انجمن های تخصصی  فلش خور
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: " داستــآن هــآی عــآشقــآنه " (/showthread.php?tid=2129)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74


RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - Snow-Girl - 25-01-2013

خدایا



حواست هست



صدای هق هق گریه ام از همون گلویی میاد



که تو از رگش به من نزدیکتری................


RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - Apathetic - 25-01-2013

من همیشه خوشحام،می دانید چرا؟

برای این که از هیچ کس

برای چیزی انتظاری ندارم،

انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ..

زندگی کوتاه است ..

پس به زندگی ات عشق بورز ..

خوشحال باش .. و لبخند بزن ..

فقط برای خودت زندگی کن و ..

قبل از این که صحبت کنی ، گوش کن.

قبل از این که بنویسی ، فکر کن .

قبل از این که خرج کنی ،

درآمد داشته باش.

قبل از این که دعا کنی » ببخش

قبل از این که صدمه بزنی » احساس کن

قبل از تنفر » عشق بورز

زندگی این است ...

احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر !


RE: داستان های عاشقانه - انجلا - 30-01-2013

هر کی رمانم رو پیدا کرد بهم بگه4xvdit


RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - MissLone - 04-02-2013

دیشب که باران آمد، میخواستم سراغت را بگیرم اما خوب میدانستم باز هم که پیدایت کنم،
باز زیر چتر دیگرانی




RE: حتمأ حتمأ بخونید ....قشنگه... - MissLone - 04-02-2013


قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی

کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن .

از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من گذر کردم

اشکهایی را بریز که من ریختم

دردها و خوشیهای من را تجربه کن

سالهایی را بگذران که من گذراندم...

روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم

دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن

همانطور که من انجام دادم ...

بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی....




RE: حتمأ حتمأ بخونید ....قشنگه... - Apathetic - 04-02-2013

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست
سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست
تو یه رویای کوتاهی دعای هر سحرگاهی
شدم خواب عشقت چون مرا اینگونه میخواهی

من آن خاموش خاموشم که با شادی نمیجوشم
ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی پوشم
تو غم در شکل آوازی شکوه اوج پروازی
نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی

مرا دیوانه میخواهی ز خود بیگانه میخواهی
مرا دلباخته چون مجنون ز من افسانه میخواهی
شدم بیگانه با هستی زخود بیخود تر از مستی
نگاهم کن نگاهم کن شدم هر آنچه میخواستی
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست

بکش دل را شهامت کن مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای خلق مرا تو درس عبرت کن
بکن حرف مرا باور نیابی از من عاشق تر
نمیترسم من از اقرار گذشت آب از سرم دیگر
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست
سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست


RE: حتمأ حتمأ بخونید ....قشنگه... - MissLone - 05-02-2013

اسمش را می گذاریم دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد
وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش
وقتی در صحبت هایم به عنوانِ دوست یاد می شود
مطمئن می شوم که حقیقیست
هرچند کنار هم نباشیم
هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هرکجا که باشد...



RE: حتمأ حتمأ بخونید ....قشنگه... - MissLone - 05-02-2013

به خودت می آیی،

یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،

نه دستی که شانه هایت را بگیرد،

نه صدای که قشنگ تر از باد باشد

تنهایی یعنی این..


RE: داستان عشق و دیوانگی - MissLone - 05-02-2013

کسی دستهایت را نمیگیرد
در جیبت بگذار..شاید

خاطره ای ته جیب مانده باشد که هنوز گرم است........!!!!!


RE: داستان عشق و دیوانگی - s.sahar - 05-02-2013

هر آهنگی که گوش میدهم ،

به هر زبانی که باشد ، بغضم را میشکند . . .

نمی دانم . . .

بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است !!