شعــــر طنـز ... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: شعــــر طنـز ... (/showthread.php?tid=113371) |
شعــــر طنـز ... - Dead Silence - 29-05-2014 پاسبان مردي به راهي ديد و گفتا کيستي؟ گفت:فردي بي خيال وفارغ آزاده ام گفت : از بهر چه مي رقصي و بشکن مي زني ؟ گفت : چون داراي شور و شوق فوق العاده ام گفت : اهل خاک پاک اصفهاني يا اراک ؟ گفت : اهل شهر آباد و خوش آباده ام گفت : خيلي شاد هستي ، باده لابد خورده اي گفت : هم از باده خور بيزارم ، هم از باده ام گفت : از جام وصال نازنيني سرخوشي ؟ گفت : از شهوت پرستي هم دگر افتاده ام گفت : پس شايد قماري کرده اي ، پولي برده اي گفت :من در راه برد و باخت پا ننهاده ام گفت : پولي از دکان يا خانه اي کش رفته اي ؟ گفت : دزدي هم نمي چسبد به وضع ساده ام گفت : آخر هيچ سرگرمي نداري روز و شب ؟ گفت : سرگرم نمازو سجده و سجاده ام گفت : لابد ثروتي داري و دلشادي به پول ؟ گفت : من مستضعف و مسکين مادر زاده ام گفت : آيا راستي آهي نداري در بساط ؟ گفت : خود پيداست اين از وصله ي لباده ام گفت : گويا کارمند ساد ه اي يا کارگر ؟ گفت : بيکارم ولي از بهر کار آماده ام گفت : بيکاري و بي پولي ؟ پس اين شادي ز چيست ؟! گفت : يک زن داشتم ، اينک طلاقش داده ام RE: شعــــر طنـز ... - danial 80 - 29-05-2014 افرین خوب بود |