پسته - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: پسته (/showthread.php?tid=69275) |
پسته - ساناز جون - 14-11-2013 پسری بود که پسته خیلی دوست داشت هی پسته میخورد تا اینکه یه روزی دندوناش خراب شد درد گرفت داد زد و گریه کرد میگفت مامان مامان به دادم برس مامانش سر کار بود اون روز علی همون پسره نرفته بود مدرسه از سرویسش جا مونده بود خوشبحالش اونموقع ها ما بچه بودیم غایب میکردیم پدرمون در میاومد خلاصه خداراشکر شماره ی پدرشو داشت زنگ زد پدرش اومد دنبالش با هم رفتن دندان پزشکی دکتره گفت 2 دندون باید پر شه 2 دوندونم باید کشیده شه علی تا صدای حرف های اقای دکتر رو شنید دوید و رفت به زور وقتی رفتن خونه بابا و مامانش راضیش کردن بره دکترچ اولین روز علی با قیافه ی گریان گریان اومد خونه چون 2 تا از دندوناشو کشیده بودن دومین روز علی قیافش بهتر از دیروز بود چون دکتر دندوناشا پر کرده بود علی تصمیم گرفت دیگه پسته نخوره اگر هم میخوره به ادازش پایان اگر بیای و این مطلبو بخونی و سپس و نظر ندی مادر و پدرت بمیرن RE: پسته - دختر شاعر - 12-04-2015 کسی ک این داستان رو نوشته قلمش ضعیف!!باید بیشتر تمرین کنه!! |