![]() |
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: " داستــآن هــآی عــآشقــآنه " (/showthread.php?tid=2129) |
RE: داستانی عاشقانه و پند آموز - pink devil - 24-12-2012 شده شب كه بهش شب بخير ميگي و بخوابي نصفه شب از
خواب بپري و به يادش تك بندازي ببيني در حال مكالمست؟ بغض كني و هيچي نگي تا خود صبح و صبح ازش بپرسي و بت بگه خطا خراب بوده و اون موقع خواب بوده؟ اتفاقا شبا هميشه خطا خرابـــه...شده اونقدر حس كني تنهایی كه در اتاقتو ببندي و تو سكوت مطلق خاطره هاتو مرور كني و حوصله هيشكي حتي اونو نداشته باشي... اونقدر تنـــــها كه فكر كني ديگه خدا هم باهات كاري نداره تمام بدنت يخ ببنده از سرماي تنهايي.. آره تنهايي سرده.. خدا جونم اغوشتو باز كن از اين دنيا و تنهايي خســتم.. RE: روح بدبین نادیا - melodi+ - 24-12-2012 حرف میزنی اما تلخ ! محبت میکنی ولی سرد ! چه اجباری است دوست داشتن من ؟ RE: روح بدبین نادیا - ...Sara SHZ... - 24-12-2012 گفتم مادر گفت: جانم گفتم درد دارم گفت: بجانم گفتم خسته ام گفت: پریشانم گفتم گرسنه ام گفت : بخور از سهمِ نانم گفتم کجا بخوابم گفت: روی چشمانم همیشه از درد گفتم اما این بار خواهم گفت : مادرم دوستت دارم** میخواهی بری؟ بهانه میخواهی؟ بگذار من بهانه را دستت دهم برو و هركس پرسید بگو لجوج بود ... همیشه سرسختانه عاشق بود ... بگو فریاد مى كرد همه جا فریاد مى كرد فقط مرا مى خواهد بگو دروغ مى گفت مى گفت هرگز ناراحتم نكردى بگو درگیر بود همیشه درگیر افسون نگاهم بود بگو او نخواست نخواست كسى جز من در دلش خانه كند اینهمه بهانه برایت آوردم حالا اگر مى خواهى برو به سلامت . RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - aCrimoniouSs - 24-12-2012 تـــــو كہ ميـــتونستے ايـــن همـہ بـــد باشے، غــَـــــــــــــــــــــــلط ڪردے اوائل اوטּ همــہ פֿـوب بودے!!! دقیقا...چرا اونهمه خوبی کردی؟ هااا ![]() RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - melodi+ - 25-12-2012 اهــی کسـی رو دوســت داری ، نمی فهمـــــــــــ د ! گاهــی کسـی تو را دوست دارد ، نمی فهمـــــــــ ی ! گاهی هر دو هم را دوست دارید ، نمی فهمنـــــــــ د ! RE: روح بدبین نادیا - melodi+ - 25-12-2012 آسمـان هـم کـه بـاشی بـغلت خـواهــم کـرد … فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد … پـُر از عـاشـقـانـه ای تـو دیـگر از خـدا چـه بـخواهــم ؟؟؟… RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - pink devil - 25-12-2012 تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست .. . تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - melodi+ - 25-12-2012 صه گو بیا قصه ی عاشقی ام را بر بال پرستو های مهاجر بنویس قصه گو بیا قصه ی ویرانی ام را بر حریر نازک ابر بهاری بنویس بیا قصه ی لب های بسته ام بر سکوت مرداب بنویس بیا قصه ی دلتنگی ام را بر سقوط یک قطره ی اشک بنویس RE: درخواست از خدا...•ته عاشقونه• - aCrimoniouSs - 25-12-2012 این روزها ، روزه ام روزه ی سکــوتیست كه نیت کرده ام در نبـودنت بگیرم و هنگام سـحر دلـم را سیـر کنم از لقمه لقمه ی حسـرت ! و به وقت اذان دلتنگی ها افطاری ام یک استکان خاطـره ی گــرم و شیرینی بوسه های جا گذاشتــه ات روی لبـهـایم باشـد . مهمــانــی خـدا که تمام شود این منم که از پس نبودنت اهسته اهسته کافر مــی شـوم ! RE: داستانی عاشقانه و پند آموز - Armina - 25-12-2012 زمستون... تن عریون باغچه چون بیابون... درختا... با پاهای برهنه زیر بارون... نمیدونی تو که عاشق نبودی... چه سخته مرگ گل برای گلدون... گل و گلدون چه شب ها نشستن بی بهانه... واسه هم قصه گفتن عاشقانه... چه تلخه...چه تلخه... باید تنها بمونه قلب گلدون... مثل من که بی تو نشستم زیر بارون زمستون... زمستون... برای تو قشنگه پشت شیشه... بهاره... زمستونها برای تو همیشه... تو مثل من زمستونی نداری... که باشه لحظه ی چشم انتظاری... گلدون خالی ندیدی نشسته زیر بارون... گلای کاغذی داری تو گلدون... تو عاشق نبودی... ببینی تلخه روزای جدایی... چه سخته...چه سخته... بشینم بی تو با چشمای گریون... بشینم بی تو باچشمای گریون... ... |