انجمن های تخصصی  فلش خور
دو تا داستان کوتاه عاشقانه - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: دو تا داستان کوتاه عاشقانه (/showthread.php?tid=187179)



دو تا داستان کوتاه عاشقانه - ຖēŞค๑໓ - 25-10-2014

قصه مون از اونجاشروع شدکه:
دوتادستشومشت کرد وگفت:
اگه گفتی گل کدومه،نمیرم
ناراحت شدم وکمی فکرکردم و
محکم زدم روی دست چپش وگفتم:گله...
دستشو بازکرد اماپوچ بود...
اشکم سرازیرشد...
حواسش نبودوقتی داشت بادست راستش اشکشو پاک میکرد،فهمیدم
فهمیدم که هردودستش پوچ بوده...
نتیجه اخلاقیSadآنکه بخواهدبرود،به هربهانه که باشدآخرمی رود)
/
/
/
ه روزیه جیرجیرک عاشق یه خرس شد.رفت که بهش بگه دوسش داره ولی خرس گفت الان وقت خواب زمستانیه برو بعدا بیا.ولی افسوس که  خرس ندونست که عمر جیجیرک تنها سه روزه.پس خواهشا قبل از خواب زمستونیتون به جیرجیرکتون بگید دوستش دارید.