باران که میزند به پنجره... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: باران که میزند به پنجره... (/showthread.php?tid=268197) |
باران که میزند به پنجره... - [ιяяesιsтιвLe] - 13-11-2017 باران که میزند به پنجره، جای خالیاَت بزرگتر میشود ! وقتی مِه بر شیشهها مینشیندُ بوران شبیخون میزَند، هنگامی که گُنجشکها برای بیرون کشیدنِ ماشینم از دلِ برف سَر میرسند، حرارتِ دستانِ کوچکِ تو را به یاد میآورم وَ سیگارهایی را که با هم کشیدهایم، نصف تو، نصف من... مثلِ سربازهای هم ْسنگر ! وقتی باد پردههای اتاقُ جانِ مَرا به بازی میگیرد، خاطراتِ عشقِ زمستانیمان را به خاطر میآورم دست به دامنِ باران میشوم، تا بر دیاری دیگر ببارد وَ برف که بر شهری دور... آرزو میکنم خُدا زمستان را از تقویمِ خود پاک کند ! نمیدانم چگونه، این فصلها را بیتو تاب بیآورم ! "نزار قبانی" ---------------------- RE: باران که میزند به پنجره... - Actinium - 08-02-2019 برف که می بارد، چقدر فاصله ات تا من برایم ملموس تر از همیشه آید؛ هوا که برفی می شود، انکار نبش قبر کرده اند نبودنت را... |