امروز... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: بحث و گفتگو (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=36) +---- موضوع: امروز... (/showthread.php?tid=73013) |
RE: امروز... - آسمان سیاه... - 12-01-2014 نمیدونم والا خاطره خوب که زیاده تولد سال قبلم همه ی دوستامو دعوت کردم خیلی خوش گذشته بود ینی هرچی بگم کم گفتم اینقدر بازی کردیم رقصیدیم که خودمون خسته شدیم RE: امروز... - دوست مهربان - 16-02-2014 امروز امتحان فارسی داشتیم بسیار آسان بود RE: امروز... - خانومي - 16-02-2014 مهرماه بود....... بابچه هازده بوديم توكلاس بزن برقص درحدمرگ معاونمون(گلسرخي)اومدتوكلاس........ خدانصيب گرگ بيابون نكنه..... منم همين جوري داشتم قرميدادم....نگوگلسرخي پشتمه!!ديدم هي ستاره ابروميندازه بالا.زبونشوگازميگرفت حاليم نبودكه!!!!برگشتم پشت كه........ يهودستم شترق خوردتوصورتش بقيشم ديگه خودتون ميدونين RE: امروز... - ~Mahnaz~ - 18-02-2014 ای لجبـــاز. خب چرا یکدندگی میکنی! میرفتی به مدیرتون میگفتی! RE: امروز... - دوست مهربان - 19-02-2014 ما پجمی ها هر جا که معلم بگه میشینیم RE: امروز... - ♥bahar♥ - 19-02-2014 امروز تو کلاس با شیخی اینا بازی میکردم بعد دیدم دارن یه نقشه میکشن بعد دیدم رفتن طرف مریم اینا اونا هم داشتن سیم سام سمیرا بازی میکردن بعد بچه ها پریدن تو بازیشون.اونا هم چندتا توسری زدنشون.بعد مریم اینا تا اخر زنگ داشتن فکر انتقام میکردن ماهم هی مسخرشون میکردم مریم دیگه عصبی شدو با ادارودستش رفت پشت مدرسه از قضا همون موقع خانوم ورزش قدوسی رو صدا کرد بعد دید قدوسی نمیاد رفت چندتا چپلن چوله به اونا زد ینی دلم خنک شد ولی میترسم شنبه که برم رسوا بازی دربیارن بقول خانوم فقط چند تا کولی تو کلاسه تازه هوه هم میگفتن بهار از تو انتظار نداشتیم همه هم انگار باهام قهر بودن RE: امروز... - دوست مهربان - 19-02-2014 امروز معلممون رفت یه زنگ مبصری کردم با دوسنتم RE: امروز... - $maryam$ - 19-02-2014 کلاس ما هر زنگ سوژس دوشنبه زبان فارسی داشتیم همه داشتن درای زنگ بعدو میخوندن من و دوستم میز اول میشینیم داشتیم ادبیات میخوندیم اونوقت یکی از بچه های ته کلاس داشت هندسه حل میکرد اونو دید مارو ندید خیلی اسکوله RE: امروز... - hanieyh - 19-02-2014 يكي از خاطرات دوران مدرسه: زنگ ديني بود با بچه ها اينقدر معلممون رو اذيت كرديم كه رفت به مدير گفت ازمون 2 نمره انظبات كم كرد بعدش معلممون تا 1 ماه سر كلاسمون نيومد جاتون خالي اون يه ماه خيلي حال داد RE: امروز... - سامینا اصل استقلال 4 - 20-02-2014 من چهارشنبه مبصر شدم |