انجمن های تخصصی  فلش خور
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: " داستــآن هــآی عــآشقــآنه " (/showthread.php?tid=2129)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74


RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - ÐeaÐ GiЯl - 08-01-2013

به سلامتی سیگاری که صادقانه نوشته سرطان زا،

نه آبمیوه ای که به نادرستی نوشته ۱۰۰% طبیعی!


RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - ÐeaÐ GiЯl - 08-01-2013

آرامـِـش را در ڪـُجـا جــُست و جــو ڪـــُنمـ؟!
وقتـے نــَﮧ نـِـگــاهـَت را دارَمـ
نـَـﮧ دستـانـَـت را
آرامـ بــاشـَـمـ؟!
وَقــتے تــُـو نیستــے
و فــَـرسـَـنگــ هـا فـاصـِـلـِﮧ دارے
و ایــטּ فاصِلــِـﮧ را دلتــَـنــگے پــُر مے ڪـُند
و اضطـِـراب
و طـَـعــْم تــَـلـ ـخ دورے ... !


RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - Armina - 09-01-2013

گـآهــے انســآטּ בستـــ بـہ {פֿـوבڪشـے} مـے زنــב

نـہ اینـڪــہ {تـیغـ} بـرבآرב و رگـشــ رآ بـزنـــב،نــــــہ !!

فقط {قیـــב اפـسـاسشــ} رآ مـے زنــב . . .(!)


RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - hasti joon - 09-01-2013

چو عاشق ميشدم گفتم ربودم گوهر مقصود
ندانستم كه اين دريا چه موج خون فشان دارد


RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - B I N A M - 09-01-2013

از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد
این من که با هر ضربه ای از پا در آمد
تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد
تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد
تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کند برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد
رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زمان آن برسد


RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - #pertty# - 09-01-2013

بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد ،
من تو را در قلبم دارم نه در دنیا

مرسییییHeart


RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - Apathetic - 09-01-2013

منو خدا....
تــــــو و همه ی لاشیای دورت...
ببینم کی خوشحال تره...



RE: عشق واقعی(داستانی زیبا از عشقی جاویدان) - B I N A M - 09-01-2013

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …


RE: داستانی عاشقانه و پند آموز - ღdorsaღ - 09-01-2013

من که از آتش دل چون خُم می در جوشم
مُهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم
من کی آزاد شوم از غمِ دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
پرده‌ای بر سرِ صد عیب نهان می‌پوشم
من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خُم
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم



RE: داستانی عاشقانه و پند آموز - Apathetic - 09-01-2013

مـــــآ ادما
دو دسته ایم.
یا خوب یا بد
ولی با تولد تو
به 3 دسته ارتقاع پیدا کرد!
عاشققققققققققققققق