شازده کوچولو – قسمت بیست و یکم - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: شازده کوچولو – قسمت بیست و یکم (/showthread.php?tid=267159) |
شازده کوچولو – قسمت بیست و یکم - ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ - 26-08-2017 شهریار کوچولو گفت: – سلام! پیلهور گفت: – سلام. این بابا فروشندهی حَبهای ضد تشنگی بود. خریدار هفتهای یک حب میانداخت بالا و دیگر تشنگی بی تشنگی. شهریار کوچولو پرسید: – اینها را میفروشی که چی؟ پیلهور گفت: – باعث صرفهجویی کُلّی وقت است. کارشناسهای خبره نشستهاند دقیقا حساب کردهاند که با خوردن این حبها هفتهای پنجاه و سه دقیقه وقت صرفهجویی میشود. – خب، آن وقت آن پنجاه و سه دقیقه را چه کار میکنند؟ ـ هر چی دلشان خواست.. شهریار کوچولو تو دلش گفت: «من اگر پنجاه و سه دقیقه وقتِ زیادی داشته باشم خوشخوشک به طرفِ یک چشمه میروم..» |