28-07-2014، 18:46
بررسی زندگی سیاسی دكتر مصدق در ادوارمختلف و در شرایط سیاسی – اجتماعی تفاوت بسیاری ازحقایق و واقعیت های مربوط به او را روشن خواهد كرد. بدین منظور رسیدگی سیاسی وی دردوران حكومت پهلوی دوم درسه مرحله مورد بررسی قرارمی گیرد.
ازشهریور1320 كه رضا شاه ازسلطنت خلع و سلطنت به فرزندش محمد رضا شاه رسید، فضای سیاسی نسبتاً بازی دركشورایجاد شد و نیروهای ملی – مذهبی فرصتی یافتند تا در جهت تحقق اهداف و آمال خود مجدداً وارد صحنه سیاست گردیده و تلاش نمایند.
زندگی سیاسی دكترمصدق دراین دوران را نیز می توان درسه مرحله مورد مطالعه قرارداد:
مرحله اول: حضوردكترمصدق درمجلس دوره چهاردهم: اولین انتخابات بعد از پایان دوره دیكتاتوری برای مجلس چهاردهم انجام شد و دكترمصدق به اتفاق تنی چند از رجل سیاسی كه در دوران دیكتاتوری رضاخان كنار گذارده شده بودند به مجلس راه یافتند . فعالیت سیاسی دكترمصدق در مرحله اول با قدرت گرفتن قوام السلطنه و اختلاف نظری كه دراین مرحله این دو نفر با هم داشتند كه منجر به شكست دكتر مصدق در انتخابات دوره پانزدهم گردید، پایان یافت و دكترمصدق كه ازاین موضوع شدیدأ متاثرگردیده بود خودرا بازنشسته سیاسی نموده و به احمدآباد رفت و از آنجا در هرنوع فعالیت سیاسی خودداری كرد.
درعین حال نباید فراموش كردكه بدون حضوردكترمصدق هسته اصلی نهضت ملی ایران درمجلس پانزدهم كه توسط اقلیت پنج نفری تشكیل گردیده بود شكل نمی گرفت و از مهمترین اقدامات این اقلیت را می توان استیضاح دولت مساعد دانست. هم چنین مخالفت با لایحه الحاقی گس – گلشائیان از دیگر اقدامات این گروه 5 نفری است.
دولت انگلیس كه درمجلس چهاردهم موفق شده بود جلوی ورود رقبای قدرتمند و در عین حال متحد خود را دردوران جنگ بگیرد در این مرحله با آغازنهضت ملت ایران نیز مواجه شده بود كه قرارداد 1933 را زیرسوال می برد و اساس انحصار نفتی انگلیس به خطر افتاده بود. دولت انگلیس كه از آینده خود بیمناك بود درصدد برآمد كه با نفوذ كافی كه درمجلس پانزدهم داشت بتواند با ارائه یك قرارداد الحاقی بنیادهای حقوقی قرارداد مزبور را تثبیت كند وبدین جهت لایحه الحاقی گس – گلشائیان را در آخرین روزهای عمرمجلس پانزدهم تقدیم مجلس كرد.
فعالیت سیاسی دكترمصدق در مرحله اول با قدرت گرفتن قوام السلطنه و اختلاف نظری كه دراین مرحله این دو نفر با هم داشتند كه منجر به شكست دكتر مصدق در انتخابات دوره پانزدهم گردید، پایان یافت و دكترمصدق كه ازاین موضوع شدیدأ متاثرگردیده بود خودرا بازنشسته سیاسی نموده و به احمدآباد رفت و از آنجا در هرنوع فعالیت سیاسی خودداری كرد
اقلیت پنج نفری مجلس به ویژه حسین مكی با سخنرانی طولانی خود مقاومت فوق العاده ای را در قبال تصویب این قرارداد صورت دادند ونهایتاً موفق شدند با استفاده ازمكانیسم نا محدود بودن مدت صحبت در مخالفت ، عمرمجلس را به پایان رسانده و انگلیس را ازتصویب این لایحه ناكام بگذارند.
حسین مكی درهردو مورد فوق چه مخالفت با ساعد و چه مخالفت با لایحه از دكترمصدق درخواست كرد تا نظرخود را برای مجلس ارسال كند. در مورد اول پس ازاصرار زیاد دكتر مصدق نامه ای به مجلس نوشت و درآن مجلس را دعوت به سكوت كرد. درمورد دوم نیز پس از اصرار بسیار مكی با ارسال نامه ای عجیب در واقع به شیوه ای با ارائه یك پیشنهاد اصلاحی موافقت خود را با این لایحه اعلام می كند.
درهمین زمان بود كه برحسب دعوت استاندار تهران ازمنتخبین درجه اول واعضای نظارت انتخابات مجلس سنا و معاون اول دادستانی استان مركزی جلسه ای برای انتخابات درجه دوم مجلس سنا تشكیل گردید. دكتر مصدق كه جزو منتخبین درجه اول بود طی نطقی با انتخابات فرمایشی این مجلس مخالفت كرد. درپی ترورهژیر به دست فداییان اسلام و دستگیری عده ای همچون بقایی، آیت اله كاشانی و خلیل طهماسبی، مصدق نیزبه احمد آباد تبعید شد اما پس ازمدت كوتاهی دوباره به تهران بازگشت.
دراین زمان كه ابطال آراء تهران اعلام شده بود بدون توجه به این امر مجلس آغازبه كاركرد. مصدق درهمایشی مردمی به این اقدام اعتراض كرد. پس ازمدتی نیزدر اثرحمایت های مردمی به اتفاق عده ای دیگربه مجلس راه یافت. درهمین زمان بود كه وی درمجلس نامه ای از آیت اله كاشانی كه درآن تصریح شده بود نفت ایران متعلق به هیچ كشورخارجی نیست درمجلس قرائت كرد و پس از چندی به ریاست كمیسیون نفت مجلس انتخاب گردید.
پس ازانتخاب رزم آرا برای نخست وزیری، دكترمصدق نیز از جمله كسانی بود كه در مخالفت با این امردرمجلس اعتراض نمود.
به دنبال این امركمیسیون نفت مجلس 10 روز به دولت فرصت می دهد تا نظرخود را نسبت به لایحه الحاقی اعلام نماید اما پس از انقضای این مهلت دكترمصدق به اتفاق تنی چند ازنمایندگان، دولت را به علت تعلل در استیفای حقوق ملت استیضاح می كند كه این استضاح به نتیجه نمی رسد. سپس این كمیسیون تصمیم نهایی خود را مبنی بر اینكه این قرارداد استیفای منافع ملت ایران را از نفت جنوب نمی كند به مجلس اعلام می نماید. به دنبال این امر به دعوت آیت اله كاشانی ازمردم در تمام كشور گردهمایی های وسیع در حمایت از ملی شدن صنعت نفت برگزار شد و درپی آن اقلیت مجلس كه نام دكترمصدق درمیان آنها نیست دولت را به دلیل عدم امنیت قضایی استیضاح می نمایند.
پس ازترور رزم آرا و درمحیطی كه تحت فشار ملت وعلمای مذهبی حتی عوامل سر سپرده انگلیس قادر به مقابله با موج برخاسته نبودند كمیسیون خاص نفت طرح ملی شدن صنعت نفت را تصویب كرد و به دنبال آن این امر درمجلس شورای ملی و مجلس سنا به اتفاق آرا به تصویب رسید.
درهر صورت می توان گفت آنچه موجب تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت گردید. گلوله خلیل طهماسبی بود كه با قتل رزم آرا را قدرتمند ترین فرد نظام حاكم كه چنان رعب و وحشتی ایجاد كرده بود كه علی رغم وجود اكثریت نمایندگان وابسته به سیاست انگلیس در مجلس آن طرح به اتفاق آرا به تصویب رسید و به دنبال آن بنا به پیشنهاد جمال امامی كه ازعناصر سرسپرده سیاست انگلیس بود دكترمصدق برای نخست وزیری پیشنهاد گردید.
دكترمصدق نیز برخلاف دوره چهاردهم مجلس كه پیشنهاد نخست وزیری را به بهانه قبول شرط بازگشت به مجلس نپذیرفته بود این بار بدون هیچ گونه پیش شرطی پیشنهاد نخست وزیری را پذیرفت.
مرحله سوم، دوران نخست وزیری تا كودتای 28مرداد 1332: دكترمصدق پس از آنكه نخست وزیر شد ابتدا بدون مشورت با اعضای جبهه ملی وزیران خود را كه اغلب از دولتمردان سابق بودند انتخاب نمود و سپس برنامه خود را بدین شرح اعلام كرد.
1- اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سراسركشور.
2- اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداری ها.
مسئله ای كه دراین زمان حایزاهمیت است شركت دكتر مصدق به اتفاق هیاتی ایرانی درشورای امنیت سازمان ملل است كه دراین هیئت همراهان مصدق می توان دكتر متین دفتری وهمچنین سناریو بیات را كه از اقوام نزدیك وی و در عین حال از سرسپردگان شناخته شده انگلیس بودند نام برد.
انتخابات مجلس هفدهم مجلس نیز توسط دولت دكتر مصدق و آن هم به صورتی ناقص انجام و مجلس با 70 نفر رسمیت یافت.
پس ازاستعفای دكتر مصدق طبق سنت پارلمانی درجلسه خصوصی مجلس 52 نفراز 65 نفر به زمامداری دوباره مصدق رای دادند. اما مجلس سنا از ابراز تمایل به نخست وزیری وی تا اطلاع از برنامه دولت امتناع نمود.
به دنبال تقاضای دكترمصدق از شاه برای تصدی وزارت جنگ برای خودش و امتناع شاه از پذیرش این امر دكتر مصدق استفعفا داده و در پی آن مجلس به نخست وزیری قوام رای اعتماد داد. اما چند روزی نگذشت كه با اعتراض آیت اله كاشانی به رهبری ایشان درتهران واغلب شهرهای ایران تظاهرات وسیعی درحمایت از مصدق انجام شد و درگیری های خونین 30 تیرموجب گردید و شاه قوام را عزل نمود. و مجلس به زمامداری دكترمصدق ابراز تمایل نماید
دكترمصدق نیز به همین دلیل از پذیرفتن نخست وزیری امتناع كرد. پس ازآنكه مردم خواستار زمامداری مجدد وی شدند فرمان نخست وزیری مجدد وی صادرشد و به دنبال آن دكترمصدق تقاضای اختیارات قانونگذاری شش ماهه ازمجلس نمود.به دنبال تقاضای دكترمصدق از شاه برای تصدی وزارت جنگ برای خودش و امتناع شاه از پذیرش این امر دكتر مصدق استفعفا داده و در پی آن مجلس به نخست وزیری قوام رای اعتماد داد. اما چند روزی نگذشت كه با اعتراض آیت اله كاشانی به رهبری ایشان درتهران واغلب شهرهای ایران تظاهرات وسیعی درحمایت از مصدق انجام شد و درگیری های خونین 30 تیرموجب گردید و شاه قوام را عزل نمود. و مجلس به زمامداری دكترمصدق ابراز تمایل نماید.
شاه محرمانه با استفاده ازغیبت مجلس فرمان عزل دكترمصدق و انتصاب زاهدی را به سمت نخست وزیری صادر كرد. سرهنگ نصیری كه این فرمان را به مصدق اعلام كرد دستگیرشد و مصدق طی اعلامیه ای وقوع یك كودتای نظامی درتهران را به اطلاع مردم رساند. شاه از كشور خارج شد و به دنبال انحلال مجلس عده ای از نمایندگان كه استعفا نداده بودند دستگیر شدند.
آیت الله كاشانی طی نامه ای به مصدق درمورد وقوع یك كودتا توسط زاهدی هشدار داد وی نیز در پاسخ تنها نوشت كه « مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم » كودتا درتهران انجام شد ومصدق از كار بركنارگردید.