... : اعراف، تپه ای است میان بهشت و دوزخ، و امامان آن مردانی هستند که بر اعراف در کنار شیعیان (گنهکارشان) قرار می گیرند، در حالیکه مؤمنان (خالص) بدون نیاز به حساب در بهشت جای گرفته اند... .
بعد اضافه می کند: امامان و پیشوایان در این موقع به پیروان گناهکار خود می گویند خوب نگاه کنید، برادران با ایمان خود را چگونه بدون حساب به بهشت شتافته اند، و این همان است که خداوند می گوید: سلام علیکم لم یدخلوها و هم یطمعون (یعنی آنها به بهشتیان درود می فرستند در حالی که خودشان هنوز وارد بهشت نشده اند و آرزو دارند.)
سپس به آنها گفته می شود، دشمنان حق را بنگرید که چگونه در آتش اند و این همان است که خداوند می فرماید: و اذا صرفت ابصارهم تلقاء اصحاب النار قالوا ربنا لا تجعلنا مع القوم الظالمین ... بعد به دوزخیان می گویند اینها (پیروان و شیعیانی که آلوده گناهانی بوده اند) همانها هستند که شما می گفتید هرگز مشمول رحمت الهی نخواهند شد، (سپس رحمت الهی شامل حال آنها شده) و به این دسته از گنهکاران (که بر اثر ایمان و اعمال صالحی شایستگی عفو و آمرزش دارند) از طرف امامان و پیشوایان دستور داده می شود که بسوی بهشت بروید نه ترسی دارید نه غمی(۷ )شبیه همین مضمون در تفاسیر اهل تسنن از حذیفه از پیامبر (ص) نقل شده است.(۸ )
بار دیگر تکرار می کنیم که سخن دربار ه جزئیات رستاخیز و خصوصیات زندگی در جهان دیگر درست به این می ماند که ما از دور شبحی ببینیم و آن را توصیف کنیم در حالیکه آن شبح بازندگی ما تفاوت بسیاری دارد و ما تنها با الفاظ محدود و نارسای خود می توانیم اشاره کوتاهی به آن کنیم.
نکته قابل توجه اینکه زندگی در جهان دیگر بر اساس الگوهایی است که از این جهان گرفته می شود در مورد اعراف نیز همین گونه است زیرا در این دنیا مردم سه گروهند، مؤمنان راستین که در پرتو ایمان به آرامش کامل رسیده اند و از هیچ گونه مجاهدتی دریغ ندارند و معاندان و دشمنان لجوج حق که به هیچ وسیله به راه نمی آیند، و گروه سومی که در گذرگاه صعب العبوری میان این دو گروه قرار گرفته اند و بیشتر توجه رهبران راستین و پیشوایان حق نیز به آنها است که در کنارشان بمانند و دستشان را بگیرند و از مرحله اعراف مانند نجاتشان دهند تا در صف مؤمنان حقیقی قرار گیرند.
و از اینجا روشن می شود که دخالت انبیاء و امامان در وضع اصحاب اعراف در قیامت همانند دخالتشان در زمینه رهبری در این دنیا هیچ گونه منافاتی با قدرت مطلقه پروردگار و حاکمیت او بر همه چیز ندارد، بلکه هر چه آنها می کنند به اذن و فرمان اوست.(۹)